اگه راس مي‌گي بيا مناظره روزنامه خندان

واضح آرشیو وب فارسی:الف: اگه راس مي‌گي بيا مناظره روزنامه خندان
طنز در روزنامه هاي كشور كم پيدا مي شود و اين يعني روزنامه ها كم لبخند مي‌زنند و آنها كه روزنامه مي‌خوانند هم به تبعيت از رسانه محبوب شان كمتر مي خندند. حكمت ستون روزنامه خندان، در اين است كه طنز همه روزنامه هاي كشور را جمع كنيم و در جام جم آنلاين برسانيم به دست تان تا هر صبح، دستكم در اينترنت گردي روزانه، لبخندي روي لب تان بنشيند.

جام جم : از فيسبوك تا فيضبوك

حالت بلاتكليفي، خيلي بد است. در اين حالت انگار كه آدم در زمان ضدحال استمراري به سر مي برد. به عنوان مثال، شما همين ماجراي فيسبوك كذايي را نگاه كنيد. هنوز كه هنوز است، تكليفش مشخص نشده. يك عده از مسئولان مي گويند بلااشكال است؛ يك عده ديگر مي گويند اشكال دارد. يك عده ديگر هم گاهي مي گويند اشكال دارد، گاهي مي گويند اشكال ندارد. اين وسط، كاربران اينترنتي ماندند سفيل و سرگردان كه چه كنند؟ يعني راحت و صميمي اش، چه خاكي بر سر فيسبوك بريزند كه خدا را خوش بيايد؟

ـ يكي اين كاسه چه كنم چه كنم را از دست ما بگيرد!....(بفرماييد؛ ظاهرا صداي يكي از كاربران اينترنتي بود. چون جوابي ندارم بدهم، بهتر است كه پرانتز را ببندم!)

يكي از مسئولاني كه باز بتازگي در خصوص فيسبوك اعلام نظر كرده و از تمثيلاتي هم در اين خصوص استفاده كرده؛ جنــاب وزير ارشاد خودمان است. آقاي علي جنتي فيسبوك را يك شبكه اجتماعي دانستند كه در آن، هم مي شود ارتباط مفيد برقرار كرد و هم دام ها و زيان هاي زيادي دارد.

تمثيل وزير ارشاد: «فيسبوك مانند تلفن است. همه چيز مي توان در آن گفت. هم مي توان حرف هاي خوب و هم حرف هاي نامناسب زد. هم مي شود ارشاد كرد و هم مي توان گمراه كرد. زيرا يك وسيله ارتباطي است.»

عرايض فوق الذكر، طبق معمول، به نقل از جرايد است و از آستين مان در نياورديم. آستين ما اين قدرها هم گشاد نيست. فعلا چشمان ما از تعجب گشاد شده است. يعني در ابتداي آمدن تلفن هم همين طور بوده كه يك عده بگويند خوب است، يك عده بگويند خوب نيست؟....پس چه عذابي كشيده الكساندر گراهام بل تا توانسته آن را جا بيندازد.

بسته پيشنهادي: خيلي خلاصه عرايضي را تقديم مي كنيم كه كاربران عزيز اينترنت، بيشتر از اين گيج و منگ نشوند. خـدا بگويم با اين مخترع اينترنت چه كار كند كه اين جوري ما را علاف خودش كرده. به عرايض راهبردي ما عنايت بفرماييد:

1ـ صنعت تلفيق: با توجه به قرابت و شباهت ميان تلفن و فيسبوك، به نظر ما براي آن كه ترس ملت از فيسبوك بريزد و عادي شود؛ آن را روي تلفن نصب كنيم و اسمش را بگذاريم: «تلفبوك»!

2ـ آشنايي زدايي: اين اسم هاي خارجي غالبا نچسب است. آدم احساس خوبي ندارد و نمي تواند خيلي راحت با آنها ارتباط برقرار كند. در خصوص فيسبوك نيز هم. فلذا اين «فيس» غربي آن را درآوريم، به جايش «فيض» عربي بگذاريم و صدايش بزنيم: «فيض بوك»!.... اين شكلي، فكر نمي كنيد خودماني تر شود و ترسش ريخته شود؟

حمايت : نور، صدا،دوربين،كپي!

