تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845178361




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم اَللّهُمَّ وَفِّرْ فيهِ حَظّى مِنْ بَرَكاتِهِ وَسَهِّلْ سَبيلى اِلى خَيْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ يا هادِياً اِلَى الْحَقِّ الْمُبينِخدايا سرشار كن در اين ماه بهره ام را از بركات آن و هموار ساز راهم را به سوى خيرات آن و محرومم مساز از پذيرفتن حسناتش اى راهنماى بسوى حقيقت آشكارمنبع: مفاتیح الجنانزلال وحیماه مبارک رمضان، بهار انس با قرآن حجت الاسلام و المسلمين محمد محمدي اشتهاردي اشارهماه مبارک رمضان، ماه تولد قرآن، ماه انس با قرآن، ماه بهار قرآن، و ماه شناخت و بهره برداري فکري و عملي از قرآن فرا مي رسد.ماهي که در شب قدر آن، قلب پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) همه قرآن را از امين وحي، فرا گرفت و قرآن از لوح محفوظ بر قلب وسيع و نوراني بزرگ ترين پيامبران منعکس شد، ماهي که همه ما با روزه گرفتن و عبادت و مناجات و دعا، با زمينه سازي و آمادگي معنوي به استقبال دريافت قرآن مي رويم، و مي خواهيم در پرتو آثار پربرکت روزه خالص، و عبادت ها و دعاهاي همراه آن، رابطه خود را با قرآن نزديک تر کنيم، و تصميم بگيريم که خط رابط ما با قرآن همواره استوارتر و محکم تر گردد.قرآن، روح ماه رمضان است که در کالبد آن دميده شده، و ارزش و عظمت آن را چند برابر کرده است. قرآن، قلب ماه رمضان است، که بدون اين قلب و ضربان آن، جوهره حقيقت در رگ هاي حيات معنوي روزه داران به جريان نمي افتد، قرآن بهار دل ها، و ماه رمضان، بهار قرآن است، چنان که امام باقر(علیه السلام) فرمود: «لکل شي ء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان؛ براي هر چيز بهاري است، و بهار قرآن ماه رمضان است.» و امير مومنان علي(علیه السلام) در شان قرآن فرمود: «و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب؛ در قرآن بينديشيد که بهار قلب هاست.» و نيز بايد توجه داشت که مطابق فرموده امام صادق(علیه السلام) : «و قلب شهر رمضان ليله القدر؛ شب قدر، قلب ماه رمضان است.» از اين رو بايد گفت که بخش اعظم برکات ماه رمضان، در رابطه با قرآن است، و در اين ماه بايد بذر دستورهاي نوراني قرآن را در مزرعه دل ها بکاريم، تا رشد و نمو کند و سرانجام ميوه قرآن را در اين ماه براي غذاي روح برگيريم، و قوت قلبمان را در پرتو برکات قرآني اين ماه، بيمه نماييم، و چنين بهره برداري جز از راه انس حقيقي با قرآن به دست نخواهد آمد.انس با قرآناميرمومنان علي(علیه السلام) فرمودند: «من آنس بتلاوه القرآن، لم توحشه مفارقه الاخوان؛ کسي که با تلاوت قرآن، انس و الفت گرفت، از جدايي ديگران به وحشت نمي افتد.» در اين جا پرسيده مي شود که حقيقت انس با قرآن چيست که انسان را اين گونه استوار و نيرومند مي سازد، و هرگونه اضطراب و تنش را از او دور مي کند؟ پاسخ آن که: انس در اصل به معناي خو گرفتن و همدم شدن است، مانند انس کودک شيرخوار به سينه مادر، و گاهي انس آن چنان شديد و سرشار است، که از انس کودک شيرخوار به سينه مادرش نيز بيشتر است، چنان که اميرمومنان علي(علیه السلام) در برابر منافقان کوردلي که او را به مرگ تهديد مي کردند، فرمود: «والله لابن ابي طالب آنس بالموت من الطفل بثدي امه؛ سوگند به خدا علاقه فرزند ابوطالب به مرگ (شهادت) از علاقه کودک شيرخوار به پستان مادرش بيشتر است.» عارف حقيقي کسي است که با خدا و کلام او چنين انس و الفتي داشته باشد، که اميرمومنان علي(علیه السلام) در توضيح آيه «يا ايها الانسان ما غرک بربک الکريم؛ اي انسان چه چيز تو را به پروردگارت مغرور ساخته است.» فرمود: «وکن لله مطيعا و بذکره آنسا؛ مطيع خداوند باش و به ياد خدا انس بگير.» بنابراين مفهوم انس حقيقي، همان همدم شدن آميخته با عشق و علاقه گرم و ناگسستني است که ارتباط و پيوند انسان را به آن چه که مورد انس اوست محکم و متصل مي کند، چنين انسي با خدا و کلام خدا (قرآن) از ويژگي هاي اولياي خدا و هر مومن عارف و وارسته است، چنان که اميرمومنان علي(علیه السلام) در مقام دعا مي گويند: «اللهم انک آنس الآنسين لاوليائک ... ان اوحشتهم الغربه آنسهم ذکرک؛ خدايا! تو براي اوليا و دوستان خاصت، مانوس ترين مونس ها هستي... اگر غربت آنها را به وحشت اندازد، ياد تو مونس تنهايي آنهاست.» ماه رمضان تجلي گاه قرآناز آن جا که ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزکيه و تهذيب است و قرآن در شب قدر که در اين ماه قرار گرفته، در قلب پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تجلي کرده، نتيجه مي گيريم که ماه رمضان تجلي گاه قرآن، و ماه انس با قرآن است، روزه داران مومن در اين ماه مهمان خدا هستند و در کنار خوان پربرکت قرآن نشسته اند، و بنابراين بايد با تلاوت قرآن انس بگيرند، و با تدبر در آيات قرآن و بهره گيري فکري و عملي از مفاهيم قرآن بر رشد و تکامل ملکوتي خود بيفزايند، بر همين اساس، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در فرازي از خطبه شعبانيه که در آخرين جمعه شعبان ايراد کردند، فرمودند: «هو شهر دعيتم فيه الي ضيافه الله ... و من تلافيه آيه من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن في غيره من الشهور؛ ماه رمضان ماهي است که شما در آن به مهماني خداوند دعوت شده ايد... کسي که از شما يک آيه قرآن را در اين ماه بخواند، پاداشش معادل ختم قرآن (تلاوت قرآن از آغاز