واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قتل عام مردم بیگناه مدینه سال 63 هجری قمری
پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران وفا دارش در سرزمین كربلا و اسیر شدن بازماندگانشان به دست سپاه یزید بن معاویه و افشاگری بازماندگان اهل بیت(ع) مانندامام زین العابدین(ع)،حضرت زینب كبری(س)،حضرت رباب همسر امام حسین(ع) و دیگر اسیران و هواداران اهل بیت(ع)، جوّ عمومی مسلمانان نسبت به یزید بن معاویه و كردار غیر اسلامی وی متغیر واو در جامعه اسلامی بی مقدار و ستمگر نشان داده شد و روز به روز تنفر مردم نسبت به وی و عاملان و مزدورانش زیاد تر می گردید. یزید بن معاویه برای كاهش نارضایتی های مردمی، تعدادی از معاریف و بزرگان حجاز، از جمله عبدالله بن حنظله را به دمشق دعوت كرد و از آنان پذیرایی نیكی به عمل آورد وبخشش های زیادی به آنان نمود، تا از این راه، آنان را به خود جذب كرده و تعریف وبا توصیف های آنان از یزید، تنفر عمومی مردم رااز حكومت بكاهد.لیكن،نتیجه كار یزید،بر عكس شد. زیرا آن هایی كه به كاخ یزید رفته بودند،چیز هایی از یزید و درباریان او دیده بودند كه هرگز چنین تصوری پیش ازاین درباره وی نداشتند و تازه فهمیدند كه امام حسین(ع)به حق بر ضد یزید قیام كردو در این راه كشته شد. بدین جهت آنان نیز به افشاگری یزید پرداخته و هر آنچه دیده بودند برای مردم بیان كردند و بخشش های یزید و تطمیع های وی تأثیری در این ماجرا نداشت. عبدالله بن حنظله،فرزند شهید نامدار اسلام"حنظلهغسیل الملائكه"بود،كه پدرش یك روز پس از عروسی اش، در جنگ احد كشته شدو به حنظله غسیل الملائكه معروف ولی فرزندی از او به جا ماند كه عبدالله نامیده می شد و با مراقبت و تربیت مادرش،رشد یافت و از بزرگان و معاریف مدینه منوره گردید. به خدا سوگند ما بر علیه یزید قیام نكردیم،مگر اینكه می ترسیم[با سكوت و سازش ما بااو]از آسمان،سنگ بر ما ببارد.زیرا او مردی است كه ازدواج با مادران،دختران و خواهران را مباح می كندوی پس از بازگشت از شام، در جمعی از مردم مدینه خطبه ای خواند و چنین گفت:فو الله ما خرجنا علی یزید حتّی خفنا أن نرمی بالحجارةمن السماء...؛به خدا سوگند ما بر علیه یزید قیام نكردیم،مگر اینكه می ترسیم[با سكوت و سازش ما بااو]از آسمان،سنگ بر ما ببارد.زیرا او مردی است كه ازدواج با مادران،دختران و خواهران را مباح می كندو در روز روشن خمر می نوشدو به نماز بی توجهی می كند. بدین گونه چهره واقعی یزید بن معاویه،خلیفه غاصب و ستمگر را برای اهالی مدینه منوره روشن نمود و آنان رابه نا فرمانی و قیام عمومی بر ضد او فرا خواند. سر انجام اهالی این شهر مقدس به رهبری عبدالله بن حنظله،بر عامل یزید در این شهر یعنی عثمان بن محمد بن ابی سفیان فشار آورده و او را به همراه تمامی افراد خاندان ستم پیشه بنی امیه و هوادارانشان از شهر اخراج كردند،و شهر را به تصرف خویش در آوردند.در همین هنگام عبدالله بن زبیر نیز در مكه معظمه قیام كرد و این شهر را از دست بنی امیه بیرون آورده بود. یزید بن معاویه،برای سر كوبی مردم حجاز،مسلم بن عقبه را كه به خون ریزی و جنایت كاری معروف بود،با سپاهی عظیم به سوی آنان گسیل داشت واین سپاه از راهنمایی های عبد الملك بن مروان، كه از فراریان مدینه بود اطلاعات لازم را به دست آورد و سر انجام در 28 ذی حجّه، سال 63 قمری به شهر مدینه منوره هجوم آوردند و با انقلابیون و مخالفان بنی امیه به نبرد پرداختند. انقلابیون مدینه تا توان داشتند به رزم بی امان خود ادامه دادند ولی سپاه حجیم و پر تعداد شامی توانشان را برید و آنان را وادار به شكست سنگین نمود. تعداد زیادی از مردم مدینه كشته و زخمی گردیدند و عده ای نیز فرار كرده و به عبذالله بن زبیر در مكه معظمه پیوستند.عبدالله بن حنظله و فرزندان وی دراین نبرد نابرابر به شهادت رسیدند. این واقعه هولناك را رسول خدا(ص)در سفری كه به مكه معظمه می رفت در سرزمین حرّه پیش گویی كرد و برای آن بسیار متأثر شدمسلم بن عقبه سه روز جان،مال و ناموس اهالی مدینه را بر لشكریانش مباح كردو سپاهیان بی نزاكت شامی چنان وحشی گری نمودند كه روی تاریخ را سیاه كردند و بر هیچ یك از بازماندگان صحابه رسول خدا(ص)و فرزندان و نوادگانش ترحم نكردند و قتل عام بزرگی به راه انداختند.گویند قریب هزارو هفصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از سایر مردم مدینه در این واقعه قتل عام شدند. لشكریان یزید بنا به فرمان وی،تنها به بیت معظم حضرت امام زین العابدین(ع)و علی بن عبدالله بن عباس متعرض نشدند.(1) این واقعه هولناك را رسول خدا(ص)در سفری كه به مكه معظمه می رفت در سرزمین حرّه [در یك مایلی بیرون مدینه]پیش گویی كرد و برای آن بسیار متأثر شد.(2) ابوذر رضا سلطانی/گروه دین و اندیشه تبیان1- نك :تاریخ الطبری،ج5 ،ص485 ؛ اسد الغابه[علی بن ابی الكرم جزری]، ج3،ص219 منتهی الآمال[شیخ عباس قمی]، ج2،ص33 ؛ تاریخ اُمراء المدینة المنورة[عارف احمد عبدالغنی]،ص59 2- بحار الانوار[علامه مجلسی]،ج81 ، ص125
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]