تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعاى شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817058318




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مناظره ی لامپ با شمع...(طنز)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مناظره ی لامپ با شمع...(طنز)
مناظره ی لامپ با شمع...(طنز)
«شبی یــــاد دارم که چشمم نخفت» شنیدم کـه یک  لامپ با  شمع گفت : که ای آنکه خامـــــــوش روی رفی نباشد از این پس تـــــو را مصرفی به هر خانه ای پرتــــــو افشان منم به ظلمات شب مــــــاه رخشان منم ز " نیرو " مـرا برق ارزانی است از آنرو مــــــرا روی نورانی است درخشنده چـــــــون اختری روشنم منم روشنی بخش شبهــــــــــا منم تو خاموش، از هرکجــــا رانده ای فــراموش ، در گوشه ای مانده ای دگر دوره ی تو به سر آمـده است که لامپی چو من در نظر آمده است حساب مـن ای شمـع با تو جـداست که یک لامپ را با تو بس فرقهاست در این بین تا صحبت از فرق رفت ز اقبـــــــــال بد غفلتــا ً برق رفت! چــو تاریک شد خانــــه مانند غــار سر شمع روشن شد از اضطــــرار شنیدم که می گفت با لامپ شمــع: که باشد مرا خاطـــــری جمع جمع 
مناظره ی لامپ با شمع...(طنز)
میان من وتــــو بسی فـــرق هست که نورمن ازخویش وبی برق هست من ازسوختن می شوم پر زنـــــور تو از سوختن می شوی سوت وکور من از غیــــــر باشد حسابم ســـوا تو وابسته ی سیم وپا در هـــــوا !  به " نیرو " نباشد بسی اعتمــــاد که کس چون تومحتاج " نیرو" مباد! ز " نیرو " بود لامپ را کاستی (!) به هرلحظه ای کاو دلش خواستی از آنرو از این پرتــــــــو گاه گاه بیاید مرا خنــــــــــــــده ی قاه قاه! نبیند یقینـــــــا ً از این بیش خیــر کسی که چو تو متکی شد به غیــر چونورم نه از لطف دیگــرکس است ازآنرو مـــرا کور سویی بس است... علی مهدیقلی زادهتنظیم : بخش ادبیات تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 432]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن