واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 27 تیر 1390 تعداد مشاهده : 26 صداقت احساسي بدين معناست که احساسات و عواطف حقـيقي خـود را بـيـان کنـيم. براي اين کـه بتـوانـيم از نــظر احسـاسي صـادق بـاشيم، بايد در وهله اول از احساسات خـود با خبر باشيم. هـــوش احساسي اسـت کـه فـرد را قـادر مي سـازد تـا بـتـواند بـــه طور دقيق احساساتش را تشخيص دهد. هوش احساسي همچنين اين توانايي را به ما مي دهد که بتوانيم تصميم بگيريم که آيا کار درستي است که احساسات واقعي خود را با طرف مقابل در ميان بگذاريم يا خير. به هر حال به طور کلي افراد بايد به طور فردي در بيان احساسات خود صادق باشند تا همه در جامعه اي با صداقت احساسي بالا زندگي کنند. اگر بتوانيم از نظر احساسي با خودمان صادق باشيم، مي توانيم خود حقيقيمان را خيلي عميق تر بشناسيم. اين کار به ما کمک مي کند که خيلي راحت تر با خودمان کنار بيايم و خودمان را همانطور که هستيم بپذيريم. در عين حال اگر سعي کنيم که با ديگران در بيان احساسات خود صادق باشيم، اينکار به آنها هم کمک مي کند که از نظر احساسي صداقت بيشتري را از خود نشان دهند. صداقت احساسي نيازمند آگاهي، اعتماد به نفس، و حتي شجاعت است. ما هميشه در جو اجتماعي ياد گرفته ايم که به احساساتمان بي توجه باشيم، آنها را ناديده گرفته و در مورد آنها به خودمان هم دروغ بگوييم. به عنوان مثال زمانيکه از افراد سوال مي شود (چطوري) حتي هنگاميکه کاملاً مشخص است که افراد عصباني بوده و حالت تدافعي به خود گرفته اند، باز هم حاضر نيستند قبول کنند که عصباني هستند و پاسخ مي دهند : خوبم. صداقت احساسي از همان دوران کودکي معنا پيدا مي کند. کودکان به طور مکرر و آزادانه احساسات واقعي خود را بروز مي دهند؛ اما از همان دوران ابتدايي کودکي، آنها ياد مي گيرند که در بيان احساسات خود صادق نباشند. والدين و مربي ها از کودک مي خواهند که فرزندانشان آنطور که خودشان انتظار دارند صحبت کنند و يا کارهايشان را انجام دهند. اين کار کاملاً مغاير با بروز احساسات حقيقي کودک است. به کودک تعليم داده مي شود زمانيکه هيچ گونه احساس پشيماني ندارد بايد عذر خواهي کند. زمانيکه هيچ گونه احساس قدرشناسي نمي کند بگويد: متشکرم. گاهي اوقات هم والدين به شدت مخالف اين امر هستند که کودکان احساسات واقعي خود را به طور کامل بيان کنند. زماني که کودکي به پايان مي رسد و بچه ها پا به سنين نوجواني مي گذارند، با تجربه چنين شرايطي، ياد مي گيرند که نمي توانند در مورد احساساتشان صادق باشند. به همين دليل نوجوانان به طور تدريجي ديگر مانند سابق با والدين، معلم ها، دوستان و حتي خودشان هم صادق نخواهند بود. آنها ياد مي گيرند که بيان احساسات واقعي هيچ ارزشي ندارد. صداقت احساسي و تربيت فرزندان پدر و مادر در ايجاد يک محيط امن براي بيان احساسات نقش مهمي را بر عهده دارند. آنها مي توانند محيطي را خلق کنند که کودک و نوجوان آزادانه احساسات خود را بروز دهد و يا فضايي را بيافرييند که درست عکس اين قضيه در آن صدق کند. راه و روش تربيت فرزندان در اين زمينه از اهميت بالايي برخوردار مي باشد. اولين راه براي ايجاد صداقت در احساسات، تصديق و ارزش قائل شدن براي عواطف فردي مي باشد. زمانيکه از نظر احساسي مورد پذيرش قرار بگيريم و احساساتمان را به رسميت بشناسند، آنوقت ديگر هيچ ترسي نخواهيم داشت که مورد پذيرش قرار نگرفته و يا به خاطر بيان احساسات و افکارمان تنبيه شده و يا با عدم پذيرش روبرو شويم. زمانيکه ما را همانطوري که هستيم بپذيرند" نه به عنوان تصويري که تصور مي کنيم بايد آنگونه باشيم " احساس امنيت دروني بيشتري به ما دست خواهد داد. مي توانيم از نظر احساسي نيز با ديگران رو راست باشيم و از عدم پذيرش آنها هيچ ترسي به دل راه ندهيم. از آنجايي که در اعماق وجود خود احساس امنيت داريم، پذيرش و يا عدم پذيرش از سوي ديگران برايمان اهميت چنداني در بر نخواهد داشت. از سوي ديگر اگر همواره در زمان کودکي از بيان احساسات واقعيمان منع شويم، والدينمان هرگز قادر به ديدن خود واقعي ما نخواهند شد. چنين فرزنداني هر چه که بيشتر مي گذرد، بيشتر از والدينشان فاصله مي گيرند و در دوران نوجواني اين شکاف بيش از پيش مشهود خواهد شد. زماني هم که به سن قانوني رسيده و خانه را ترک مي کنند، از برقراري ارتباط با والدين خود پرهيز کرده يا تنها به دليل جلوگيري از احساس گناه - و نه به خاطر حس دلتنگي- با والدين خود روابط محدودي را برقرار مي کنند. در اين حالت والدين نمي توانند چهره واقعي فرزند خودشان را که براي ساليان سال زير يک سقف با او زندگي کرده اند را بشناسند. ما زماني احساس خواهيم کرد ديگري به درستي ما را درک کرده که طرف مقابل ما را از نظر احساسي درک کند؛ اما اگر اين اجازه را نداشته باشيم که احساسات واقعي خود را بروز دهيم، آنوقت چگونه مي توانيم از طرف مقابل انتظار داشته باشيم که ما را درک کند. اين امر به ويژه در زمان نوجواني از اهميت خاصي برخوردار است و نوجوانان بايد از سوي والدينشان درک شوند. چند نکته ديگر در مورد صداقت احساسي - عدم صداقت احساسي نيازمند صرف انرژي بيشتري نسبت به بروز صداقت احساسي است. - زمانيکه از نظر احساسي صادق نباشيم، ارزش احساسات واقعي خود را متوجه نخواهيم شد. - زمانيکه از نظر احساسي صادق نباشم، برخلاف واقعيت زندگي راه مي رويم. - عدم صداقت احساسي تنش و استرس بيش از اندازه اي را در جامعه ايجاد ميکند. -مواردي به عنوان پيوستگي در صداقت احساسي وجود دارند که شامل موارد ذيل مي باشد : - صداقت کامل احساسي زندگي را راحت تر کرده، به ما کمک مي کند تا متوجه شويم چه کسي ما را همانطور که هستم مي پذيرد، و احساس درستي، کمال، صميميت در من ايجاد کرده. - هر چقدر بيشتر صداقت احساسي را تجربه کنيد، بيشتر پذيرش فردي، عشق و احترام دو جانبه را تجربه خواهيد کرد. صداقت احساسي دو رويکرد مختلف را در بر مي گيرد: علاوه بر اينکه مي گوييد چه احساسي داريد، متوجه خواهيد شد که ديگران هم داراي احساسات و عواطف مخصوص به خودشان هستند و شما بايد بدون پيش داوري، انتقاد و يا قصد تغيير آنها، به حرف هايشان گوش دهيد. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]