تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812186613




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پاي درس مولانا(6):اناالحق، هوالحق،اناالعبد


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: پاي درس مولانا(6):اناالحق، هوالحق،اناالعبد
در فيه مافيه مي فرمايد:چنان كه منصور را چون دوستي حق به نهايت رسيد،دشمن خود شد و خود را نيست گردانيد.گفت ،اناالحق يعني من فنا گشتم حق ماند و بس و اين به غايت تواضع است و نهايت بندگي ست. يعني اوست و بس. دعوي و تكبر آن باشد كه گويي تو خدايي و من بنده.پس هستي خود را نيز اثبات كرده باشي.پس دويي لازم آيد و اين نيز كه مي گويي هوالحق هم دويي ست.زيرا كه تا انا نباشد هو ممكن نشود.پس حق گفت اناالحق.چون غير او موجودي نبود و منصور فنا شده بود،آن سخن حق بود......پيش تو دو انا نمي گنجد.تو انا مي گويي و او انا.يا تو بمير پيش او،يا او پيش تو بميرد،تا دويي نماند! اما آن كه او بميرد امكان ندارد-نه در خارج و نه در ذهن.او را آن لطف هست كه اگر ممكن بودي،براي تو بمردي،تا دويي برخاستي .اكنون چون مردن او ممكن نيست،تو بمير تا او برتو تجلي كند و دويي برخيزد!.......آخر اين انالحق گفتن دعوي بزرگي است.اناالعبد گفتن دعوي بزرگ است.اناالحق عظيم تواضع است.زيرا اين كه مي گويد من عبد خدايم.دوهستي اثبات مي كند.يكي خود را و يكي خدا را.اما آن كه اناالحق مي گويد خودرا عدم كرد،به باد داد.مي گويد" يعني من نيستم! همه اوست!جز خدا را هستي نيست!من به كلي عدم محضم و هيچم! "تواضع در اين بيشتر است....شيري در پي آهويي كرد.آهو از وي مي گريخت.تا مي گريخت دو هستي بود:يكي هستي شير و يكي هستي آهو.اما چون شير به او رسيد و در زير پنجه ي او قهر شد و از هيبت شير بي هش و بي خود شد،در پيش شير افتاد،اين ساعت ،هستي شير ماند تنها-هستي آهو محو شد و نماند.

جمعه 29 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن