محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803743234
دليل اختلاف احمدي‌نژاد با ناطق‌نوري و لاريجاني
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دليل اختلاف احمدي‌نژاد با ناطق‌نوري و لاريجاني
دبيركل جمعيت ايثارگران گفت: من يكي از عوامل رأي نياوردن اصولگراها را در انتخابات يازدهم، رفتار و كردار آقاي احمدي‌نژاد مي‌دانم، مواضع مديريتي وي در 6 سال آخر فضا را براي رأي نياوردن مهيا كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس حسين فدايي دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در ابتداي برنامه شناسنامه اظهارداشت: در ايام پيروزي انقلاب ما در زندان بوديم، ظهر روز 22 بهمن درب زندان توسط مردم باز شد و ما آزاد شديم؛ قبل از باز شدن در زندان خيلي اجمالي و مبهم از وضعيت كشور باخبر بوديم. از 19 بهمن بود كه در زندان حس كرديم صداي تيراندازي و رگبار در اطراف زندان قطع نمي شود.
وي گفت: صداي تظاهرات مردم هم از خيابان شنيده مي شد. آن شب برخلاف اينكه چند ساعت به چند ساعت نگهبان ها عوض مي شدند، تا صبح هيچ شيفتي تغيير نكرد و ما متوجه شديم كه اتفاقاتي افتاده است.
فدايي ادامه داد: صبح هم در سلول ها را باز نكردند تا اينكه با كمك دوستان و استفاده از ميلگرد در سلول و بعد در اتاق افسر نگهبان را باز كرديم و ديديم كسي در اتاق افسر نگهبان نيست، مسائلي كه شاهد آن بوديم نشان مي داد اتفاقات جدي در حال وقوع است اما نمي دانستيم اين اتفاقات در چه موردي است.
اين نماينده سابق مجلس در مورد علت زنداني شدنش اظهار داشت: ما گروهي مسلحانه تاسيس كرده بوديم كه اين گروه لو رفته بود و در نهايت محكوم به زندان شديم.
وي همچنين گفت: وقتي از زندان آزاد شديم، از چند منبع مختلف به ما اطلاع دادند حضرت امام(ره)، زماني كه در پاريس بوده اعتقاد داشتند گروه‌هاي مسلح مسلمان بايد باهم يكي شوند. اين خبر كه آمد، تحقيق كرديم و ديدم حرف صحت دارد. به همين دليل دوستاني كه به توصيه امام دور هم جمع شده بودند تا بنيان مجاهدين انقلاب اسلامي را بگذارند ما را هم دعوت كردند. ما هم رفتيم و در نهايت سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تشكيل شد.
فدايي با بيان اينكه سال اول متوجه يك سري مشكلات درون سازماني شديم گفت: متوجه شديم كه اين سازمان يك دست و يكپارچه نيست. برخي ها امام را رهبر و ولي فقيه خود مي دانند اما بعضي ديگر انتخاب امام را سياسي كردند. از همان جا اختلاف نظرها مشخص شد. اما وجود منافقين و گروه هاي ضد انقلاب كه اوايل پيروزي انقلاب هر گوشه اي از ايران فعاليت هاي خرابكارانه خود را پيگيري مي كردند، فرصت نمي داد كه به اين مسائل توجه چنداني شود و روح و وجود بچه ها بيشتر متوجه برخورد با فعاليت هاي خرابكارانه ضد انقلاب و جهاد سازندگي بود.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي همچنين گفت: همه گروه ها اطراف آقاي بني صدر جمع شده بودند و دفتر پناهندگي كه ايشان در استان ها تاسيس كرده بودند به كانون اقدامات ضد مردمي تبديل شده بود. بچه هاي انقلاب هم با الهام از ديدگاه هاي امام و روحانيت براي سازندگي كشور و كار كردن بسيج بودند. اما وقتي حادثه 7 تير و متعاقب آن فرار منافقين و بني صدر پيش آمد كم كم در بين نيروهاي انقلاب وحدتي ايجاد شد و فرصتي به دست آمد كه اين نيروهاي انقلابي به خودشان هم بپردازند.
وي ادامه داد: در درون سازمان مجاهدين هم اين اتفاق افتاد و به مسائل درون سازماني بيشتر پرداخته شد. آقاي راستي كاشاني نماينده امام در سازمان مجاهدين بودند كه من به قم رفتم و خدمت ايشان اشكالاتي را كه در درون سازمان مي ديدم مطرح كردم و گفتم من عازم جبهه هستم و وظيفه خودم مي دانستم شما به عنوان نماينده امام از اوضاع باخبر باشيد.
فدايي همچنين گفت: اختلاف اصلي ما با طيف آقاي نبوي بود. زماني كه در جبهه بوديم شهيد اخوت به منطقه آمد و از طرف آقاي راستي براي ما پيغام آورد. از قرار معلوم حضرت امام فرموده بودند جبهه شما اينجاست، برگرديد. ما هم بنا به فرمايش امام از منطقه برگشتيم و در سازمان فعاليت خود را ادامه داديم تا مسائل داخلي سازمان را به سرانجام برسانيم. در نهايت طيف آقاي نبوي مجبور شدند مسيري كه ما گفته بوديم را قبول كنند.
وي گفت: آنها در ابتدا اعلام همراهي كردند اما بعد از مدتي به صورت دسته جمعي از سازمان استعفاء دادند و رفتند و سازمان يكدست شد. آن ها (آقاي نبوي، آقاي الويري، آقاي تاج زاده، آقاي آرمين و...) از بيرون كارهاي تخريبي انجام دادند. نوع نگاه اين ها با ما تفاوت داشت. اين ها اساساً ولي فقيه و روحانيت و اسلام را طوري كه ما مي گوييم و قبول داريم، قبول نداشتند. آن ها بر مواضع خود اصرار داشتند و ما نمي توانستيم اين مسائل را بپذيريم.
وي افزود: البته اين مسائل در ابتدا به بهانه ديدگاه اقتصادي ظهور و بروز داشت. آن ها مي گفتند ما طرفدار محرومان و مستضعفين هستيم و به ما اتهام طرفداري از سرمايه داران را مي زدند. اين در حالي كه ما مي گفتيم اسلام را بايد مد نظر قرار داد، البته مسائل جنبي هم وجود داشت كه بعدها بيشتر بروز پيدا كرد. بعضي ديدگاه ها از روزهاي اول نسبت به برخي افراد و شاخص آن ها وجود داشت كه آيا آن ها سلامت سياسي دارند يا خير، از موضع رفتار سياسي و اعتقادي شان ديديم كه آن ها با ديدگاه هاي اصيل جنگ فاصله دارند.
حسين فدايي در مورد حضور در ستاد فوريت هاي جنگ هم گفت: ستاد فوريت هاي جنگ در منطقه بود كه مقر اصلي آن در شهر اهواز بنا شده بود. اين ستاد فوريت هاي مهندس- صنعتي جنگ را فراهم مي كرد. مثلاً نصب پل خيبر، سكوهاي توپ، سنگرهاي بتني در منطقه، كنترل از راه دور بولدوزرها و... از جمله فعاليت هاي اين ستاد بود. تنوع كار بالا بود و در برخي موارد كارها از سطح فني بالايي برخوردار بودند و بايد كار سنگين مهندسي در جنگ انجام مي شد.
وي در مورد مساله ادامه جنگ هم گفت: هيچ چيز براي ما بن بست تلقي نمي شد. سيستم ما طوري بود كه بايد پول زيادي وارد آن مي شد تا بتوانيم براي امور مختلف هزينه كنيم اما بارها اتفاق افتاد كه حتي يك ريال هم در حساب من نبود اما هيچ وقت نشده بود كه ما گير كنيم. شرايط سخت بود اما راه باز مي شد و به وضوح مشخص بود كه خدا راه را باز مي كند. ما وسيله بوديم و راه خدايي باز مي شد.
فدايي ادامه داد: جبهه ها خالي نشده بود بلكه رفتارهايي كرده بودند كه در جبهه ها اثراتي داشت. در مجلس سوم فضا خيلي سياسي خطي شد. ريشه اين جناح بندي هاي سياسي وارداتي بود و با برنامه صورت گرفت. به نظر من عده اي تلاش مي كردند اختلافات سياسي در كشور اوج بگيرد تا بر مسائل مختلف از جمله جبهه و جنگ سايه بياندازد.
وي گفت:در شرايطي كه تلاش و نظر امام روي وحدت و انسجام و يكپارچگي بود عده اي براي رسيدن به قدرت سياسي تلاش مي كردند. چه كساني فضاي جنگ را با همان فضاي موجود اداره كردند و چه كساني فضاي جنگ را آلوده كردند؟ خط و نظر امام جنگ، جنگ تا پيروزي و جنگ، جنگ تا دفع فتنه از عالم بود و روحيه بسيجي و مردم هم همين بود اما عده اي از خواص كه موثر و تصميم گير بودند تلاش كردند جنگ را با تحليل سياسي اداره كنند و در نهايت هم به اين نتيجه رسيدند كه ديگر نمي توانيم بجنگيم و به همين دليل هم ارز گفتمان امام، شروع به گفتمان سازي كردند. مي گفتند ما مي جنگيم تا به يك نقطه پيروزي دست پيدا كنيم و از اين پيروزي براي پايان دادن به جنگ استفاده كنيم. اين حرف امام و مردم و... نبود. مردم پيروي امام بودند و شعارشان هم شعار امام بود.
وي همچنين گفت: آثار اين نوع نگاه بر فضاي جنگ هم تاثير گذاشت.
حسين فدايي در بخش ديگري از مصاحبه تلويزيوني خود گفت: من اساساً تقسيم بندي چپ و راست را قبول ندارم و اين را يك نوع توطئه و وارداتي مي دانم. اين جناح بندي ها ربطي به جبهه نيروهاي امام ندارد.ريشه تقسيم بندي آرايش چپ و راست به معادلات قدرت در جهان باز مي‌گردد كه اين تقسيم بندي در بين مسلمانان وجود ندارد. من فكر مي كنم با تحميل و فريب اين چپ و راست را وارد كشور ما كردند. متاسفانه اين تقسيم بندي ها بعداً تئوريزه شد. يكي از مشكلات جدي و اساسي كه ما به تيم آقاي بهزاد نبوي گرفتيم اين بود كه اختلافات را تئوريزه مي كرد و در كشور صف آرايي بين نيروهاي انقلاب درست مي كرد كه اين صف آرايي منجر به فرسايش نيروهاي انقلاب و به حاشيه رانده شدن مسائل اصلي انقلاب مي شد.
وي افزود: متاسفانه هنوز بقاياي اين تقسيم بندي‌ها وجود دارد. تمام كساني كه كشور و انقلاب را دوست دارند بايد دورهم جمع شوند و ريشه اين تقسيم بندي ها را بزنند. البته تفاوت سليقه وجود دارد و كسي نمي تواند آن را انكار كند.
فدايي در بخش ديگري از «شناسنامه» در مورد تشكيل شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب هم اظهار داشت: بعد از 18 تير 78 كه عده اي تحت عنوان توسعه سياسي و جامعه مدني و... قائله راه انداختند (كه به نظرم يك نوع كودتاي نرم بود كه فتنه 88 ادامه آن است.) مقام معظم رهبري شوراي مركزي گروه هاي مختلف را احضار كردند و مطالبي را مطرح كردند. آقا مطالبي را مطرح كردند از جمله اينكه مسائل و اختلافات به كشور آسيب مي زند، اين اختلافات را جمع كنيد. تمام كساني كه مي گويند ما اسلام، انقلاب، امام و ولي فقيه و... را قبول داريم دور هم جمع شوند و دست از اختلافات برداريد. در اين جلسه وقتي فرمايشات آقا به پايان رسيد، همانجا با هم پيمان بستيم كه حرف آقا را پيگيري كنيم. لذا يك گروه دوازده نفري بوديم كه با هم گروه وفاق را تشكيل داديم.»
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي با بيان اينكه طي دو سال نزديك به 80 ملاقات با مسولين سياسي زمان داشتيم، گفت: تمام اين افراد به اتفاق حرف ما را تاييد كردند و گفتند بايد دست به دست هم دهيم و اختلافات را كنار بگذاريم. حتي آقاي خاتمي كه در آن زمان رئيس جمهور بودند گفتند من بايد يك جلسه بگذارم و عقلا را دور هم جمع كنم تا يك كاري انجام دهيم اما متاسفانه بعد از 2 سال هيچ اقدام عملي صورت نگرفت. ما اين موضوع را خدمت آقا گزارش داديم، آقا فرمودند منتظر بقيه نشويد و آن هايي كه قبول دارند دور هم جمع شوند. آنجا بود كه هسته و ريشه شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب شكل گرفت.
وي همچنين گفت: آقاي ناطق،آقاي توكلي، آقاي باهنر، آقاي عسگراولادي من هسته اصلي اين شورا بوديم و دوستان ديگري مثل آقاي تقوي، رضايي، لاريجاني و.. هم برحسب مورد اضافه مي شدند.
حسين فدايي در بخش ديگري از مصاحبه تلويزيوني خود گفت: وقتي شوراي هماهنگي شكل گرفت، در سطح كشور گسترش پيدا كرد. اين يك نياز گمشده بود كه به وسيله آن بچه هاي انقلاب يكديگر را پيدا كردند و دور هم جمع شدند. واقعاً بنا نداشتيم كه رفتار حزبي داشته باشيم به همين دليل فضاي بازي را تشكيل داديم كه افراد وفادار به نظام بتوانند دور هم جمع شوند. بناي ما اين بود كه كه كار فكري و گفتماني انجام بديم و تصميمي براي انجام كارهاي سياسي نداشتيم. اما جريان دوم خرداد آنقدر بد عمل كرد و در اصول و ارزش ها ساختار شكني كرد كه ما مجبور شديم وارد صحنه شويم.
وي افزود: ما در شوراي هماهنگي يكسري سياست داشتيم. مثلاً اينكه تصميم داشتيم چهره هاي سياسي معروف شده اي كه تعلق سياسي پيدا كرده بودند را به صحنه سياسي نياوريم و چهره هاي جديدي را معرفي كنيم. ما به اين اعتقاد داشتيم كه نبايد حزبي عمل كرد و بايد جوانگرايي كرد. اين اصول و سياست ها مورد توافق همه بود و روي آن اجماع وجود داشت. البته برخي از آقايان كه حتي بعدها به شوراي مركزي و هماهنگي ما هم آمدند، از اين موضوع نا اميد بودند و مي گفتند با آمدن دوم خرداد ديگر كسي به فكر ارزش ها و دين نيست و بايد فاتحه انقلاب را خواند.
فدايي ادامه داد: آرام آرام مشخص شد كه اينطوري نيست و تحليل ها اشتباه بوده، عملكرد بد افراد باعث شده بود رغبت مردم كاهش پيدا كند. مردم دين دار هستند و اسلام و رهبري و شهدا را مي خواهند اما شماي مسئول كه بد عمل كردي را نمي خواهند! اين كه تو را نمي خواهند معنايش اين نيست كه اسلام را نمي خواهند، اتفاقاً اينكه مردم تو را نمي خواهند يعني اسلام را مي خواهند چون رفتار تو با اسلام تنظيم نيست. اين مباحث فكري بود كه بايد بازسازي مي شد.
وي اظهار داشت: باهمين ديدگاه وارد بحث شوراها شديم. در ابتدا برخي از دوستان تلاش كردند افراد حزبي را وارد كنند. اما در نهايت با صحبت هايي كه انجام شد فكر مي كنم شوراي خوبي انتخاب و تشكيل شد. شوراي دوم نسبت به شوراي اول اصلاً قابل قياس نبود و بچه هايي وارد شدند كه واقعاً مي خواستند كار كنند و آدم هاي اجرايي بودند. در مورد انتخاب شهردار هم بايد با همان فكر شهردار انتخاب مي شد. در آن زمان ليست بلند بالايي براي شهرداري تهران وجود داشت و افرادي مثل آقاي رضايي، توكلي، ولايتي، لاريجاني، قاليباف، احمدي نژاد و... در اين ليست وجود داشتند. اما چون آقاي احمدي نژاد در انتخابات شوراها مسئول شوراي هماهنگي تهران بود دوستان ايشان را مي شناختند.
فدايي ادامه داد: شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب دستاوردهاي خوبي داشت اما نتوانست روي اصول و مواضع طراحي شده بايستد و چون برخي از اين اصول و مواضع عدول كردند، ناخودآگاه آسيب هايي وارد شد.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در بخش ديگري از مصاحبه تلويزيوني خود در مورد انتخابات نهم رياست جمهوري گفت: ابتدا كه مي خواستيم براي معرفي كانديدا، بررسي‌هاي خود را آغاز كنيم به يك ليست 14 نفره رسيديم. البته قبل از آن فرآيندي را طراحي كرديم كه براي رسيدن به نامزد نهايي بايد چه مراحلي را طي كنيم و چه زماني نامزد مورد نظر خودمان را معرفي كنيم. در بررسي هاي اوليه از بين آن 14 نفر به 7 نفر رسيديم. يكي از آن 14 نفر هم آقاي هاشمي بود كه به اجماع به اين جمع بندي رسيديم كه مصلحت نيست ايشان باشد.
وي گفت: قبل از اينكه اين بررسي ها را آغاز كنيم به عنوان شوراي مركزي جمعيت ايثارگران به ديدار آقاي هاشمي رفتيم و تحليل يك ساعته اي را خدمت ايشان ارائه داديم و گفتيم به نظر ما با حضور نسل اول انقلاب بايد كادرسازي كنيم. نيروهاي جوان را بياوريم تا تجربه كنند و از اين طريق براي آينده كشور سرمايه گذاري كنيم تا چرخش نخبگان و قدرت صورت بگيرد؛ آقاي هاشمي در آن جلسه گفت تمام تحليل شما را قبول دارم. معناي حرف ما هم اين بود كه امثال شما بايد فضا را براي ديگران آماده كنيد و اين يعني ما فردا براي انتخابات رياست جمهوري از شما حمايت نخواهيم كرد.
فدايي همچنين گفت: افرادي نامشان در ليست باقي ماند، آقاي حداد عادل، آقاي رضايي، آقاي ولايتي، آقاي توكلي، آقاي لاريجاني، آقاي احمدي نژاد و آقاي قاليباف بودند. ما جدولي را طراحي كرديم كه سه مولفه اصلي داشت. مقبوليت مردم، ويژگي ها و صلاحيت هاي فردي، كارآمدي و امكان راي آوري اين سه مولفه اصلي بود. بخش كارآمدي به برنامه و تيم فرد برمي گشت كه قرار شد اين افراد بيايند و برنامه خود را در شورا ارائه دهند و در نهايت با بحث و جمع بندي به تصميم نهايي برسيم.
وي ادامه داد: در روزها اول يكي از آقايان تلاش كرد يكي از نامزدها را به عنوان نامزد خود معرفي كند و تاكيد داشت نام او به عنوان نامزد نهايي در بيايد. از طرف ديگر آقاي ولايتي موضع گيري كرد كه اگر آقاي هاشمي بيايد من نمي آيم. اين موضع گيري باعث شد موقعيتش در شورا تضعيف شود.در مورد آقاي حداد هم كه رئيس مجلس بودند در شورا اين بحث مطرح شد كه چون رياست مجلس به عهده ايشان است، مصلحت نيست كه نامزد شوند و بهتر است مجلس را اداره كنند كه اين موضوع هم مورد توافق قرار گرفت. پس از بين آن 7 نفر، 5 نفر باقي ماندند. قرار شد اين دوستان به جلسه دعوت شوند تا برنامه هاي خود را مطرح كنند و در ادامه همان مسير از پيش طراحي شده را طي كنيم. جلسه اي هم در تاريخ 27 آذر برگزار كرديم كه در آن نامزدها نظرات خود را براي اعضاي شوراي هماهنگي استان ها بيان كردند تا دوستان ديگر هم با اين نامزدها آشنا شوند.
فدايي افزود: يك خباثتي در اين جلسه صورت گرفت. ما فيلمبردار و خبرنگار به اين جلسه دعوت نكرديم و فقط عكاسي و فيلمبرداري داخلي داشتيم اما يكي از آدم هاي سياسي كه در فتنه نقش زيادي داشت و مدت ها در انگليس بود و به ايران برگشت، عكس جلسه را از يكي از اين بچه ها 7 ميليون تومان خريده بود و به روزنامه شرق داده بود تا از اين طريق شوراي هماهنگي را به عنوان جناح راست معرفي كنند.
وي ادامه داد: تعجيل برخي از دوستان باعث شد داخل تشكيلات و شورا با اختلاف و چالش ايجاد شود. متاسفانه علي رغم اينكه رويكرد عمومي مردم نسبت به اصولگراها مثبت بود اما در نهايت تفاهم روي يك فرد صورت نگرفت و چهار نامزد بيرون آمد.
فدايي در بخش ديگري از «شناسنامه» گفت: اختلاف آقاي ناطق و آقاي احمدي نژاد از همين جا آغاز شد و ما هم از دست احمدي نژاد ناراحت شديم. قرار اين بود كه همه دست به دست هم دهيم كه يك نفر معرفي شود و همه به نفع يك نفر كنار روند و كمك كنند. باز هم قرار شد از بين چهار نفر يك نفر انتخاب شود اما بازهم اين اتفاق نيفتاد.
وي ادامه داد: نقطه اختلافي آقاي احمدي نژاد و آقاي لاريجاني هم از سال 84 كليد خورد و اين شكاف ها به وجود آمد. البته تلاش هاي زيادي براي كم كردن اين شكاف ها انجام شد. شايد بخش زيادي از انرژي ما در مجلس هفتم براي ايجاد وحدت و وفاق بين نيروها گرفته شد. ما هشت سال به صورت شبانه روزي تلاش مي كرديم اختلافات به حداقل برسد و به وحدت و وفاق برسيم. نقش افراد مختلف در اين شكاف ها متفاوت است. آقاي احمدي نژاد رئيس قوه بود و 95 درصد كشور دست وي بود و امكانات زيادي داشت و بيشتر مي توانست موثر باشد. مثلاً در انتخابات مجلس هشتم ما با نظر ايشان جلسه اي را تشكيل داديم و گروه 5+6 شكل گرفت اما ايشان خودشان ليست جداگانه اي دادند! خب اين موضوع بي اعتمادي و آسيب زيادي ايجاد كرد.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در مورد تعامل گروه هاي مختلف اصولگرا در هشت سال رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد گفت: يكي از كساني كه آقاي احمدي نژاد از ليست تحت حمايتشان براي مجلس هشتم درآوردند نام من بود اما ما هيچ وقت اين موضوعات را به روي ايشان نياورديم و حتي در افكار عمومي اينطور جا افتاده بود كه ما هر دو، يكي هستيم. ما براي خدا و مصلحت كشور اين كار را انجام مي داديم اما ببينيد با ما و امثال ما چطور رفتار شد.
فدايي در بخش ديگري از «شناسنامه»گفت: من يكي از عوامل راي نياوردن اصولگراها را در انتخابات يازدهم، رفتار و كردار آقاي احمدي نژاد مي دانم. مواضع مديريتي ايشان در يكي دو سال آخر فضا را براي نياوردن مهيا كرد. ايشان تصوير خوبي از اصولگرايي ارائه ندادند.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در مورد اتفاقات سال 88 هم گفت: آيا مي توان بحث از امامت كرد و سقيفه و غدير و عاشورا را مطرح نكرد؟ يك واقعيتي اتفاق افتاده و طي آن ظلم بزرگي به ملت ما شده و جايگاه و اعتبار نظام و انقلاب آسيب ديد. فتنه 88 بين مردم تفرقه ايجاد كرد، براي كشور مشكلات اقتصادي ايجاد كرد و دشمن را عليه ما جري كرد. خب ما بيايم و بگوييم چون به دنبال وحدت هستيم اين اتفاقات نيفتاده است؟ اتفاقاً ما مي گوييم اگر مي خواهيم وحدت اتفاق بيفتد، نبايد كاري كنيم كه وحدت بهم بخورد. چه چيزي وحدت را بهم زد؟ تبعيت نكردن از قانون.
وي ادامه داد: فتنه مديريت شده و برنامه ريزي شده بود. از داخل يك عده اي فكر مي كردند مي‌توانند ظرفيت نظام سلطه را برعهده بگيرند و آن را مديريت كنند. اما در نهايت اين نظام سلطه بود كه آن ها را مديريت كرد. حالا كساني كه در اين ماجرا نقش داشتند، به جاي توبه از مردم طلبكار شده اند؟
فدايي در پايان برنامه هم گفت: من به عنوان خادم نيروهاي خدمتگزار نظام و مردم مي‌گويم بايد به اين سوالات جواب داد كه اگر در اين سي و چند ساله پيشرفت داشته ايم به خاطر دعواها و اختلافات بوده يا همبستگي؟ در اين چند سال هرجا اختلاف كرده ايم ضعيف شده ايم يا قوي؟ دشمن از اين اختلافات استفاده كرده يا مونين؟ اين انقلاب به بركت خون شهدا و عنايت الهي درست شده و ما بايد تقواي الهي را پيشه كنيم نه اينكه به دنبال قدرت باشيم.
وي ادامه داد: قدرت ابزاري است براي انجام وظيفه و تكليف. اگر قدرت باعث شود من از اصول و ارزش ها دست بردارم كه با اهداف ما در تضاد است. اگر ما معيارهاي ديني و ارزشي را در نظر بگيريم اختلافي به وجود نمي آيد. اگر ما به ارزش هاي ديني و تبعيت از دين و عمل كردن در مسير ولايت گام برداريم مشكلي پيش نمي آيد. مشكل فاصله گرفتن از اين ارزش هاست. وقتي فاصله گرفتيم اختلاف پيش مي آيد، البته بين دنياگرايان تفاهم مي شود كه اين تفاهم و توافق مانا نيست.
جمعه 29 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
-
گوناگون
پربازدیدترینها