واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: انتقاد جوانفکر از روزنامه كيهان و شریعتمداری آقاي شريعتمداري در آن يادداشت به طور حيرتانگيزي رئيس جمهور محترم را به دليل انتصاب آقاي رحيم مشايي به سمت معاون اول خود مورد عتاب و سرزنش قرار داده و مدعي شد که رييسجمهور از ابتدا اين انتصاب را “بدون کمترين توجيه منطقي و دليل عقلاني انجام داده است. مشاور مطبوعاتي محمود احمدی نژاد در جدیدترین نوشته خود با عنوان "زياده روي !" در وبلاگش نسبت به حسين شريعتمداري مدير مسوول روزنامه كيهان به بيان انتقاداتي پرداخته است. علي اكبر جوانفكر با انتقاد از يادداشتي به قلم حسين شريعتمداري مديرمسوول روزنامه کيهان در شش ماه پيش، آن را نادديده گرفتن اصول اخلاق حرفهاي از سوي مدير مسوول يک رسانه ارتباط جمعي با سابقه دانسته و با اشاره به متن آن آورده است كه نويسنده اين يادداشت " از موضع مدعي دفاع از مقام شامخ ولايت، آقاي اسفنديار رحيم مشايي ، معاون رييس جمهور را به مهره کودتاي مخملي ، يک عامل وابسته به خارج و تلاش براي عبور از ارزشهاي اسلامي و انقلابي و زيرپا نهادن قوانين مسلم جمهوري اسلامي ايران متهم کرد. " وي افزوده است: آقاي شريعتمداري در آن يادداشت به طور حيرتانگيزي رئيس جمهور محترم را به دليل انتصاب آقاي رحيم مشايي به سمت معاون اول خود مورد عتاب و سرزنش قرار داده و مدعي شد که رييسجمهور از ابتدا اين انتصاب را “بدون کمترين توجيه منطقي و دليل عقلاني انجام داده است. وي يادآور شده است: رهبر معزز انقلاب ، پس از کناره گيري آقاي رحيم مشايي از معاون اولي رئيس جمهور ، طي سخناني فرمودند؛ در اين موضوع نبايد به کسي بيهوده تهمت زد و او را به خاطر يک امر ، از همه آنچيزهايي که صلاحيت او محسوب مي شود ، نفي کرد. اين سخنان به روشني از اختلاف ديدگاه رهبر روشن ضمير انقلاب با يک جريان مدعي که آقاي حسين شريعتمداري مدير مسوول محترم کيهان از چهرههاي شاخص آن محسوب مي شود ، حکايت ميکند. وي با اشاره به تفاوت ميان اين دو ديدگاه ابراز عقيده كرده است: به اندازه نگاه تاييد کننده صلاحيتهاي رحيم مشايي براي تصدي ساير مسووليت ها و نگرش ديگري که او را عامل بيگانه ، حامي اسرائيل و مهره کودتاي مخملي معرفي مي کند ، قابل درک و رويت است. تعارض و تناقض اين جبههگيري عجيب آقاي شريعتمداري با رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب که پس از کنارهگيري آقاي رحيم مشايي از سمت معاون اولي رييسجمهور صورت گرفت، مدير مسوول محترم روزنامه کيهان را ناگزير از آن ساخت تا در يک يادداشت ديگر بر موضع غيرقابل توجيه خود سرپوش بگذارد و از اين رهگذر مانع از ديده شدن اختلاف نگرش او به مسائل و تحولات سياسي با ديدگاه رهبر فرزانه انقلاب شود. وي با اشاره به اينكه " آقاي حسين شريعتمداري در کيهان نوشت : وظيفه خود مي دانم که با نوشتن اين وجيزه، آنچه ديروز نوشته بودم را تصحيح کرده و اذعان کنم در اعتراض و انتقاد به کساني که نامشان در آن نوشته به ميان آمده ، زياده روي شده بود. "خاطرنشان كرده است: مدير مسوول کيهان در اين يادداشت براي جبران موضعگيري شتابزده و غيراصولي خود عليه رئيسجمهور ، همچنين بر اين نکته تاکيد کرد که آقاي احمدينژاد را دور از خط امام و رهبري نميداند. وي در ادامه اين ياداشت ولايت پذيري