تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 16 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید،‌ اگر چه او خود،‌ بدان عمل ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821343323




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يك زن مي تواند شوهرراستگويش را به يك مرد دورو و حقه باز تبديل كند


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
ماجرا مربوط به مرد راستگو و صادقي است كه تا انجا كه مي توانست مراقب خانواده اش بودو كارش را هم به نحو احسن انجام مي داد. روزي رؤساي محل كارش او را به مأموريت مي فرستند. او به همراه يك كيف پر از مدارك مهم راهي مأموريت مي شود. در طول راه، مرد جوان تصميم مي گيرد براي استراحت در كنار رودخانه اي توقف كند اما ناگهان كيفش به داخل رودخانه مي افتد. با وجود اينكه سنّي از او گذشته بود اما به خاطر ارزش اسنادي كه داخل كيف چرمي اش بود شروع به گريه مي كند. مرد جوان به اين فكر مي افتد كه خودش را به داخل رودخانه بياندازد و كيفش را بيرون بياورد. اما ناگهان خداي رودخانه ظاهر مي شود و داستان او را مي شنود. خداي رودخانه بلافاصله به داخل آب شيرجه مي زند و كيفي را بيرون مي آورد اما از انجا كه آن كيف، كيف مرد جوان نبود، او حاضر نمي شود كيف را بگيرد . خداي رودخانه بار ديگر وارد رودخانه مي شود و اين بار كيفي پلاستيكي را با خودش مي آورداما بار ديگر مرد جوان از گرفتن كيف ممانعت مي كند. دوباره خداي رودخانه به داخل آب مي رود و اين بار كيف چرمي را بيرون مي آورد.مرد جوان كه از ديدن كيفش بيش از اندازه خوشحال شده بود از صميم قلب از خداي رودخانه تشكر مي كندو خداوند هم كه از صداقت آن مرد به وجد آمده بود هر سه آن كيف ها را به او مي دهد. مرد جوان با خوشحالي به خانه اش بر مي گردد و همة ماجرا را براي همسرش تعريف مي كند.زن جوان از صداقت همسرش ناراحت و دلخور مي شود و از او مي خواهد با هم كنار رودخانه بروند تا او هم با خدايي كه تا اين حد بخشنده و سخاوتمند است آشنا شود. مرد جوان كه چارة ديگري نداشت همسرش را به كنار رودخانه مي برد. هنوز چند دقيقه اي نگذشته بود كه ناگهان زن جوان به داخل رودخانه مي افتد. مرد بار ديگر شروع به گريه مي كند. اين بار هم خداي رودخانه ظاهر مي شود و از ماجرا مطلّع مي شود و بلافاصله به داخل رودخانه مي رود و زني را بيرون مي آوردو مي گويد: اين همسر توست؟ مرد راستگو مي گويد: بله! خداوند كه بر همه چيز آگاه بود بلافاصله رو به مرد جوان كرد وگفت: پسرم، تو كه مرد راستگويي هستي پس چرا دروغ مي گويي؟ مرد جوان در جواب گفت: خداي مهربان اگر مي گفتم نه،شما دوباره به داخل رودخانه مي رفتيد و زن ديگري را بيرون مي آورديد و اگر دوباره مي گفتم نه، بار ديگر به داخل رودخانه شيرجه مي زديدو اين بار همسرم را مي آورديد و من مي گفتم بله، و در آن لحظه شما هر سه آن خانم ها را به من مي داديد. خودتان هم مي توانيد تصور كنيد كه در آن موقع چه بلايي بر سر من مي آمد؟ اين داستاني است كه اگر همة زن ها با دقت به آن توجّه كنند متوجه يك نكتة اخلاقي مي شوند. اگر مي خواهيد زندگي تان سراسر شادي و نشاط باشد هميشه حقيقت را بگوييد و به شوهرتان هم كمك كنيدشخص راستگو و صادقي باشيد؛ حتي اگر مجبور شويد در رفاه كمتري زندگي كنيد. اگر مي خواهيد زندگي تان سراسر از شادي و نشاط باشد هميشه حقيقت را بگوييد. به شوهرتان كمك كنيد تا راستگو و صادق باشدحتي اگر مجبور باشيد در رفاه كمتري زندگي كنيد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن