محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803617808
استاد اخلاق و فتاواي عجيب جنسي وهابيت كيست؟ + فيلم
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: استاد اخلاق و فتاواي عجيب جنسي وهابيت كيست؟ + فيلم
ابن قيم نيز مانند استادش مورد انتقاد و طعن علماي اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هيتمي درباره او و استادش مي‌گويد: مبادا به چيزهايي كه در كتاب‌هاي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم جوزي و ديگراني كه پيرو هواي نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش كني.
به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران، مهمترين شاگرد ابن تيميه، سرچشمه خباثتهاي وهابيان و دشمن اميرالمومنين عليه السلام، ابن جوزي شمس الدين محمد بن أبي بكر بن أيوب بن سعد بن حَريز روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه «زُرع» در فاصله 96 كيلومتري دمشق به دنيا آمد. او به ابن قَيِّم جوزية شهرت دارد. به اين علت كه پدر او سرپرست و قيّم مدرسه جوزيه بود.
ابن قيم در اواخر قرن هفتم و نيمۀ اول قرن هشتم هجري در شام مي زيست. قرن هفتم، قرن هجوم ويانگر لشكريان مغول بهجهان اسلام بود. درست سي و پنج سال پيش از تولد ابن قيم، يعني در 656 ق، بغداد به دست هلاكوخان سقوط كرد، المستعصم بالله آخرين خليفۀ عباسي كشته شد و بدين ترتيب سلسله عباسي خاتمه يافت.
شاگرد و مدافع ابن تيميه بي‌شك ابن قيم جوزي است كه در همه اقوال و عقايد تابع و حامي بي‌چون و چراي او بود و نشر و بسط عقايد ابن تيميه را در زمان حيات او و پس از مرگ او بر عهده داشت و به همين سبب او را تازيانه زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن تيميه در قلعه دمشق زنداني كردند.
او از 712ق/1312م تا سال مرگ ابن تيميه ملازم او بود و با مخالفان او درافتاد. از اين رو نام او هميشه با نام استادش قرين است.
اساتيد و شاگردان
او از محضر اساتيد متعددي استفاده برد كه در بين آنها افرادي مانند ذهبي، مزي و ابن تيميه قرار دارند كه مهمترين آنها ابن تيميه است سرچشمه جريان وهابيت است. استادان ابن قيم معلماني چون شهاب نابلسى، تقى الدين سليمان، ابو بكر بن عبد الدائم، عيسى مطعم، اسماعيل بن مكتوم، فاطمة بنت جوهر دانش آموخت، ادبيات را نزد ابو الفتح بعلى و مجد الدين تونسى و فقه و اصول را از صفى الدين هندى و ابن تيمية و اسماعيل بن محمد حرانى فرا گرفت.
ولى بيشترين تأثير را در آراى فقهى و كلامى از ابن تيمية پذيرفت. چنانكه در 21 سالگى هنگام بازگشت ابن تيميه از مصر تا پايان عمر به مدت 16 سال ملازمش بود. و به دفاع از نظريات او مىپرداخت . ابن جوزي را اصلي‌ترين شاگرد ابن تيميه و رئيس شاگردانش ناميده‌اند.
مهمترين شاگردان ابن قيم عبارتند از: عبد الرحمن بن رجب بغدادى، اسماعيل بن عمر بن كثير( ابن كثير مفسر)، محمد بن عبد القادر محى الدين نابلسى و فرزندانش ابراهيم و شرف الدين عبد الله .