خود را اينگونه تشريح کرد: بالاخره از ژرفاي دل بر اين باوريم که پيروي از ولي امر مسلمين تنها راه نجات است و آنجا که در برداشت خود با نظر مبارک ايشان فاصله مي بينيم بر اين تصور باطل نيستيم که بايد ضمن حفظ برداشت خود از او اطاعت کنيم، بلکه کمترين ترديدي نداريم که «هرچه آن خسرو کند، شيرين بود». شاور مطبوعاتي رييسجمهور اظهار كرد: از روزنامه کيهان و مديرمسوول باتجربه آن انتظار ميرفت که با درس گرفتن از اين موضوع، از آن پس در قبال رييسجمهور محترم و آقاي رحيم مشايي رئيس دفتر رييسجمهور با درايت و تامل بيشتري اظهار نظر کند و نشان دهد که به اندازه ادعاهايي که مطرح ميکند ، در عمل پي جوي منويات و خواست رهبر عزيز انقلاب است. وي در ادامه با اشاره يادداشت دهم بهمن ماه ـ يعني کمي بيش از شش ماه پس از اين يادداشت ـ آورده است: روزنامه کيهان بار ديگر مخاطبان خود را حيرتزده کرد و آنها را از يک سو نسبت به تعهد و پايبندي اين روزنامه در داعيه هايي که برآن پاي ميفشرد، مردد ساخت و از سوي ديگر اين سووال را در برابر مخاطبان قرار داد که آيا دوستان کيهاني ، براي درس گرفتن از حوادث و رويدادها ، از هوشمندي و درک کافي برخوردارند؟ وي با بيان اين اعتقاد كه " شتابزدگي آشکار روزنامه کيهان در موضعگيري غيرمنطقي در برابر رئيس جمهور را ميتوان، از استناد اين روزنامه به يک مصاحبه بي اساس و تکذيب شده با آقاي احمدينژاد ، درک کرد. چگونه است که آقاي شريعتمداري حق انتقاد و اعتراض به رئيسجمهور را براي خود قائل است اما در همان حال حاضر به تحمل نگرش انتقادي يک کارگردان سينما به يکي از دستگاههاي اجرايي کشور، هرچند آن دستگاه ، وزارت اطلاعات به عنوان يکي از دستگاههاي مهم و حساس کشور باشد، نيست؟" پرسيده است: به راستي بايد پرسيد که اين ديدگاه کيهان، از چه منطقي تبعيت ميکند؟ بر پايه کدام "دليل عقلابي"؟ وي در عين اينكه خاطرنشان كرده است " انتقاد و اعتراض به رييسجمهور امري مباح ، لازم و واجب شمرده ميشود اما رويکرد انتقادي در فيلمي که در جشنواره فيلم دهه فجر جايزه برتر را به دست آورده است ، به مثابه مخدوش کردن همه ارزشهاي انقلابي نهفته در سيستم اطلاعاتي کشور معرفي مي گردد؟" همچنين پرسيده است: چرا سطح اين ارزشها را تا اين حد تنزل ميدهيد که با جهتگيري يک فيلم ، آن را از دست رفته ميپنداريد يا وانمود ميسازيد؟ وي با تاكيد بر اينكه " نگاه انتقادي کيهان به رييس جمهور محل اشکال نيست به ويژه آنکه آقاي احمدينژاد طي سالهاي گذشته ، با شجاعتي ستودني بارها به استقبال از نقد و انتقاد رفته و از ديگران خواسته است تا او را بيرحمانه مورد انتقاد قرار دهند" ادامه داده است: اما از دوستان کيهاني بايد پرسيد که چرا به برطرف کردن دوگانگي در ديدگاههاي خويش و اصلاح برخي از نگرشها و رفتارهاي غيرهمسو با نظر رهبري معزز نميپردازيد و همچنان بر همان مشي و منشي اصرار ميورزيد که پيشتر به واسطه آن، در معرض ملامت رهبري عزيز قرار گرفتيد؟! هشدار به ديگران درباره ابتلا به “التقاط فرهنگي محل اشکال نيست؛ چراکه اين هشدارها اگر برآمده از نيکانديشي و خيرخواهي باشد، امري پسنديده است اما طرف هشدار دهنده بايد مراقبت کند که با تکرار “زياده رويها ، خود به اين بيماري صعب العلاج مبتلا نشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]