صنعت سينما اين روز ها حال و روز خوشي ندارد. البته به بد يمني قدوم نا ميمون اين چشم بادامي ها و وجود برخي سوء مديريت ها، خيلي از صنايع دچار انواع و اقسام نارسايي ها و درد و مرض لاعلاج شده اند ولي خدا وكيلي حيف است صنعت سينما با اين همه طرفدار و هوادار زمين گير شود. هر چند يكي از عوامل برزگ زمين خوردن سينما دستگير شد و به مجازات اعمال ننگين خود رسيد ولي همگي مي دانيم برخورد قهري با افرادي نظير غلام تكثير(!) چاره كار نيست و اين جماعت همانند سي دي و دي وي دي در حال تكثير و زاد و ولد هستند.

با وجود اينكه در سال هاي اخير در خصوص جلوگيري از تكثير غير مجاز فيلم هاي سينمايي اقداماتي صورت گرفته از گران كردن سي دي تا خواهش و التماس در اول فيلم هاي شبكه خانگي و استفاده از سيستم « اين تن بميره كپي نكنيد!» ولي متاسفانه هيچكدام جواب نداد و همچنان صنعت سينما مورد بي مهري عده اي قرار مي گيرد. اما در روز هاي اخير ظاهراً دوباره مسئولين در صدد حمايت از سينما افتاده اند. اصل داستان ...
«پس از ا نتشار خبر كشف و ضبط يكصد هزار حلقه كپي غيرمجاز آثار سينمايي، مدير عامل موسسه رسانه هاي تصويري از حذف دي وي دي و سي دي از شبكه نمايش خانگي در آينده اي نزديك خبر داد. وي افزود: راهكار اصلي اين ماجرا اين است كه از طريق دستاوردهاي فناوري به راه هايي برسيم كه اصلا نياز به بحث تكثير غيرمجاز و كپي به طور كلي و براي هميشه منتفي شود!

وي در خصوص عملي بودن اين راهكار توضيح داد:الان در مجموعه ما، دوستان آي تي دارند تلاش مي كنند و به فناوري هايي هم در اين زمينه دست پيدا كرده اند.»( جام جم)
البته اين كه دوستان واحد آي تي در تلاشند راهكاري ابداع كنند كه نياز به سي دي را مرتفع كند، چيز خوبي است ولي ما بلاتشبيه هر قدر زور زديم كه دوستان قصد دارند چه فن آوري جديدي را جايگزين سي دي كنند، چيزي دستگيرمان نشد. بالاخره اين فيلم را بايد روي يك حافظه خارجي مثل فلش، هارد بيروني، چيزي ذخيره كرد.

مردي براي تمام فصول

وكيل يكي از متهمان پرونده اختلاس بيمه: آقاي «م . ر . ر» از مقامات سابق دولتي يك و نيم ميليارد تومان از موكل من پول گرفته است...

وكيل يكي از متهمان پرونده اختلاس بيمه: آقاي «م . ر . ر» از مقامات سابق دولتي يك و نيم ميليارد تومان از موكل من پول گرفته است؟
آقاي «م . ر . ر» در جمله فوق مخفف نام كيست؟
الف) مردي رفيق راه
ب) مردي رنگ روشن آبي
ج) مردي رفيق رازدار
د) مردي براي تمام فصول

علي دايي: چرا براي ليونل مسي دل مي سوزانيد ولي وقتي براي من جوك مي ساختند حرفي نزديد؟
كدام يك از گزينه هاي زير پاسخ شايسته تري است؟
الف) بعضي چيزها كه براي «مسي» جوك است براي شما خاطره است.
ب) بعضي چيزها كه براي شما جوك است براي «مسي» خاطره است.
ج) بعضي چيزها كه براي شما حماسه است براي «مسي» خاطره است.
د) بعضي چيزها كه براي شما خاطره است براي «مسي» حماسه است.
جرايد: شوهر عمه قدرتمند رهبر كره شمالي اعدام شد.

خبر فوق كدام يك از گزينه هاي زير را تاييد مي كند؟
الف) «عمه» در تعيين سرنوشت كشورها نقش مهمي دارد.
ب) بعضي ها به «عمه» اعتقاد راسخي دارند.
ج) شوهرعمه به هر حال مهم است.
د) گزينه آخر قابل چاپ نيست اما توصيه مي شود همين گزينه را انتخاب كنيد چون صحيح تر است.
وزير ارشاد: در فيسبوك هم مي شود ارشاد كرد.

جمله فوق كدام يك از واكنش هاي احتمالي زير را به دنبال خواهد داشت؟
الف) فاميل دور: من ديگه حرفي ندارم.
ب) آقوي همساده : هاااااا داغونم كردي با اين حرفت! الان له هستم.
ج) دختر همساده: جيغ بلند و دست و هوراااااااااااااااا
د) يك روزنامه كثيرالانتشار و قليل المشتري: بوي توطئه در بهارستان! آقاي وزير! چه پاسخي داريد؟

توي قابلمه كه نمي شود فيلم جابجا كرد! حالا اين كه دوستان چطور مي خواهند يك بار براي هميشه اين مشكل را حل كنند، والله و اعلم... فقط ترا به ارواح خاك «اخوان لومير» يك وقت برنامه اي پياده نكنيد كه سينما كلاً درش تخته شود. چون در آن صورت هم مشكل براي هميشه مرتفع خواهد شد!

كيهان : آهان!(گفت و شنود)

گفت: مگر كيهان با استناد به متن توافقنامه ژنو اعلام نكرده بود كه حريف از ما امتياز نقد گرفته و حتي وعده نسيه هم نداده است؟

گفتم: نسخه هاي روزنامه موجود است و ناسزاگويي هاي مدعيان اصلاحات به كيهان هم مكتوب و موجود است كه چرا توافقنامه را زير سؤال برده است!

گفت: ولي حالا كه آمريكايي ها با صراحت و رسما اعلام مي كنند غني سازي را به رسميت نشناخته ايم، تحريم هاي اصلي را لغو نمي كنيم و تحريم هاي جديد هم اضافه كرده اند، تازه برخي از مسئولان محترم متوجه ماجرا شده و مي گويند آمريكا قابل اعتماد نيست.

گفتم: چه عرض كنم؟! از شخصي پرسيدند دو دوتا چندتا؟ گفت؛ پنج تا! گفتند؛ اگر دقت كني متوجه خواهي شد كه دو دوتا مي شود چهارتا و طرف گفت؛ آهان! از آن جهت!

تهران امروز: اگه راس مي گي بيا مناظره
وقتي كه راست و دروغ برابره
چرا مي گي آمار اين ور اون وره؟
هر چي هست و هر چي بوده مي گذره
مي ره تا گذشته مي شه خاطره
ول كن اون گذشته رو بذار بره
اگه راس مي گي بيا مناظره
تو نمي دوني كه تو مديريت
صد تا كشور از من الهام مي گيرن؟
كله گنده هاي اقتصاد ميان
از همين بابك ما وام مي گيرن
حالا فهميدي رئيس! كي بهتره؟
اگه راس مي گي بيا مناظره
بيا و تو گفت وگوي رو به رو
همه سوالا رو يه جا بگو
من سوال رو با سوال جواب مي دم
اينه تكنيك جديد گفت وگو
تو كه هي مي ري واسه مذاكره
اگه راس مي گي بيا مناظره
چرا هي وزير اقتصاد تو
مياد از نرخ دلار حرف مي زنه؟
يه تُك پا بفرستش اين ورا
دم خونه مون دلار هفت تومنه
هرچي كه دلار دلش خواست بخره
اگه راس مي گي بيا مناظره
تو بلد نيستي كه آمار بسازي
با دو جمله صد هزار كار بسازي
دست و دل باز اگه باشي مي توني
واسه خودت طرفدار بسازي
سكه و هديه و كارت يادت نره
اگه راس مي گي بيا مناظره
بيا پيش من خودم يادت بدم
اين يه نكته رو بدون كه دست كم
تا سوال سختي پرسيدن ازت
پشت ميكروفن بگو: بگم؟ بگم؟
اين «بگم بگم» كارو پيش مي بره
اگه راس مي گي بيا مناظره
من مي گفتم كارو زود راه بندازن
اول افتتاح كنن بعد بسازن
رمز پيروزي فقط لجبازيه
پيش مي افتن اونايي كه لجبازن
واسه بُرد اين ديگه برگ آخره
اگه راس مي گي بيا مناظره

شنبه 23 آذر 1392

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]

[مشاهده در: www.alef.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]