واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: گذري در"قندهار"، اشرفالبلاد شاه "احمدابدالي"
شاه احمدابدالي اين شهر را ساخت و احمد شاهي نام نهاد و "اشرفالبلاد" لقب داد، در دفاتر رسمي هنوز هم به همين لقب ياد ميشود،
به گزارش باشگاه خبرنگاران، شهر قندهار (پشتو: كندهار Kandahār) در جنوب افغانستان قرار داشته و سومين شهر پرجمعيت اين كشور است،طبق سرشماري رسمي سال ۲۰۰۶ ميلادي حدود ۴۵۰٬۳۰۰ نفر جمعيت داشته و بين رودهاي "ترنك" و "ارغنداب" واقع شده است.
قندهار به شكل يك مربع مستطيل است و چون طبق نقشه ساخته شده بسيار منظم است ، شهر به چند محله تقسيم شده و هر محله متعلق به يك يا چند قوم و قبيله بوده و بيشتر اهالي آن را افغانان (عمدتاً دراني) تشكيل ميدهند.
در اطراف قندهار باغهاي ميوه ،تاكستانها و زيارتگاههاي بسياري است، فرودگاه بينالمللي قندهار در ۱۶ كيلومتري جنوب خاوري اين شهر قرار دارد.
تاريخچه
برخي برآنند كه شهر باستاني قندهار را لهراسپ شاه معروف ساخته، در دورههاي ماد و هخامنشيان٬ آراخوزيا (رُخَج) سرزميني در اطراف رودخانهٔ ارغنداب بوده و يكي از ساتراپيهاي هخامنشيان بشمار ميرفت، در سنگنبشته بيستون داريوش بزرگ، آراخوزيا در فهرست ساتراپيهاي هخامنشيان آمده است.
در سال ۳۲۹ پيش از ميلاد، اسكندر مقدوني پا به سرزمين هندوكش كه تاريخنويسان يوناني آن را پارپاميز گفتهاند نهاد. اسكندر هرات را تصرف و پس از سپري نمودن زمستان در سيستان، وارد ناحيهاي شد كه به نامش اسكندريه (قندهار امروزي) ناميده شد.
در ۳۰۵ ق. م. مورياها بر پاراپاميز (گنداره يا گندهارا)، رخج و گدروزي (گدروزيا - بلوچستان) تسلط يافتند. در اين دوران دين بودايي توسط آشوكا به اين سرزمين وارد شد.
پس از اسلام، قندهار جزئي از خراسان بزرگ بهشمار ميآمد، دو بار شهر به طور كامل ويران گرديد، اول بار به دست مغول و بار ديگر در پايان قرن هشتم هجري به دستور امير تيمور گوركاني.
در اوايل سدهٔ شانزدهم ميلادي مغولان هند قندهار را گرفتند. طي 200 سالي كه مغولان حكومت هند را در دست داشتند، شهرهاي مرزي خراسان از سه سو مورد كشمكش و محل منازعه بودند: مغولها از يك سو ، صفويان از سمت غرب و تركان ازبك از سمت شمال.
كابل، هرات و قندهار بارها ميان اين مدعيان متخاصم دست به دست شدند، در اين دوران "خوشحالخان ختك" شاعر جنگجوي مشهور پشتون بر عليه سلطهٔ بابريها قيام كرد.
دولت صفوي كه در جنوب و غرب خراسان با تبعيض مذهبي و بيداد حكومت ميكرد در برابر مخالفت و قيامها از پا در آمد. در ابتدا ميرويسخان هوتك از قبيلهٔ غلجايي پشتون به تسلط گرگينخان حاكم گرجيالاصل صفوي در ۱۷۰۹ ميلادي در قندهار پايان داد و دولت مستقل هوتكي را تأسيس كرد.
حكومت غلجايي قندهار در ۱۷۳۸ ميلادي توسط نادر افشار پايان داده شد، نادر افشار سرانجام خود به علت تندخويياش در ۱۷۴۷ ميلادي در قوچان توسط افسران قزلباش لشكر خود به قتل رسيد.
پس از اين حادثه، "احمدشاه ابدالي" كه يكي از سران قبيله پشتونهاي ابدالي، افسر گارد محافظ نادرشاه و معاون قشون افغان بود، با نيروي شش هزار نفري خود به سوي قندهار رهسپار شد و لويه جرگه را در مزار شير سرخ قندهار براي انتخاب يك رهبر ملي از ميان خود افغانها تشكيل داد و سرانجام بعد از نه روز گفت و شنود، به عنوان پادشاه خراسان تعيين گرديد.
وي در ۱۷۵۳ يا ۱۷۵۴ شهر كنوني را ساخت و آن را احمد شاهي نام نهاد و "اشرفالبلاد" لقب داد، در دفاتر رسمي هنوز هم به همين لقب يا "دارالقرار" ياد ميشود، تيمورشاه بعداً پايتخت خراسان را از شهر قندهار به كابل انتقال داد.
پس از فتح خراسان توسط مسلمانان قندهار جزئي از خراسان بزرگ محسوب ميشد،در پي حمله مغول به سلطنت خوارزمشاه اين شهر ويران شد و بار ديگر در پايان قرن هشتم هجري توسط امير تيمور گوركاني قندهار تخريب شد. در اوايل سدهٔ شانزدهم ميلادي گوركانيان قندهار را گرفتند.
روزگار صفوي
قندهار در سدههاي دهم و يازدهم هجري قمري (شانزدهم و هفدهم ميلادي) در شبكه دفاعي و راههاي بازرگاني و مسافرتي هند و ايران موقعيت بسيار مهمي كسب كرد.
اين شهر زمينهاي حاصلخيز و منابع آب فراواني داشت. قندهار قلعهاي بسيار استوار بود و تملك قندهار براي امنيت كابل و همينطور خراسان ضروري بود، در نتيجه اين شهر بهطور گريزناپذير به صورت اساس رقابت و كشمكش ميان گوركانيان هند و صفويان درآمد.
نقطه اساسي بازرگاني، زميني بين دو كشور ايران و هند شهر قندهار بود كه اين دو كشور بر سر تصاحب آن به مدت دو سده (يازدهم و دوازدهم هجري قمري) كشمكش داشتند.
كاروانهاي عرب و هندي و بازرگانان يهودي در راههاي گذرنده از قندهار رفتوآمد ميكردند و پادشاهان صفوي بيشتر از طريق حاكمان منصوب خود در قندهار عوارض گمركي را بهعنوان حق عبور از كالاها ميگرفتند.
كشمكش بر سر قلعه قندهار در بسياري زمانها موضوع عمدهاي بود كه موجبات تيرگي روابط ميان پادشاهان گوركاني هند و شاهان صفوي را فراهم ميكرد، گوركانيان از تصرف اين قلعه چند هدف را دنبال ميكردند: تسلط بر افغانستان غربي و كنترل بر قبايل افغاني ، بلوچ و قوم ازبك كه گهگاه با سركشيهاي خود دردسرهاي بزرگي را براي گوركانيان ايجاد ميكردند.
اماكن باستاني قندهار
تپه منديگك
اين تپه را ميتوان با حوزه تمدني ارغنداب ارتباط داد كه در شمال اين منطقه و در ۵۰ كيلو متري شهر فعلي قندهار واقع است و به صورت دقيقتر در دره موازي مجراي ارغنداب با فاصله ۲۰ ميلي جاده قندهار –گرشك و اگر از طرف ولسوالي (شهرستان) خاكريز برگرديم حدود هشت كيلومتر به طرف ارغنداب در سمت راست جاده قرار گرفته است.
امروزه اراضي زراعتي در اين محدوده كمتر است اما در گذشته اين ناحيه توسط شعبههايي از رود ارغنداب سيراب ميشده و آباديهايي در آن وجود داشته است.
در سال ۱۹۵۹ (۱۳۳۸) "موسيو كزال"، باستانشناس و متخصص قبل تاريخ فرانسوي، با انجام يازده مرحله حفرياتي پانزده طبقه آبادي دورههاي مختلف را يكي پس از ديگري كشف كرد.
۳۱ متر ارتفاع تپه مذكور از تراكم آباديهايي پانزدهگانهاي صورت گرفته است كه در طي سه هزار سال قبل از ميلاد بر روي هم آباد شده، تحقيقات انجام شده باستان شناسان روي آثار بدست آمده حكايت از آثار عصر مفرغ (برنز) ميكند.
شاه "نعمتالله كاظمي" كه از تحصيلكردگان قندهار بوده و روزگاري به حيث معاون پروژه هيلمند ايفاي وظيفه ميكرد، ميگويد كه شاهد كاوشهاي گروه فرانسوي در منديگك بوده و ظروف ، سفالها و ابزارهاي مكشوفه در اين تپه، مشابه آثار كشف شده در حيدرآباد و سند پاكستان ميباشد.
وي همچنين موفق شده در طي ماموريتهاي خويش در منطقه، آثار شبيه به منديگك را بالاتر از مسير زيارت شاهمقصود قندهار در نواحي نزديك رودخانه هلمند كشف كند و بدين ترتيب ميتوان حدس زد در طول اين مسير، رفت و آمدهايي جريان داشته و كاروانهايي گذر كردهاند و نيز به احتمال زياد مسير مهاجرت دستههاي آريايي به طرف غرب و ايران امروزي از همين ناحيه صورت گرفته است.
چهل زبنه
بطرف غرب شهر قندهار برفراز كوه سرپوزه طاق سنگي در كوه تراشيده شده كه به چهل زينه مشهور است كه به فرمان بابر در مدت نه سال توسط هشتاد نفر سنگتراش به اتمام رسيده.
در طاق مذكور نام بابر ميرزا، كامران ميرزا، عسكري و ميرزا هندال پسران بابر كه به ساختن آن همت گماشته بودند به خط نستعليق با تاريخ اعمار آن 1521 ميلادي كه سال فتح قندهار توسط بابر است نقر گرديده
چهل زينه قندهار در زمان همايون شاه آباد شده است و كتارههاي آن در زمان امانالله خان ساخته شده و اكنون در وضع بدي قرار دارد.
قندهاريها تنها قومي هستند كه هيچگاه تسليم هيچ حكومتي نشدند و خود مختار هستند، آنها از ايرانيها و پاكستانيها خيلي متنفرند و در دولت فعلي افغانستان، ايران و پاكستان هر كدام يك كنسولگري در قندهار دارند.
مردمشناسي
جمعيت اين شهر حدود ۴۶۸٬۲۰۰ نفر است، پشتونها با ۷۰درصد اكثريت جمعيت اين شهر را شامل ميشوند.تاجيكها با ۲۰٪ دومين گروه قومي اين شهر هستند،هزارهها، ازبكها و بلوچها از ديگر اقليتهاي قومي اين شهر هستند.
مشاهير
در شهر قندهار مقبرههاي اشخاص برجسته و نامدار افغان مانند مقبره احمد شاه ابدالي پادشاه نامدار افغانستان، ميرويس هوتكي و همچنان آرامگاههاي رجال معروف كشور است.
نورجهان همسر جهانگيرشاه، ميرويسخان هوتك، محمود هوتكي، اشرف افغان، احمدشاه دراني، محمد ظاهرشاه، عبدالحي حبيبي ،گلآغا شيرزي، حامد كرزي، محمدحسن مولويقندهاري از ديگر اشخاص مشهور اين شهر ميباشند.
آرامگاه بابا صاحب
مقبره ميروس هتكي
نورجهان همسر جهانگير شاه
ميروس خان هوتك
محمد ظاهرشاه
حامد كرزاي
انتهاي پيام/
منبع: مركز اطلاع رساني افغانستان
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]