واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آخرین سخن شیطان در سراسر تاریخ
کاربران گرامی سلام .اولین سخن شیطان که در تاریخ ثبت شده است می دانیدچیست؟برای پاسخ آن می توانیم به قرآن کریم و آیات مربوط به اینکه چرا شیطان سجده نکرد،جستجو کرد. شیطان خیلی صریح و بی ادبانه رو به خدا کرد و گفت:من برای این سجده نکردم چون از آتشم وخیلی از آدم بهترم.اما آخرین سخن شیطان در تاریخ می دانی چیست؟ برای اینکه به این سوال پاسخ بدهیم با هم آیه 22 سوره حضرت ابراهیم (ع)را می خوانیم:وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِیَ عَلَیْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (1) ترجمه:و چون كار (روز قیامت) تمام شود (و دوزخیان در جاى خود قرار گیرند) شیطان (بزرگ و ابلیس اوّل در خطابى به همه دوزخیان) گوید: همانا خداوند شما را وعده حق داد (وعدهاى كه همه تحقق یافت) و من شما را وعده دادم و تخلف كردم (همه خلاف درآمد) و مرا بر شما (در دنیا) هیچ تسلطى نبود جز آنكه شما را دعوت كردم و شما مرا اجابت كردید، پس مرا سرزنش نكنید و خود را سرزنش كنید و اینك من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید، من به اینكه پیش از این مرا شریك طاعت خدا كردید كافرم همانا ستمكاران را عذابى دردناك است.منظور عمده از این آیه، فهماندن این حقیقت است كه انسان خودش مسئول كارهاى خویش است چون هیچ كس بر او مسلط نبوده است، پس هر وقت خواست كسى را ملامت كند، خودش را ملامت كند، حالا دیدی شیطان حتی در جهنم هم دست از اذیت آدم ها بر نمی دارد.نیش می زند ودل می سوزاند،ادعای توحید وایمان به خدا در جهنم می کند.باز در جهنم و دوزخ می خواهد نشان بدهدکه از همه آدم های جهنم سرتر و برتراست.اما این آیه آخر لطف و رحمت خداست.نهایت ضعف و زبونی شیطان در گمراه کردن من وتوست .می دانی چرا؟چون شیطان بر ما تسلط ندارد.شرح این آیه از زبان علامه طباطبایی شنیدنی است:منظور عمده از این آیه، فهماندن این حقیقت است كه انسان خودش مسئول كارهاى خویش است (و نباید این كاسه را سر دیگرى بشكند) چون هیچ كس بر او مسلط نبوده است، پس هر وقت خواست كسى را ملامت كند، خودش را ملامت كند، و اما مساله تابع بودن او و متبوع بودن شیطان امر موهومى بیش نیست و حقیقتى ندارد، و بزودى در قیامت، آنجا كه شیطان از انسان بیزارى مىجوید و ملامتش را به خود او بر مىگرداند، این حقیقت روشن مىشود، همانطورى كه آیه قبلى هم این معنا را نسبت به ضعفاء و مستكبرین بیان مىكرد، آنجا هم مىفرمود كه رابطه میان این دو طبقه موهوم بود نه حقیقى، و رابطه موهومى با موهوم دیگر هم در روز قیامت كه روز انكشاف حقایق است، به هیچ دردى نمىخورد. مساله تحت سلطه وتسخیر شیطان بودن امر موهومى بیش نیست و حقیقتى ندارد، و بزودى در قیامت، آنجا كه شیطان از انسان بیزارى مىجوید و ملامتش را به خود او بر مىگرداند، این حقیقت روشن مىشود، در آیهاى كه گذشت، دلالت روشنى بر این معنا بود كه انسان به تمام معنا بر اعمال خود مسلط است، و پاداش و كیفر عمل به خود او مرتبط و از غیر او مسلوب است و مدح بر عمل و سرزنش از آن به خودش بر مىگردد و اما اینكه آیا او خود در داشتن این تسلط، مستقل است یا نه؟ آیه شریفه بر آن دلالت ندارد، و ما در جلد اول این كتاب در ذیل آیه" وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ" . در این باره بحث كردهایم. گروه دین و اندیشه تبیان_رضاسلطانی(1)سوره ابراهیم،آیه 22(2)تفسیر المیزان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]