واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عوامل انحطاط جوامع از دیدگاه امام علی (ع)
سنّت ها و قوانین حاكم بر جامعه و علل و عوامل انحطاط جوامع از دیدگاه امام علی (ع) جوامع انسانى در طول تاریخ خود، همواره از انواع انحرافات و آسیب هاى اجتماعى رنج برده اند لیكن هر قدر به دوران جدید نزدیك تر مى شویم، همان گونه كه بر حجم آسیب هاى اجتماعى تهدیدكننده افزوده مى شود، بر میزان تلاش ها و كوشش ها در جهت رفع ناهنجارى ها و ایجاد زمینه هاى مناسب براى عدم بازگشت به وضعیت هاى نامطلوب نیز بیش تر مى شود. نهج البلاغه در كنار قرآن كریم، یكى از محدود منابعى است كه به بسیارى از این زیرشناخت ها و مبانى پرداخته و در این جهت توانسته است روزنه اى عظیم به روى صاحبان اندیشه باز نماید كه از آن جمله است، بحث از قوانین و سنت هاى الهى كه بر حیات بشرى و تاریخ او حاكم است. قوانین و سنن جامعه شناختى مكتب اسلام كه مى توان آن را تحت عنوان سنّت هاى الهى در تدبیر جوامع نام برد; زیرا براساس جهان بینى توحیدى، علاوه بر آفرینش موجودات، تدبیر و سامان دهى آن ها نیز از سوى خداوند صورت مى گیرد. از این رو، آن دسته از تدابیر و سازمان دهى الهى كه همیشگى است، و روشى غیرقابل تبدیل و تحویل دارد، به «سنة اللّه» معروف است كه در معناى وسیع آن، در برگیرنده همه موجودات از جمله انسان و زندگى فردى ـ اجتماعى اوست و بر هر موجودى در هر زمان و تحت هر شرایطى یك یا چند مورد از این سنّت ها حكومت مى كند. داراى تقسیمات گوناگونى است. سنّت ها و قوانین حاكم بر جامعه را از نگاه على(علیه السلام) الف. هدایت همیشگى در جامعه بشرى: على(علیه السلام) در نهج البلاغه به تبع قرآن حكیم، هدایت الهى را به طور مستمر، شامل حال انسان ها دانسته، مى فرماید: «راستى كه اگر دیده بگشایید، حقیقت در نگاهتان نشانده اند و اگر گوش فرادارید، حقایق لازم را در گوشتان فروخوانده اند و اگر هدایت را پذیرا باشید، شما را ره نموده اند.» ب. آزمایش حتمى و دایمى: بشر به حكم ضرورت، در سرتاسر زندگى، از آغاز تا پایان، تحت آزمایش الهى است. از این رو، تمام اعمال او محكى است براى سرنوشت ابدى او كه در بخش هاى گوناگون نهج البلاغه، مى توان ردّ آن را گرفت. نمونه اى از آن در نامه اى است كه حضرت به معاویه نوشته، در آن یادآورى مى كند: «بى گمان، خداى سبحان دنیا را مقدمه اى براى زندگى پس از آن قرار داده و آن را براى مردم بوته آزمونى خواسته است تا هر آن كه را نیكوكارتر است، بازشناسد... و ما در این این دنیا آمده ایم تا به آن آزمون شویم.» ج. جامعه سالم در گرو گذر از سختى ها و مشكلات: از مجموعه روایات و آیات، معلوم مى شود كه تحقق امر نهایى و دست یابى به كمالات مادى و معنوى در جامعه، تنها در سایه تلاش و گذر از سختى ها و مشكلات میسّر است. على(علیه السلام) نیز در خطبه 88 بر این حقیقت صحّه گذاشته، نیل به تعالى را در سایه تحمّل سختى ها مى داند. حضرت ضمن یادآورى این حقیقت كه مهلت به ستمكاران و كوبیدن آن ها جز در سایه مهلت و در رفاه قراردادن آن ها نبوده است، مى فرمایند: «خداوند استخوان هاى شكسته هیچ امتى را پیش از گذراندن دوران سختى و فشار ترمیم نكرده است». د. اعمال ناپسند; عامل سقوط و هلاكت:از آن جا كه محتواى باطنى و روانى ملت ها ـ به طور عموم ـ مى تواند پایه ها و زیربناهاى اساسى تغییرات و حركات در طول تاریخ بشر باشد، نهج البلاغه زشت كارى ها را از جمله عوامل منع بركات الهى و در نهایت، سقوط و هلاكت امت ها برشمرده، به عنوان آسیبى جدّى براى جامعه به آن اشاره كرده است: از طنین فاجعه هایى كه بر امت هاى پیشین ـ به كیفر بدكارى ها و زشت كردارهاى آن ها ـ فرود آمد، دورى كنید و در احوال نیك و بد، چگونگى آن ها را به یاد آورید و از این كه به چنان سرنوشتى دچار آیید، بهراسید! و در ادامه مى فرماید: «بپرهیزید از هر جریانى كه ستون فقرات امت هاى پیشین را در هم شكست و نیروهایشان را به تحلیل برد; یعنى از كینه ورزى دل ها به هم، سینه تنگى و تنگ نظرى متقابل، پشت كردن به یكدیگر، روى گرداندن از هم و ناهمكارى دست ها با یكدیگر». هـ. گشایش، عزّت و امنیت در سایه ایمان: حضرت ضمن دعوت مؤمنان به تأمّل در احوال گذشتگان به این نكته توجه دارند كه در دوران طاغوت ها و فراعنه، كسانى كه صبورى پیشه كنند و از سوءرفتار آن ها به خدا پناه ببرند، گشایش و عزّت الهى را به ارمغان مى برند: «در سرگذشت مؤمنان پیشین نیز نیك بیندیش كه در سختى ها و بلاهاى بالاینده چگونه بودند... فرعون هاى زمان آنان را به بردگى گرفته بودند و به سخت ترین شكل شكنجه مى دادند... تا این كه خداوند تبارك و تعالى دید كه آنان در محبت او، تمام ناملایمات را تحمّل مى كنند و انواع ناملایمات را از ترس او پذیرایند... پس تنگناى گرفتارى هایشان را به گشایش و خواریشان را به عزّت تبدیل كرد... و از كرامت خداوندى چندان بهره بردند كه در عالم آرزو، رسیدن به آن همه را ناممكن مى دانستند». ح. مستضعفان; وارثان زمین: اگر یكى از اهداف عالى حكومت اسلامى و جامعه دینى و جهت حركت آن، رهانیدن بشریت از استضعاف باشد، على(علیه السلام)نیز به تبع قرآن، یادآور مى شوند كه دنیا پس از سركشى و چموشى هایى كه علیه خوبان دارد، در نهایت، با آن ها سر سازش خواهد گذاشت: «دنیا از پس دورانى كه سركشى كند، با ما همچون اشترى چموش با فرزند خود مهربان خواهد شد.» در این جا، حضرت این آیه را تلاوت كردند: «نرید ان نمنَّ على الذین استضعفوا فى الارضِ و نجعلهم أَئمَّةَ و نجعلهمُ الوارثین.» (قصص: 5) ى. پیروى و اطاعت از اهل بیت(علیهم السلام) تنها راه نجات جامعه انسانى: در بخش هایى از نهج البلاغه، آن جا كه حضرت درصدد معرفى پیامبر گرامى و توصیف اهل بیت(علیهم السلام) و همچنین شخص خود مى باشد، این گونه برداشت مى شود كه سرنوشت محتوم جامعه بشرى و آینده قطعى دولت ها و حكومت هاى جهان، تن دادن به پیروى از سنّت اهل بیت(علیهم السلام) خواهد بود; آن جا كه مى فرماید:«از این امّت، هیچ كس نیست كه با آل محمد ـ كه درود خدا بر او و خاندانش باد ـ شانه به شانه بساید. و آن دیگران كه همواره ریزه خوار خوان نعمت ایشان هستند، هرگز نمى توانند با آنان پهلو بزنند، كه این خاندان پایه و زیرساخت دینند و تكیه گاه یقین، تندروان به سویشان بازآیند و واپس ماندگان كُند رفتار ناگزیرند كه خود را به ایشان رسانند». ادامه دارد نوشته محمدرضا آقايىمنبع :طهور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2341]