تا پايان) در ماه هاي ديگر است.» و در دعاهاي ماه رمضان، سخن از قرآن و انس با آن، به عنوان کتاب ارشاد و هدايت بسيار به ميان آمده است، در دعاهاي هر روزه ماه رمضان که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده، در فرازي از دعاي روز دوم مي خوانيم: «اللهم وفقني فيه لقرائه آياتک؛ خدايا مرا در اين روز براي قرائت آيات قرآن، موفق کن.» و در دعاي بيستم مي خوانيم: «اللهم وفقني فيه لتلاوه القرآن؛ خدايا مرا در اين روز براي تلاوت قرآن توفيق ده.» در اين دو عبارت که به صورت دعاست، هم به قرائت و روخواني قرآن توجه شده و هم به قرائت تدبر آميز و توام با عمل، زيرا واژه تلاوت در اصل از « تلو و تالي» است که به معناي دنباله روي و پيروي تنگاتنگ و بدون هرگونه درنگ و فاصله مي باشد. روشن است که چنين توفيقي جز در پرتو انس حقيقي با قرآن به دست نمي آيد. انس با قرآن در حقيقت از سه پايه تشکيل شده که عبارتند از: 1- خواندن آيات قرآن 2- تدبر و شناخت قرآن3- عمل به دستورهاي قرآن. بر همين اساس امام باقر(علیه السلام) در يک تجزيه و تحليل کوتاه فرمودند:قرآن خوانان بر سه گروه اند: 1- خواندن قرآن را سرمايه کسب مادي خود قرار دهند، و با قرائت قرآن، پادشاهان را بدوشند، و در برابر مردم بزرگ نمايي کنند.2- در خواندن قرآن، حروف (و تجويد) آن رعايت کنند، ولي حدود و مرزها و برنامه هاي قرآن را تباه سازند، قرآن براي آنها همانند جام آب نگهدارنده است (که هنگام تشنگي و سودجويي از آن بهره مي برند، و هنگام سيرابي آن ظرف را مانند سواره به پشت سرش مي افکنند.): [ اين دو دسته هرگز ازقرآن بهره مند نمي شوند و نجات نمي يابند.] 3- انسان هايي که قرآن مي خوانند و داروي قرآن را بر دل دردمندشان مي نهند، و براي (خواندن و تدبر در) قرآن شب زنده داري کنند، و روزشان را با روزه به پايان رسانند، و نمازشان و جايگاه هاي نمازشان را بر اساس آن، اقامه نمايند، و به خاطر قرآن، از بستر خواب، براي عبادتدوري کنند، خداوند عزيز و قادر به برکت وجود اين گروه، بلاها را دور مي سازد، از شر دشمنان جلوگيري مي نمايد و از آسمان باران مي فرستد.»و در پايان فرمودند: سوگند به خدا در ميان قرآن خوانان، چنين گروهي از کبريت احمر کمياب ترند.» امام سجاد(علیه السلام) هنگامي که قرآن را تا آخر تلاوت مي کرد، دعايي مي خواند، که در فرازي از آن دعا چنين آمده است: خدايا چون ما را براي تلاوت آيات قرآن، ياري فرمودي، و دشواري (و عدم شيوايي) زبان هاي ما را به زيبايي و شيوايي عبارت هاي قرآن آسان نمودي، پس ما را به گونه اي قرار بده تا حق قرآن را آن گونه که هست رعايت کنيم.» رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در تفسير آيه 121 بقره: «يتلونه حق تلاوته، مومنان، کتاب آسماني را آن گونه که شايسته آن است مي خوانند.» فرمودند: «يتبعونه حق اتباعه؛ آن گونه که سزاوار پيروي است، از قرآن پيروي مي کنند.» از سوي ديگر فرمودند: «رب تال القرآن، والقرآن يلعنه؛ چه بسيارند تلاوت کنندگان قرآن، که قرآن آنها را لعنت مي کند.» اين گفتار و ده ها گفتار ديگر در اين خصوص، از پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم(علیهم السلام) حاکي از آن است که ارزش تلاوت قرآن به اين است که آميخته با توجه و تدبر، و تصميم بر عمل به دستورهاي قرآن باشد، و تحقق و انس حقيقي با قرآن به چنين برنامه اي بستگي دارد. وگرنه خوارج نهرواني، دشمنان خونخوار اميرمومنان علي(علیه السلام) همه از قاريان قرآن بودند، ولي از قرآن، فقط قافش را مي دانستند، از اين رو حضرت علي(علیه السلام) را که سراپا توحيد بود، کافر خوانده، با او جنگيدند.پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم(علیهم السلام) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند، و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره مي بردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اکتفا نمي کردند، بلکه در آيات آن تدبر مي نمودند و آيات را با تاني و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، مي خواندند؛ به عنوان مثال، در قرآن صدها بار جمله «يا ايها الذين آمنوا؛ اي کساني که ايمان آورده ايد.» آمده است، حضرت رضا(ع) هرگاه هنگام تلاوت آيات قرآن به اين آيه مي رسيد و آن را مي خواند، بي درنگ مي گفت: «لبيک اللهم لبيک؛ اجابت مي کنم فرمان و دعوت تو را اي خدا، اجابت مي کنم.» اين مطلب بيانگر آن است که امامان معصوم(علیهم السلام) با توجه و تدبر، آيات قرآن را مي خواندند، و همان دم تصميم مي گرفتند به دستورهاي خدا عمل نمايند.امام خميني - قدس سره - در ظاهر و باطن، رابطه بسيار گرمي با قرآن داشت، و از آن، استفاده هاي فکري و عملي فراواني مي کرد، قرآن بزرگ ترين تکيه گاه مطمئن و نيروبخش براي پيشبرد اهداف او بود، او مي فرمود: «اگر خداوند داستان هاي پيامبران در برابر طاغوت ها را در قرآن ذکر کرده، موسي و فرعون، ابراهيم و نمرود و... را تذکر داده، منظورش داستان سرايي نبوده، بلکه منظور تبيين برنامه پيامبران در برابر طاغوت هاست؛ يعني ما نيز که پيرو قرآن هستيم، بايد در برابر طاغوتها تا سرحد نابودي آنها تلاش کنيم.»مکرر مي فرمود: قرآن يک کتاب انسان سازي کامل است، و براي آن نازل شده که انسان بسازد. امام خميني بخش مهمي از زندگي اش را حتي در دوران جنگ، و در دوران بيماري آخر عمر، با قرآن مانوس بود، و با تلاوت آيات قرآن، و تدبر در آن آيات، با خدا ارتباط پيدا مي کرد.