واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خاطره سپانلو از بازداشت فروغ فرخزاد
محمدعلي سپانلو شاعر و نويسنده، خاطرهاي از بازداشت دو ساعته فروغ فرخزاد روايت كرده است.
به گزارش ايسنا به نقل از ماهنامه نمايه تهران، سپانلو ميگويد: «من خاطرات زيادي از تهران دارم كه گاهي خودم را درونش حل ميكنم و گاهي خاطرات در افكار من حل ميشود و شايد بهتر باشد كه اين خاطرات با يك اسم شناختهشده و در لحظه منتشر شود.
اوايل دهه ۴۰ بود و ما دانشجويان جواني بوديم در دانشگاه تهران كه پس از هشت سال خاموشي كه به خاطر وقايع ۲۸ مرداد اتفاق افتاد بود، ساواك هر نوع شرايط دانشجويي را يك تظاهرات سياسي تلقي ميكرد و هر نوع شلوغي را پليس تهران به همراه ساواك و كماندوها محاصره ميكرد.
در همان حال و احوالات بود كه ما در دانشگاه تهران حضور داشتيم و حتي شبها تا صبح آنجا ميمانديم و يادم هست كه مرحوم شمشيري براي ما يك بار غذا فرستاده بود و آن هم چه غذايي؛ چلوكباب، كه من خيلي هم دوست داشتم. اما پليس آن را توقيف كرده بود ولي اين مردم تهران بودند كه نان ميخريدند و از آن طرف ديوارها پرت ميكردند درون محوطه دانشگاه براي ما كه شبها در دانشگاه ميمانديم تا گرسنه نمانيم.
در همين روزگاران بود و فروغ فرخزاد كه سرش هميشه براي اينجور مسائل كه بايد بگويم خيلي خيلي صادقانه درد ميكرد و دوست داشت كه هميشه وسط اين قيل و قالها باشد، برايش اين مساله به وجود آمده بود كه چطور اعلاميههاي «جبهه ملي» را كه «جبهه ملي دوم» بود (و اتفاقا هنوز مصدق زنده بود) براي ما جابهجا كند. فروغ آن وقتها يك فولكس واگن قورباغهاي داشت و ما كه از او خواستيم يك بسته از اعلاميهها را پخش كند، نه گذاشت و نه برداشت و يكراست رفت سمت پليس و گارد، اين اعلاميهها را پخش كرد. فروغ را دستگير كردند و بردند به پاسگاه كلانتري. كل ماجراي دستگيري فروغ دو ساعت بيشتر طول نكشيد كه او را آزاد كردند.
آن موقع هنوز بگير بگير ساواك به آن شكلها نبود و مردم تازه عادت كرده بودند به تظاهرات و شلوغبازي. اين ماجراي دستگيري فروغ براي او شده بود يك داستان جالب و هر وقت ما را ميديد ميگفت: «يك بار حبس رفتيم؛ آن هم به خاطر شما».
اين يك خاطره از تهران شلوغ و تازه جهنده دهه ۴۰ بود كه فروغ را در بخشي از خاطرات تهران من ثبت كرد. اين نكته را هم بگويم، در آن سالها تهران هنوز پل هوايي نداشت اما فروغ فرخزاد را داشت. حالا تهران پل هوايي دارد اما فروغ فرخزاد را ندارد. آن موقع وقتي سر چهارراهها يك تظاهرات ميشد و جمعيتي جمع ميشد، پليس هم سريع با كاميونهايش سر و كلهاش پيدا ميشد. در اين تهران پخش كردن اعلاميههاي جبهه ملي توسط فروغ فرخزاد يك يادگاري از تهران دهه چهل بود كه من تقديم شما كردم.»
دوشنبه 25 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]