واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: درآمد ميليوني گدايان تهراني +آمار
كارشناسان مي گويند سن گدايي در پايتخت كاهش يافته است و گدايان حرفه اي براي تحريك عواطف شهروندان بيشتر از زنان و كودكان براي تكدي گري استفاده مي كنند.
به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران، مرد مي گفت براي كودك مشتري پيدا كرده است،300 هزار تومان. پاسخ مرد گدا يك ميليون تومان در ماه بود. كودك را قرار بود ببرند براي گدايي ورامين. تا آخر مكالمه دو مرد سر قيمت به توافق نرسيدند. اينها سخنان پنهاني و در گوشي دو عابر در مكاني خلوت نبود بلكه چانه زني آشكار دو گدا بود كه در يك خيابان پر تردد در حال معامله بودند و سالها است در آن خيابان گدايي ميكنند.
بسيارند كودكاني كه از صبح تا شب با فال يا گلي بر دست ايستاده اند سرخيابان و مشغول گدايي هستند. نوزاداني كه صبح تا شب خمار و خواب آلودند و وظيفه شان سوزاندن دل عابراني است كه قرار است دست در جيبشان كنند. اما استفاده كودكان براي گدايي جرمي است آشكار كه مجريان قانون كم تر حساسيتي نسبت به آن دارند. با مروري بر قوانين داخلي و پيمانهاي جهاني كه دولت ايران به اين پيمانها ملحق شده است، بهرهكشي و سوءاستفاده از كودكان براي گدايي و تكديگري يك پديده مجرمانه و جرم محسوب ميشود.
به كار گيري كودكان براي گدايي جرم آشكار است
ماده 712 قانون مجازات اسلامي، درخصوص مجرمانه بودن تكديگري جرم انگاري كرده است: ماده ۷۱۲ - هركس تكدي يا كلاشي را پيشه خود قرار داده باشد و از اين راه امرار معاش يا ولگردي كند به حبس از يك تا سهماه محكوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالي مرتكب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذكور كليه اموالي كه از طريق تكدي و كلاشي به دست آورده است مصادره خواهد شد. ماده 713 همين قانون درباره گماردن كودك براي تكديگري پيشبيني مجازات كرده و هركسي را كه از كودك براي اين كار بهرهبرداري كند بزهكار دانسته است.
رضا جهانگيري فر،معاون توسعه خدمات اجتماعي سازمان رفاه،خدمات و مشاركت هاي اجتماعي شهرداري تهران هم خريد و فروش كودكان براي گدايي را تاييد مي كند و به مهر مي گويد: معمولا اين گدايان رفتارهاي مجرمانه ديگري هم دارند مثل خريد و فروش كودك و يا توزيع موادر مخدر ،فروش محصولات مستهجن و... . برخو رد با اين گونه آسيب ديده هاي اجتماعي نيازمند دخالت پليس است و بايد توسط مراجع قضايي و انتظامي باآنها برخورد شود. متاسفانه نگاه مجرمانهاي به اين افراد در جامعه وجود ندارد. مردم به چشم يك نيازمند به آنها نگاه مي كنند . حتي وقتي مجريان قانون در حال جمع اوري اين افراد هستند آنها با علم به اين موضوع مقاومت كرده و تلاش مي كنند مردم را متاثركرده و در مقابل مجريان قانون قرار دهند. شهروندان ما به گدايان نگاه محبت آميز دارند اما اگر بدانند تنها 15 درصد كساني كه گدايي مي كنند نيازمند واقعي هستند ديگر كمكهاي سابق را به آنها نمي كنند.
درآمد گدايان تهراني چند است
او با اشاره به درآمد يك گدا در تهران مي گويد:گدايان تهراني از 10 هزار تا صد هزار تومان در روز درآمد دارند . برخي از اين گدايان در آمدهاي ميليوني دارند و طي سه،چهار ساعت 500 تا 600 تومان گدايي مي كنند.
ما گدايي گرفته ايم كه در جيبش چكهاي مختلفي بوده است و يا گدايي كه خودم خاطرم است به همراه دو فرزندش در شهرك غرب دستگير شد و از ساعت 9 تا 11 صبح 530 هزار تومان گدايي كرده بود. يا گدايي ديگري 10 ،11 ميليون در جيب هايش چك بانكي بود. اين افراد در حالي در سطح خياباتهاي تهران درآمدزايي مي كنند كه گدايي جرم است و بايد نسبت به اين موضوع به مردم انسان دوست ايراني آگاهي داده شود.
سال پيش بود، همزمان با برگزاري اجلاس سران كه اعلام كردند گدايان از تهران كوچ كردند اما حالا دوباره اين شهر ميزبان ميهمانان ناخوانده اش است.
بازگشت پديده گدايي در پايتخت
جهانگيري فربا اشاره به اين كه پديده گدايي به پايتخت برگشته است مي گويد: ما در اجلاس تجربه خوبي به دست آورديم تعامل بين بخشي خوبي ايجاد شد. گداياني كه از ديگر كشوها آمده بودند سريعا به مرزها برده مي شدند و گداياني كه متعلق به شهرهاي ديگر بودند حتي با هواپيما به شهر خودشان برگردانده مي شدند. خيلي خوب و روان و سريع . اما به دليل برخي ناهماهنگيها دوباره اين پديده به شهر بازگشت.
اين مقام مسئول از كاهش سن گدايان در پايتخت و افزايش تعداد زنان گدا هم مي گويد. او معتقد است: براي گدايي نياز است عواطف طرف مقابل را تحريك كرد و و كساني كه از اين راه سود مي ببرند براي كسب درآمد بيشتر جنسيت گدايي را به سمت زنان برده اند . مردم به زنان نيازمند بيش از مردان نيازمند كمك مي كنند همچنين به كودكان بيش از بزرگسالان. بنابراين سن كودكان متكدي هم كاهش يافته است و از نوجواني به سنين كودكي رسيده است .
افزايش زنان گدا / كاهش سن تكديگري
زن نوزاد خواب آلود را از دامنش بيرون مي كشد و دوباره پرت مي كند در آغوشش. فرياد مي زند از جايي كه دارد بيرون برود. دوباره چنگ ميزد كه كودك را بگيرد. زن دوم بي توجه به فريادها و كودكي كه در دامنش بالا و پايين مي شود چسبيده است كف خيابان. لگدهاي بي امان زن دوم به زن و كودك بيش از ان كه دل او را به درد آورد دل رهگذران را مي لرزاند و به هوا خواهي كودك وارد دعوا دو زن گدا مي شوند.
اين داستان تكراري خيابانهاي اين شهر است. اتفاقي كه هر روز بيش از گذشته در اين شهر ديده مي شود. سيدحسن موسوي چلك، رييس انجمن مددكاران اجتماعي ايران اما معتقد است آماري در خصوص افزايش متكديان زن و كودك وجود ندارد. او مي گويد: نميشود اين افراد را سرشماري كرد ولي ميتوان حضور بيشتر و قابل مشاهدهتر آنها در ميدانها و خيابانها را ملاك قرار داد. مشاهداتخيابانها نشان ميدهد تعداد متكديان زن افزايش پيدا كرده است. در كنار متكديان زن، تعداد زنان بيخانمان هم بيشتر شده و اين افزايش تا جايي است كه شهرداري مجبور شده مكاني را براي زنان بيخانمان به طور ويژه اختصاص دهد در حاليكه تا دو سال پيش چنين جايي نبود.
او معتقد است: كودكان يكي از اقشاري هستند كه مردم نسبت به كار آنها ترحم نشان ميدهند و بعد از آنها زنان هستند كه امكان بيشتري دارد بتوانند حس دلسوزي شهروندان را تحريك كنند. زنان متكدي دو گروه هستند؛ يك گروه كساني كه به همراه خانواده تكديگري ميكنند، يك عده ديگر هم زناني هستند كه تنها هستند و چون درآمدي ندارند براي امرار معاش خودشان اين كار را ميكنند. دليل اينكه چرا مردم بيشتر به اين افراد بيشتر كمك ميكنند اين است كه ما مردم احساساتياي هستيم، متكديان هم دنبال شيوههايي هستند كه احساسات مردم را جريحهدار كنند و با سختتر شدن شرايط اقتصادي، اين كه زني با بچه كوچكش كنار خيابان يا سر چهارراه از مردم پول بخواهد احتمال بيشتري دارد كه مردم به او كمك كنند.
او توصيه مي كند: مردم بايد اجازه ندهند عواطفشان به بازي گرفته شود، تحت تاثير قرار نگيرند و به اين افراد كمك نكنند چون كمك كردن به اين افراد ميتواند باعث ترويج تكديگري شود. اما از طرف ديگر نبايد نسبت به اين مسائل بيتفاوت باشند و با انجام دادن اقدامات اصوليتر ميتوانند به خانوادههاي نيازمند كمك كنند. يك نمونه موفق اين مورد، كاري بود كه در تبريز انجام شد. در آنجا خيريه مستمندان تاسيس شده و مردم ديگر به متكديان پول نميدهند بلكه به موسسات پول ميدهند، آنها هم افراد نيازمند را شناسايي كرده و اين پولها را به آنها ميدهند. به اين ترتيب فضا براي سوءاستفاده افراد فرصتطلب فراهم نميشود. به بيان ديگر تنها نميتوان منتظر اقدام دولت و سازمانهاي دولتي نشست، اگر منابع اجتماعي با مشاركت مردم تشكيل شود و اين افراد نيازمند به آنها ارجاع شوند، هم به افراد نيازمند واقعي كمك ميشود و هم فضاي شهر براي زندگي مردم بهتر ميشود.
اين شهر پر از گدايان زن و كودكي است كه يا بر اساس احتياج يا به فرمان كسي در خيابانها به دنبال روزي هستند و نه اين تابلو هاي تبليغاتي هشدار دهنده كه شهر را پوشانده ميتواند آنها را سامان دهد و نه پولهاي مردماني كه به قصد خيرخواهي به آنها كمك مي كنند . هر روز نيز به آمار اين افراد افزوده مي شود.
پنجشنبه 21 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]