واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چند قدم تاسپيد بختي مانده؟ نويسنده:سعیده کافیمنبع: روزنامه جام جم وقتي صحبت از موانع پيش روي ازدواج جوانان مي شود، ناخود آگاه ذهنها متوجه مشکل مسکن ، گراني اجاره بها، بيکاري يا عدم ثبات شغلي ، نامعقول بودن هزينه هاي ازدواج ، مهريه هاي سنگين و موانعي از اين دست مي شود که عمدتا به يک سوي قضيه معطوف است: آقا پسرها و صد البته اگر نه در عمل ولي حداقل در گفتارها، ميزگردها، سخنراني ها، همه سعي دارند به نوعي اين مشکلات را از پيش پا بردارند. اما در اينجا هم مثل بسياري از جاهاي ديگر، دختر خانمها و مشکلات پيش روي آنها کمتر مورد توجه قرار مي گيرد.شايد زماني مادران براي ازدواج دخترانشان عجله داشتند ولي حالا ترجيح مي دهند فرزندشان تا جايي که مي شود درس خود را ادامه دهد و در صورت امکان شغلي براي خود دست و پا کند و به قول آنان دستش در جيب خودش باشد. از طرف ديگر، دختران نيز تشکيل خانواده را پايبندي اي مي دانند که آنها را از بسياري آزادي هاي اجتماعي محروم مي کند. مي توان گفت تمايل دختران براي تحصيل و اشتغال اگر چه مستقيما مانعي براي ازدواج محسوب نمي شود، ولي از اين رو که باعث بالا رفتن سن مي شود به طور غيرمستقيم در از دست دادن فرصتها و بالا رفتن سن ازدواج تاثير خواهد گذاشت. تجربه يک مادر را در اين باره بخوانيد: «دختر من 29 ساله است. تمام شرايط را براي او مهيا کردم تا درس بخواند و راهي دانشگاه شود. من زندگي سختي داشتم و نمي خواستم مشکلاتي را که من در زندگي تجربه کرده بودم اوهم داشته باشد. حالا او به عنوان مهندس در يک شرکت مشغول کار است. تا چند سال پيش موارد زيادي چه در محل تحصيل و چه از طريق دوستان و آشنايان به او پيشنهاد ازدواج مي دادند؛ اما به دليل اين که درگير درس و دانشگاه بود، همه آنها را رد کرديم. اکنون شرايط براي او سخت تر شده است. او موقعيت هاي مناسبي را از دست داده است و اکنون هم شرايط سختي براي خودش دارد.» مريم ص با اندوه ادامه مي دهد: کاش همان روزها که کوچکتر بود، جدي تر با اين مساله برخورد مي کردم. حالا هر روز که مي گذرد، بيشتر نگران مي شوم. موارد جديدي که پيش مي آيند شرايط بهتري در مقايسه با پيشنهادهاي قبلي ندارند و به همين دليل دخترم زير بار نمي رود. پيدا کردن مورد مناسب و قابل اطمينان بويژه براي دختر خانمها اين روزها واقعا سخت شده است. آزاد نبودن دختران براي انتخاب همسر دلخواه و موانعي که عرف جامعه در اين راه ايجاد مي کند، اين شرايط را براي دختران ما پيچيده تر مي سازد. از طرف ديگر، به گزارش ايسنا بسياري از دختران کمبود حس مسووليت پذيري در پسران را دليلي مي دانند که باعث مي شود آنها نتوانند به راحتي براي ازدواج خود تصميم بگيرند. اطمينان نداشتن به طرف مقابل و ترس از آينده اي نامعلوم باعث مي شود بسياري از دختران و خانواده هاي آنان شرايط سخت و گاه نامعقولي را در نظر بگيرند. بعضي دختران نيز بدون در نظر گرفتن کاستي ها و نقايصي که در همه و از جمله خود آنها ممکن است وجود داشته باشد، روياهاي خود را در مرد آينده زندگي خودشان جستجو مي کنند و از آنجا که چنين مردي در هيچ جاي کره زمين يافت نمي شود، سالهاي طلايي زندگي را از دست مي دهند. اين گونه تفکرات ايده آلي و ناديده گرفتن واقعيت هاي موجود اجازه تصميم گيري هاي عاقلانه و منطقي را در مواردي که پيش مي آيد از دختران سلب مي کند؛ تا جايي که با بالا رفتن سن روز به روز فرصتها کم و به صفر نزديک مي شوند. اما اين همه ماجرا نيست. سيسموني هم مانع ازدواج مي شود!