طنزيم

واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: طنزيم
هومن جعفري

بله آقا! در اين دنياي تفو و گردون كه عصا از كور مي‌دزدند من آنجا محبت جست‌وجو مي‌كردم، در اين دنياي خاك بر سري كه دهانت را مي‌بويند مبادا گفته باشي دوستت دارم، در اين دنياي خيره سر كج نهاد كه وزارت ورزش هنوز نفهميده بالاخره مي‌خواهد انتخابات را مهندسي كند يا نمي‌خواهد، در اين دنياي وانفسا كه باباي مسي تبديل شده به تنارديه و راه به راه گوشه‌اي از عشق و حال‌هايش با پول پسر رو مي‌شود، در چنين دنياي گردوني كه همه بگو و بگردهايش مال ديگران و گرد و خاك‌هايش مال ماست انتظار داريد بنده در مقدمه‌ام چه شاخ غولي بشكنم؟ والا... هنوز معلوم نيست چقدر مي‌خوان حق التحرير بدن اين همه هم برا آدم كلاس مي‌ذارن! شيطونه ميگه بگما... (در اين لحظه شيطان مورد نظر توسط اعضاي تحريريه كه خودشان در شيطنت دست شيطان را هم از پشت بسته‌اند خلع شيطنت گشته براي كارآموزي مجدد به آكادمي جهنم اعزام گرديد. به ادامه همكارم توجه كنيد!)

يه خبر بد …يه خبر بد

والا بعضي خبرها اگر براي شما خبر است براي ما كابوس تكرار خاطره تلخي بيش نيست! چنان با هيجان خبر را مخابره كرده‌اند كه فكر كرديم چي شده! تيتر زده‌اند مهاجم استقلال مشكل مصدوميت ندارد و مي‌تواند بازي كند! گفتيم الان قاضي مصدوم شده؟ برهاني مصدوم شده؟ مصدوميتشان خوب شده؟ خيال امير خان و هواداران راحت باشد يا نه! بعد ديديم مهدي نظري است! خب اين خبري كه شما داديد كه الان روي اعصاب هوادار است! بايد تيتر بزنيد خبر بد! مهدي نظري به بازي رسيد! اينكه ديگر اين همه داد و هوار ندارد! سياوش اكبرپور هم به بازي رسيده اعصاب مردم به اندازه كافي خرد و خاكشير هست. ديگر با اين خبرها تلخ ترش نكنيد. والا! هر كه نداند فكر مي‌كند ابراهيم تهامي يا واكاشي زوما به بازي رسيده اند!

اتچ بد و بيراه!

جناب منصور خان پورحيدري از معدود خان‌هاي باقيمانده در فوتبال ايران است كه هنوز يك كلاسي براي خودش نگه داشته. مثلا وقتي ايشان بر مي‌گردد و مي‌گويد: براي كسي كه گفته استقلال بايد در زمان بازي‌هاي ليگ قهرمانان آسيا به تيم ملي بازيكن بدهد متاسفم! در حقيقت اين فقط ابراز تاسف نيست. يك دنيا فحش و در صورت لزوم پس گردني و چك و لگد در اين يك جمله نهادينه شده منتهي چون منصورخان بر خلاف اكثر دوستان هنوز خودش را حفظ كرده همه فحش‌ها و لگدها را داخل همين يك جمله مودبانه اتچ (يا به زبان شيرين مادري بارگذاري) كرده كه ما براي شما بازگشايي و رونمايي كرديم! يعني اگر كروش در همان لحظه جلوي منصورخان بود، بعيد نبود يك قنداني چيزي سمتش پرت شود! ما از همين جا قربان منصورخان مي‌رويم كه اين همه مودب است و از ايشان مي‌خواهيم خون خودش را كثيف نكند! بگذاريد اين چندماه هم بگذرد، هم كروش مي‌رود خانه، هم امير خان مي‌رود تيم ملي، هم علي منصور مي‌آيد استقلال، هم فرهاد مجيدي تكليفش معلوم مي‌شود، همه اين دعواها هم مي‌خوابد!

بت عيار!

درباره سير تكاملي مصاحبه‌هاي آقاي رويانيان مي‌شود كتاب‌ها نوشت و سمپوزيوم‌هاي بين‌المللي برگزار كرد اما براي اينكه مطلب كوتاه شود ما همه مقدمه را درز مي‌گيريم و مي‌زنيم به دل ماجرا.
شنبه: كميته استيناف و انضباطي بايد بدانند اگر لازم باشد حال همه‌شان را مي‌گيريم، آدمش را هم داريم!
يكشنبه: كميته استيناف اگر راست مي‌گويد بيايد دم در فدراسيون! ساعت 5 بعد ازظهر ميام سر كوچه تنهايي، شما چندتايي؟ فقط مردونه چانه به بالا نزنيد!
دوشنبه: متاسفم در فوتبالي هستم كه كميته استينافش اين است! من دارم مي‌روم استعفا بدهم! منت‌كشي فايده نداره!
سه شنبه: اميدوارم اعضاي محترم كميته استيناف بعدازظهر امروز در جلسه رفتار مودبانه و منطقي داشته باشند چون همه گزينه‌ها روي ميز است!
چهارشنبه: من قربان اعضاي كميته استيناف هم مي‌روم. درد و بلاشون هم بخوره تو سر ايمون زائد! مرد نديدم رو دستشون! ديروزم بهشون گفتم اگه ما سوءادبي، سوءنيتي چيزي كرديم اشتب مشتب بوده! من عذرخواهي مي‌كنم. اصلا مرد بايد راه به راه عذرخواهي كنه! قربونتون برم من! گوگوري مگوريا! راي علي دايي رو دستكاري مي‌كنيد براي من؟ منم! عمو رويان... گوگوريا!
نتيجه سنتي - اجتماعي - جامعه شناختي: مرد بايد خشن باشه، زشت و بداخلاق!
نتيجه ادبي: هر لحظه به رنگي بت عيار در آمد!
نتيجه پراگماتيستي(عمل‌گرايانه): همه گزينه‌ها روي ميز است بايد ديد كدام گزينه بيشتر به درد زدن توي سر مقابل مي‌خورد!

دلجويي

اينكه قرار شده استاد مشايخي بلند شود و برود اسپانيا يا آرژانتين از دل مسي در بياورد اقدام پسنديده و نيكويي است. بنده هم ضمن تشكر از باشگاه استقلال از مديرعامل اين تيم مي‌خواهم خرج سفر بنده به برزيل براي دلجويي از اون خانم مجريه كه پول نداشت لباس كامل بخره را تقبل نمايند!بالاخره حالا كه استقلال بعد از قرني مي‌خواهد يك كار فرهنگي انجام بدهد چرا ناقص؟ چرا ناكامل؟ چرا تبعيض جنسيتي؟ الان اگر خارجكستاني‌ها بگويند ايراني‌ها از مسي دلجويي كردند ولي ليما را بي خيال شدند اين خودش در جامعه بين‌الملل بد است و اينها بهانه مي‌گيرند كه ايراني‌ها به حقوق زنان توجه نمي‌كنند! روي همين حساب اگر خواستيد بنده حاضرم بروم برزيل زحمت دشوار درآوردن از دل ايشان را متقبل شوم. مطالبم براي ايران ورزشي را هم‌اي ميل مي‌كنم. نگران نباشيد!

كلاس اخلاق

بعضي آدم‌ها جنبه زمين خوردن ندارند! مثلا همين گتوزو آمد تهران لات بازي دربياورد آقا كريم باقري همچين طرف را چسباند كف زمين آزادي كه جاي بدنش هنوز روي چمن‌ها مانده! اين آقاي گتوزو اگر با مديران فرهنگي مملكت ما حشر و نشر داشت مي‌فهميد كه زمين خوردن توسط كريم باقري نشانه‌اي است كه اين آدم دارد راه زندگي‌اش را خلاف مي‌رود و اين يك هشدار است كه استاد! وقتي مي‌روي بالا امكانش هست يكجوري بيايي پايين كه به زمين گرم بخوري! متنبه شو! با اين‌حال آقاي گتوزو گوش نكرد و به خيره‌سري و كج رفتاري ادامه داد و حالا در ايتاليا مچش را موقع شرط‌بندي گرفته‌اند و همين قضيه سبب شده تا ايشان بخواهد خودش را وسط ميدان شهر به آتش بكشد! جاي اين كارها بچه خوبي باش و توبه كن و ديگر كارهاي بد بد نكن! آدمي كه توبه مي‌كند خيلي خوب است. الان ببين يكي از مربيان ما يك رفيق منشوري دارد همش راه به راه سر او به اين آقاي مربي گير مي‌دهند هيچ وقعي هم نمي‌نهد دليلش اين است كه آن آقاي منشوري توبه كرده! تو هم توبه كن!

پنجشنبه 28 آذر 1392

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايران ورزشی]

[مشاهده در: www.iran-varzeshi.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]