تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833632656




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زنان جوان، شادى و نشاط


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
یكى از نیازهاى اساسى انسان، شاد زیستن است، زیرا انسان متعادل، خود و جامعه خود را در پرتو آن مى‏سازد؛ از این رو همه به دنبال شادى اند. البته اگر ما به اطراف خود بنگریم، صحنه هایى از غم و شادى را به وضوح مشاهده خواهیم كرد كه هر كدام در جاى خود لازمه زندگى بشر است. بهار طرب‏انگیز، آبشارهاى زیبا، گل‏هاى رنگارنگ، سرخى طلوع خورشید، صبح زیبا، نغمه خوانى پرندگان قشنگ، رویش گیاهان، و از طرف دیگر، فصل خزان و برگ ریزان، لحظه غروب خورشید، پژمرده شدن گل‏ها و ریزش شكوفه‏ها، بیمارى و مرگ، تنگ دستى و حوادث تلخ، دو روى سكه زندگى انسان را تشكیل مى‏دهند. گاهى غم، و زمانى شادى به سراغ انسان مى‏آید، اما او فطرتاً از غم گریزان و به شادى متمایل است. در این میان، جوانى كه به مرحله شكفتگى، پویایى و نشاط دوران بلوغ پا نهاده، بیش از دیگران به شادى مى‏اندیشد و آن را با خود آرایى و... ظاهر مى‏سازد. این حق جوان است كه در جامعه شاد باشد و از زندگى خود لذت مشروع ببرد. جوان، شادى و نشاط یكى از نیازهاى اساسى انسان، شاد زیستن است، زیرا انسان متعادل، خود و جامعه خود را در پرتو آن مى‏سازد؛ از این رو همه به دنبال شادى اند. البته اگر ما به اطراف خود بنگریم، صحنه هایى از غم و شادى را به وضوح مشاهده خواهیم كرد كه هر كدام در جاى خود لازمه زندگى بشر است. بهار طرب‏انگیز، آبشارهاى زیبا، گل‏هاى رنگارنگ، سرخى طلوع خورشید، صبح زیبا، نغمه خوانى پرندگان قشنگ، رویش گیاهان، و از طرف دیگر، فصل خزان و برگ ریزان، لحظه غروب خورشید، پژمرده شدن گل‏ها و ریزش شكوفه‏ها، بیمارى و مرگ، تنگ دستى و حوادث تلخ، دو روى سكه زندگى انسان را تشكیل مى‏دهند. گاهى غم، و زمانى شادى به سراغ انسان مى‏آید، اما او فطرتاً از غم گریزان و به شادى متمایل است. در این میان، جوانى كه به مرحله شكفتگى، پویایى و نشاط دوران بلوغ پا نهاده، بیش از دیگران به شادى مى‏اندیشد و آن را با خود آرایى و... ظاهر مى‏سازد. این حق جوان است كه در جامعه شاد باشد و از زندگى خود لذت مشروع ببرد. قطعاً اسلام كه دینى فطرى و تأمین كننده صلاح دنیا و آخرت انسان است، مخالف شادى نیست، بلكه حامى و پشتیبان آن نیز مى‏باشد. نظر به اهمیت این موضوع، در این شماره، نقش شادى در همه عرصه‏هاى زندگى، عوامل فرح‏انگیز و شادى آفرین و دیدگاه اسلام را در باره شادى به بحث مى‏نشینیم. امیدواریم مورد استقبال جوانان قرار گیرد. معناى شادى‏ شاد در لغت، به معناى خشنود، خوش حال، خوش وقت، بى غم، خوش و خرم زیستن، زندگى كردن، و زندگانى كردن، و شادى به معناى شادمانى، خوش حالى، و خوش دلى آمده است.(1) علم روان‏شناسى تعریف‏هاى مختلفى از نشاط ارائه كرده است، اما به طور اجمال مى‏توان گفت: یكى از جنبه‏هاى هیجان، شادى است كه با واژه هایى چون: سرور، نشاط و خوش حالى هم معناست. در این جا به چند تعریف از شادى اشاره مى‏كنیم: «شادى، احساس مثبتى است كه از حس ارضا و پیروزى به دست مى‏آید. شادى، عبارت است از مجموع لذت‏ها منهاى دردها. شادى، تركیبى از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفى پایین است.»(2) شادكامى و نشاط، حالتى است كه از آن به سرزندگى و آمادگى براى پیشرفت یاد مى‏شود. استاد مطهرى در این باره مى‏گوید: «سرور، حالت خوش و لذت بخشى است كه از علم و اطلاع به این كه یكى از هدف‏ها و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت، به انسان دست مى‏دهد. و غم و اندوه، حالت ناگوار و دردناكى است كه از اطلاع بر انجام نشدن یكى از هدف‏ها و آرزوها به انسان دست مى‏دهد.»(3) ضرورت شادى‏ شادى براى انسان، یك امر ضرورى است. در سایه شادى و نشاط، زندگى معنا و مفهوم خاصى پیدا مى‏كند و دل‏ها به هم نزدیك، و ترس و بدگمانى و ناكامى و نگرانى بى اثر مى‏گردد. شادى، نه تنها بر روح و روان انسان تأثیر مى‏گذارد، بلكه جسم او را نیز تحت تأثیر قرار مى‏دهد، به طورى كه گفته‏اند: حتى قادر است از رشد و نماى بیمارى سرطان (كه در حالت كمون است) پیشگیرى كند.(4) ارسطو مى‏گوید: شادى، بهترین چیزهاست و آن قدر اهمیت دارد كه سایر چیزها براى كسب آن هستند.(5) در شرایطى كه آمار مبتلاین به افسردگى و بیمارى‏هاى روحى رو به تزاید است، به طورى كه گفته‏اند: در جهان 415 میلیون نفر از بیمارى‏هاى روانى رنج مى‏برند و در كشور ما پنج میلیون نفر به افسردگى مبتلا هستند(6) و تعداد زیادى از جوانان، به ویژه دانشجویان با این بیمارى دست به گریبان اند، همگان را متوجه رویكرد جدید به موضوع شادى نموده است. ویژگى‏هاى افراد با نشاط در بحث نشاط، این سؤال مطرح است كه ویژگى‏هاى افراد شاد چیست؟ آیا تنها لبخند زدن، نشانه شادى است یا شادى علائم و نشانه‏هاى دیگرى نیز دارد؟ برداشت‏هاى گوناگونى از شاد زندگى كردن مطرح شده است. ارسطو مى‏گوید: مردم عادى، لذت را شادى فرض مى‏كنند. افراد موفق، عملكرد خوب را برابر با شادى مى‏شمارند و دانشمندان، زندگى متفكرانه و جست و جو گرانه را معادل شادى مى‏دانند. زنوسیتیومى، بنیان گذار فلسفه رواقى مى‏گوید: شادى معادل با برآورده شدن آرزوهاست. جان لاك معتقد است كه شادى بستگى به تعداد لذات زندگى دارد. همچنین پرفسور مك گیل، شادى را به لذت‏هاى تمایلاتِ ارضا شده مربوط دانسته است. برتراند راسل مى‏گوید: رغبت، همگانى‏ترین نشانه انسان شاد است. برخى از مردم هم، خندیدن دائمى و بگو مگو نداشتن در زندگى را شادى مى‏دانند.(7) شاید بتوان گفت قدر مشترك همه تعابیر فوق، احساس خوش بختى در زندگى شخصى و رضایت مندى از زنده بودن است كه در اصول زیر تجلى مى‏كند: 1 . قدردانى كردن از خوبى دیگران؛ 2 . دیگران را به خوبى یاد كردن؛ 3 . اعتراف به ارزش‏هاى خود؛ 4 . دوست شدن با مردم خوب و شاد؛ 5 . لذت بردن از مواهب الهى؛ 6 . زندگى در حال؛ 7 . انتظار شادى از خود و دیگران؛ 8 . دوست داشتن دیگران؛ 9 . چهره گشاده داشتن؛ 10 . خودآرایى و آراستگى ظاهر؛ 11 . وقت شناس بودن؛ 12 . مسئولیت پذیرى؛ 13 . انتقاد پذیرى؛ 14 . رضایت از زندگى؛ 15 . عفو و گذشت. دین دارى و شادى‏ بعضى تصور مى‏كنند نمى‏توان هم دین دار بود و هم شادمان، از این رو ناگزیر باید یكى را انتخاب كرد. استاد مطهرى مى‏گوید: بعضى از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به نام دین با همه چیز به جنگ بر مى‏خیزند؛ شعارشان این است: اگر مى‏خواهى دین داشته باشى، به همه چیز پشت پا بزن، دنبال مال و ثروت نرو، حیثیت و مقام را ترك كن، زن و فرزند را رها كن، از علم بگریز كه حجاب اكبر و مایه گمراهى است، شاد مباش و شادى نكن، از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر و امثال اینها.(8) وى این نظر را خلاف منطق اسلام مى‏داند و مى‏گوید: یكى از مختصات دین اسلام این است كه همه تمایلات فطرى انسان را در نظر گفته و هیچ كدام را از قلم نینداخته است، و معناى فطرى بودن قوانین اسلامى، هماهنگى آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشر است.(9) برداشت نادرست از آیه «فلیضحكوا قلیلاً و لیبكوا كثیراً جزاءً بما كانوا یكسبون؛(10) آنها باید كمتر بخندند و بسیار بگریند؛ این جزاى كارهایى است كه انجام مى‏دهند»، باعث شده كه عده‏اى تصور كنند اسلام با خنده و مظاهرشادى، مخالف و طرفدار گریه و اندوه است؛ در حالى كه آیه فوق در مورد شادى خاصى است كه منافقان به منظور تضعیف اراده مسلمانان از خود نشان مى‏دادند؛ كسانى كه از شركت در جنگ تبوك سرپیچى كردند و با عذرهاى واهى در خانه‏هاى خود نشستند و دیگران را هم دلسرد و منصرف مى‏نمودند و مى‏گفتند: در این گرماى سوزان تابستان به سوى میدان نبرد حركت نكنید. آنان از این عمل خود، خوش حال بودند و قهقهه سر مى‏دادند و بسیار مى‏خندیدند. قرآن مجید به منافقان اخطار مى‏كند كه باید كم بخندند و بسیار بگریند؛ گریه براى آینده تاریكى كه در پیش دارند. از این رو در آخر آیه مى‏فرماید: این جزاى اعمالى است كه آنها انجام مى‏دادند.(11) نتیجه این كه آیه فوق، در صدد نفى شادى به صورت مطلق نیست. آیه دیگرى كه ممكن است شاهدى براى مذمت شادى تلقى شود، درباره داستان قارون است كه از زبان قومش مى‏فرماید: «اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین؛(12) به خاطر بیاور هنگامى كه قوم قارون به او گفتند: این همه شادى مغرورانه مكن كه خداوند شادى كنندگان را دوست ندارد»، در حالى كه این آیه نیز، شادى خاصى را مذمت كرده و آن، شادى مستانه و مغرورانه است كه با گناه، غفلت و فساد همراه است. شادى در سیره معصومان‏ موضوع شادى به عنوان یكى از نیازهاى اساسى آدمى و عنصرى تأثیر گذار در زندگى، همواره مورد توجه پیشوایان دینى قرار گرفته است، به طورى كه امیر مؤمنان‏علیه السلام‏این حالت عاطفى را به «فرصت» تعبیر كرده است: «اوقات السرور خلسة؛(13) مواقع شادمانى، فرصت است»؛ یعنى فرصتِ اندوختن توانایى و نشاط بیشتر. آن حضرت یكى از صفات مؤمنان را