واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: با تئوري اسب و يابو كه نمي شود به جنگ جمهوري اسلامي رفت خبر ويژه کیهان موج سرخوردگي و شوك زدگي گسترده به خاطر راهپيمايي حماسي ملت ايران در 22بهمن، محافل ضدانقلاب را فرا گرفته است. اين سرخوردگي از آن جهت بي سابقه است كه عناصر ضدانقلاب در خانه هاي تيمي و شبكه هاي مجازي (شبكه عنكبوت) به توهم قدرت نمايي در 22بهمن دامن زده بودند.در اين زمينه سايت روزنت كه توسط شماري از عناصر فراري مديريت مي شود، با افسردگي تمام نوشت: ما خود شكسته ايم، چه باشد شكست ما. وقتي جاده شمال از ميدان آزادي شلوغ تر است، مي شود دم از فداكاري براي آزادي زد؟ در تهران حكومت با تمام نيرو به صحنه آمده بود، ديگر شهرها در كارزار چه مي كردند؟ وقتي منافع كوتاه مدت را ترجيح مي دهيم، بي شك شرمنده هستيم . وقتي عقلمان را به دست اين سايت و آن چهره مطبوعاتي مي دهيم، مشكل توان رسيد به بالا ز پست ها.روزنت در مطلب ديگري نوشت: روز 22بهمن براي سبزها با شوك همراه بود. اتفاق 22بهمن غيرمنتظره بود. موسوي و كروبي بيش از خصلت رهبري، خصلت تكيه گاه دارند و هر زمان كه گفته هايشان در تضاد و تنافر با منافع جنبش است، جنبش از آنها گذر مي كند. درس 22بهمن آن است كه اصولا فكر رهبري يا رهبر شدن در جنبش، فكر اشتباهي است... اگر قرار بود اين حركت ها به پيروزي برسد، جمهوري اسلامي 30سال دوام نمي آورد.اميرفرشاد ابراهيمي از متهمان فراري پرونده نوارسازان هم در وبلاگ خود نوشت: از ديشب تا حالا كه سايت ها و وبلاگ هاي مخالفان را مي خوانم يا با آنها حرف مي زنم، رگه اي از نااميدي را در آنها مي بينم. واقعا مگر انتظار داشتند چه اتفاقي در 22بهمن بيفتد؟ متاسفانه اين جريان متوهم كه خيال مي كرد 22بهمن كار نظام تمام است، اون قدر جنبش را قدرتمند و قوي نشان دادند كه ظاهرا بيماري اش خيلي از سبزها را گرفت و طبيعي است كه شب 22بهمن وقتي مي بينند شب شد و خبري از آن پيروزي نبود، حاصلش مي شود همين دلسردي كه مي بينيم. موسوي گفته بود با هويت مشخص در راهپيمايي شركت كنيم اونوقت يكي اسب تروا را علم كرد و يكي ديگر يابوي فلان و اون يكي هم اشغال صداوسيما را.اما سايت ضدانقلابي «خودنويس» مشكل را به وجود ديكتاتوري در ميان محافل ضدانقلاب ربط داد و نوشت: آنها انتقادپذير نيستند. مثلا كافي است بخواهيد به يكي از سبزها بگوييد كه پس سبزها روز 22بهمن كجا بودند؟ تعداد تجمع كنندگان ميدان صادقيه كه منتظر شيخ شجاع كروبي بودند، چند نفر بود كه به راحتي منكوب شدند؟ اينجاست كه موجي از تهمت و ناسزا روانه تان مي گردد كه مگو و مپرس. خيلي ها ديواري كوتاهتر از ابراهيم نبوي پيدا نكرده اند و تاكتيك اسب ترواي وي را مي كوبند يكي نيست به اين حضرات بگويد كه اين چه حضور «تروايي» بود كه بين هر چند نفر سبز چند نفر اطلاعاتي و امنيتي و بسيجي و چه و چه ايستاده بوده تا ايشان قدرت تكان خوردن هم نداشته باشند ميدان آزادي ظرفيت صد و پنجاه تا دويست هزار نفر را دارد. حتي اگر ده درصد از آن سه ميليون]!؟[ جمعيت بيست و پنجم خرداد نيز در ميدان يا در اطراف ميدان حضور پيدا مي كردند قابل سركوب يا اغماض نمي بودند. منتهي از بيم الطاف مبارزان، چه كسي سوداي چنين كفرگويي ها دارد.سايت ايران گلوبال از زاويه ديگري عصبانيت خود را بروز داد و با حمله به سايت جرس (وابسته به بهاءالله مهاجراني) نوشت: بايد جرسي ها را رسوا كنيم. چرا بايد مردم را از شرق تهران به ميدان آزادي مي كشاندند و بعد از آنجا به سمت صداوسيما راه مي افتادند؟ اصلا موسوي و كروبي كي باشند كه جرسي ها باشند؟ ما 18تير را پشت سر گذاشتيم، چرا بايد آزموده را هي بيازماييم؟ جرس هم مانند موسوي خيانت خود را نشان داد. موسوي و كروبي در روزهاي اول مردم را به ميدان هاي ديگر به جاي صداوسيما كشاندند. در خلأ رهبري فاتحه جنبش خوانده است. كشاندن مردم به آزادي و جمعيت را با هلي كوپتر فيلم گرفتن و آن را به نمايش گذاشتن هدف رژيم بود كه به آن رسيدند. چگونه است كه جرسي ها و موسوي و كروبي مي گويند جنبش رهبري ندارد ولي ارگانيزه و با نقشه از پيش تعيين شده، مردم را به ميدان آزادي مي كشانند؟! 22بهمن حتي به پاي عاشورا و 16آذر و 13آبان هم نرسيد. مگر آقاي موسوي نمي دانست رژيم با تمام قوا در اطراف ميدان آزادي نيرو پياده كرده است]؟![ آيا مي شود در چنين ميداني با حفظ هويت رفت؟ تداركات 22بهمن يك هماهنگي بين سران دولت و موسوي و سران جرس بود، البته ما قصد توهين به كسي نداريم ولي اين واقعيت عريان ماجراست. من و تو آواره و بدبختيم. حال اينقدر الله اكبر و ياحسين بگو، شايد پيروز شدي. افسوس كه راه را گم كرده ايم.سايت ضدانقلابي راه سبز نيز در مطلبي با عنوان «ما بي شمار نيستيم! دنياي مجازي- دنياي واقعي» نوشت: وقتي از مخالفان صحبت مي شود، مي گوييم گروهي كه هيچ كس قدرت تخمين تعداد آنها را ندارد، مثل يك لشكر نامرئي مافوق بشري. اين طرز تفكر باعث مي شود در روزهايي مثل 22بهمن، اتفاقي دور از انتظار بيفتد و مخالفان رژيم مايوس شوند. وقتي 11هزار نفر از سايت «بالاترين» بازديد مي كنند و حضور ايرانيان در فيس بوك و تويتر چشمگير به نظر مي آيد، به نظر اتفاق خجسته اي است. اين در حالي است كه وقتي 11هزار نفر به ورزشگاه آزادي بروند و بازي استقلال يا پرسپوليس را تماشا بكنند، گزارشگر از حضور كم تماشاگران گله مي كند و ورزشگاه را خالي از جمعيت مي داند... آيا آن مردمي كه در تظاهرات حضور داشتند، براي سانديس آمده بودند يا قاتل و به دور از شعور سياسي بودند؟ آنها به عنوان انسان هايي ميهن پرست احساس خطر كردند كه مام ميهن به دست بيگانگان بيفتد. در دنياي مجازي هر روز از اين مردم دورتر مي شويم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]