كارها و فعاليتهاي ابن قيم جوزي
مي توان كارها و فعاليت هاي وي را از خلال كتبي كه در مورد زندگي وي نوشته شده به چهار دسته تقسيم كرد:
1- امامت در مدرسه جوزيه
2- تدريس در مدرسه صدريه و جاهاي ديگر
3- متصدي شدن امور استفتاء
4- تأليف كتب
آثار و كتابها
براي ابن قيم جوزيه، بيش از 98 اثر ذكر شده كه از ميان آن ها مي توان موارد زير را بر شمرد:
1. الصواعق المرسله،
2. زادالمعاد،
3.مفتاح دار السعاده و منثور و لاية العلم و الارادة،
4.مدارج الساكين،
5. الكافيه الشافية في النحو،
6. الكافيه الشافيه في الانتصار للفرقه الناجيه،
7. الكلم الطيب و العمل الصالح،
8. الكلام علي مسأله السماع،
9. هدايه الجباري في أجوبة اليهو و النصاري،
10. المنار المنيف في الصحيح و الضعيف،
11. اعلام الموقعين عن رب العالمين،
12. الفروسية،
13. طريق الهجرتين و باب السعادتين،
14. الطرق الحكمية،
15. ذم الهوي،
16. اعانة اللهفان من مصايد الشيطان،
17. الجواب الكافي لمن سأل عن الدواء الشافي (أو الداء و الدواء)،
18. بدائع الفوائد،
19. الروح.
فلسفي انديشيدن در خصوص شرع و اصول دين يكي از سنتهاي فكري روزگار ابن قيم بود كه وي با آن درگير شده و آن را يك سنت فكري غير ديني تلقي كرده بود و برخوردي سطحي با فلسفه و فيلسوفاني چون فارابي، ابن سينا، محمدبن زكرياي رازي و به ويژه خواجه نصير الدين طوسي داشت.
ابن قيم كه با شبهات ابليس از طريق نظرات شهرستاني آشنا شده بود مي پنداشت كه بسياري از انديشه هاي فلسفي و آراء مذاهب از شبهات مذكور برخواسته است گرچه ابن قيم از ميان علماي يونان سقراط را موحد مي دانست و او را آشنا به صفات خداوند و معتقد به معاد مي شناساند و افلاطون را كه به انكار عبادت بت ها پرداخته و به حدوث عالم قائل بوده را تأييد مي كند اما از آنجا كه عقليات يوناني را رد مي كند بيشتر نظر به ارسطو دارد ، به نظر ابن قيم ارسطو عالم را قديم دانسته و ديگر فلاسفه را فريفته است.
او بيشتر فيلسوفاني را كه به سخنان ارسطو اعتنا كرده و وي را معلم اول خوانده و منطقش را ميزان استدلال عقلي دانسته اند از جمله ي ملاحده مي خواند.
يك تذكر مهم
پيش از اين در مقالات قبل گفته بوديم وهابيان تمام افكار و فتاواي خود را بيش از هركس ديگر تحت تاثبر ابن تيميه و ابن قيم صادر مي كنند. پس فتاواي عجيب بخصوص جنسي را كه از اين پس خواهيم ديد در واقع بايد نتيجه آراء عجيب اين دو بدانيم.
باورها و بدعتهاي شاگرد ابن تيميه
او سفر كردن براي زيارت قبر پيامبران را جايز نمي‌دانست و همچنين اجتماع در كنار قبور پيامبران و اولياي الهي را كاري مشركانه خوانده و مي گفت: اين كار مفاسد متعددي دارد كه عبارت است از: نماز خواندن به سمت قبر و طواف كردن در اطراف قبر و بوسيدن آن و كمك طلبيدن از آنها و درخواست روزي و عافيت و پرداخت شدن قرض‌ها و برطرف شدن گرفتاري‌ها است! اين‌ها خواسته‌هايي است كه بت‌پرستان از بت‌هايشان طلب مي‌كردند.
كه اين مطلب خلاف صريح آيه قرآن است كه مي فرمايد تنها كافران از اهل قبور مايوس مي شوند:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ (سوره ممتحنه ،آيه13)
يا اين آيه ها كه شهدا زنده اند:
وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ (سوره بقره،آيه154)
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (سوره آل عمران،آيه169)
او طي سفري كه به قدس شريف داشت، بر بالاي منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمي‌گردم و به زيارت قبر حضرت ابراهيم نمي‌روم. همچنين در نابلس همين موضوع را مطرح كرد و گفت: من به زيارت پيامبر نخواهم رفت.
تخريب بناي قبور صرفا اولياي خدا
وهابيان پليد به استناد اين بدعت او بقيع و ديگر اماكن مقدسه را ويران كردند كه مي گفت: مشاهدي كه بر روي قبرها بنا شده، از موارد شرك است و بايد تخريب شود و جايز نيست حتي يك روز آنها را باقي گذاشت.
وهابيان پليد به استناد اين بدعت او بقيع و ديگر اماكن مقدسه را ويران كردند كه مي گفت:
مشاهدي كه بر روي قبرها بنا شده، از موارد شرك است و بايد تخريب شود و جايز نيست حتي يك روز آنها را باقي گذاشت.
جالب اينجاست كه اين روزها تروريست هاي اموي ايام زيادي است كه حمص را در اختيار دارند. همان شهري كه معروف است به مدينه الخالد بن وليد. اما هيچ تعرضي و اشكالي به قبر خالد بن وليد نكرده اند.
قبر خالد بن وليد
دشمني با امير المومنين عليه السلام
ابن قيم همانند ابن تيميه، به دشمني و انكار فضايل امام علي عليه السلام مي پرداخت و مدعي بود: حديث‌هايي كه رافضي‌ها (شيعيان) درباره علي بن ابي طالب جعل كرده‌اند آن قدر زياد است كه قابل شمارش نيست. سپس از قول ابو يَعلي خليلي نقل مي‌كند كه شيعيان در فضيلت علي بن ابي طالب و اهل بيت سيصد هزار حديث جعل كرده‌اند.
وحشي گري وهابيان و كشتار260 بيمار و پزشك يمني دربيمارستان حوثي ها
ابن قيم، در كتاب جلاء الافهام،وقتي قضيه مباهله را نقل مي كند،نام امام علي عليه السلام را حذف مي كند، با اينكه اجماع علماي اسلام،از شيعه و سني، اتفاق دارند كه يكي از كساني كه همراه حضرت رسول صلي الله عليه و آله در قضيه مباهله بود،علي عليه السلام بود،همراه حسن و حسين(عليهما السلام) و فاطمه(عليها السلام).
زهد و عبادت ابن قيم
شاگردش ابن رجب در مورد وي مي گويد: ابن قيم عابدي شب زنده دار بود كه نمازهايي به منتهاي اطالت مي خواند و شيفته ذكر خداوند شده و به آن انس گرفته بود. محبت و انابه و استغفار و اظهار افتقار به درگاه خداوند و خود را سر شكسته ديدن در مقابلش و دوري گزيدن از موانع عبوديت وي، از چيزهايي بود كه در قلب ابن قيم جاي گرفته بود، هيچ كس را همانند وي نديدم و شگرف انديش تر از او را هرگز مشاهده ننمودم.
سجده بر... نفر جلو در مكتب وهابيت!!!
ابن حجر عسقلاني مي گويد: هنگامي كه علامه ابن قيم نماز صبح را مي خواند در همان مكان مي ماند و به ذكر و ياد خدا مشغول مي شد تا اينكه موقع نماز ظهر فرا مي رسيد و مي گفت: اين صبحانه من است كه اگر آن را انجام ندهم نيرو و قواي بدنم ساقط مي شود و مي فرمود: انسان بوسيله صبر و فقر به درجه امامت در دين دست مي يابد و كسي كه مي خواهد راه خدايي را بپيمايد بايد داراي همتي عالي باشد كه باعث رشد و ترقي اش شود، و همچنين بايد داراي علمي باشد كه او را به راه راست هدايت كند.
و اينجاست كه بايد گفت:
نماز بي ولاي او عبادتيست بي وضو
به منكر علي(عليه السلام) بگو نماز خود قضا كند
نماز جماعت مختلط با امام جماعت زن
نتيجه دوري از مكتب اهل بيت عليهم السلام
نظر علماي اهل سنت درباره ابن قيم جوزي و وهابيت
ابن قيم نيز مانند استادش مورد انتقاد و طعن علماي اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هيتمي درباره او و استادش مي‌گويد: «مبادا به چيزهايي كه در كتاب‌هاي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم جوزي و ديگراني كه پيرو هواي نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش كني». سپس آنها را ملحدي مي‌نامد كه از دين خارج شده‌اند.
ابن قيم جوزي از طرف شمس الدين مالكي محكوم به كفر و اعدام شده بود لكن ابن قيم به او مي‌گويد، قاضي حنبلي توبه و اسلامم را پذيرفته و مرا محقون الدم شمرده است. قاضي مالكي بعد از اين اظهارات ابن قيم، او را شلاق زده و بر الاغ سوارش نموده و در خيابان‌ها مي‌گرداند.
شيخ جميل صدقي زهاوي در باره وهابيت گفته:
خداوند وهابيت را بكشد، زيرا اين فرقه به خود جرأت داده كه همه مسلمين را تكفير كند گويا همّ و هدف بزرگ آن فقط تكفير نمودن است و بس. مي‌بينيد كه وهابيان كساني را كه توسط پيامبر به خداوند متوسل مي‌شود تكفير نموده‌اند.
اين عالم اهل سنت كتابي به نام «الفجر الصادق في الرد علي منكري التوسل و الكرامات و الخوارق» در رد وهابيت نوشته است.
زيني دحلان مفتي مكه مي‌گويد كه سيد عبد الرحمن اهدل مفتي زبيد مي‌گفت:
هيچ نيازي به تاليف كتاب در ردّ وهابيت ديده نمي‌شود زيرا در ردّ آنان همين سخن پيامبر كه فرمود «سيماهم التحليق» يعني چهره و علامت آنان اين است كه موي سرش را مي‌تراشند، كفايت مي‌كند. زيرا محمد بن عبد الوهاب دستور داده است كه پيروان او سرشان را بتراشند.
شيخ خالد بغدادي مي‌گويد: اگر كتاب‌هاي وهابي‌ها را به دقت مطالعه كنيم در مي‌يابيم كه مانند كتاب‌هاي لا مذهب‌ها سعي دارند كه با افكار باطله‌شان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه كنند.
ابن قيم جوزي معترف است كه انبياء نزديكترين وسيله براي قرب به خداوند هستند!!!
دشمني با تشيع و عالم بزرگ شيعي
ابن تيميه كه سخت از نابودي حكومت فاسد عباسي ناراحت بوده درباره نقش خواجه نصيرالدين طوسي در سقوط بغداد در مجموع الرسائل مي‌نويسد:
تاتاران بر كشورهاي اسلامي يورش نبردند و خليفه بغداد و ديگر فرمانروايان اسلامي را نكشتند جز با كمك و پشتيباني ملحدان (اسماعيلي) و كارگردان اين [رويدادها] همانا وزير آنان نصيرالدين طوسي در الموت بود. او بود كه دستور كشتن خليفه و از ميان بردن حكومت وي را صادر كرد.
ابن تيميه با بي شرمي تمام هرآنچه كه لايق خود بود را در مورد اين عالم بزرگ نوشته و در كتاب مشهورش منهاج السنه به دروغ مي‌نويسد:
او آدم بي مبالاتي در دين بود، شعائر اسلامي را مراعات نمي‌كرد، مرتكب فواحش مي‌شد، نماز نمي‌خواند و در ماه رمضان شراب و مسكرات مي‌نوشيد و زنا مي‌كرد.!!!
جريان تكفيرىِ خبيث
ابن قيم هم در كتاب اغاثه اللهفان راه پر از فريب استادش را پيموده و مي‌نويسد:
هنگامي كه فرصت به سراغ ملحدان و حامي شرك و كفر... نصيرالدين ... آمد وي از پيرامون پيامبر [خدا] و مؤمنان به كيش او انتقام گرفت. آري او مسلمانان را از دم شمشير گذراند... و خليفه را بكشت.
ابن قيم جوزي، خواجه را با الفاظ ركيكي به باد اتهام و دشنام مي‌گيرد درباره وي مي‌گويد: «او منكر معاد و تعليم دهنده سحر بود و بت‌ها را عبادت مي‌كرد».
اعتراف وعصبانيت وهابيون از گسترش مكتب اهل بيت(ع) در دنيا
فتواهاي عجيب جنسي+18!!!
ابن قيم جوزي مي گويد: اگر زني شوهر نداشت و شهوت بر وي غلبه كرد بعضي از فقيهان ما گفته اند مي تواند از آلت مصنوعي استفاده نمايد. !!!!(بدائع الفوائد لابن قيم الجوزية/ ج4/ ص905.)
بر همين منوال ابن حزم اندلسى مى‌نويسد:
اما زنا: مالكى‌ها (زن بى‌شوهرى را) كه حامله شده، حد مى‌زنند؛ هرچند كه شايد مجبور به اين عمل شده باشد، و مرد همسر دار را كه با زن اجنبى از پشت نزديكى كند سنگسار مى‌كنند؛ همچنين اگر عمل قوم لوط را انجام دهد؛ چه همسر دار باشد يا نباشد .اما اگر با حيوانات نزديكى كند، حد نمى‌زنند؛ همچنين زنى را كه به سگ زنا مى‌دهد، حد نمى‌زنند و همه آنها را حلال كردن فرج براى امر باطل مى‌دانند. و نيز اگر زن عاقل، بالغ و مختارى به كودكى زنا دهد، حد نمى‌زنند؛ اما اگر مردى با دختر خردسال كه همسن اين كودك (كه زن بالغ و ... به او زنا داده) باشد، حد مى‌زنند.
كه در دوره جديد نسخه تازه اش را مفتيان وهابي به شاگردان خود تجويز مي كنند:براي تقويت قواي جنسي فيلمهاي پورنوي بازيگران صرفا مسلمان را ببينيد!!!!
دكتر موسي شاهين لاشين،نويسنده وهابي در شرحي كه بر صحيح مسلم نوشته با نام -فتح المنعم شرح صحيح مسلم-به عايشه توهين كرده وگفته است ايشان به جواني شير داده است!
او مي گويد:
عائشه ، اعتقاد داشت كه رضاع كبير سبب محرميت مى‌شود و قطعا خود او غلامي ( كه نزديك به سن بلوغ بوده) را شير داد و آن غلام بر او وارد مى‌شد؛ اما ساير مادران مؤمنان، آن را قبول نداشتند.!!!
و از سوي ديگر همينها چنين فتوا مي دهند:
بنا برفتواي شيخ محمد العريفي چهره سرشناس وهابيت عربستان‌سعودي حضور هر دختري با پدرش در يك مكان خلوت حرام است زيرا ممكن است اين پدر داراي انحرافات اخلاقي باشد و به دختر خود تجاوز كند!!!
يا اينكه گفته شده:
يك مفتي وهابي كه در اروپا زندگي مي كند، فتوا داده است كه زنان حق دست زدن به موز و خيار را ندارند. اين مفتي وهابي در فتواي خود در اين باره مدعي تحريك زنان توسط اين دو ميوه شده است.
اين مفتي در ادامه اين فتواي مضحك خود آورده بود كه در صورتي كه زنان تمايل به خوردن اين دو نوع ميوه دارند، بايد از شخص ديگري، براي مثال يك مرد مانند همسر و يا پدر خود كمك بگيرند و از آنان بخواهند اين ميوه ها را بريده و در اختيار آنان قرار دهند!!!
و نيز:
عبدالله الداوود نويسنده سعودي كه از مدافعان شديد خط فكري وهابيت و شيوخ وهابي به شمار مي رود، حضور يك مرد با يك جوان يا نوجوان زيبا در محلي به تنهايي را حرام اعلام كرد زيرا به اعتقاد او حضور اين جوان يا نوجوان زيبا مي تواند آن مرد را به گناه و به فكر لواط كردن بيندازد! عبدالله الداوود با هدف اثبات ادعاي خود به نوشتاري از ابن كثير از علماي اهل سنت و تعدادي از فتواهاي ديگر مفتي هاي وهابي اشاره كرد.
وي در ادامه افزود: بر همين اساس نبايد جوانان و نوجوانان زيبا را در سلول هاي مشترك با ديگر مردان قرار داد؛ زيرا ممكن است آنان را مورد تجاوز قرار دهند.
اما فتواي ديگر يك مفتي وهابي به نام عبدالباري الزمزمي اهل مراكش كه در فتواي خود مي گويد: دختران زشت كه موفق نشده اند ازدواج كنند، براي اينكه بتوانند راه را براي ازدواج خود مهيا كنند و جوانان را به خود جذب كنند، بايد لباس هاي نيمه عريان بر تن كنند تا از اين طريق جوانان را تحريك و به سمت خود بكشانند.
روانه زندان كردن استاد و خود، در اسناد تاريخي
ابن تيميه در يكي از دفعات مدت 5 ماه و 18 روز در ندان ماند تا در روز دوشنبه عاشوراي 721ق فرماني از سلطان مبني بر آزادي ابن تيميه از زندان رسيد و او از زندان خارج شد. در روز دوشنبه ششم شعبان 726ق بار ديگر ابن تيميه را با برادرش زين‌الدين عبدالرحمان در قلعه دمشق زنداني كردند
سبب صدور فرمان سلطان اين بوده كه ابن قيم در شهر قدس در مسأله شفاعت و توسل به انبياء سخن گفت و به فتواي ابن تيميه آن را جائز نشمرد و مجرد قصد قبر حضرت را (بدون قصد مسجد آن حضرت) منكر شد.
مردم بيت‌المقدس از اين فتوا ناراحت شدند و به قاضي القضاه دمشق نامه نوشتند و اين خبر به سلطان رسيد. او مسأله را به قاضي القضاه حنفي ارجاع كرد. قاضي القضاه حنفي ابن تيميه را سخت نكوهش كرد و اين موجب شد كه ملك ناصر فرمان دهد كه او را به زنداني كنند.
اين خبر را يكي از حاجبان نايب‌السلطنه به ابن تيميه رسانيد. مي‌گويند: ابن تيميه از شنيدن اين خبر اظهار سرور كرد. او را سوار بر اسب به قلعه دمشق بردند و در آنجا اتاقي به او اختصاص دادند. برادرش زين‌الدين نيز براي خدمت به او بدانجا رفت.
روز چهارشنبه نيمه شعبان قاضي القضاه دستور داد جمعي از ياران ابن تيميه را در زندان حاكم محبوس سازند و جمعي از آنان را نيز تعزير نمايند و بر چارپايان سوار كنند، اما بعد از تعزير آنان را آزاد ساختند، از اين ميان ابن قيم را به زندان انداختند و كتك زدند.
وهابيت و تخريب آثار فرهنگي
مرگ ابن جوزي
ابن قيّم سرانجام پس از شصت سال زندگي در دنيا، در شب سيزده رجب سال 751 هـ.ق مرد وي در دمشق در قبرستان باب الصغير در كنار پدرش به خاك سپرده شد، قبرش تا امروزه معروف است و در سمت چپ قبرستان از جهت دخول از دروازه جديد قرار دارد. (اللهم احشره مع من احب)
منابع و مآخذ:
http://www.islamquest.net/id/archive/question/id22440
http://telavat.com/ShowObject.aspx?id=535&classId=6
http://www.vahhabiyat.com/showdata.aspx?dataid=6087&siteid=1
http://www.aqeedeh.com/view/writer/342/
http://vahabiat.porsemani.ir/
السيد، جمال بن محمد، ابن قيم الجوزية و جهوده في خدمة السنة النبوية و علومها، عمادة البحث العلمي بالجامعة الإسلامية، مدينه منوره، چاپ اول، 1424ق.
آيت الله العظمي مكارم شيرازي، علي مفترق طريقين، مدرسة الامام علي بن ابي طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1427ق.
ابن قيم جوزي، محمد بن أبي بكر، الصواعق المرسلة في الرد على الجهمية و المعطلة، دارالعاصمة، رياض، چاپ اول، 1408ق.
. ابن قيم جوزي، محمد بن أبي بكر، اغاثة اللهفان من مصايد الشيطان، محقق: فقي، محمد حامد، مكتبة المعارف، الرياض، بي‌تا.
ابن قيم جوزي، محمد بن أبي بكر، المنار المنيف في الصحيح و الضعيف، محقق: ابو غدة، عبدالفتاح، مكتبة المطبوعات الاسلامية، حلب، چاپ اول، 1390ق.
إبن حزم الظاهري، المحلي،تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت.
آيت الله العظمي سبحاني، جعفر، بحوث في الملل و النحل، لجنة ادارة الحوزة العلمية ، قم، 1411ق.
ابن قيم جوزي، محمد بن أبي بكر، زاد المعاد في هدي خير العباد، مؤسسة الرسالة، مكتبة المنار الإسلامية، بيروت، كويت، چاپ بيست و هفتم
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
-
گوناگون
پربازدیدترینها