يکي از اعضاي دفتر ايشان در اين باره مي نويسد:«هر روز حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) داراي نظم و انضباط مخصوصي بودند، از جمله مقداري از وقتشان را با قرائت آيات قرآن سپري مي کردند، و کارها آن چنان بر طبق نظم و برنامه ريزي بود که به طور عادي هيچ گاه توجه به کاري موجب تضييع کار ديگرشان نمي شد.» امام در نيمه هاي شب که براي نماز شب برمي خاست، مدتي قرآن مي خواند، حتي در اواخر عمر که بستري بودند، با دوربين مخفي از او فيلم گرفتند، و در تلويزيون، بسياري مشاهده نمودند، که از بستر برخاست و نشست و قرآن را به دست گرفت و مشغول تلاوت آيات قرآن گرديد.شخصي قرآن هايي با قطع کوچک تهيه کرده و مي خواست به جبهه بفرستد، به دفتر امام راحل آورده بود تا آنها را تبرک کند، آن قرآن ها را نزد امام آوردند، و به عرض رسيد: «اينها قرآن هايي است که شامل چند سوره است، خواسته اند که براي جبهه تبرک شود.» با اين که هميشه حرکات امام به طور کامل، آرام و معتدل بود، ناگهان به طور بي سابقه اي، با شتاب و شدت مضطربانه اي، دستشان را عقب کشيدند، و با لحني تند و عتاب آميز فرمودند: «من قرآن را تبرک کنم؟! اين چه کارهايي است که مي کنيد؟»يک بار بدون توجه يک جلد قرآن را همراه چيزهاي ديگر نزد امام آوردند و به زمين نهادند، امام با عتاب فرمودند: «قرآن را روي زمين نگذاريد.» و بي درنگ دستشان را جلو آورده و آن را گرفتند و روي ميزي که در کنارشان بود گذاشتند، امام راحل در اين هنگام روي کاناپه نشسته بودند، معلوم شد که امام نمي خواهند قرآن پايين تر از جايي که نشسته اند قرار گيرد.يک بار نيز همه ديدند که حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) در يک مراسم ملاقات در حسينيه جماران، به طور استثنايي به جاي آن که در جايگاه روي صندلي بنشينند، روي زمين نشستند، زيرا در آن روز برندگان مسابقه قرآن آمده بودند، و قرار بود در آن جلسه، چند آيه قرآن تلاوت شود.حضرت امام هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان، دستور مي دادند که چند ختم قرآن براي افرادي که مد نظر مبارکشان بود، قرائت شود. در روايت آمده است: علي بن مغيره يکي از شاگردان وارسته امام کاظم(علیه السلام) به آن حضرت عرض کرد: «من مانند پدرم، در ماه رمضان، چهل بار قرآن را از آغاز تا پايان تلاوت مي کنم - و گاهي بر اثر اشتغالات و نشاط و خستگي، کم و زياد مي شود - و در روز فطر، ثواب يک ختم قرآن را نثار روح پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هديه مي نمايم، ختم ديگر را به اميرمومنان علي(علیه السلام)، و ختم ديگر را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) و ختم ديگر را به امام حسن(علیه السلام) و امامان ديگر تا شما، اهدا مي نمايم، پاداش من در اين کار چيست؟» امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «لک بذلک ان تکون معهم يوم القيامه؛ پاداش تو اين است که در روز قيامت همنشين و همدم پيامبر(ص) و فاطمه و امامان(علیهم السلام) خواهي بود.»گفتم: «الله اکبر، براستي به چنين مقامي نايل مي شوم؟» سه بار فرمود: آري. پايان اين گفتار را با ذکر سخن پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در شان پاداش تلاوت قرآن، مي آراييم که فرمود: مومني که هر شب ده آيه از آيات قرآن را تلاوت کند، نامش جزء «غافلان» نوشته نشود، و اگر هر شب پنجاه آيه بخواند نامش جزء «ذاکران» نوشته شود، و اگر صد آيه بخواند، نامش جزء «قانتان» (بندگان خالص و فروتن) نوشته گردد، و هرگاه هر شب صد آيه بخواند، نامش جزء «فائزان» (رستگاران) ثبت مي گردد، و هرگاه پانصد آيه بخواند، نامش جزء «مجتهدان» (تلاشگران راه حق) نوشته شود، و اگر هزار آيه بخواند، براي او در بهشت قنطاري از طلا که معادل پانزده هزار مثقال طلا است مقرر گردد، که هر مثقال آن 24 قيراط است که کوچک ترين قيراط آن، همانند بزرگي کوه احد مي باشد، بزرگ ترين آن به بزرگي بين زمين و آسمان است.منبع: بانک اطلاعات نشریات کشورکلام نورشب سرنوشت‏ساز قال الصادق (عليه السلام) : راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الى السنة. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود. وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8 امر به معروف ونهی از منکر قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ان الله عزوجل لیعبض المؤمن الضعیف الذی لا دین له فقیل له: و ما المؤمن الذی لا دین له؟ قال: الذی لا ینهی عن المنکر.حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «به راستی خداوند عزوجل دشمن می دارد مؤمن ناتوانی که دین ندارد. به آن حضرت عرض کردند: مؤمن ناتوانی که دین ندارد، کیست؟ فرمودند: کسی که نهی از منکر نکند.» (1) قال الامام علی (علیه السلام): الامر بالمعروف و النهی عن المنکر خلقان من خلق الله، فمن نصرهما اعزه الله و من خذلهما خذله الله. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: « امر به معروف و نهی از منکر، دو پدیده از آفریده های خداوندند؛ هر کس آنها را یاری کند، خداوند اورا عزت دهد و هر کس آنها را خوار کند (رها کنند) خداوند او را ذلیل فرماید.» (2) قال الامام الحسین (علیه السلام): فبدأ الله بالمعروف و النهی عن المنکر فریضه منه، لعلمه بانها اذا ادیت و افیمت استقامت الفرائض کلها هینها و صعبها. حضرت امام حسین (علیه السلام) می فرمایند: «خداوند، نخست امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یکی از واجبات خود ذکر کرد؛ زیرا او آگاه است که اگر این دو فریضه انجام گیرد و برپا شود، همه ی واجبات اعم از آسان و مشکل انجام و استوار خواهد شد. (3) قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): من امر بالمعروف و نهی از المنکر هر خلیفة الله فی الأرض. (4) هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند، جانشین خدا در زمین است. قال الامام علی (علیه السلام): قوام الشریعه الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامة الحدود.