واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رفاقتهاي خانمان سوز نويسنده:غلامرضا بهرامي آنان كه در به دست آوردن منافع شخصي خود از هيچ چيز دريغ نمي كنند حتي اگر به قيمت ستم ورزيدن در حقّ ديگران باشد،آنان كه فحشا و منكرات و استفاده از انواع و اقسام وسايل تدخير كننده و مخرب براي جسم و روح ديگران را ترويج مي كنند و هزاران نفر را در اين راه به دام مي اندازند و آنان كه به قتل نفس و آدم كشي دست مي زنند و يا با سلاحهاي مرگبار در يك لحظه هزاران نفر را از زندگي محروم مي كنند؛همگي به زعم خودشان به دنبال منافع خود مي باشند. اينان در راه كسب مناصب و مقامات دنيوي حاضرند هر مانعي را از سر راه بردارند. شك نيست كه اين گونه افراد از مشعل فروزان هدايت دين به كلّي محروم مانده اند و يا بر اثر اصرار بر جنايت و آدم كشي و غرق شدن در مطامع مادّي و آمال و آرزوهاي دنيوي،وجدان پاك خود را از دست داده اند. آنها با انحراف از مسير فطرت و تحت تأثير غلبه ي غرايز حيواني خود در كسب منافع،از ظلم و ستم ابا نداشته و با حيله و نيرنگ و انواع فريبكاري،و دغل بازي،گروه كثيري را به دام ذلت و بدبختي انداخته اند. در واقع مي توان گفت كه در وجود چنين افرادي،خصلتهاي حيواني،جايگزين انسانيت و فطرت و وجدان آنان شده است.انسان به لحاظ طبيعت خود ممكن است تحت تأثير اعمال و افكار اين قبيل دوستان – كه از در دوستي و رفاقت وارد شده اند و در اين راه از شيوه هاي پيچيده ي فريب و نيرنگ سود برده اند- قرار گيرد و لذا دوستي با اين گونه افراد فاسد و شرور و اهل گناه و معصيت نهي شده است.حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد:إيَّاكَ وَ مُعَاشِرَهَ الأشْرارِ فَإنَّهُمْ كَالنَّارِ مُعَاشَرَتُهَا تُحْرِق. (1)از هم نشيني با بدكاران بپرهيز كه آنان هم چون آتش هستند و هم نشيني با آنان انسان را مي سوزاند.امام صادق (عليه السلام) نيز فرمود:مَنْ يَصْحَبْ صاحِبَ السُّوءِ لا يَسْلَمْ. (2)كسي كه با رفيق بد هم نشين شود سالم نمي ماند و سرانجام به ناپاكي آلوده مي شود.اي برادر مي گريز از يار بديار بد بدتر بود از مار بدمار بد تنها تو را بر جان زنديار بد بر جان و بر ايمان زندچه بسيار جواناني كه در بهترين دوران زندگي خود كه دوره ي شكوفايي شخصيت آنان است،بر اثر خودسري و ندانم كاري،به برقراري روابط دوستانه با افراد فاسد و آلوده اقدام مي كنند. اينان بر خلاف عقل و مصلحت و با ناديده گرفتن نداي فطرت و تنها به خواهش دل،با اين قبيل افراد،دوستي مي ورزيدند. اينان در نتيجه ي چنين رفاقتهايي،گرانبهاترين ايام عمر را در مجالس گناه و لهو و لعب مي گذرانند و دامن خود را به انواع زشتيها آلوده مي كنند و معمولاً سرانجام روزي به اشتباه خود پي مي برند كه فرصت از دست رفته و پشيماني سودي ندارد.بنابراين بايد شناخت كه دوستان ناشايست چه كساني هستند و از مجالست با آنان پرهيز نمود كه در سطور آينده دوستان ناپسند را خواهيم شناخت.1- جهلهر كس كه خواستار سعادت و كاميابي در زندگي است بايد در انتخاب رفيق،جانب عقل و مصلحت را نگه دارد (زيرا به وسيله ي عقل است كه خوبيها،بديها و راههاي رسيدن به آن را مي توان شناسايي كرد) و در نتيجه از رفاقت با افراد جاهل و احمق بپرهيزد كه دوستي با آنان مايه ي ناراحتي و ملالت خاطر است.يا بُنَيَّ إيَّاكَ وَ مُصاحَبَهَ الأحْمَقِ فَإنَّهُ يُريدُ أنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّك. (3)حضرت سجاد (عليه السلام) به فرزندش امام باقر (عليه السلام) فرموده است كه:از رفاقت با احمق بپرهيز كه او اراده مي كند به نفع تو قدمي بردارد ولي بر اثر نافهمي مايه ي ضرر و زيانت مي شود.