اگرچه اين سالها فاصله ازدواج تا به دنيا آمدن اولين فرزند بيشتر شده است ، اما تهيه سيسموني يکي ديگر از دغدغه هاي خانواده هاي دختردار است. اين هم امروز به ميدان ديگري براي خودنمايي و فخرفروشي تبديل شده است.انواع اسباب بازيهاي خارجي ، لباسهاي آنچناني ، انواع مختلف پوشک ، شيشه و پستانک ، کالسکه ، تختخواب نوزاد و نوجوان و همه آنچه که خود مي دانيد هزينه ديگري است که پدر دختر بايد تحمل کند. برگزاري مراسم مخصوص نمايش جهيزيه و سيسموني براي خويشان و آشنايان پدر و مادر عروس را در شرايطي قرار مي دهد که تا آنجا که مي توانند از خود مايه گذاشته و به اصطلاح خود اسباب سربلندي دخترشان را فراهم آورند. به اين فهرست اضافه کنيد ميهماني هاي پاگشا، خريدهاي مخصوص داماد، تهيه هدايايي به عنوان خلعت براي خانواده داماد و...خانم زهرا ع دو دختر در سن ازدواج دارد. او در کنار نگراني ناشي از عدم شناخت خانواده ها و اين که نمي توان به صرف مثبت بودن يک خانواده به پسر آنها نيز اعتماد کرد مشکلات ديگري را نيز برمي شمارد و آنها را عاملي ذکر مي کند که مانع از آن مي شود جدي تر به قضيه ازدواج دخترانش بينديشد: «ما يک خانواده با درآمد متوسط هستيم. هنوز بعد از چندين سال زندگي نتوانسته ايم يک خانه مستقل يا يک خودرو تهيه کنيم. با اين شرايط چگونه مي توانم به فکر دخترانم باشم. در حال حاضر از نظر مادي و شرايط اقتصادي خانواده آمادگي چنداني براي اين کار ندارم. دوست دارم همه چيز مرتب باشد. هنوز کارهاي انجام نشده زيادي دارم و ترجيح مي دهم پيش از ازدواج دخترانم زندگي آبرومندي دست و پا کنم تا فرزندانم در آينده شرمنده نباشند.» تلاش براي فراهم آوردن زندگي آبرومند براي بسياري از خانواده ها باعث مي شود گذر زمان را به فراموشي بسپارند؛ و از اين واقعيت که فرصتها خيلي زود از دست مي روند، و دختر از لحاظ سني فرصت محدودي براي ازدواج و تشکيل خانواده دارد غافل شوند. گناه من چيست؟آنچه تاکنون خوانديد مربوط به خانواده اي معمولي است. اما دختران ما در مورد ازدواج خود با مشکلات ديگري نيز دست به گريبانند. خانواده اي را در نظر بگيريد که يکي از اعضاي آن دچار يکي از ناهنجاري هاي اجتماعي است. پدر خانواده معتاد است يا برادر به دليلي در زندان به سر مي برد. در اينجا دختر خانواده هر قدر هم که صاحب کمالات و جمالات باشد، بار گناه نکرده را به دوش خواهد کشيد. شانس چنين دختري براي تجربه يک زندگي موفق چقدر خواهد بود؟ همچنين دختر خانمي را در نظر بگيريد که از نظر زيبايي ، حسن سليقه ، تحصيلات و بسياري ديگر از اوصاف پسنديده اي که هر کدام از ما در ذهن داريم ، چيزي کم نداشته باشد. اما به دليلي دچار نقصي هر چند کوچک در يکي از اعضاي بدن باشد. آيا چنين دختري چند درصد شانس تشکيل خانواده دارد؟ حال اگر يکي از اعضاي خانواده اين خانم براي مثال يکي از خواهران يا برادرانش ، به نوعي دچار نوعي حتي خفيف از اختلالات رفتاري و ذهني باشد چطور؟ خانم سهيلا م چند سال پيش در يک سانحه رانندگي سلامت يکي از پاهاي خود را از دست داده است و اکنون کمي در راه رفتن مشکل دارد. او که اکنون 33 ساله است ، مي گويد: «تاکنون موارد بسيار محدودي پيشنهاد ازدواج داشته ام که آنها هم هر کدام خود به نوعي داراي مشکلي بوده اند. اما اگر هم موردي پيش آيد که مشکل پاي من براي پسر چندان مهم نباشد خانواده او با انجام چنين وصلتي موافق نخواهند بود و او را منصرف خواهند کرد.» متاسفانه يا خوشبختانه در اين زمينه شانس آقاپسرها براي ازدواج خيلي بيشتر و بهتر از دختر خانمهاست. ويترين هايي پر از اجناس رنگارنگيکي ديگر از مشکلات پپيش روي دخترخانمها هزينه هاي ازدواج است. در اين زمينه والدين بيشتر درگير و نگران هستند. آنچه بيش از پيش دست و پاي خانواده ها را در اين زمينه مي بندد، رقابت هاي فاميلي و چشم و همچشمي هايي است که باعث مي شود مراسم قبل از ازدواج بيش از آن که فرصتي براي آشنايي بيشتر دو خانواده با يکديگر باشد، به تالاري براي به رخ کشيدن زرق و برق ها و امتيازات اقتصادي تبديل شود. امروز براي بسياري از خانواده ها مراسم نامزدي خط و نشاني است براي خانواده داماد که حساب کار خود را بکنند و مواظب باشند چيزي کم نگذارند. وقتي نگاه اوليه به زندگي نگاه تجاري و رو کم کني باشد، ديگر مي توانيد فکر کنيد که خانواده دخترخانم براي برگزاري مراسم نامزدي و تهيه جهيزيه خود را به هر آب و آتشي خواهند زد. آقاي معيري که يک کارمند بازنشسته است ، در اين زمينه مي گويد: «اساس فلسفه جهيزيه اين است که يک دختر و پسر که تازه زندگي را شروع مي کنند در حد رفع نياز وسايل اوليه زندگي را داشته باشند. قرار نيست که عروس و دامادي که تازه زندگي را شروع کرده اند از همان ابتدا همه چيز داشته باشند. بسياري از وسايلي که اين روزها به عنوان جهيزيه به عروس خانم داده مي شود ممکن است تا ساليان سال مورد استفاده آنها قرار نگيرد و در يک آپارتمان چند ده متري تنها جاي آنها را تنگ تر کند. با اين وجود من هم مانند بسياري ديگر از پدران مجبورم به خاطر اين که دخترم سرافکنده نباشد، حتي اگر شده با فروش بعضي وسايل و جواهرات همسرم و با گرفتن وام ، جهيزيه اي درخور تهيه کنم. هرچند مي دانم بازپرداخت اين وامها بويژه براي من که تا چند سال ديگر بايد پسرم را نيز داماد کنم بسيار سخت خواهد بود.» توجه مي کنيد آنچه اين روزها موجبات سربلندي و افتخار براي بسياري از خانواده هاست نجابت ، اصالت ، تحصيلات و ساير جنبه هاي انساني يک فرد نيست ، بلکه اين تجملات و مارک هاي مختلف وسايل برقي و زرق و برق جهيزيه است که جاي اين اوصاف معنوي را گرفته و به رخ کشيده مي شود. ازدواج آسان تنها شعار نيستمخارج هنگفت خودساخته اي مانند آنچه ذکر شد در کنار هزينه ها و مشکلاتي که براي پسران وجود دارد، باعث مي شود سنت مقدس ازدواج و تشکيل خانواده هر چه بيشتر به تاخير افتد. کارشناسان عامل بسياري از ناهنجاري هاي موجود را در افزايش سن ازدواج دانسته و راه مقابله با آنها را آسان تر کردن راه براي تشکيل خانواده جوانان مي دانند. اما بعضي از اين مشکلات به قدري پيچيده و زنجيروار است که رفع آن از عهده خانواده ها خارج است. اما بخش ديگري از اين موانع به تارهاي محکم تجملات و ظاهربيني هايي برمي گردد که هر کدام از ما به نوعي در به وجود آمدن آنها سهيم بوده ايم ، و شايد اين خود ما هستيم که مي توانيم آنها را از پيش پا برداريم. بياييم در مراسمي که براي دختر يا پسر خود در پيش رو داريم توافق کنيم بيشتر به اصول بپردازيم ، تا آنچه فقط روبناي زندگي فرزندان ما را رنگارنگ تر و اساس و پايه هاي آن را سست تر مي سازد.
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 639]