(5) استواری شریعت، به امر معروف ونهی از منکر و برپا داشتن حدود است. قال الامام الباقر(علیه السلام): الامر بالمعروف و النهی عن المنکر خلقان من خلق الله عزوجل فمن نصرهما اعزه الله و من خذلهما خذله الله عزوجل.(6) امر به معروف و نهی از منکر دو خلق از مخلوقات خدای عزوجل هستند. هر که آنها را یاری دهد، خداوند عزتش بخشد و هر که تنهایشان گذارد، خداوند عزوجل اورا تنها گذارد. قالت فاطمة الزهراء (علیه السلام): فرض الله الأمر بالمعروف مصلحة للعامة (7)خداوند امر به معروف و نهی از منکر را برای اصلاح مردم قرار داد. قال الامام الصادق (علیه السلام): ویل لمن یأمر بالمنکر و ینهی عن المعروف(8)وای برآن که به منکر امر کند و از معروف نهی کند! قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): تقربوا الی الله تعالی ببغض اهل المعاصی، والقوهم بوجوه مکفهرة و التمسوا رضا الله بسخطهم، تقربوا إلی الله بالتباعد منهم؛با نفرت از گنهکاران به خدای تعالی نزدیک شوید و با این افراد با ترشرویی برخورد کنید. و با خشم گرفتن بر آنان خشنودی خدا را بجویید و با دوری کردن از آن ها به خدا نزدیک شوید. (9) قال الامام علی (علیه السلام): فمن امر بالمعروف شدّ ظهور المؤمنین، و من نهی عن المنکر ارغم انوف الکافرین (المنافقین)؛پس هر کس به معروف امر کرد، پشوانه ی نیرومند مؤمنان است، و آن کس که از زشتی ها نهی کرد بینی کافران (منافقان) را به خاک مالید. (10) قال الامام الحسین (علیه السلام): لا تحل لعین مؤمنة نری الله یعصی فتطرف حتی بغیره؛بر هیچ چشم مؤمن به خدا روا نیست که ببیند خدا نافرمانی می شود و (چشم) خود را فرو ببندد مگر آن وضع را تغییر دهد. (11) قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): لتأمرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر، او لیعمنکم عذاب الله؛یا امر به معروف و نهی از منکر می کنید، یا عذاب خداوند همه ی شما را فرا می گیرد. (12) قال الامام علی (علیه السلام): و ما اعمال الر کلها و الجهاد فی سبیل الله، عند الامر، بالمعروف و النهی عن المنکر إلا کنفشة فی بحر لجی؛و تمام کارهای نیکو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر، چونان قطره ای بر دریای مواج و پهناور است. (13) قال الامام الباقر(علیه السلام): ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الأنبیاء، و منهاج الصلحاء، فریضة عظیمة بها تقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و یعمرالارض و ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر؛ فرمان دادن به خوبی و باز داشتن از زشتی، راه پیامبران و شیوه ی نیکوکاران است. فریضه ی بزرگی است که دیگر فرایض به واسطه ی آن برپا می شود و راه ها و روش ها امن می گردد، در آمدها حلال، حقوق و اموال به زور گرفته شده به صاحبانش بر می گردد، زمین آباد شده، از دشمنان انتقام گرفته می شود و کارها سامان می پذیرد.(14) پي نوشت :1- وسایل الشیعه، ج11، ص397. 2- اصول کافی، ج5، ص 59. 3- اصول کافی، ج5، ص 59.4- کنزالعمال، ج 5564. 5- غررالحکم، ج 6817. 6- خصال، شیخ صدوق رحمت الله علیه، ص 42. 7- بحارالانوار، ج6، ص 107. 8- بحارالانوار، ج1، ص 87. 9- کنزالعمال/ ج5585.10- غررالحکم/ ج 6794. 11- تنبیه الخواطر/ج2/ص179. 12- وسایل الشیعه، ج11، ص407.13- نهج البلاغه، ترجمه ی مرحوم دشتی حکمت 374. 14- اصول کافی، ج5، ص 56. حکمت های شگرفحكمت 217نهج البلاغه: دگرگونى روزگار و شناخت انسان ها (اخلاقى، علمى)قَالَ الامام [عليه السلام] فِى تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ .حضرت علی(علیه السلام)، فرمودند : در دگرگونى روزگار، گوهر شخصيت مردان شناخته مى شود.حكمت 218 : حسادت ، آفت دوستى(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : حسادت بر دوست، از آفات دوستى است. حكمت 219 : آرزوها آفت انديشه (اخلاقى)وَ قَالَ [عليه السلام] أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : قربانگاه انديشه ها ، زير برق آرزوهاست.حكمت 220عدالت در قضاوت(اخلاقى، قضايى)وَ قَالَ [عليه السلام] لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : داوريِ با گمان بر افراد مورد اطمينان ، دور از عدالت است.حكمت 221آينده دردناك ستمكاران (اخلاقى، سياسى)وَ قَالَ [عليه السلام] بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : بدترين توشه براى قيامت ، ستم بر بندگان است.حكمت 222بى توجهى به بدى بدكاران(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : خود را به بى خبرى نماياندن از بهترين كارهاى بزرگواران است.حكمت 223حياء و عيب پوشى(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ كَسَاهُ الْحَيَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : آن كس كه لباس حياء بپوشد، كسى عيب او را نبيند.