انسانهاي احمق و سفيه كساني هستند كه بر اثر نفهمي و نداشتن درك صحيح،نمي توانند تصميمات ارزشمندي را در زندگي خود بگيرند. بر همين منوال به خاطر عدم بهره گيري از فكر و شعور لازم،گاه تمام زندگي خود را فدا كرده و به تباهي مي كشانند. ما اين مطلب را در جامعه به طور عيني و ملموس مي بينيم كه معمولاً اين قبيل افراد از اتخاذ تصميمهاي بجا و صحيح در زندگي عاجز هستند و به همين دليل سعادت خود و خانواده ي خود را چه بسا به مخاطره افكنده اند.دوستي و معاشرت با اين افراد نيز كه از روي فهم و درايت بي بهره اند نهي شده است زيرا دوستي و رفاقت با آنها عملاً دوستي و رفاقت با جهل و ناداني و دوري از نيروي ارزشمند خود و انديشه است. چنان كه در حديث شريف آمده است:مَنْ داخَلَ السُّفَهَاءَ حَقَر. (4)هر كس با احمقان و نادانان هم نشين شود حقير و كوچك مي شود.و نيز امام علي (عليه السلام) فرمود:نزديكي و رفاقت با احمقان،اخلاق انسان را فاسد مي كند. (5)دشمن دانا كه غم جان بودبهتر از آن دوست كه نادان بود2- دروغيكي از مفاسد اخلاقي كه جامعه را به تباهي مي كشاند دروغ و دروغگويي است. اسلام اين صفت ناپسند را شديداً محكوم كرده و دروغ را از آثار بي ديني و نفاق تلقي مي كند و به فرموده ي امام علي (عليه السلام):ثَمَرَهُ الْكِذْبِ الْمَهَانَهُ فِي الدُّنيَا وَ الْعَذَابُ فِي الآخِرَهِ. (6)نتيجه ي دروغ،خواري در دنيا و عذاب در آخرت است.افرا دروغگو در نظر ديگران بي اعتبار هستند و در قلب انسانها هيچ جايي ندارند. مسلّماً دوستي و هم نشيني با افراد دروغگو اثرات نامطلوبي در وجود انسان بر جاي خواهد گذاشت.اِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الكَذَّابِ فَإنَّهُ كَالسَّرابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ القَرِيب. (7)بر حذر باش از دوستي دروغگو،چرا كه او مثل سراب است؛دور را در نظر تو نزديك و نزديك را در نظر تو دور جلوه مي دهد.آن كس كه به مباني ارزشمند دين و دستورات الهي اعتقاد دارد هرگز سخن گزاف نمي گويد و خود و ديگران را به تباهي نمي كشاند. اما شخص دروغگو چون هيچ گاه اطميناني به سخنان او نيست بنا بر اين نمي توان او را به عنوان دوست و رفيق برگزيد.3- بدكار و مفسده جوفسق عمل زشت را گويند و فاسق كسي است كه با اعمال زشت و گناهان كبيره خو گرفته است. شرور،انسان فاسد و مفسده جويي است كه ستمگري و ظلم،راه و مسلك اوست. خلاصه همه ي كساني كه دست به اعمال ناپسند و زشت،تجاوز به حقوق ديگران،ظلم و شرارت،فسق و فجور،آدم كشي و هر گونه خيانت مي زنند در اين تعريف جاي دارند. اين دسته از انسانها در نظر مردم جزي پليدترين افراد مي باشند زيرا جامعه را به فساد كشيده و به نابودي سوق مي دهند و در دنيا هم با جريمه و تنبيه و زندان و اعدام و... روبه رو هستند. اين خصلت خيانتكاران است. تا كسي خاين نباشد دست به اين گونه اعمال نمي زند. قرآن كريم مي فرمايد:(يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أماناتِكُمْ وَ أنْتُمْ تَعْلَمُون). (8)اي مؤمنان! از روي آگاهي،به خدا و پيامبر و امانتهاي ديگر خيانت نكنيد.بي ترديد دوستي با اين گونه افراد كه ظلم و خيانت مسلك شان و تعدي و تجاوز به حقوق ديگران شيوه و مرام آنهاست سودي ندارد. زيرا از آن جا كه اين افراد از خط راستين هدايت و انسانيت به دور افتاده اند و تبهكاري منش آنان شده است،هم نشيني با آنان قطعاً زيانبار است.نخست موعظه ي پير مي فروش اين استكه از معاشر ناجنس احتراز كنيد (9)اِيَّاكَ وَ مُصاحَبَهَ الفاسِقِ فَإنَّهُ بايَعَكَ بِأكْلَهٍ أوْ أقَلَّ مِنْ ذلِك. (10)امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد:از دوستي با شخص فاسق بپرهيز زيرا تو را به چيز كمي مي فروشد.4- دنياطلبي و هواپرستيپيش از اين گفتيم كه چه دنيايي مذموم است. دانستيم دنيايي كه انسان در آن در پي كسب هواهاي نفساني خود باشد و هدف نهايي شخص قرار گرفته باشد مذموم است.هواپرستي و دنياگرايي،خصلت افرادي است كه تمام همّ و غمّ خود را به كار مي برند تا دنياي خود را آباد كنند بدون آن كه به ارزشهاي انساني و اخلاقي توجه كنند يا فناي اين دنيا و قطعي بودن انتقال به جهان آخرت را در نظر آورند. طبيعي است كه اين افراد براي آنچه كه با هواهاي نفساني آنان منافات داشته باشد ارزشي قايل نيستند و رفاقت و دوستي آنها نيز تا زماني برقرار است كه با اين هدف سازگار باشد. اينان هرجا احساس كنند كه ادامه ي دوستي و رفاقتشان مايه ي ضرر رساندن به اهداف دنيايي آنان مي شود،دوستي و وفاداري را زير پا گذاشته و جدايي و وداع را انتخاب مي كنند. قرآن كريم به مؤمنان دستور مي دهد كه از اين گونه افراد اعراض كنند و روي بگردانند.(فَأعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّي عَنْ ذِكْرِنَا وَ لَمْ يُرِدْ إلا الْحيوهَ الدُّنْيَا). (11)از كساني كه از ياد ما اعراض كرده اند و جز زندگي مادّي دنيا را نمي خواهند و نمي جويند،روي بگردان و به آنها اعتنا نكن كه شايسته ي سخن نيستند.قرآن كريم به پيامبرش مي فرمايد:(وَ لا تُطِعْ مَنْ أغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أمْرُهُ فُرُطاً). (12)از كساني كه قلب آنان را از ياد خدا غافل ساختيم اطاعت مكن؛همان افرادي كه پيروي از هواي نفس كردند و كارهايشان افراطي است.اين آيه در شأن جمعي از ثروتنمندان مستكبر و اشراف از خود راضي نازل شد كه به خدمت پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلم) آمدند و گفتند اي محمد اگر تو در صدر نشيني و اين افراد پشمينه پوش (ابوذر و سلمان) را از خود دور كني ما نزد تو خواهيم بود و در مجلست خواهيم نشست ولي با وجود اين گروه جاي ما اينجا نيست. آيه نازل شد و به پيامبر دستور داد كه هرگز تسليم اين سخنان فريبنده و توخالي نشود و همواره در دوران زندگي با افراد با ايمان و پاكدل (چون سلمانها و ابوذرها) باشد،هر چند دستشان از ثروت دنيا تهي باشد.ثروتنمندان مستكبر از ياد خدا غافلند و جز هواي نفس چيزي نمي طلبند و همه چيز آنها از حد اعتدال بيرون است و در مسير افراط و اسراف هستند.پس آگاه باشيم و ايمان خود را حفظ كنيم زيرا كه همه ي دنيا از بين رفتني است و به فرموده ي امام علي (عليه السلام) خطاب به دنيا پرستان:يا اَهْلَ اللَّذاتِ دُنْيَا لا بَقَاءَ لَها إنَّ المُقَامَ بِظِلِّ زائِلٍ حُمْقُ. (13)اي هواپرستان! دنيا هيچ بقايي ندارد. تكيه بر سايه اي رو به زوال نشانه ي احمقي است.گرت اي دوست بُوَد ديده ي روشن بينبه جهان گذران تكيه مكن چنديننه بقايي است به اسفند مه و بهمننه ثباتي است به شهريور و فروردين (14)پس برابر آنچه از آيات و روايات بر مي آيد آن است كه دين اسلام صراحتاً به مؤمنان دستور مي دهد و توصيه مي كند كه از رفاقت با افرادي كه مبتلا به صفات ناشايست هستند اجتناب كنند و بارزترين اين صفات را در جهل،دروغگويي،بدكاري و مفسده جويي،دنيا و هواپرستي مي داند.پي نوشت ها:1. غررالحكم،ص 147. 2. بحارالانوار،ج71،ص 278.3. بحارالانوار،ج74،ص 196.4. غررالحكم،ص 432.5. غررالحكم،ص 432.6. غررالحكم،ص 220 .7. بحارالانوار،ج74،ص 196.8. سوره ي انفال،آيه ي 27.9. حافظ.10. بحارالانوار،ج74،ص 196.11. سوره ي النجم،آيه ي 29.12. سوره ي كهف،آيه ي 28.13. بحارالانوار،ج43،ص 340.14. پروين اعتصامي.
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]