واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: جمع كنيد اين بساط شعر گفتن را!
به اين هفت ميليارد تومان بايد اعتراض كرد يا به صدها ميليارد توماني كه در فوتبال حرام ميشود يا حتي به پولي كه صرف فيلم و شعرهاي بيمصرف ميشود. آيا وقتي تلويزيون و ارشاد براي شعر گفتن و شعر خواندن و گعده شاعرانه برگزار كردن پول خرج ميكنند، نبايد فرياد زد جمع كنيد اين بساط شعر گفتن را؟!
هفته آخر آذرماه به نام هفته پژوهش نامگذاري شده است و مقامات و مسئولين كشور در همه اين سالها از ضرورت توجه بيشتر به پژوهش و كاربرديتر كردن آن سخن گفتهاند.
به گزارش «تابناك»، سهم پژوهش از بودجه و هزينههاي عمومي به معياري تقريبا جهاني براي سنجش ميزان تطابق مسير حركت يك كشور با مسير پيشرفت و تعالي به رسميت شناخته شده است. شايد به همين سبب است كه اسناد بلندمدت كشور بر افزايش تدريجي بودجه پژوهش و رسيدن آن به چند درصد از بودجه كشور تاكيد دارند.
به عنوان يك مثال به روز از اهميت پژوهش ميتوان به پيشنويس قانون اساسي جديد مصر اشاره كرد كه در آن لازم دانسته شده كه دولت بايد حداقل 4 درصد از توليد ناخالص ملي را به آموزش، دو درصد ديگر را براي آموزش عالي و حداقل يك درصد ديگر را به پژوهش اختصاص دهد.
البته در همين شرايط نيز مسئولان وزارت علوم به شدت از وضعيت منابع مالي دانشگاهها شاكي و نگران هستند. رضا ملك زاده معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت گفته است كه «مسئولان ما اعتقادي به علم ندارند. از1.5 درصد بودجه اي كه بايد به پژوهش تعلق مي گرفت تنها 0.4 درصد اختصاص يافته و نبايد فكر كرد اين كار فقط به عهده وزارت بهداشت است، همه ما بايد تلاش كنيم و اين باور را به وجود بياوريم كه براي پژوهش بايد سرمايه گذاري كرد.». فراتر از اين، فرجي دانا نيز در توصيف وضعيت دانشگاهها گفته است كه: « هزينه غذاي دانشجويي كمر دانشگاهها را خم كرده است».
اين كه بودجه كافي براي پژوهش و يا حتي غذاي دانشجويي وجود ندارد جاي نگراني دارد ولي اين كه راه فراهم كردن آن چيست سوالي ديگر است.
اگر طبق تعريف موجود، اقتصاد را علم تخصيص بهينه منابع بدانيم، وقتي به دولتي اعتراض ميشود كه وضع اقتصاد كشور را به هم ريخته است، معناي آن حيف و ميل شدن منابع عمومي است. به زبان ديگر اگر در جايي از كشور فقر ديده ميشود يا اگر در خيابان كودكي بديرپرست يا بي سرپرست ديده ميشود يا اين كه دانشگاهها در تامين منابع ضروري خود به مشكل خوردهاند، بايد به دنبال چاه و چالهاي گشت كه بودجه و منابع عمومي در آن تلف ميشود و فايدهاي هم براي كشور ندارد.
سهيل محمودي شاعري كه عامه مردم را بيش از هر چيز با برنامه »با كاروان شعر و موسيقي» و به خصوص با برنامههاي با حضور عليرضا افتخاري ميشناسند، طبق مطلبي كه از زبان وي منتشر شده است، در همان روزي كه خبر فرستادن دومين ميمون به فضا توسط سازمان فضايي ايران منتشر شده، «براي خريد خُرده ريزهاي خانه و مقداري مواد غذايي و چهارتا خِرت و پِرت يخچالي» از چند تا خيابان و چهارراه گذر كرده است و بدون استثنا پشت هر چراغ قرمزي كه ايستاده ،تعدادي مرد و زن و دختر بچه هايي ده يازده ساله را ديده است كه يا فال حافظ مي فروختند يا گُل ... و يا گدايي مي كردند !
شاعر و نويسنده از ديدن اين صحنهها دلگير شده است و فرياد بر آورده است كه «جمع كنيد اين بساط ماهوارهي ميمون هوا كردن را»
دوست داشته باشيم يا نه، اين روزها تعداد اين كودكاني سر چهار راهها نگرانكننده شده است و ظاهرا اين مساله چنان عادي شده است كه كسي هم توجهي به آن نميكند. ولي آن چه كه پذيرفتني نيست و بايد به آن اعتراض كرد سخنان آقاي شاعر است كه براي رفع مشكل كودكان مورد نظر كارامدترين و موفقترين بخشهاي علمي و پژوهشي كشور را هدف قرار داده است.
طبق گفته محمد ابراهيمي مدير پروژه اعزام انسان به فضا، 300 نفر از متخصصان رشته هاي فيزيولوژي، دامپزشكي،الكترونيك و مخابرات ،آيروديناميك، كنترل عمليات پرواز و ديگر رشتهها با صرف هزينه هفت ميليارد توماني، كاوشگر حامل يك ميمون را با موفقيت به فضا فرستادهاند. كيفيت و اهميت كار اين متخصصان به گونهاي است كه رئيس جمهور ايران چه محمود احمدينژاد باشد و چه حسن روحاني، از به ثمر رسيدن آن تشكر و قدرداني ميكنند و آن را به مردم تبريك ميگويند.
سوال اين است كه اگر كسي از سر دلسوزي و تعهد به جامعه قصد اعتراض به وضعيت كودكان سر چهار راهها را دارد بايد به كجا حمله كند؟ به هفت ميليارد بودجه اين پروژه موفق فضايي يا براي مثال به صد و پنجاه ميليارد تومان ارزان فروختن يك نيروگاه به تامين اجتماعي؟ به اين هفت ميليارد تومان كه صدها ذهن و مغز مفيد را براي فكر كردن براي افزايش قدرت و پرستيژ كشور در ايران حفظ كرده است بايد معترض بود يا به صدها ميليارد توماني كه در پروژههاي عمراني بي سرانجام هزينه ميشود؟ به اين هفت ميليارد تومان بايد اعتراض كرد يا به صدها ميليارد تومان بودجه فرهنگي كه مجلس هم نميدانست در كجا هزينه شده است؟ به اين هفت ميليارد بايد اعتراض كرد يا به هزاران ميليارد توماني كه در فساد مالي و يا در تصميمات غلط اقتصادي از بين ميرود؟
به اين هفت ميليارد تومان بايد اعتراض كرد يا به صدها ميليارد توماني كه در فوتبال حرام ميشود يا حتي به پولي كه صرف فيلم و شعرهاي بيمصرف ميشود. آيا وقتي تلويزيون و ارشاد براي شعر گفتن و شعر خواندن و گعده شاعرانه برگزار كردن پول خرج ميكنند، نبايد فرياد زد جمع كنيد اين بساط شعر گفتن را؟!
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]