تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه زهرا (ع):خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826403018




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عابدزاده را امروز دريابيد؛ فردا دير است


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: عابدزاده را امروز دريابيد؛ فردا دير است
آنچه در چند سال گذشته بر بهترين دروازه‌بان سي سال اخير فوتبال ايران رفته، نه رسم انصاف بوده نه رسم مروت. هم از اين روست كه عابدزاده بايد در ينگه‌دنيا به چهار تا دانشجوي آمريكايي راه و رسم تمرين كردن را بياموزد. پرسپوليس خانه عابدزاده است. درِ اين خانه را بر او بگشاييد.
عصر ايران؛ پريا سپينود - احمدضا عابدزاده، روزگاري نه چندان دور، مجسمه شادي بود. لبخندهاي او را همه ايرانيان به ياد دارند. اعتماد به نفس بالايش، مظهر غرور ملي بود. وقتي كه در ورزشگاه ملبورن دو گل از استراليايي‌ها خورده بوديم و منتظر دريافت گل‌هاي بعدي بوديم، اين عابدزاده بود كه روحيه از دست رفته را به تيم ملي ايران برگرداند. هنگامي كه او با اعتماد به نفسي بي‌نظير در جهان فوتبال، پيش چشم آن همه تماشاگر استراليايي، با خنده‌ها و معلق‌زدن‌هايش بحران را به هيچ گرفت، نه فقط يارانش در ميدان مسابقه بلكه همه ايرانيان نگران تيم ملي را اميدوار كرد كه مي‌توان در اوج ناكامي هم به موفقيت اميدوار بود.

عابدزاده سال‌ها محبوب‌ترين ورزشكار ايران بود. كساني كه بازي‌هاي او را از نزديك ديده‌اند، خوب به ياد دارند كه او، چه آن زمان كه سنگربان استقلال بود و چه وقتي كه به پرسپوليس آمد، هر گاه كه وارد چمن سبز آزادي مي‌شد، اولين بازيكني بود كه تشويق هواداران نثارش مي‌شد. شاهرخ بياني بت استقلالي‌ها بود. اما عابدزاده كه پس از شاهرخِ كاپيتان وارد زمين مي‌شد، قبل از شاهرخ با تشويق استقلالي‌ها روبرو مي‌شد. علي پروين هم بت قرمزها بود ولي عابدزاده براي تماشاگران پرسپوليس حتي از پروين هم محبوب‌تر بود.

ما با عابدزاده نخستين فتح مهم پس از انقلاب را در فوتبالمان تجربه كرديم. با عابدزاده قهرمان بازي‌هاي آسيايي پكن شديم؛ فتح كه تا پيش از آن تورنمنت، چيزي بود شبيه رويا. چه كسي فكر مي‌كرد كه كره جنوبي را ببريم؟ اما عابدزاده به كيم جو سونگ حالي كرد كه گل زدن به ايران ممنوع است! هنگامي كه در وقت اضافي همان بازي، عابدزاده ضربه سر بازيكن كره‌اي را گرفت و در ادامه، در حالي كه همه فكر مي‌كردند دروازه ايران بر روي توپ ناقص دفع شده باز مي‌شود، در حالي كه نقش بر زمين شده بود با پا توپ را دفع كرد، چه نفس‌ها كه راحت از سينه ملت بيرون آمد!

در فينال بازي‌هاي آسيايي 1990، دو پنالتي كره شمالي را مهار كرد و ايران را به نخستين عنوان قهرماني آسيا در دوران پس از انقلاب رساند. پيش از آن هم، در جام ملتهاي 1988، پنالتي ماجدعبدالله را مهار كرد و دو پنالتي هم از چيني‌ها گرفت و ايران را به مقام سومي جام رساند. در جام ملتهاي آسيا، در سال 2006 نيز چهار پنالتي در دو بازي مهار كرد. جلوي عربستان و كويت. ايران باز هم سوم شد. اگر عابدزاده را نداشتيم، همين دو مقام سومي هم از كيسه‌مان رفته بود.

اما جدا از اين درخشش‌ها، عابدزاده مظهر روحيه ملي در ميادين ورزشي بود؛ بزرگمردي كه هيچ‌گاه نااميد و هراسان نمي‌شد. خنده مدامي كه بر لبانش بود، حاكي از شوخ‌طبعي و شجاعت او بود. گويي او فقط از فوتبال بازي كردن لذت مي‌برد و نتيجه برايش در درجه دوم اهميت بود.

عقاب آسيا، نه آن زمان كه در زمين بود، با يارانش مشكل داشت نه پس از اينكه دوران فوتبالش تمام شد. اگر بازوبند كاپيتاني بر بازويش بود، به راستي كاپيتان بود. رهبر ديگر بازيكنان تيم بود و آنها را رقيب خود نمي‌دانست. چرا خداداد عزيزي و علي كريمي و كريم باقري و مجتبي محرمي و رضا شاهرودي و دهها نفر ديگر از بزرگان فوتبال ايران، هنوز هم با عابدزاده رفيق‌اند؟ چونكه او را بيش و پيش از هر چيز، يك دوست، يك انسان مهربان يافتند.

فوتبال نفرت‌زده ايران امروز، سخت محتاج بازيكناني چون عابدزاده است كه لذت و شادي فوتبال برايش مهمتر از شكست يا پيروزي بود. در نيمه‌نهايي 1996 كه ايران در ضربات پنالتي به عربستان باخت، عابدزاده دو پنالتي حريف را مهار كرد ولي وقتي پنالتي ششم ايران گل نشد و بازيكن عربستان آمد آخرين پنالتي تيمش را بزند، عابدزاده باز هم مي‌خنديد. گويي حساسيت بازي برايش هيچ اهميتي نداشت. مهم نفس بازي بود و خوب بازي كردن.

آري، عقاب آسيا سال‌ها خوب بازي كرد و دل ملتي را با درخشش‌ها و لبخندها و شيرين‌كار‌ي‌ها و روحيه بالايش شاد كرد. اما او انگار در فوتبال ايران جايي ندارد. از خانه‌اش پرسپوليس بيرونش كرده‌اند تا مبادا به جاه‌طلبي اين و آن لطمه‌اي بخورد. ترك ديار و وطن كرده و در يكي از دانشگاه‌هاي آمريكا، مربي حاشيه‌اي فلان تيم دانشگاهي شده است.

افشين قطبي كه با بهترين مربيان دنيا كار كرده بود، از تمرينات عابدزاده به شگفت آمده بود. كساني كه با او تمرين مي‌كنند، تازه پي مي‌برند راز آن همه آمادگي بدني بالا را. اين نكته‌اي‌ست كه دروازه‌بان‌هاي قبلي تيم ملي هم به آن اعتراف كرده‌اند. وحيد طالب‌لو در اوج كارش، در سال 1386، يپش از برگزاري جام ملتهاي آسيا، وقتي كه يك جلسه با عابدزاده تمرين كرد، از كارهايي كه عابدزاده در 41 سالگي انجام مي‌داد ولي خود او از عهده انجام آنها برنمي‌آمد، متعجب شده بود.

حال چنين ذخيره و گنجينه باارزشي، نه مربي دروازه‌بان‌هاي پرسپوليس است و نه مربي هيچ تيم ديگري. علي پروين راست مي‌گويد كه خيلي‌ها در پرسپوليس نمي‌خواهند عابدزاده به اين تيم برگردد. آن "خيلي‌ها" كينه‌هاي شخصي‌شان را به منافع پرسپوليس ترجيح مي‌دهند.

هر چه هست، آنچه در چند سال گذشته بر بهترين دروازه‌بان سي سال اخير فوتبال ايران رفته، نه رسم انصاف بوده نه رسم مروت. هم از اين روست كه عابدزاده بايد در ينگه‌دنيا به چهار تا دانشجوي آمريكايي راه و رسم تمرين كردن را بياموزد.

عقاب اين روزها در غم پدرش به سوگ نشسته است. چهره‌اش را كه مي‌بيني، ديگر خالي از خنده است. موهايش تا حدي ريخته و برف پيري بر سرش نشسته. مرد بزرگ، خسته و غمگين است. ديگران هم فقط به منافع خودشان مي‌انديشند. عقاب فراموش‌شده و مغموم در آسمان‌هاي دور پرواز كمرنگي دارد. او را از سرزمين‌اش رانده‌اند. چه كسي فكر مي‌كرد روزي از راه برسد كه عابدزاده خوش‌خنده و شاد و پرروحيه، اين گونه خسته و شكسته باشد؟

پيش از آنكه او از ميان ما برود، بايد برايش كاري كرد. پرسپوليس خانه عابدزاده است. درِ اين خانه را بر او بگشاييد. جاي او در ينگه‌دنيا نيست. او بچه آبادان و اصفهان است. احمدرضا اهل ايران است. محبوب‌ترين فوتباليست تاريخ ايران است. هيچ كس مثل او محبوب همگان نبوده است. نه قليچ‌خاني، نه حجازي، نه پروين، نه دايي و نه خداداد و علي كريمي. تا كه هست، قدر او را بدانيم. فردا دير است. عابدزاده را امروز دريابيد آقايان!

چهارشنبه 27 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن