واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تاثير مثبت مذاكرات ژنو ايران بر مذاكرات ژنو سوريه
تحليلگر باسابقهي سياسي و فعال اجتماعي آمريكايي، معتقد است مذاكرات هستهاي ايران بر نشست صلح سوريه كه يك ماه ديگر برگزار مي شود، اثرگذار خواهد بود.
دكتر مايكل جونز، تحليلگر باسابقه ي سياسي و فعال اجتماعي آمريكايي در مصاحبه اختصاصي خود با تسنيم تاكيد كرد ارتباطي كه بين سوريه و ايران وجود دارد طبعا بر نشست هاي سياسي جهاني كه اين دو برگزار مي كنند اثر دارد. خصوصا به خاطر اين كه برخي شورشيان مي گويند در نشست ماه ژانويه شركت نمي كنند.
در ادامه متن كامل اين مصاحبه آمده است:
نظرتان در مورد اظهارنظرهاي سليم ادريس، فرمانده ارتش آزاد سوريه چيست؟
جونز: حمايت از تكفيريان و مديريت كشمكش هاي شان در داخل خاك سوريه از سوي غرب، قطر و اسراييل انجام مي شد و بخشي از برنامه اي گسترده تر براي مقابله با ايران بود. امروز كه ايران ابتكار عمل را به دست گرفته است و توانسته با روش هاي دمكراتيك با غرب مكالمه كند و بر تمام انديشه هاي خودبرتربينانه ناظر به ناعاقل بودن مردم شرق خط بطلان كشيده است درگيري هاي سوريه به سوي آرام شدن پيش مي رود و مي توان به روشني احساس كرد دليلي براي ناآرامي وجود ندارد. جان كري هم از وقتي كار دفتري خود را آغاز كرد اين مطلب را اعلام كرد و قول داد ديگر سلاحي به تكفيريون تحويل ندهند. مسائل امروز واقعا به ترتيبي نيست كه بتوان پنهان كاري كرد. او به اين دليل مي گويد به ژنو نمي رود چون حاميان غربي اش ديگر علامتي دال بر حمايت از ادامه ي جنگ به او نشان نمي دهند. ادريس كاري جز درگيري بلد نيست و ماموريتي جز اين ندارد لذا روشن است كه ژنو اصلا جاي او نيست.
پس به همين دليل است كه ساير معارضان هم ميلي به مذاكره كردن در ژنو نشان نمي دهند.
جونز: بله همين طور است چون بارها روشن شده است اين معارضان از جنس مردم شام نيستند. بخشي لژيونرهايي هستند كه مثل دوران جنگ هاي تركيه و يونان براي جنگيدن اجير مي شوند و نژاد و مكتب شان نه معلوم است و نه اهميتي دارد مثل مبارزان چچني. گروهي سلفي هاي حقوق بگير آمريكا هستند كه براي شان فرقي نمي كند در افغانستان امنيت و آرامش مردم را بر هم بريزند يا در افغانستان، در چچن يا كوزوو، در داغستان يا بالكان، در بوسني يا اوكراين؛ اين ها به تكغيري موسوم شده اند. گروه سوم ارتشياني هستند كه هميشه با ناامن شدن اوضاع به اميد تصاحب قدرت از بدنه ي اصلي نظام جدا مي شوند تا عده اي را دور خود جمع كنند و به جاي تلاش براي حفظ يگانگي و امنيت خود به علم تازه اي براي مخالفت تبديل مي شوند مثل ارتش موسوم به آزاد. اين افراد از راهي جز جنگيدن نمي توانند به اهداف شان برسند.
ژنو جاي احزاب يا گروه هايي است كه حرف قابل قبولي دارند كه مي توانند در محضر سياسي جهان در مقابل يك مقام دولتي طرح كنند. بهترين مثال آن همين نشست مذاكرات هسته اي ايران است. شرط ديگر آن اين است كه سوري باشند؛ يك شرط بسيار اساسي كه در ميان اين افراد غايب است. غرب براي پنهان كردن قافيه اي كه در برابر سوريه باخته است به اين گروه ها مي گويد ژنو را تضعيف كنيد و بگوييد ميلي به مذاكرات صلح نداريد و اين آبروريزي بزرگي است كه اسراييل دارد به آن تن مي دهد.
چه انتظاري داريد؟ مردمي كه همه به آن ها مي گويند مبارزين سوري در واقع نه مبارزند و نه سوري. معلوم نيست از كدام كشور دنيا براي ايجاد آتش فتنه در سوريه آمده اند و اصلا چه كسي به آن ها حق مي دهد در نشست هاي ژنو شركت كنند؟ آمريكا براي اين كه اين بحث طرح نشود دست پيش را گرفته است و به اصطلاح سياسيون فرار به جلو كرده است. من برگزاركنندگان نشست ژانويه ي ژنو را بر اساس عقل به سوال مي گيرم كه به نظر شما اعضاي دولت اسلامي عراق و شام چقدر به سوريه علقه دارند كه بايد در آن شركت كنند؟ كردهاي انگشت شمار جدايي طلب اخيرا مهاجر از تركيه كه به خاطر اختلافات دروني شان با كردهاي تلعران و تلحصير مي جنگند در سوريه چه كاره اند كه در تعيين سرنوشت آن شركت كنند؟ اين دولت و مردم سوريه و بلكه عقل سالم تمام مردم آزاده دنياست كه به جنگ طلبان اجازه ي شركت در نشست هاي ژنو2 را نمي دهد.
آيا اظهارات ادريس ربطي به مذاكرات ژنو در بابا انرژي هسته اي ايران دارد؟
جونز: ببينيد در دنياي سياست چيزي نيست كه به چيزي ربط نداشته باشد چون همه چيز بر همه چيز اثر دارد و علم سياست علم بررسي اين آثار است.اولا اين بيان دو روز بعد از پايان نشست هاي هسته اي ايران ذكر شد و اين افسانه را در ذهن سازندگان آن شكست كه ايرانيان نمي توانند با روش غربيان در زمين غربيان به سبك خودش وارد شود و بازي كند. ايرانيان بدون كوچك ترين حاشيه اي، حركت ناامني، توهيني يا تظاهرات اعتراض آميزي رفتند و ظرف مدتي كوتاه، چهار دوره مذاكرات سخت و فشرده در مورد مهم ترين مساله ي تاريخ سياست جهان انجام دادند و برگشتند به خانه هاي شان. دولت هاي مدعي تمدن يك بازي فوتبال برگزار مي كنند صد نفر تلفات مي دهند.
خودتان را بگذاريد جاي غربي ها. آن ها هنوز از سرگيجه ي اين اتفاق درنيامده اند. عمل كرد تيم ايراني در ژنو به قدري حرفه اي بود كه با منش خود اصل مساله را بي هيچ هزينه يا فوت وقتي حل كردند. تمام طرح هاي تبليغاتي و تخريبي شكست خورد و ديدم نتانياهو چگونه از جايي به جايي مي رفت تا بتواند كسي را بر ضد ايران با خود همراه كند ولي كشورهاي دنيا هم ديگر مايل نيستند اميال كودكانه ي اين دولت تندخو را برنامه ي اصلي سياست خارجي خود كنند.
ثانيا سوريه هيچ وقت هدف اولي و بالذات غرب نبود. شكست دادن رژيم شيعه مذهب اسد در ميان كشورهاي سني مذهب مي توانست دامنه ي نفوذ هلال شيعي را كم و كوتاه كند چون سوريه پس از شهرهاي كربلا و نجف در عراق و مشهد و قم در ايران، مهم ترين مركز تجمع، مقصود نمادين و زيارت گاهي است كه براي شيعيان محترم است. آن ها مي توانستند با كنار زدن اسد يا يك نظام سني مذهب روي كار آوردند تا بتوانند مسايل بين مصر و اسراييل را حل كنند يا با ايجاد يك حكومت تكفيري جانب عربستان و كشورهاي خليج فارس را بالا نگه دارند يا اصلا با شكل دهي يك نظام لاييك از سقوط دولت تركيه و ادامه ي درگيري هاي مرزي و داخليش جلوگيري كنند تا دست كم اين متحد پرهزينه ي قديمي بتواند كاري كند. اين ها سه طيف حاميان قديم آمريكا در منطقه هستند كه همه مثل درختان آبياري نشده دارند از دست مي روند و با حفظ موقعيت اسد در سوريه اميدشان را از دست دادند چون تصور نمي كردند در برابر كشوري كه هم مرز با رژيم خونخوار و اشغال گر قدس است شكست بخورند و رژيمي شيعي در كنار گوش صهيونيست ها چون خاري در چشم او باقي بماند و نظام تبليغي تسليحاتي غرب هم با اين عرض و طول هيچ كاري دست آخر نتواند بكند جز اعلام بي ميلي به مكالمه. وقتي طرفين مرافعه از جلسات پرهياهوي دادگاهي در مي آيند، بين طرف پيروز و طرف بازنده كدام يكي مي گويد ميلي به گفتگو ندارد؟ حمام خوني كه آمريكا در سوريه به راه انداخت باعث شد دولت هاي عراق و سوريه و بيش از پيش به هم نزديك شوند. طبيعي است كه شكست توطئه ي اسراييل در نشست هاي هسته اي ژنو باعث شود به ادامه ي اين بازي بي ميل شوند.
اگر شورشيان به ژنو نروند تكليف سوريه چه مي شود؟
جونز: مردم به زندگي شان ادامه مي دهند، اسد حكومت را در دست دارد و تكفيريون جنگ پرست به همان جايي مي روند كه از آن آمده اند تا بلكه شايد اين بار اصلا جنگي بر ضد كارفرمايان خود راه بيندازند. چنان كه ديديم اين بار ، مثل وقتي نيكسون در مخالفت كامل با سياست هاي معمولش به چين كمونيست سفر كرد، اوباما طي يك حركت تاريخي جانب دوست و بلكه ارباب خود اسراييل را به راحتي زمين گذاشت و از ادامه ي بازي به روش خون بار او دست كشيد. همان طور كه مسلمانان براي نجات جان برادران هم كيش خود دعا مي كنند پاپ واتيكان هم در هشتم سپتامبر پيروانش را به دعاي دسته جمعي براي سوريه فراخواند. همان طور كه دقيقا در روزهاي پيروزي انقلاب ايران در سال 79 پاپ آن دوره در ورشو به همراه پيروانش براي سرنگوني حكومت كمونيست دعا كرد. به زعم من عمل كرد عاقلانه ي اوباما تاثير اراده ي اين همه مردم است كه با ادامه ي جنگ طلبي هاي كودكانه مخالفند. من نشست صلح سوريه در ماه ژانويه را زمينه ساز پيروزي حكومت مشروع واقع در خاك سوريه مي دانم و به نظر من آن ها مي توانند از هم اكنون جشن پيروزي شان را برگزار كنند. چه دليلي مهم تر از پيروزي هم پيمان مهم شان ايران در مذاكرات هسته اي و پرهيز مبارك جنگ افروزان از شركت در نشست هاي ژنو2؟ (تسنيم)
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]