چهره بشاش و شاد داشتن دانسته و فرموده است: «المؤمن بِشره فى وجهه و حزنه فى قلبه؛(14) شادى مؤمن در چهره‏اش و اندوهش در دلش است.» امام على‏علیه السلام‏خود به این صفت آراسته بود. استاد شهید مطهرى در این باره مى‏گوید: «على، مردى بود بشاش، بر خلاف مقدس مآب‏هاى ما كه همیشه از مردم دیگر بهاى مقدسى مى‏خواهند، همیشه چهره‏هاى عبوس و اخم‏هاى در هم كشیده دارند و هیچ وقت حاضر نیستند یك تبسم به لبشان بیاید؛ گویى لازمه قدس و تقوا، عبوس بودن است. مؤمن، اندوه خودش را در هر موردى در دلش نگه مى‏دارد، وقتى با مردم مواجه مى‏شود، شادى‏اش را در چهره‏اش ظاهر مى‏كند. على‏علیه السلام‏همیشه با مردم با بشاشت و با چهره بشاش رو به رو مى‏شد؛ مثل خود پیغمبر. على‏علیه السلام‏با مردم مزاح مى‏كرد مادام كه به حد باطل نرسد؛ همچنان كه پیغمبر مزاح مى‏كرد. یگانه عیبى كه براى خلافت به على‏علیه السلام‏گرفتند این بود كه گفتند: عیب على‏علیه السلام‏این است كه خنده روست و مزاح مى‏كند؛ مردى باید خلیفه شود كه عبوس باشد و مردم از او بترسند.»(15) پیشوایان دین در تقسیم بندى اوقات و نظم روزانه، براى مسرت و شادى جایگاه خاصى در نظر گرفته‏اند. امام رضاعلیه السلام‏مى‏فرماید: كوشش كنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتى براى عبادت و مناجات با خدا، ساعتى براى تأمین معاش، ساعتى براى معاشرت با برادران مورد اعتماد و كسانى كه شما را به عیب‏هایتان آگاه سازند و در باطن به شما خلوص دارند، و ساعتى را هم به تفریحات و لذایذ اختصاص دهید و با این بخش از زندگى، قادر خواهید بود آن سه بخش دیگر را به خوبى انجام دهید.(16) در این حدیث، به نكته مهم تربیتى و روان شناختى اشاره شده و آن، تأثیر نشاط و شادمانى در آمادگى روحى و روانى انسان است، زیرا آدمى در پرتو شادمانى، با نیرویى مضاعف به فعالیت‏هاى روزمره خود مى‏پردازد. آن حضرت در حدیثى دیگر مى‏فرماید: از لذایذ دنیوى (كه قطعاً یك مورد از آنها شادمانى است) نصیبى براى كام یابى خویش قرار دهید و خواهش‏هاى دل را از راه‏هاى مشروع و حلال بر آورید، اما در این كار به مردانگى و شخصیت شما آسیب نرسد و زیاده روى نكنید. در این صورت با استفاده از لذایذ دنیوى، بهتر به امور دنیاى خویش موفق خواهید شد.(17) اقسام شادى‏ نكته مهم و اساسى آن است كه اسلام هر گونه شادى را تأیید نمى‏كند، بلكه براى آن حد و مرزى قائل است. هر چند شادى یك هیجان طبیعى براى انسان قلمداد مى‏شود و از این حیث نمى‏توان آن را نوع نوع كرد، اما با توجه به عامل پدید آورنده، انگیزه شادى، موقعیت زمانى و مكانى و عوارض دیگر، چه بسا بار مثبت و منفى پیدا مى‏كند. از این رو با نگرش دینى، شادى به دو قسم پسندیده و ناپسند تقسیم مى‏شود: الف) شادى پسندیده‏ از نگاه دین، شادى پسندیده آن است كه جهت‏گیرى الهى داشته باشد و یا مقدمه‏اى براى انجام وظایف شرعى باشد، چون طبق نظام ارزشى اسلام، مطلوب واقعى، تقرب به خداست و همه حركات و سكنات و افعال انسان باید در راستاى آن انجام گیرد تا تكامل حاصل گردد. با توجه به معیار كلى گفته شده، مى‏توان براى شادى پسندیده ویژگى‏هاى ذیل را بر شمرد: 1 . همراه با گناه نباشد؛ 2 . با غفلت از خدا مقرون نشود؛ 3 . اعتدال و میانه روى در آن رعایت گردد. اینك به چند نمونه از شادى‏هاى پسندیده اشاره مى‏كنیم: 1 . شادى در وقت اطاعت خدا: بهترین شادى براى مؤمن، لحظه‏اى است كه خدا را بندگى و اطاعت كرده و از این كه توفیق انجام تكالیف را به دست آورده، احساس خوش حالى مى‏كند. امام على‏علیه السلام‏مى‏فرماید: سرور المؤمن بطاعة ربّه و حزنه على ذنبه؛(18) شادى مؤمن به طاعت پروردگارش، و غمش بر گناه و عصیان است». پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله‏در وصیت خود به امام على‏علیه السلام‏فرمود: اى على! براى مؤمن در دنیا سه خوش حالى است: دیدار با برادران دینى، افطار از روزه، و شب زنده دارى در آخر شب.(19) شخصى شادمان و مسرور خدمت امام جوادعلیه السلام‏رسید، حضرت فرمود: چیست كه تو را شاد مى‏بینم؟ عرض كرد: از پدرت شنیدم كه مى‏فرمود: بهترین روزى كه سزاوار است بنده خدا در آن روز شاد باشد روزى است كه توفیق خدمت و دستگیرى از برادران مؤمن نصیب او گردد و امروز من موفق شدم به ده نفر از برادران فقیر بخشش نمایم. حضرت فرمود: «به جان خودم سوگند، تو شایسته این شادى هستى. اگر آن انفاق خود را به وسیله منت گذاشتن نابود نكرده باشى.»(20) 2 . شادى براى احیاى حق: امام على‏علیه السلام‏در نامه خود به عبد الله بن عباس مى‏فرماید: «شادى تو باید براى احیاى حق یا نابودى باطل باشد.»(21) 3 . شاد كردن دیگران: اگر كسى بتواند با چهره گشاده و لبخندى صمیمى، غمى را از دل دوستش بزداید، با این كار، علاوه بر این كه خود به نشاط رسیده، عبادت خدا را نیز به جا آورده است. امام كاظم‏علیه السلام‏به یكى از كارگزاران مى‏نویسد: «به درستى كه زیر عرش خدا سایه‏اى است كه ساكن نمى‏شود در آن مگر كسى كه كار خیرى را براى برادر دینى اش انجام دهد، یا گرفتارى او را رفع و یا قلبش را شاد نماید.»(22) امام صادق‏علیه السلام‏مى‏فرماید: «كسى كه از چهره برادر دینى اش رنج و اندوهى را بردارد، خداوند به پاداش آن، ده حسنه در نامه اعمالش مى‏نویسد».(23) در روایتى دیگر امام باقرعلیه السلام‏مى‏فرماید: «در نزد خدا، عبادتى محبوب‏تر از شاد كردن مؤمنان نیست».(24) روایات در این باره زیاد است، به طورى كه در كتاب‏هاى روایى باب مخصوصى به این موضوع اختصاص یافته است. البته شاد كردن دیگران از راه‏هاى مختلفى انجام مى‏گیرد؛ گاهى با توجه كردن، نگاه كردن، محبت ورزیدن، كلامى را به زبان آوردن و یا دادن هدیه‏اى، مى‏توان شخصى را مسرور كرد و گاهى با قرض دادن و كمك مالى كردن، مى‏توان خاطرى را خرسند ساخت. احادیث فوق، تمام مراتب را در بر مى‏گیرد. خواهى چو خلیل كعبه بنیاد كنى‏ وان را به نماز و طاعت آباد كنى‏ روزى دو هزار بنده آزاد كنى‏ بِه زان نبود كه خاطرى شاد كنى‏ البته واضح است كه شاد كردن دیگران وقتى عبادت است كه از راه گناه و غیر مجاز انجام نگیرد. 4 . شادى در روزهاى شادى معصومان: یكى از شادى‏هاى پسندیده، تشكیل مجالس جشن و سرور به مناسب موالید ائمه معصومین‏علیهم السلام‏است. امام رضاعلیه السلام‏به ریان بن شبیب فرمود: «اگر دوست دارى در درجات عالیه بهشت با ما باشى، به حزن ما محزون و به شادى ما شاد باش.»(25) ب) شادى ناپسند بعضى شادى‏ها كه با هدف تكاملى انسان سنخیت ندارد و یا با گناه، لهو و لعب، اتلاف وقت، هیجان كاذب و اذیت و آزار دیگران توأم است، از نظر شرع مقدس، مذموم و ناپسند است. در این جا به مهم‏ترین آنها اشاره مى‏كنیم: 1 . شادى از طریق گناه: كسى كه با گناه و معصیت خدا به شادى بپردازد، با این كار دو عمل زشت انجام داده است: یكى، خودِ معصیت، و دیگرى شادى به گناه. امام على‏علیه السلام‏مى‏فرماید: «شادى به گناه، از انجام آن زشت‏تر است.»(26) 2 . شادى در برابر افراد محزون: شادى در برابر فرد مصیبت زده و غصه‏دار، دور از ادب و جوانمردى است. امام حسن عسكرى‏علیه السلام‏مى‏فرماید: «از ادب انسانى دور است كه آدمى در برابر افراد محزون، اظهار شادى كند.»(27) گر لب پر خنده دارى شادمان باش ولى‏ ترك شادى كن چو دیدى چشم گریان كسى‏ 3 . شادى تمسخرآمیز: یكى از شیوه‏هاى مستكبران در برابر حق طلبان، شادى تحقیرآمیز به منظور تضعیف روحیه آنان است؛ همان گونه كه فرعون در مواجهه با معجزات روشن حضرت موسى‏علیه السلام‏خندید و شادى ظاهرى خویش را اظهار كرد.(28) 4 . شادى در برابر لغزش دیگران: بعضى افراد با دیدن لغزش دیگران یا وقوع حادثه‏اى مانند زمین خوردن یا تپق زدن فرد در سخن گفتن، خوش حال و شاد مى‏شوند. این شادى از نظر اسلام، مردود است. امام على‏علیه السلام‏مى‏فرماید: «به لغزش دیگران خوش حال مشو، زیرا تو نمى‏دانى كه زمانه با تو چه خواهد كرد».(29) تجربه نیز این موضوع را ثابت كرده است كسى كه به دیگران خندیده، دیگران نیز بر او خندیده‏اند. 5 . شادى مغرورانه: افراد كم ظرفیت، با دست یابى به مال و ثروت و مقام، چنان به شادى مى‏پردازند كه از خود بى خود مى‏شوند. این نوع شادى، ناپسند است، چون حاكى از غرور و غفلت مى‏باشد. قرآن كریم مى‏فرماید: «اگر آدمى را پس از محنت، به نعمتى رساندیم، مى‏گوید: دوران زحمت و رنج به سر آمد و در این حال، سرگرم شادمانى و فخر فروشى مى‏گردد.»(30) 6 . شادى با حركات موزون: یكى از شادى‏هاى ناروا، شادى با رقص و سوت و دست زدن در مجالس لعو و لهب و شهوت‏آمیز همراه با مفاسد و گناهان دیگر است. البته به نظر اكثر فقها، اگر كف زدن به نحو غنایى نباشد؛ مثلاً تشویق كردن كسى، اشكال ندارد؛ اما اگر شكل غنایى به خود بگیرد، از نظر شرع، گناه محسوب مى‏شود. رقص نیز اَشكال مختلفى دارد؛ مانند: رقص مفسده‏انگیز و بدون مفسده، رقص مختلط با نامحرم و رقص مردان در جمع مردان و زنان در جمع زنان و...، كه هر یك احكام جداگانه‏اى دارند و باید هر كس نظر مرجع تقلید خود را در مورد آن جویا شود. محمد سبحانى‏نیا





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن