واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - گفتوگو با حمید نعمتالله درباره «بیپولی» گلاویژ نادری * نحوه شکلگیری فیلمنامه «بیپولی» چگونه بود و چطور بعد از «بوتیک» به فکر ساختن این فیلم افتادید؟ بعد از ساخت «بوتیک» روی یک فیلمنامه دیگر کار میکردم اما پس از مدتی به این موضوع علاقهمند شدم و طرح اولیه آن را نوشتم. یک شب با هادی مقدمدوست تماس گرفتم و طرح را برایش خواندم و از آن به بعد تصمیم گرفتیم روی آن کار کنیم و به تدریج فیلمنامه شکل گرفت. * چه سالی بود که نگارش فیلمنامه را آغاز کردید؟ تقریباً از سال 83 به همراه مقدمدوست شروع به کار کردیم اما سال 86 بهطور جدی کار دنبال و فیلمنامه کامل شد. * کارگردانانی که تجربه اولشان با استقبال عمومی روبهرو میشود بهندرت سعی میکنند ژانر دیگری را امتحان کنند و ترجیح میدهند فیلم بعدی خود را در حالوهوای تجربه اول بسازند. چطور شد که تصمیم گرفتید ژانر دیگری را تجربه کنید؟ به اعتقاد من کوتاهی عمر نمیارزد به اینکه احتیاط کنیم و ملاحظه به خرج دهیم. این جور احتیاطها از من برنمیآید. دوست دارم ژانرها و موضوعات مختلف را امتحان کنم. هر چیزی را که به ذهنم برسد و جذاب و جالب باشد و ارزش ساختن را داشته باشد امتحان میکنم، بدون اینکه فکر کنم باید با ملاحظه کار را پیش ببرم. خودم را هیچوقت درگیر اینجور مسائل نمیکنم. جذابیت موضوع برایم بیشتر از هرچیز اهمیت دارد. * علاقه به موضوعات طنز باعث شد که به سراغ این موضوع بروید؟ بدون شک اگر کسی به این نوع موضوعات بیعلاقه باشد نمیتواند فیلمنامهای درباره آنها بنویسد. به فیلمهای طنز و کمدی علاقه دارم. به اعتقاد من، همیشه یکی از محترمترین و باارزشترین فیلمهای سینما آثار طنز و کمدی بوده است. اصولاً ساخت فیلم طنز از انواع فیلمهای دیگر سختتر است و افرادی که این کار را انجام دادهاند بهخوبی این موضوع را میدانند چه از لحاظ نوشتن فیلمنامه، چه ساخت فیلم. فیلمهای طنز و کمدی سختیها و مشکلات بیشتری دارند. به این نوع سینما بسیار علاقهمندم و در هر مقطعی، هر موضوعی در این ژانر نظرم را جلب کند و شرایط ساخت آن مهیا باشد حتماً کارگردانی آن را میپذیرم. * داستان «بیپولی» مابازای واقعی دارد؟ برای نوشتن فیلمنامه چقدر از شخصیتهای اطراف خود وام گرفتهاید؟ همیشه دوروبرمان آدمهایی را میبینم که از نظر اقتصادی کاملاً تأمین هستند و علیالظاهر مشکلی ندارند اما به طور ناگهانی با قرضهای کوچک میخواهند گرفتاریهایشان را حل کنند. به عبارت بهتر، آنها مشکلات کوچک مالی دارند که با قرض محدود حل میشود بهطوریکه هیچکس باورش نمیشود محتاج چنین پولی هستند، در حالی که این نوع آدمها هم که پولدار به نظر میرسند گاهی اوقات دچار بیپولی میشوند و همین موضوع به شان فشار میآورد و باعث میشود محتاج دیگران شوند. همین اتفاقاتی که بارها در اطرافم شاهد آن بودهام باعث شد این فیلم را بسازم. * در «بوتیک» شخصیتها در شرایطی قرار میگرفتند و ناچار میشدند دست به کارهایی بزنند که در وضعیت عادی از انجام آن خودداری میکردند. این شرایط در «بیپولی» هم وجود دارد؟ واقعیت این است که هرچه میگذرد، بیشتر به این نکته پی میبرم که انسان واقعاً بد یا خوب نداریم. همه آدمها اگرچه خوب هم باشند در لحظات غافلگیرکننده رفتاری میکنند که غیرقابل تصور است. شرایط دوروبرمان در میزان خوبی و بدیکردن آدمها مؤثر است. در «بیپولی» این موضوع بارزتر به تصویر درآمده است و نمود کاملاً عینی و مشخص دارد. * تاکنون در فیلمهای شما بازیگران حرفهای و ستاره حضور داشتهاند. علت تمایل شما به استفاده از این بازیگران چیست؟ دوست دارم نقشی که به آن فکر کردهام بهخوبی اجرا شود. بنابراین طبیعی است که سراغ بازیگران حرفهای بروم. همیشه همین اعتقاد را در ساخت فیلم سینمایی دارم و سعی میکنم عملی شود، مگر درباره نقشها یا فیلمهای بخصوص که باید از نابازیگر استفاده کرد. اما در اکثر مواقع برای اینکه به نتیجه بهتر برسیم، ترجیح میدهم با بازیگران حرفهای کار کنم. در چنین شرایطی همهچیز طبیعیتر و درستتر از آب درمیآید. * و حتماً در استفاده از بازیگران شناختهشده و ستارههای سینما به فروش بیشتر فیلمهایتان هم فکر میکنید. فروش فیلم هم به هر حال مد نظرم هست. حضور این بازیگران فروش هیچ فیلمی را تضمین نمیکند اما استارت خوبی است برای اینکه نظر تماشاگر به فیلم جذب شود. به همین خاطر همیشه در انتخاب بازیگران احتیاط میکنم و آنها را با وسواس و دقت زیادی انتخاب میکنم، چون در اجرای آنچه مد نظرم است، نقش اساسی دارند. * حضور مردان در دو فیلم سینمایی شما پررنگتر از زنان است. در «بوتیک» نقش و حضور آنان بیشتر و تأثیرگذارتر از زنان است. در «بیپولی» هم این وضعیت تکرار شده؟ بله، در «بیپولی» هم این وضعیت وجود دارد. دلیل آن را نمیدانم اما شاید به این خاطر باشد که مردها را بیشتر میشناسم و با طیف متنوعتری از آنها آشنایی و از نزدیک با رفتار و عادتهایشان برخورد داشتهام. * فکر میکنید تماشاگرانی که «بوتیک» یکی از فیلمهای مورد علاقه آنان است با دیدن «بیپولی» با فیلم ارتباط برقرار خواهند کرد و تجربه «بوتیک» برایشان تکرار میشود؟ نمیتوانم با اطمینان بگویم، اما در این وضعیت، طبیعی است که هر فیلمسازی با ساخت فیلم جدید، عدهای از مخاطبان خود را از دست بدهد و علاقهمندان جدیدی پیدا کند. وضعیت غمانگیز این است که فیلمساز تماشاگران زیادی را فراری دهد و علاقهمندان فیلمهای او کم شوند اما فکر میکنم «بیپولی» تماشاگران دیگری به دست میآورد که تعدادشان کم هم نخواهد بود. فکر میکنم فیلم با استقبال خوبی روبهرو شود. مطمئناً گروهی این فیلم را میپسندند و گروهی هم از آن خوششان نخواهد آمد. * حاصل کار همانطور که فکر میکردید شد یا اینکه با تصویری که از «بیپولی» در ذهنتان ساخته بودید، فاصله دارد؟ تقریباً هیچ فیلمی بهتر از آن چیزی که در ذهن کارگردان شکل میگیرد نخواهد شد و همیشه ذهنیت کارگردان فراتر از آن تصویری است که در آخر میبینیم، چون بههرحال شرایط و امکانات روی نتیجه نهایی تأثیرگذار هستند. اما خوشبختانه «بیپولی» فاصله زیادی با آنچه در ابتدا در ذهن من بود ندارد و از نتیجه کار راضی هستم. * همکاری شما با هادی مقدمدوست به چه شکل است؟ بین شما تقسیم کار به این شکل که نوشتن دیالوگها یا شرح صحنهها برعهده یک نفر باشد و بقیه برعهده دیگری، وجود دارد؟ سالهای سال است که با هم کار میکنیم و فیلمنامههای زیادی با هم نوشتهایم. گاهی اوقات من طرحهایی را پیشنهاد میدهم و گاهی او. در طول کار همیشه اختلاف نظرهایی هم داریم و گاهی بر سر بعضی مسائل با هم دعوا هم میکنیم، اما در نهایت با همفکری به نتیجه میرسیم. گاهی اوقات من سیناپسها را مینویسم و او فیلمنامه را کامل میکند و یا برعکس اما هنگام نوشتن «بیپولی» تمام کارها به طور مشترک انجام گرفت و هیچکاری بین من و هادی تقسیم نشد. از ابتدا تا انتهای فیلمنامه همهچیز به طور مشترک انجام گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 625]