واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز يكشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، نفوذي ساخته مشترك مهدي فيوضي و احمد كاوري از اين دسته آثار است كه از زاويه تازه اي به دفاع مقدس نگريسته و از تكرار كليشه هاي كهنه خودداري ورزيده است. فيلم كه بر اساس زندگي واقعي يكي از آزادگان ايراني ساخته شده، درباره اسيري است كه پس از گذشت سالها به ميهن بازمي گردد و به جاي استقبالي گرم با بازجويي هاي مكرر ماموران و رفتار سرد خانواده اش روبه رو مي شود. در اين بخش، شخصيت اين آزاده كاملا مرموز جلوه مي كند و نويسندگان فيلمنامه اطلاعات درباره فريدون را به شيوه قطره چكاني به تماشاگران مي دهند. به مرور و با پيشرفت داستان اين رمزآلودي بيشتر مي شود و تماشاگر در مرز ميان بي گناهي يا گناهكار بودن فريدون سرگردان مي شود و هر لحظه به سويي مي رود. اين نكته كه به رمز اصلي موفقيت نفوذي تبديل شده؛ تعليق مناسبي به داستان بخشيده و با كمترين نوسان ممكن آن را به تصوير كشيده است. كاوري اين شخصيت را به دو نيمه متفاوت تقسيم كرده و وجوه متضاد او را به نمايش گذاشته است؛ بخش هاي مربوط به اردوگاه كه فريدون رفتاري بيروني و پرسروصدا داشته و اسيران ايراني او را فري كافر ملقب داده اند و بخش هاي مربوط به زمان حال كه فريدون در سكوت فرو رفته و به جاي كلام از چشمانش براي انتقال منظور استفاده مي كند. تعدد ماجراها و شخصيت ها در نفوذي به گونه اي است كه گاه با يكديگر تداخل پيدا مي كنند و از اثرگذاري آن مي كاهند. به عنوان مثال مي توان به شخصيت داريوش اشاره كرد كه با وجود نقشش در پيشبرد داستان، تاكيد زياد روي او اندكي از ريتم تند و پرشتاب فيلم كاسته است. با اين حال بخش عمده شخصيت هاي متعدد نفوذي پرداختي كاملا حرفه اي داشته و به حال خود رها نشده اند. نكته مهمي كه در پردازش آنان رعايت شده، خاكستري بودنشان نزد تماشاگر تا بخش پاياني فيلم است كه كيفيت ويژه اي به پيكره فيلم بخشيده است. فريدون به عنوان قهرمان داستان يكي از پيچيده ترين شخصيت هاي سينماي معاصر ايران است كه پيچيدگي هاي عجيب و در عين حال جذابي دارد و با نمونه هاي استاندارد خارجي اش برابري مي كند. در بخش هاي اوليه فيلم، شخصيت فريدون به گونه اي شكل گرفته كه انگ خيانت و جاسوسي به آن مي چسبد، در حالي كه در ادامه داستان اين قطعيت به شكي عميق تبديل و در نهايت به قضاوتي بشدت متفاوت ختم مي شود. اينگونه است كه تماشاگر براي نزديكي با او دچار مشكل نبوده و در پايان به احترامي عميق همراه با قدرشناسي مي رسد چرا كه بخشي از شقاوت جنگ را از طريق وي درك و لمس كرده است. در كنار فريدون بايد به شخصيت داريوش پرداخت كه ظلمي كه منافقين بر او روا داشته اند، قلب تماشاگران را به درد مي آورد و حس همدرديشان را برمي انگيزد. شخصيت بازپرس هم بسيار خوب و باورپذير از كار درآمده و مكمل خوبي براي فريدون به حساب مي آيد. موضوع مربوط به اردوگاه اشرف مقر منافقين در عراق كه از قابليت ساخت چندين فيلم مستقل برخوردار است، نقش مهمي در ماجراهاي فيلم دارد و بخوبي شقاوت و پليدي اين گروه را به تصوير كشيده است. شخصيت جورابچي به عنوان يكي از اعضاي همين گروه از پرداخت فوق العاده اي برخوردار بوده و در آخر فيلم تماشاگران را با اعترافات هولناكش (از جمله ريختن مواد مذاب در دهان فريدون) شوكه مي كند و تا مدتي ذهنشان را درگير خود مي سازد. در تاريخ سينماي ايران با كمتر فيلمي با دو كارگردان و يا بيشتر روبه روييم كه آن تعداد اندك هم مانند قصه هاي كيش از چند بخش (اپيزود) مجزا تشكيل شده است و هريك هويت به نسبت مستقلي دارند. در اين زمينه تنها كيوان علي محمدي و اميد بنكدار ركورددار ساخت فيلمي مشترك بوده اند كه بايد اينك نام كاوري و فيوضي را هم به آنها اضافه كرد. اين دو، در نفوذي بسيار يكدست عمل كرده و پيكره واحدي را با انديشه هايشان شكل داده اند، بي آنكه كار به دوپارگي دچار شود. از نقاط قوت كارشان بايد به بخش اردوگاه و فضاسازي موفق آن اشاره كرد كه از همخواني (ريتم) دروني مناسبي هم برخوردار است. اين دو در انتخاب بازيگران هم موفق عمل كرده و بازيگراني كاملا مناسب قالب نقش هايشان را برگزيده اند. امير جعفري در پرتو سابقه درخشانش در كارهاي كمدي، انتخاب جسورانه اي براي نقش فريدون بوده كه اندك لغزش او مي توانست كل كار را نابود كند. اما جعفري با درك صحيح نقش توانسته به جوهره آن دست يابد و نقشي ماندگار را خلق نمايد. كيفيت والاي كار او را هنگامي درمي يابيم كه نقش آفريني اش در نيمه اول فيلم را با بخش دوم آن مقايسه نماييم. جمشيد هاشم پور در نقش بازپرس و قاسم زارع در نقش جورابچي در كنار رامين راستاد در نقش داريوش و نسرين مقانلو به عنوان همسر فريدون بازي هاي درخشاني را ارائه كرده و تيم بسيار منسجم و جذابي را به وجود آورده كه نقش بسزايي در كيفيت والاي فيلم داشته اند. احمد كاوري و مهدي فيوضي در نفوذي كار مهمي را در مورد آزادگان سربلند كشور انجام داده و گوشه اي از رشادت هايشان را به تصوير كشيده اند بي آنكه فرم را بر محتوا ترجيح دهند. همين امر در كنار نقاط قوت بسيار فيلم، ما را به آينده اين دو فيلمساز اميدوار مي كند تا منتظر كارهاي بعدي شان بمانيم. از: محمد جليلوند فراهنگ**1983**1549
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]