حكمت 224برخى از ارزش هاى اخلاقى(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُدُ وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ.و درود خدا بر ایشان، فرمودند : با سكوت بسيار ، وقار انسان بيشتر شود، و با انصاف بودن ، دوستان را فراوان و با بخشش ، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتنى ، نعمت كامل شود، و با پرداخت هزينه ها، بزرگى و سرورى ثابت گردد، و روش عادلانه ، مخالفان را در هم شكند ، و با شكيبايى در برابر بى خرد، ياران انسان زياد گردند.حكمت 225حسادت و بيماري(اخلاقى، بهداشتى)وَ قَالَ [عليه السلام] الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : شگفتا كه حسودان از سلامتى خود غافل مانده اند!!.حكمت 226طمع ورزى و خوارى(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] الطَّامِعُ فِى وِثَاقِ الذُّلِّ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : طمعكار همواره زبون و خوار است.حكمت 227اركان ايمان(اعتقادى، معنوى)وَ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : (در مورد ايمان پرسيدند).جواب: ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان عمل با اعظاء و جوارح استوار است.حكمت 228ارزش ها و ضد ارزش ها(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ .و درود خدا بر ایشان، فرمودند : كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضاء الهى خشمناك است، و آن كس كه از مصيبت وارد شده شِكْوه كند از خدا شكايت كرده، و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنى كند ، دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود حتماً از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرار داده است ، و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رها نشدنى ، و آرزوئى نايافتني.منبع: نهج البلاغهعزیزآل یاسینزمزمه ی فراق از اعمالی که به آن سفارش مؤکد شده است، خواندن دعای ندبه و دعا برای تعجیل در فرج امام زمان (ارواحنا فداه) است که در حقیقت فرج و گشایش برای خود ماست. در این جا فرازهایی از این دعای شریف را مرور می کنیم. این قاصم شوکة المعتدین این حاصد فروغ الغی و الشقاقکجاست آن که شوکت ظالمان و زورگویان را بشکند، کجاست دور کننده ی شاخه های گمراهی و اختلاف؟ این صاحب یوم الفتح و ناشر رایة الهدی. کجاست صاحب روز فتح و پیروزی و نشر دهنده ی پرچم هدایت؟ بنفسی انت امنیّه شائق یتمنّی من مؤمن و مؤمنة ذکرافحنّا.جانم به فدای شما که امید و آرزوی هر زن و مرد مؤمنی هستید که با یاد شما ناله و فریاد سر می دهند. هل الیک یا بن احمد سبیل فتلقیای پسر احمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آیا به سوی شما راهی هست که ملاقات شوی؟ عزیز علیّ ان اری الخلق و لا تُری. سخت است بر من که همه را ببینم و شما را نبینم. و (عزیز علی لا اسمع لک حسیسا و لا نجوی. سخت است بر من که از شما صدایی و نجوایی به گوشم نرسد. الی متی احارفیک یا مولای. تاکی سرگردان و حیرانت باشم ای مولای من؟ مواعظ جاوید مولای تقیان در کلام رهبر کبیر انقلاب اسلامی بعضی کمالات حضرت علی (علیه السلام) که شاید قدری مخفی مانده باشد از ادعیه ی حضرت، معلوم می شود. دعای کمیل یک دعای عجیبی است؛ بسیار عجیب. بعضی از فقرات دعای کمیل از بشر عادی نمی تواند صادر بشود، « الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی، عذابک فکیف اصبر علی فراقک.» کی می تواند این طور بگوید: کی این طور عشق به جمال خدا دارد که از جهنم نمی ترسد، لکن می ترسد که وقتی در جهنم برود از مقام خودش نازل شده و به مرتبه ای برسد که محروم بشود از عشق او؟ از فراق حضرت حق ناله می زند. این عشقی است که در باطن قلب او گداخته شده، همیشه و تمام اعمالی که از او صادر می شود، از این عشق صادر می شود. ارزش اعمال روی این عشق و محبتی است که به حق تعالی هست، روی این فنا و توحیدی است که در انسان هست و این سبب شده که (به فرموده ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ضربت شمشیر حضرت علی (علیه السلام) در جنگ خندق افضل از عبادات ثقلین است. منبع: صحیفه ی نور، ج19، ص 61.در محضر ولایت...ماه رمضان را مغتنم بشماريد. اين روزها را با روزه‌دارى، و اين شبها را با ذكر و دعا به سر ببريد. فصل دعا هم، همين ماه مبارك است. اگرچه هميشه انسان بايد با رشته‌ى دعا به خدا متصل باشد، اما آيه‌ى «و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب اجيب دعوة الدّاع اذا دعان»در سوره‌ى بقره، در خلال همين آيات مباركه‌ى مربوط به روزه و ماه رمضان است. در وسط آيات روزه و ماه رمضان، اين آيه‌ى «و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب»آمده، كه همه‌ى انسانها و همه‌ى بندگان را به دعا و توجه سوق مى‌دهد و دعوت مى‌كند.منبع: بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 10/01/1369...ماه رمضان ماه دعاست. دعاها را فراموش نكنيد. دعاهاى وارد شده در ماه رمضان، يكى از آن نعم و فرصتهايى است كه بايد مغتنم بشمريد. اين دعاى ابى‌حمزه، اين دعاى افتتاح، اين دعاى جوشن وبقيه‌ى ادعيه‌اى كه در روزها و شبها و سحرها و بقيه‌ى ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهاى بزرگ الهى است. فرصت را مغتنم بشماريد.منبع: بيانات مقام معظم رهبری در روز اول ماه مبارك رمضان 04/12/1371...در دعايى كه در روزهاى ماه مبارك رمضان وارد شده است، اين طور مى‌خوانيم كه «و هذا شهرالانابة و هذا شهر التوبة و هذا شهر العتق من النّار». ماه، ماه توبه و استغفار و بازگشت به خداست...استغفار، يعنى طلب مغفرت و آمرزش الهى براى گناهان. اين استغفار اگر درست انجام گيرد، باب بركات الهى را به روى انسان باز مى‌كند. همه‌ى آنچه كه يك فرد بشر و يك جامعه‌ى انسانى از الطاف الهى احتياج دارد - تفضّلات الهى، رحمت الهى، نورانيّت الهى، هدايت الهى، توفيق از سوى پروردگار، كمك در كارها، فتوح در ميدانهاى گوناگون - به وسيله‌ى گناهانى كه ما انجام مى‌دهيم، راهش بسته مى‌شود. گناه، ميان ما و رحمت و تفضّلات الهى، حجاب مى‌شود. استغفار، اين حجاب را برمى‌دارد و راه رحمت و تفضّل خدا به سوى ما باز مى‌شود. اين، فايده‌ى استغفار است. لذا شما چند جا در آيات قرآن ملاحظه مى‌كنيد كه براى استغفار، فوايد دنيوى و گاهى فوايد اخروى، مترتّب دانسته شده است. مثلاً: «استغفروا ربّكم ثم توبوا اليه ... يرسل السّماء عليكم مدرارا» و از اين قبيل. همه‌ى اينها، اين‌طور قابل فهم و قابل توجيه است كه راه اين تفضّلات الهى، به بركت استغفار، به سوى دل و جسم انسان و جامعه‌ى انسانى باز مى‌شود. لذا استغفار مهم است.منبع: بيانات مقام معظم در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/10/1375شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اوجشخصیت امیرالمؤمنین (علیه الصلاة والسلام) ترکیبی از عناصری است که هر کدام به تنهایی یک انسان عالی مقام را اگر بخواهد به اوج آن برسد، به زانو در می آورد. زهد امیر المؤمنین (علیه السلام) و بی اعتنایی او نسبت به شهوات زندگی - و زخارف دنیایی یکی از این عناصر است. علم آن بزرگوار و دانش وسیع او که بسیاری از بزرگان مسلمین و همه ی شیعه بر آن اتفاق دارند که بعد از نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) کس دیگری غیر از امیرالمؤمنین (علیه السلام) از آن برخوردار نبوده است، یکی دیگر از این عناصر است. فداکاری آن بزرگوار در میدانهای مختلف- چه میدانهای نظامی، و چه میدانهای اخلاقی و سیاسی- یکی از این عناصر است. عبادت آن بزرگوار، یکی دیگر از این عناصر است، عدل و دادگری امیر المؤمنین (علیه السلام) که پرچم برافراشته ی شاخصی برای عدل اسلامی است، یکی دیگر از این عناصر است. رأفت آن بزرگوار نسبت به ضعیفان – اعم از فقرا، کودکان، غلامان و کنیزان، زنان و از کار افتادگان – یک وادی عظیم و یکی دیگر از ابعاد شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. پیش قدمی آن بزرگوار در همه ی کارهای خیر که انسان در تاریخ زندگی آن حضرت بر خورد می کند، یکی دیگر از این عناصر است. حکمت و فصاحت آن بزرگوار نیز بخشی از این عناصر است. شمارش رئوس این مطالب هم به آسانی ممکن نیست، و درهمه ی اینها درحد اعلاست. منبع: رهبر معظم انقلاب اسلامی، حدیث ولایت، ج7، ص 12 – 11.شمیم هدایت علت عمده ی عدم موفقیتیکی از عللم عمده ی عدم موفقیت ما مردم به اصلاح جامعه ی خود، همین است که هر فردی آنگاه که به خودش نگاه می کند و به اعمال خودش نظر می افکند، عینک خوش بینی به چشم می زند و آنگاه که به دیگران و اعمال دیگران نظر می کند، عینک بدبینی و بدگمانی و نتیجه این است که هیچ کس شخص خود را تقصیر کار نمی داند و چنین می پندارد که تقصیر متعلق به دیگران است.تلازم علم و دیناگر ما می خواهیم دین صحیح داشته باشیم، اگر می خواهیم از فقر رهایی یابیم، اگر می خواهیم عدالت در میان ما حکم فرما باشد، اگر می خواهیم آزادی و دموکراسی داشته باشیم و ... منحصرا راهش علم است و علم آن علمی که عمومیت داشته باشد و از راه دین و به صورت یک جهاد مقدس درآید. اگر ما این جهاد مقدس را شروع نکنیم، دنیا خواهد کرد و ثمره اش را هم خود آنها خواهند برد. یعنی دیگران خواهند آمد و ملت ما را از گرداب جهالت نجات خواهند داد و خدا می داند که آن وقت این کوتاهی ما، چه لطمه ی بزرگی به پیکر اسلام وارد خواهد کرد.شکی نیست که علم به تنهایی ضامن سعادت جامعه نیست. جامعه دین و ایمان لازم دارد. همان طور که ایمان هم اگر مقرون به علم نباشد مفید نیست بلکه وبال است و اسلام نه عالم بی دین می خواهد نه جاهل دیندار.منبع:ده گفتار، علامه شهید استادمرتضی مطهری (رحمت الله علیه) صفحه های 152، 153، 285 و 286.نکته های نابچراغ های تاریکی حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: برادرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمودند: هر آن کسی دوست دارد خداوند را ملاقات کند در حالی که به او روی نموده باید ولایت علی (علیه السلام) را دارا باشد. و اگر بخواهد خدا را ملاقات کند در حالی که از او راضی باشد باید فرزندت حسن (علیه السلام) را دوست بدارد. و اگر بخواهد خداوند را ملاقات کند در حالی که بر او ترسی نباشد، باید دوستدار فرزندت حسین (علیه السلام) گردد. و اگر بخواهد در حالی که خدا را ملاقات کند که گناهانش آمرزیده شده باشد، دوستدار علی بن الحسین (امام سجاد (علیه السلام)) گردد.و اگر بخواهد با روشنی چشم خدا را ملاقات کند، دوستدار محمدبن¬علی (امام باقر) (علیه السلام) باشد.و اگر بخواهد خدا را ملاقات کند در حالی که پرونده ی او را به دست راستش دهند، دوستار جعفربن محمد (امام صادق (علیه السلام)) باشد. و هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه ملاقات نماید، دوست موسی بن جعفر (امام کاظم (علیه السلام)) باشد. و اگر بخواهد شاد و خندان خداوند را ملاقات کند، علی بن موسی(امام رضا(علیه السلام)) را دوست بدارد.و هر کس مایل باشد خداوند را ملاقات کند در حالی که درجاتش بالا رفته و سیئایش به حسنات تبدیل گشته باشد محمد بن علی (امام جواد (علیه السلام)) را دوست بدارد. و اگر مایل باشد خداوند را ملاقات کند و از او به آسانی حساب کشند، علی بن محمد (امام هادی(علیه السلام)) را دوست بدارد. و اگر بخواهد خداوند را ملاقات کند در حالی که از رستگاران باشد، دوستدار حسن بن محمد (امام حسن عسگری(علیه السلام)) شود.و هر کس دوست می دارد خداوند را ملاقات کند در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، ولای حجت بن الحسن (علیه السلام) را پیشه کند.اینان چراغ عهای تاریکی و امامان هدایت و نشانه های تقوا هستند. هر آن که آنان را دوست بدارد و ولایتشان را قبول کند، برای او از خداوند متعال ضمانت بهشت را می کنم. منبع:بحارالانوار، ج36، ص 296.آسیب های مداحی در زمان حاضر1- رواج دوباره ی برخی غلوها و خرافه ها:این غلوها و خرافه ها در روضه ها و عزاداری های مربوط به حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، امام حسین(علیه السلام) و امام زمان(علیه السلام) می باشند. نمونه ی این غلوها عبارتند از: سگ حسینم، صدای سگ درآوردن، خدای من حسینه، عباس خشکله فدات شم و ...2- ترویج برخی ناهنجاری ها مثل قمه زنی و...:که بسیاری از علمای بزرگ به حرام بودن آنها حکم داده اند.3- برتری سلیقه های شخصی و رواج زبان حال های بی ریشه و مبتذل: در زبان حال ها، جملاتی به اصل واقعه افزوده شده و براساس احساس مخاطبان که غالبا جوان هستند، ساخته می شوند.4- رواج سبک ها ی غنایی در مداحی: مداحی از استاد محوری به نوار محوری تنزل پیدا کرده است و رواج کلماتی مثل: عشق، عاشقی، عاشقم، می، مستی، نی و ترانه های دوران طاغوت مثل: دل اومده دلبر اومد، نگار من ابرو کمون دل می بره که از سبک های موسیقی هندی، پاکستانی، افغانی و... اقتباس شده است.5- برتری شکل بر محتوا: کم شدن قصیده خوانی و ذکر مناقب، عدم مطالعه جدی مقاتل مهم و دیوان شاعران خوب، رواج اشعار ترحم برانگیز نه تفکر برانگیز، گفتن کلماتی مثل: عل عل به جای علی (علیه السلام) یا حوسین به جای حسین(علیه السلام) و یا سین سین به جای حسین(علیه السلام).6- سیاست زدگی: طرح مسایل سیاسی روز خوب است اما سوء استفاده باندی، حزبی و جناحی نباید باشد.7- گسترش نامناسب حضور موسیقی در مراسم عزا داری سنتی: کاربرد موسیقی امر ناپسندی است. و اکثر مراجع معظم تقلید استفاده از آلات موسیقی را در مراسم عزاداری حرام دانسته اند.دل نوشته «یا علی!»مهدی میچانی فراهانیقلم را برمی‏دارم؛ ناگاه، قلب دفتر می‏شکافد و گردابی عمیق، پاره پاره جسم مرا به خویش در می‏کشد.چشم که می‏گشایم، دیوارهای گلی و کوچه‏های تنگ و تاریک کوفه، در برابرم قد کشیده‏اند. آری! باز هم ریل زمان، آبستن قطار پر شتابی‏ست که که وارونه سفر می‏کند.نیمه شعبان است و کتاب‏های تاریخ، همواره شب‏های کوفه را سرشار از حضور مردی می‏بیند که انبان نان و خرمایی بر دوش دارد؛ پس ناخودآگاه، قدم برمی‏دارم و کوچه‏ها را تک تک دوره می‏کنم؛ اما هیچ مردی، هیچ نانی و خرمایی نیست. هیچ دردی و هیچ... ، شاید کتاب‏های تاریخ دروغ گفته باشند! پیش‏تر می‏روم، بیش‏تر می‏گردم؛ خانه‏ها خاموش و کوچه‏ها تهی! گویی غبار مرگی سنگینی، فضای امشب کوفه را آغشته است؛ چنان که نفس کشیدن را دشوار می‏سازد. تنها کور سوی چراغ نیمه‏جانی را می‏بینم که از پنجره گلی می‏تراود و جانی به شهر تاریک می‏بخشد.نزدیک‏تر می‏روم و باز نزدیک‏تر... ؛ ناگاه، شیون، چون دیواری در کوچه‏های بن‏بست، برد و پای، میخکوبم می‏کند. گوش فرا می‏دهم؛ جز صدای ناله «یا ابتا» نمی‏شنوم که پیداست از جگرهای سوخته بیرون می‏ریزد. به یاد کتاب‏های تاریخ می‏افتم.و امشب، نوزدهم رمضان است. عرق مردی جبینم را می‏شوید. به یاد برق تیغه شمشیری زهرآگین می‏افتم که عنقریب، فرزندان کوفه را یتیم خواهد کرد.هر دو پای میخکوب شده، دو زانو می‏شوند و قطعه قطعه فرو می‏ریزند؛ قطار خاطره‏هایم دیر رسیده است. گرداب تاریخ را در میانه کوفه، گشاده می‏بینم. پس هرز می‏روم و چشم می‏گشایم؛ باز هم نیمه شب کوفه است و تقویم نوزدهم رمضان.کوچه تنگ و تاریک است و خانه‏ها باز هم خاموش؛ اما هر از گاه، پشت در خانه‏ای بغچه‏ای کوچک نمایان است و دری که گشاده می‏شود و زنی یا کودکی؛ بی آن‏که مرا بیند، بقچه را به درون می‏برد. شتاب می‏گیرم تا صدای پایی را که نزدیک‏تر می‏شود، بشنوم. مردی را می‏بینم که با یک انبان خالی، خاموش و خرسند، به خانه‏اش باز می‏گردد. به یاد کتاب‏های تاریخ می‏افتم. آری! جز علی علیه‏السلام چه کسی می‏تواند باشد؟و باز هم کور سوی چراغی که افروخته می‏شود. پیش‏تر می‏روم. امشب دیگر شیونی نیست. تنها عطر خلافت خلیفه است که کوچه‏های کوفه را سرشار می‏کند.چه نوای امن و دلنشینی! مجذوب یا رب گفتن علی علیه‏السلام بودم که ناگاه، التهابی عجیب، پیکرم را فرا گرفت. امشب، شب موعود است و شب رستگاری و خرسندی در صدای خلیفه می‏جوشد؛ گویی توشه برمی‏دارد، برای سفری که خوب می‏داند در پیش است.و اما من ـ و هزاران چون من ـ وای اگر فردا شود!چیزی به نماز صبح نمانده است. اضطراب و آشفتگی، از من آتشفشانی آفریده است که هر لحظه در انتظار طغیان است. می‏خواهم پیش‏تر بروم، زانو بزنم و بر در بکوبم. فریاد بزنم که یا مولا! این نماز صبح را به مسجد نرو مولا! می‏خواهم که یکپارچه شمشیر شوم به حفاظت از خانه عشق، اما دریغ! هر چه می‏کوشم، قدم از قدم نمی‏توانم برداشت و صدایی از حنجره‏ام بیرون نمی‏ریزد. تنها صدای راز و نیاز علی علیه‏السلام ست که آرامشم می‏بخشد. با خود می‏گویم شاید خلیفه خود نمی‏خواست، ورنه هم می‏دانست و هم می‏توانست.گاه اذان صبح فرا رسیده است و من همچنان خیره به پنجره روشن. مست مناجات علی علیه‏السلام و داغ خاموش اهل بیت. دری گشوده می‏شود؛ به راه می‏افتد. صدای التماس زمین و زمان را می‏شنوم که: یا مولا! این نماز صبح را به مسجد نرو.دلشوره‏ای تمام یتیمان کوفه را امشب تا صبح بیدار نگاه داشته است و کودکانی که کابوس دیده‏اند، گریه می‏کنند.علی به مسجد که می‏رسد، نگاهی غریب به آسمان می‏اندازد. مردی کنار مسجد به خواب رفته است. خلیفه نگاهی می‏اندازد و زیر لب می‏گوید: مرادی! وقت خواب نیست؛ شمشیر صیقل بده! موذن به اذان می‏ایستد. ای کاش این اذان هرگز تمام نمی‏شد!«قد قامت الصلاة»! و قامت‏ها بسته می‏شود!اللّه‏ اکبر؛ گاه سجده است، امام جماعت مکثی می‏کند، به محراب نگاهی می‏انداز و چشم می‏بندد.پس به آرامی به سجده‏ای طولانی می‏رود. صدایی آشنا که خلیفه سال‏هاست در انتظارش لحظه می‏شمرد. خیل نمازگزاران سر از سجده برمی‏دارند؛ امام علی علیه‏السلام هنوز در سجده است.محراب خونین شده بود و نوای حزن آلود اما خرسند خلیفه به گوش می‏رسد: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة»آیا کدام تیغ می‏توانست به فرق علی اثری کند؟«به فرقت کی اثر می‏کرد شمشیر گمانم ابن ملجم یا علی گفت»مرثیه عشقسید علی‏اصغر موسویسحر برای دمیدن، شتاب می‏گیرد شتاب از قدمِ بوتراب علیه‏السلام می‏گیرد به آسمان که نظر می‏کنی، پریشان است به هر کران که نظر می‏کنی، پریشان است چه اتفاق مگر، در کمین شیر خداست! که لحظه‏های زمین مبتلای ثانیه‏هاست چرا نوای علی علیه‏السلام ، جان گداز می‏آید چرا به ذهن زمین، مثل راز، می‏آید با قدم‏هایی که جهانی بُهت و اندوه و شادی در خویش نهان داشته، حرکت می‏کند و ذره ذره هستی، در شهودی کامل، مولا را متوجّه خطر می‏کنند؛ گویی نمی‏دانند که حضرت، سال‏هاست از وقوعِ آن باخبر است!آی مرغابی‏ها! شما از عشق چه می‏دانید؟!شما از وصل محبوب، چه خوانده‏اید؟! آی محراب‏های گوشه‏نشین! آی ستون‏هایی که حتی به اندازه «اُستُن حَنّانه» نیستید!امروز، مرثیه عشق، به اوج بیان می‏رسد و آفتاب، عظمت خویش را با نماز قسمت خواهد کرد!کسی به غیر علی علیه‏السلام ، پی نبرده بر دل راز که می‏رسد به طلب، عاقبت میان نماز! از کعبه تا محراب؛ آه، که شکوه از دنیا باید داشت که سِفلگان، به دامان می‏پرورد؛ نامردمانی که حتی مردِ بی‏سلاح را، آن هم در نماز، آن هم در سجده! به شهادت می‏رسانند!اف بر تو ای دنیا، اف! با این مردواره‏های نامردت!با این کوفی تباران بدتر از شامی‏ات!چه مردمان پلیدی که نان او خوردند ولی به خانه خود، دشمن از قفا، بردند! فراوان مباد اشعث بن قیس‏ها؛ که هنوز بوی خیانتشان از کوچه‏های تاریخ می‏آید! تیره‏گون باید روی قومی که قدر آفتاب ندانند!محراب است و تبسّم‏های خونین علی علیه‏السلام !محراب است و پژواکِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه!محراب است و نماز خون؛ آرمانی که مولا به خاطرش از تمامی هستی خود گذشت. فریاد حضرت جبریل علیه‏السلام ، سکوت آسمان‏ها را می‏شکند و بُهت ملایک را به شیون بدل می‏کند!کاسه‏های شیر را می‏آورند، امّا چگونه عاشقی، بی‏جمال دوست، روزه عشق بشکند! بگذار شیر از آنِ دشمن باشد که تمام عمر، جز تلخی کینه ننوشیده و دل سیاهش، جز شب، به سپیده‏ای ایمان نیاورده است!این رسم علی علیه‏السلام ست؛ علی علیه‏السلام میهمان‏نواز است؛ امیر بنده نوازی که در کارگاه آفرینش، شبیه و نظیری ندارد! اَلسلامُ عَلَیْکَ یَا اَوَّلَ مَظلومِ الْعَالَم!مولا جان! گویی صدایت هر لحظه در دل آفاق طنین می‏اندازد، که: «اگر سخن بگویم، می‏گویند: بر حکومت حریص است، اگر سکوت کنم، می‏گویند: از مرگ می‏هراسد، هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگ‏ها و رنج‏های گوناگون! به خدا سوگند که علاقه فرزند ابی طالب علیه‏السلام به مرگ، بیش از علاقه کودک به «شیر» مادر است!»... و اولین صبح‏گاه شب قدر، با شتاب هر چه تمام‏تر رسید و بشارت وصل مولا علیه‏السلام را با اولین پرتوهای خورشید، به تمامی هستی رسانید.گویی هنوز در بُهت سخنان ناگفته مولا، تاریخ غوطه‏ور است!و آسمان در انتظار رمز گشایی از آفاق نورانی نهج‏البلاغه!الهی! به حق مولانا امیرالمؤمنین حیدر علیه‏السلام ، معرفتِ شناخت حضرت را به ما بیاموز.چگونه بشنومت؟حسین هدایتیدلم می‏خواهد بمیرم!چگونه بشنومت ای صدای راه رونده در کوچه‏های تاریک و روشن؛ با آهنگ گام‏هایی از عشق؟!چگونه بشنومت ای طنین زمزمه‏های دمادم، از بام‏های بلند بسم اللّه‏...؟دستی بر پریشانی سنگریزه‏های پیش راهت بکش، نگذار نوای کوچه‏های کوفه، چون چراغ‏های شکسته تاریخ، خاموش بماند.چگونه بشنومت ای آخرین صدای پیچیده در محراب؟ ای آخرین نعره آسمان بر خاک؟می‏دانم! دلت فریاد می‏خواهد. این‏جا برای تو چه طعم خوشایندی داشت! امّا برای شهر؟ امّا برای زمان؟فانوس‏های رستگاری‏ات روشن است. ستاره‏ها از وحشت، به دیوارهای آسمان چسبیده‏اند ـ هوای غلیظ شب ـ آه از این تیغ سفّاک!تا آخرین سجده تو گام‏های زیادی نمانده است؛ از این چند مرغابی سوگوار که بگذری، پا که بگذاری به این سپیده دم وحشی، به اوّلین قطرات خون پاک خویش خواهی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 656]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن