واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: مهاتما گاندي كه نام اصلي اش مهنداس كارامچاد گاندي است، در دوم اكتبر سال 1869 ميلادي در ايالت گجرات هند در يك خانواده اي هندومذهب ديده به جهان گشود. هجده سال بيشتر نداشت كه به توصيه يكي از دوستان خانوادگي، براي ادامه تحصيل به انگلستان رفت و پس از اتمام تحصيلات به زادگاهش بازگشت و به كار وكالت در بمبئي مشغول شد. پس از چندي به عنوان وكيل در شركتي استخدام شد و بعد از دوسال به شهرناتال در آفريقاي جنوبي رفت. در آنجا با مشاهده تبعيض نژادي، به خصوص در مورد اقليت هندي تبار اين كشور، نهضت مبارزه با تبعيض نژادي را پايه گذاشت. گاندي به مدت 20 سال در آفريقاي جنوبي ماند و طي اين سالها چندين بار بخاطر نطق ها و دست نوشته هايش عليه تبعيض نژادي به زندان افتاد . در سالهاي حضور در اين كشور توسط سفيد پوستان آفريقاي جنوبي به شدت مورد تهديد و تحقير قرار مي گرفت. از اين زمان مبارزات گاندي رنگ و بوي تازه اي به خود گرفت و به هواداران خود، عدم همكاري را با مقامات سفيد پوست آفريقاي جنوبي ياد داد. او روش سياست هاي مقاومت را از تولستوي نويسنده معروف روسي الهام گرفته بود.زماني كه گاندي در آفريقاي جنوبي زندگي مي كرد، عقايد و ايده هاي هنديها را در يك روزنامه به دو زبان هندي و انگليسي نوشت. موفقيت بي سابقه او در آفريقاي جنوبي باعث شد تا رهبري كنگره ملي در هند را به دست گيرد و سياست اتكاء به خود، را در زندگيش يك هدف پر قدرت براي جنگ با حكمرانان خارجي در هند قرار داد او در نوشته هايش از هنديها مي خواهد كه لباسهاي شان را خودشان درست كنند تا بدينوسيله كارخانه هاي انگليسي توليد پارچه در هند ورشكسته و نابود شوند.او با پوشيدن لباس ساده هندي و وانهادن كت و شلوار انگليسي، براي تحقق ايده استقلال هند تلاشهاي بسياري كرد. زماني كه به هند مراجعت كرد تقريبا با مطبوعات آشنايي كامل داشت، اما به مدت دو سال در هند يك مشاهده كننده بود و در سياست هاي كنگره ملي هند شركت فعال نداشت. پس از چندي گاندي به نوشتن روي آورد و افكار خود را در روزنامه هند جوان منتشر مي كرد. در اين زمان او ساكن آپارتماني در بمبئي بود و اين خانه محل حضور آزادي خواهان هند لقب گرفته بود. قدرت قلم او درمقالاتي كه مي نوشت نمايان بود. گاندي معتقد بود كه مقالات نوشته شده بايد در راستاي سرنوشت كشور هند باشد. سالهاي بعد از جنگ جهاني اول تا بعد از جنگ جهاني دوم يعني حدود 33 سال بي وقفه براي نجات مردم خود و استقلال كشورش از يوغ استعمار انگليس مبارزه كرد تا در نهايت بعد از تحمل رنج هاي فراوان در اين راه با همراهي افرادي چون جواهر لعل نهرو در آگوست 1947 كشور هند را به استقلال و مردم آن ديار را به آزادي رسانيد. او پس از اعلام استقلال حاضر به قبول مقامي در حكومت هند نشد و رهبري كنگره را به نهرو داد. شيوه مبارزه اي مهاتما گاندي در نوع خود در جهان بي نظير بود. شيوه او امروزه در جهان به عنوان يك الگو و فلسفه مطرح است، او هميشه بر حقيقت، صلح و عدم خشونت براي رسيدن به مقاصد تاكيد فراوان داشت. سرانجام بعد ازظهر سي ام ژانويه 1948 گاندي كه براي سخنراني در يك متينگ در راه دهلي بود. مردم راه را برايش باز كردند، اما مردي از سر راه كنار نرفت.يك هندوي افراطي به نام ويناياك گودس، رو به روي گاندي ايستاد و اسلحه را بيرون كشيد و چندين بار به گاندي تيراندازي كرد. مردمي كه در كنار او بودن در لحظات آخر قبل از آنكه به زمين بيفتد تنها نام خدا را از دهان گاندي شنيدند ، اينگونه بود كه مهاتما گاندي پدر آزادي هند در سن هفتاد و نه سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد. او كه جنگنده را عاشق مرگ مي دانست و مي گفت جنگنده عاشق مرگ است نه مرگ در بستر بيماري بلكه مرگي كه در ميدان نبرد سر مي رسد… مرگ در هر زماني خجسته و مبارك است ولي براي جنگنده اي كه براي آرمان خود -حقيقت- مي ميرد خجستگي آن دو چندان است. گاندي به عنوان شخصيتي مبارز و نويسنده اي توانا به گونه اي زيست و مبارزه كرد كه براي انسانهاي بسياري نه در هند بلكه در ساير نقاط دنيا الگويي خاص شد آنچه در نوشته ها و زندگي گاندي جلب توجه مي كند عمل كردن به آنچه بود كه مي گفت . شعار گاندي ، عشق داشتن و مهرورزيدن به ديگران و مبارزه بخاطر حقيقت بود و تحقق همين شعارها از طريق يك انقلاب صلح آميز بود كه او را به يك قهرمان نه تنها براي ملت هند بلكه همه دنيا تبديل كرد. در زير به جملات قصاري از او اشاره مي كنيم: *هدف، همـواره از ما دور مي شـود ، هر چه به پيشــرفتهاي بزرگـتري نائل آييــم، بيش تر به بي ارزشي خود پي مي بريم. شادماني در تلاش نهفته اسـت نه در دستيابي به هدف، تلاشٍ تمام و كمال، عين پيروزي است. *براي كسي كه انديشه عدم خشونت را در خود پرورده است تمام عالم يك خانواده است. نه ترسي به دل دارد و نه كسي از او مي ترسد. *دانش الهي از راه كتابها كسب نمي شود. بلكه بايد آن را در وجود خود درك كرد. *عدم خشونت فقط وقتي خواهد بود كه ما كساني را دوست بداريم كه از ما نفرت دارند. مي دانيم كه عمل كردن به اين قانون بزرگ محبت چقدر دشوار است. اما آيا انجام تمام كارهاي بزرگ دشوار نيست؟ *محبت نيرومندترين قدرتي است كه جهان در اختيار خود دارد و در عين حال ساده ترين نيرويي است كه بتوان تصور كرد. *پيروزي آن نيست كه هرگز زمين نخوري، آنست كه بعد از هر زمين خوردني برخيزي. اطلاع9131**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 863]