تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834666634
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: سلسله مراتبي كه شكست «سلسله مراتبي كه شكست»عنوان سرمقالهي روزنامهي جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد؛«سفرهاي استاني» از جمله وعدههاي محقق شده دكتر احمدينژاد در جريان رقابتهاي انتخاباتي دور نهم رياست جمهوري است. دور سوم اين سفرها در حالي همزمان با ميلاد امام هشتم حضرت رضا (ع) از مشهد آغاز شد كه مخالفان دولت تاكنون نه تنها حاضر نشدهاند از اين اقدام ارزشمند و ابتكاري رئيسجمهور استقبال و به آثار مهم آن اعتراف كنند، بلكه با چشم بستن بر اين آثار و بزرگنمايي برخي نكات و اشكالات كه بعضا جنبه حاشيهاي هم دارد ميكوشند به زعم خود اجازه ندهند هيچ اقدام مثبتي در پرونده دولت اصولگرا ثبت شود! كه اين خود گوياي بغضي است كه راه را بر هر نوع انصاف بسته است. قابل توجه اينكه همين جريان، روزي آمدن رئيس جمهور مورد حمايت خود با اتوبوس برسر كار را -كه يكبار هم بيشتر اتفاق نيفتاد- در بوق و كرنا كرد و آن را اقدامي بيسابقه و ستودني معرفي كرد.(كه البته هم بود) در يك نگاه كلي، پيامدها وآثار مثبت اين سفرها را ميتوان اينگونه برشمرد: 1) شكسته شدن سلسله مراتب و فاصله رئيسجمهور تا روستا. 2) آشنايي بيشتر مسوولان و مديران عالي كشور با مشكلات و توانمنديهاي مناطق مختلف كشور از نزديك. 3) تقويت ارتباط مسوولان با مردم. 4) تقويت همبستگي ملي. 5) تسريع و جديت در روند امور اجرايي كشور. 6) ايجاد فرصت براي تجلي اقتدار و همبستگي ملي. 7) ايجاد فرصت براي حل مشكلات كهنه شده مناطق مختلف، به دليل حضور همزمان همه مسوولان اصلي. 8) جهتگيري 78 درصد مصوبههاي سفرهاي استاني در ارتباط با طرحهاي سرمايهگذاري در امور توليدي و زير بنايي و با هدف احياي زمينههاي اشتغال (بر اساس گزارش مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي) عدم امكان تحقق برخي وعدهها، نامعين بودن منابع بعضي مصوبات و وجود مغايرتهايي با برخي وظايف قوه مقننه نيز مهمترين اشكالات وارد شده به سفرهاي استاني است كه در يك نگاه ميتوان وزن آنها را در مقايسه با پيامدهاي مثبت سنجيد. در جريان اين سفرها، مردم بيش از 330 شهرستان كشور بعضا براي نخستين بار مسوولان طراز اول كشور را در ميان خود ديدند و با آنها صحبت كردند و طعم حضور يك خدمتگزار پرتلاش و مردمي را در راس دستگاه اجرايي چشيدند.جا دارد دولت دهم در آغاز دور سوم سفرهاي استاني اقدامات زير را مورد توجه بيشتر قرار دهد: 1) تشريح كامل فرآيند انجام سفرهاي استاني (اين كار شده است ولي جا دارد تكرار شود، بخصوص در شبكههاي استاني) 2) گزارش كامل از نتايج و اقدامات 2 دور گذشته. در اين بخش جا دارد دلايل آنچه محقق نشده است نيز براي مردم تشريح شود. 3) برطرف كردن اشكالات مطرح شده درباره سفرها. كيهان: اولويت هاي دور سوم «اولويت هاي دور سوم»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛دور جديد سفرهاي استاني دولت اصولگرا با حضور وزرا و مسئولان دولتي در حرم مطهر رضوي(ع) آغاز شد. رئيس جمهور به همراه دولت نهم 2بار به تمام استانهاي كشور سفر كرد و اكنون در دولت دهم دور سوم سفرهاي استاني با رويكرد فرهنگي كليد خورده است. شايد تا پيش از انجام سفرهاي ياد شده، مسئولان استاني و محلي در روند تصميم گيري ها و اجراي پروژه هاي عمراني و سازندگي مناطق تحت پوشش خود، از توان مالي و اجرايي كافي برخوردار نبودند، اما حضور هيات دولت و رئيس جمهور در شهرهاي مختلف توانست ضمن دسترسي مسئولان محلي به مديران بالادستي و بررسي عيني مشكلات موجود در منطقه به روند تصميم گيري و اجراي مصوبات در راستاي توسعه اقتصادي و اجتماعي آن مناطق كمك شاياني نمايد. تمركز قدرت مالي و اجرايي در مركز و عدم هماهنگي بين دستگاههاي اجرايي نيز از جمله دلايل كندي فعاليت ها و عدم پيشرفت طرحهاي استاني و محلي بود. استقرار دولت- هرچند كوتاه مدت- در استانها كمك مي كرد تا هماهنگي لازم بين دستگاههاي ذيربط برقرار شده و مسئولان محلي نيز هر كدام به سهم خود در پيشبرد مصوبات، جدي تر و هماهنگ تر عمل كنند. سفرهاي استاني باعث شد تا نقطه نظرات مردم در تصميم گيري ها و برنامه ريزي هاي منطقه اي لحاظ شود. اگر قرار است به منظور توسعه و پيشرفت يك منطقه طرحي اجرا شود، جلب رضايت مردم بايد از شاخص هاي مهم در تصويب آن به حساب آيد. رويارويي هيات دولت و شخص رئيس جمهور با مردم و برخورد چهره به چهره دولتمردان با ولي نعمت هاي نظام، تا حدود زيادي توانست شرايط را براي بروز و دخالت نظرات مردم در طرحهاي منطقه اي فراهم كند. از سوي ديگر اين سفرها و تماس رو در روي رئيس جمهور و هيات وزيران با مردم مي تواند پاسخ مناسبي به دشمنان در القاي «شكاف بين دولت و مردم» باشد. مردم وقتي مي بينند عالي ترين مقامات اجرايي كشور، در كنار آنان، پاي درد دلشان مي نشينند و حل مشكلات آنها را مهمترين وظيفه خود تلقي مي كنند، وجهه مردمي دولت اسلامي كه عدالت گستري و ساده زيستي را سرلوحه خود قرار داده، برايشان ملموس تر مي شود. حضرت علي(ع) در نامه 53 نهج البلاغه از مالك اشتر مي خواهد كه با مردم رابطه برقرار كند و از آنها فاصله نگيرد. حضرت، دوري حاكم از مردم را باعث گمراهي و بي اطلاعي او از حقايق جامعه مي دانند و مي فرمايند: «پنهان ماندنت را از رعيت طولاني مكن، كه در پرده ماندن حاكم شعبه اي است از تنگ خويي و كم اطلاعي از امور. پنهان ماندن حاكم از رعيت، حاكمان را از دانستن آنچه بر آنان پوشيده است، باز مي دارد. بر اين اساس، كار بزرگ پيش آنان كوچك و كار كوچك، بزرگ جلوه مي كند. زيبا زشت و زشت زيبا مي شود و حق به باطل آميخته مي گردد.» اما با كساني كه با اتهام «تقلب» اصل انتخابات را زير سؤال برده و به تعبير رهبري انقلاب با بي انصافي «جرم بزرگي» مرتكب شدند، سعي داشتند تا مشروعيت دولت دهم را زير سؤال ببرند. در نظام اسلامي مسئولان مشروعيت خود را از مردم مي گيرند. راي تعيين كننده آنان در انتخابات دهم رياست جمهوري نشان دهنده اقبال همين مردم به دولت اصولگرا و دكتر احمدي نژاد بود، اما مخالفين تلاش كردند كه در جريان اغتشاشات و آشوب ها و بيانيه هايي كه پي درپي صادر مي شد و مهر تاييد از سوي رسانه هاي بيگانه و دشمنان تابلودار جمهوري اسلامي مي گرفت، رئيس جمهور و دولت منتخب را جداي از مردم و فاقد مشروعيت بخوانند. حضور ميليوني مردم مشهد در استقبال از احمدي نژاد و هيات وزيران در آغاز دور جديد سفرهاي استاني نماد استواري از مقبوليت و مشروعيت دولت نزد مردم بود. در آستانه شروع سفرهاي جديد دولت، تذكر چند نكته ضروري است؛1- در اين دوره از سفرها- همانطور كه خود دولت نيز اعلام كرده- نگاه اجتماعي و فرهنگي مي تواند يك گام جديد و حساب شده و البته منطبق با آموزه هاي اسلامي و انقلابي باشد. دولت در آستانه اجراي طرح تحول اقتصادي و هدفمند كردن يارانه هاست. به طور طبيعي جراحي اقتصادي كه با امور روزمره مردم ارتباط تنگاتنگ دارد، مي تواند تبعات اجتماعي و فرهنگي قابل توجهي در بدنه جامعه ايجاد كند. مردم نسبت به آثاري كه اجراي طرح تحول بر زندگي آنان خواهد گذاشت، قدري نگران و بيمناك اند. دولت بايد در طول سفرهاي جديد ضمن بررسي اين آثار به توجيه و اقناع افكار عمومي جامعه و رفع نگراني مردم در ارتباط با اجراي اين طرح بزرگ اقدام كند. 2- اين سفرها و تصويب طرحهاي محلي و منطقه اي، شيب انتظارات و توقعات مردم از دولت را تندتر مي كند. به نظر مي رسد دولت محترم بايد تعريف و تصويب پروژه هاي جديد را منوط به اجراي كامل مصوبات قبلي در دور اول و دوم سفرهاي خود- كه درباره برخي از آنها قريب به 5 سال مي گذرد- نمايد. اگر طرحهاي قبلي نيمه تمام مانده و يا روند اجرايي كندي داشته باشند، بطور طبيعي مردم به مصوبات جديد اعتماد چنداني نخواهند كرد. دولت نيز، اگر در تصويب و يا اجراي پروژه هاي قبلي كوتاهي شده و يا منابع و امكانات لازم براي آن درنظر گرفته نشده و يا اينكه درباره تصميم اخذ شده، توجيه كافي و منطقي وجود ندارد، بهتر است صادقانه موضوع را با مردم در ميان گذاشته و از آنان عذرخواهي نمايد. مردم در نيات خالصانه و تلاش بي وقفه دولت اصولگرا براي خدمت به خودشان كوچكترين ترديدي ندارند و حساب كوتاهي هاي احتمالي را پاي وسعت دامنه كار و خدمت اين دولت در گستره ايران بزرگ و اسلامي مي گذارند.3- سفرهاي استاني باعث شده تا دولت خود را در برابر مطالبات و مشكلات مردم پاسخگو بداند. سيل نامه ها، درخواست ها و بيان مشكلات و چاره جويي هاي مردم در اين سفرها گوياي آن است كه مردم دولت را در جايگاه پاسخگويي به مطالباتشان مي نشانند. پاسخ به نامه هاي مردم يك شيوه جديد در امر حكومت محسوب مي شود. طبق آماري كه منتشر شده، رئيس جمهور و هيات وزيران توانسته اند در سفرهاي پيشين خود به بيش از 80درصد نامه هاي مردم پاسخ دهند. اين امر موجب شده مردم احساس كنند در دولت گوش شنوايي براي شنيدن مشكلات و عزمي براي حل آن وجود دارد. اما پيگيري اجراي دستورات دولتمردان توسط دستگاههاي اجرايي كشور نبايد مورد غفلت واقع شود. موارد عديده اي داشته ايم كه عليرغم دستور صريح يك مقام اجرايي در پي نوشت نامه يكي از شهروندان براي حل مشكل وي، دستگاه اجرايي ذيربط علنا از اجراي آن سر باز زده و مساله اي كه تصور مي شد با دستور بالادستي ها حل مي شود به جاي خود باقي مانده و متاسفانه باعث سرخوردگي آن هموطن نيز شده است. دستگاههاي نظارتي كه وظيفه پيگيري مطالبات مردمي و نامه هاي آنان را دارند بايد بطور جدي تر و موثرتر وارد عمل شده و جلوي روندي كه موجب سلب اعتماد مردم مي شود را بگيرند. در دور سوم سفرها رسيدگي به اين مشكل بايستي در اولويت كاري دولت قرار گيرد. 4 - امسال سال اصلاح الگوي مصرف است. هرچند از سوي كساني كه انتظار مي رفت، در ارتباط با تبيين فرهنگ مصرف و ارائه الگوي اسلامي و ملي از آن، كار قابل اعتنايي ارايه نشد، اما حال كه دولت به منظور مشاهده ظرفيت ها، قابليت ها، مشكلات و تنگناهاي مناطق مختلف به استانهاي كشور سفر مي كند بايد در روند تصميم گيري ها و برنامه ريزي ها و مكانيزم اجراي پروژه هاي مصوب، چگونگي استفاده بهينه و مقرون به صرفه و صلاح از ظرفيت ها و امكانات موجود را بصورت الگويي اجرايي در آورد. سفرهاي استاني با هدف شناسايي نيازها و اولويت ها، خدمت رساني سريع، توسعه عدالت اجتماعي و سهيم كردن مسئولان محلي و استاني در تصميم گيري ها و اجراي مصوبات از امتيازات دولت اصولگرا است. رهبر انقلاب، سفرهاي استاني رئيس جمهور و هيئت دولت را به عنوان اقدامي برجسته، لازم و خوب ارزيابي نموده و مي فرمايند: «اينكه در برخي از شهرها مردم كه تا آن زمان يك مديركل هم نديده بودند، از نزديك با رئيس جمهور ديدار كنند، كار مهمي است. بنابراين بايد اين حركت مبارك به درستي تا انتها ادامه يابد و نتايج آن را مردم لمس كنند.» بدون ترديد سفرهاي استاني رئيس جمهور و دولت موجب پيوند عميق تر مردم با مسئولان، تقويت اعتماد ملي و اتحاد و انسجام بيشتر مي شود. اينها گوهرهاي نابي است كه بايد قدرش بيشتر شناخته شود. ابتكار: عتقاد قلبي و التزام عملي رهبري به انتقاد پذيري «اعتقاد قلبي و التزام عملي رهبري به انتقاد پذيري»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن ميخوانيد؛ماجراي انتقاد صريح يکي از جوانان نخبه علمي در جريان ديدار بارهبري موجي از تفسير و تحليل را به بهمراه داشته است.آنچنانکه در خبار آمد در جريان ديدار و گفتگوي جوانان نخبه با رهبر انقلاب يکي از حاضرين بدون هماهنگي با مجري و به دعوت رهبر انقلاب به پشت تريبون قرار گرفت و به شکل صريح از برحي سياستها و رويه هاي حکومتي انتقاد کرد و صراحت انتقادات بگونه اي بود که اعتراض بعضي از حاضران را به همراه داشت اما با استقبال رهبري امکان بيان همه نقطه نظرات خود را پيدا کرد.اين موضوع که همچون خط بطلاني بر تبليغات رسانه هاي بيگانه بود با واکنش هاي عجيب اين رسانه ها روبرو شد در ابتدا خواستند از اين جوان يک قهرمان بسازند انگار اين جوان دست به انتهار زده است و سپس سناريوي ناپديد شدنش را مطرح کردند که خوشبختانه با واکنش به هنگام ايشان اين ترفند هم راه به جايي نبرد به همين دليل فرصت را غنيمت شمرده به بهانه اقدام حکيمانه رهبري که مي تواند پيام صريحي براي همه دست اندرکاران و مسئولان داشته باشد نگاهي به سيره امام( ره)و رهبري در برخورد با حقوق ملت و رابطه نظام ولايتي خواهيم انداخت.ويژگي يک رهبر بزرگ اينستکه با مطالعه در احوال گذشتگان،به خوبي خصلت مشترک همه به حکومت رسيدگان را بشناسد و براي آنکه هيچ يک از ارکان حکومت،کرامت شهروندان را زير پا نگذارند خود و بقيه مسئولان را وادار به تحمل انتقاد (ولونا حق باشد) مي کند. مطالعه سيره امام (ره) و مقام معظم رهبري نشان مي دهد که آن دو براي جلوگيري از قدسي سازي هاي غير ضروري و زيان بار به صورت مکرر تذکرات لازم را به جامعه و اطرافيان داده و مي دهند.چرا که اين دو بزرگوار نيک دريافتند که نقدناپذيري، از ويژگي هايي است که معمولا براي رهبران کاريزمايي به ويژه نوع منفي و توتاليتري آن ذکر مي شود. آنچنانکه بعضيها برداشتي استبدادي از نظريه ولايت مطلق فقيه دارند و تلاش مي کنند تفسيري توتاليتري از آن ارائه دهند در حاليکه اساسا "اطلاق" ولايت مطلقه فقيه در برابر ولايت نسبي مطرح مي باشد،يعني نبايد اختيارات ولي فقيه را محدود و مقيد به امور خاصي دانست لذا هيچ محدوديتي جز محدوده مصالح مردم و قوانين الهي و موازين و ضوابط اسلامي در زمينه اختيارات فقيه عادل وجود ندارد از سوي ديگر ولايت مطلقه فقيه به معناي نظارت و کنترل فعال است و اساسا در نظام اسلامي ،حکومت به معناي استيلا و "تغلب"حاکم بر محکومين وجود ندارد. بنابراين ولايت فقيه نه خودروايتي از استبداد ديني بحساب مي آيد و نه اسباب به استبداد کشيدن نهاد دولت را فراهم مي آورد و بااينکه قدرت در ذات خويش گرايش به طغيان و تعدي داشته و در صورت عدم کنترل و مهار لازم به فساد مي انجامد و حقوق شهروندان در معرض خطر قرار مي گيرد اما در نظام اسلامي و بر اساس نظريه ولايت فقيه قدرت اگر در دست افراد غير مهذب باشد خطرناک است به همين دليل رهبري در نظام اسلامي داراي شرايط ويژه اي است و نظارت دروني که همان تقواست شرط لازم براي ولي فقيه مي باشد. به تعبير ديگر "خود رهبري" شرط لازم براي رهبري بر ديگران است. اگر کسي قدرت رهبري خود را بدست آورد آنگاه صلاحيت رهبري بر ديگران را پيدا مي کند.در حاليکه الگوي رهبري کاريز مايي و بري بر رهبري در نظام هاي توتاليترو فاشيستي و ضد دموکراتيک که مبتني بر کيش شخصيت و مريد پروري و غير عقلاني است صادق مي باشد و اين مدل بر مدل رهبري در نظام سياسي ولايت فقيه منطبق نيست به همين دليل هم نظريه ولايت فقيه از جهت شرط تقوا و علم و آگاهي در دنيا بي نظير است يعني تنها مطابق اين نظريه است که رهبر مي بايست با تقوا ترين و از منظر علمي داراي درجه پروفسوري باشد اين در حاليستکه در دنياي ليبرال شاهد هستيم که در مواردي رهبران کشورها از بين مطرب ها وسگ بازها انتخاب مي شوند. امام و رهبري منبع مشروعيت را الهي دانسته و مي دانند،اين بزرگواران به خوبي دريافتند که تاريخ ارباب قدرت نشان داده که به دليل نداشتن ظرفيت به ورطه طغيان افتاده و آتش نخوت و غرور آنان با تعريف و تملق شعله ور شده و آثار مخرب به جاي نهاده است.از اينرو صالحان قدرتمدار اجازه نميدهند افراد رعيت در برابر آنان کرنش کنند در حالي که طاغيان مردم را به بردگي مي کشانند و ملت هاي تحقير شده از ارباب زرو زور، خدايگان مي ساختند و به خاک پاي آنان به ذلت مي افتاده اند و اسلام آمد که اين تابوهاي قدرت را بشکند و مردم را از بندگي بندگان به بندگي خدا فرا خواند در سيره حکومت علوي مي خوانيم که حضرتش به يکي از همراهان که پياده در رکاب آن حضرت حرکت مي کرد،فرمود برگرد چرا که راه رفتن مثل تو با مثل من فتنه براي حاکم و ذلت براي مومن است يا اينکه آن حضرت برغم داشتن مقام عصمت به ياران مي فرمود: من از نقد شما فراتر نيستم هر آنچه را لازم مي دانيد با من بگوئيد و بيم و هراسي نداشته باشيد. بنابراين با داشتن چنين اسوه و الگوها و تفسير ذکر شده از ولايت فقيه بايد به آزادگي خود بباليم و تحت تاثير القائات دچار توهمات خودساخته و گرفتار پيش داوري نشويم و بايد اميدوار بود که به مرور با نشان دادن اين نوع مثالها ظرفيت انتقادپذيري در بين مسئولان نهادينه شود و به يک ارزش تبديل گردد. جمهوري اسلامي: مواضع خود را شفاف كنيد «مواضع خود را شفاف كنيد»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛تازه ترين خبرها از واشنگتن حاكي است كميته اقتصادي سناي آمريكا در آستانه 13 آبان در ادامه سياست « چماق و هويج » بر ضد ايران و براي تحت فشار قرار دادن كشورمان جهت تن دادن به خواسته هاي نامشروع كاخ سفيد قطعنامه اي را تصويب كرده كه به دولت اوباما اختيار مي دهد قوانين تحريمي شديدتري را عليه جمهوري اسلامي ايران به اجرا در آورد. اين درحاليست كه سنا و مجلس نمايندگان آمريكا هفته گذشته طرح ديگري را در زمينه تحريم عليه شركتهايي كه در بخش انرژي ايران سرمايه گذاري و مشاركت كرده و همچنين در زمينه فروش فرآورده هاي نفتي به ايران فعاليت مي كنند از تصويب گذراند. شايد عده اي براساس شعارها و تبليغات انتخاباتي باراك اوباما تصور مي كردند كه او به سياستهاي « چماق و هويج » آمريكا در قبال ايران پايان داده و مي تواند گره روابط تهران و واشنگتن را نه با دندان بلكه با عقل و تدبير باز كند ولي عملكرد او در چند ماه گذشته نشان داد كه هيات حاكمه جديد آمريكا عمل به نسخه بازسازي شده سياست چماق و هويج بوش را در قبال ايران در پيش گرفته و حتي در بعضي موارد با فربه كردن چماق و گسترش تهديدهاي نظامي و تحريم هاي اقتصادي خواستار براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران است با اين تفاوت كه اوباما برخلاف بوش كه سياست تغيير حكومت ايران را دنبال مي كرد و موفق به اجراي آن نشد ظاهرا ادامه اين سياست را كنار گذاشته و به جاي آن سياست هضم كردن ايران در سياستهاي بين المللي را پيگيري مي نمايد آنگونه كه استحاله ايران را به صورت چند وجهي و پرشتاب در راس سياستهاي خود قرار داده است . در راستاي چنين سياستي آمريكائيها سعي دارند با ايجاد فشارهاي مضاعف دولت و گروههاي سياسي ايران را به تغيير رفتار در مسائل حساس و كليدي وادار كرده و به اين ترتيب بدون آنكه نيازي به تغيير نظام سياسي ايران باشد اقدام به بي هويت كردن نظام و استحاله آن كنند. اين سياست كه شش ماه پيش توسط گروه مشاوران باراك اوباما روي ميزكار او قرار گرفت اكنون به عنوان راهكار كاخ سفيد براي مهار ايران و با هدف استحاله نظام جمهوري اسلامي ايران در دستور كار دستگاه ديپلماسي آمريكا قرار گرفته است . در بطن اين سياست يك گزاره بنيادين وجود دارد كه آمريكا درعين حال كه تحت هيچ شرايطي حاضر به اعطاي امتياز به ايران نخواهد بود در عين حال نشانه هاي اميدوار كننده و چراغ سبزهايي مبني نرم شدن سياستهاي كاخ سفيد به ايران ارسال مي كند كه بتواند اميدواري هائي را در حل و فصل روابط تهران واشنگتن ايجاد كرده و گروههاي سياسي را به وادي ايجاد رقابت و مسابقه در راه مذاكره براي از سرگيري روابط بكشاند . بنابر اين چرخش 180 درجه اي برخي جناحهاي منتسب به دولت براي مذاكره با هياتهاي آمريكايي و باز كردن باب گفتگوهاي هسته اي به اصطلاح موثر و مقتدرانه با آمريكا جاي شگفتي بسيار دارد. اين تعجب وقتي بيشتر و دامنه دارتر مي شود كه در گذشته مذاكره بر سر حق هسته اي مردم ايران با كشورهاي غربي توسط اين جناح غلط ارزيابي شده و به شدت با آن مخالفت مي شد اما امروز نه تنها در حاشيه مذاكرات هسته اي باب مذاكرات دوجانبه با مقامات آمريكايي باز مي شود بلكه تحويل اورانيوم هاي غني شده كشورمان به غرب يك پيروزي قلمداد گرديده و از منتقدان اين كار به شدت انتقاد مي شود. برخي تحليل گران معتقدند اين جريان سياسي كه خود را متولي رسمي خط انقلاب معرفي مي كند و در بيانيه هاي سياسي و اطلاعيه هاي تبليغاتي خود را نوك پيكان مبارزه با آمريكا قلمداد مي نمايد در خفا تلاش دارد زمينه هايي را در « مفاهمه » با آمريكا بازگشايي كند كه سرانجامي جز « معامله » براي آن متصور نيست . از سويي برخي ديگر از جناحهاي سياسي در آستانه روز ملي مبارزه با استكبار جهاني به سركردگي آمريكا كه امام خميني آنرا انقلاب دوم ناميدند مواضعي از خود بروز مي دهند كه هرگز بامواضع صريح آشكار و توفنده امام در قبال آمريكاي جنايتكار و شيطان بزرگ سازگاري ندارد كه هيچ بلكه در تباين غيرقابل انكار با آن است . قطعا امروز بزرگترين شرمندگي براي كساني كه خود را فرزندان معنوي امام مي دانند اين است كه حاضر نيستند مواضع خود را در قبال سياستهاي سلطه جويانه آمريكا بيان كنند و آنچنان گرفتار دلمشغولي هاي داخلي شده اند كه شيطان بزرگ را به فراموشي سپرده اند. قطعا پذيرفتني نيست افراد و جريانهايي كه وجاهت و مقبوليت گذشته خود را از خط امام كسب كرده اند امروز در قبال بزرگترين و با اهميت ترين رويداد تاريخي انقلاب و موضوع دخالتهاي شيطان بزرگ و جنايتهاي آمريكاي جهانخوار دچار چنين گنگي بزرگ و سكوت سنگيني شده باشند چرا كه اكنون بيش از هر زمان ديگري احساس مي شود نيروهاي خط انقلاب در مسائل اصلي و كليدي بايد بر مواضع امام و نظام پافشاري كرده و خط خود را از جريانات سرسپرده جدا كنند. بنابر اين مهمترين انتظار مردم و پيروان واقعي خط امام كه انقلاب بر دوش رنجها و از خودگذشتگي هاي آنان شكل گرفته و ادامه يافته از همه نيروهاي سياسي همراستاي انقلاب اين است كه موضع خود را نسبت به آمريكا مشخص كرده و حساب خود را با دشمن اصلي انقلاب روشن كنند. اينكه عده اي تصور كنند با مبهم گذاشتن موضوع و عدم اعلام نظر خود نسبت به آمريكا مي توانند از بازي يارگيري سياسي در داخل و خارج بهره مند شوند بزرگترين خسارت را متحمل شده اند زيرا آمريكا به دنبال طعمه گيري سياسي از گروههاست و در اين بازي احتمال پيروزي براي هيچيك از جناح هاي سياسي در تعامل با آمريكا وجود ندارد. در واقع مردم با صراحت به همه گروههاي معتقد و وفادار به نظام اسلامي و خط امام گوشزد مي كنند مواضع خود را شفاف كنند و پايبندي خود را نسبت به رويكرد استكبارستيزي كه شاخص اصلي انقلاب اسلامي است اعلام نمايند و اجازه ندهند اين خط روشن و انقلابي تحت الشعاع مسيرهاي انحرافي و سياستهاي حيله گرانه استكبار جهاني قرار گيرد. حيات نو: فرصتهاى نابرابر «فرصتهاى نابرابر»عنوان يادداشت روز روزنامهي حيات نو به قلم ناصرالدين قاضىزاده است كه در آن ميخوانيد؛هزاران سال طول کشيد تا آدمى در چارچوب فرهنگ سياسى به تفکيک قوا و تقسيم وظايف دستيازد. پدران ما پس از کوشش و خطاهاى بسيار فطرى و هزينه و مرارتهاى عملي، ياد گرفتند که زير سقف قانون، همزيستى عقلانى را توافق کنند و قانونگرايى را در ساز و کار اداره کشور به کار ببندند. ايرانيان هم با افت و خيزهاى پرهزينه در 100 سال اخير، تفکيک قوا و تعيين حيطه دخالت مسئولين را در عرصه قدرت به ثبت رساندهاند. اما استقرار قانون و عملياتى شدن قوانين در شريان زندگى مردم هنوز با نقاط ضعف و نابسامانى و تفاسير خودسرانه روبهروست. موضعگيرى اخير يک مقام نظامى در مورد معادلات حاکم بر رقابتهاى جناحى نمونه آشکارى از ورود غيرقانونى نظاميان در عرصه سياست قلمداد مىشود. سخنان جناحى اين مقام نظامى مبنى بر آنکه هيچ کس جرأت ندارد در مورد شکل و محتواى نظام اظهارنظر کند- اگر واقعا نقل قول با امانت انجام شده باشد-... - از نقطهنظر توسعه سياسي، التزام او را به قانون به چالش کشيده است.در وهله نخست، اين سخنان با آموزههاى امام(ره) تعارضى آشتىناپذير دارد و بنمايههاى انديشههاى امام خميني(ره) را در عدم دخالت نظاميان در عرصه سياست و معادلات جناحي، زير سوال مىبرد. نکته مهمتر آنکه اظهاراتى از اين دست که با نيت تثبيت نظام اعلام مىشود، به نحو پارادوکسيکال پرتوهاى معکوسى به جامعه منعکس مىسازد و به جاى آنکه در جهت قانونگرايى عمل کند، عليه اعتماد و مقبوليت عمومى عمل مىکند. تعيين هندسه نظام سياسى ايران برعهده مفسران کنونى قانون اساسى نهاده شده است، قطعنظر از اختلاف در تفسير قانون اساسى که در سه دهه اخير مشاهده شده است، کمتر کسى را مىتوان يافت که در مورد اصل نظام يعنى اراده مردم، ترديد روا دارد. بىگمان نظام جمهورى اسلامى ايران بيش از هر عاملى در 19 دى 56، 17 شهريور 57 و 21 و 22بهمن 57 و با خواست مردم رقم خورده و با اراده همين مردم تثبيت و استقرار يافته است.به اين ترتيب هيچ منبع و نيرويى شايستهتر از خواست جمعى وجود ندارد. از همان روزى که نهاد مردمى سپاه پاسداران شکل گرفت کسى گمان نمىکرد که مردمى بودن اين نهاد که مورد اعتراف دوست و دشمن است، به نحوى مديريت شود که با مطالبات صنفي، سياسى و اجتماعى برخى لايههاى جمعى در افتد. فلسفه هشدارهاى مکرر امام(ره) و قوانين مصرحه در کشورهايى که تفکيک قوا دخالت نظاميان را در امور سياسى منع کرده است بر اين واقعيت تاکيد دارد که جايگاه مردم به عنوان بهترين منبع مشروعيت بخش به ديگر ارکان نظام، در اولويت اول قرار دارد و به چالش کشيدن آن نه تنها موجب تقويت پايههاى نظام نمىشود، بلکه اعتماد عمومى را متزلزل مىسازد. هرچند اختلاف مواضع سياسى و ديدگاه چهرههاى مديريتى در مورد چگونگى برنامهريزى و اداره کشور، پديدهاى واقعى و حتى ضرورت بالندگى و توسعه است اما آنچه امروزه موجب نگرانى دلسوزان نظام و افکار عمومى مىشود، آن است که دخالت روزافزون نهادهاى موظف در امور سياسى فضا را براى رقابت سالم گرايشهاى سياسى و فکرى مسدود مىکند تا تنها چهرههاى خاصي، امکان فعاليت در مديريت کشور داشته باشند. اگر انصاف داشته باشيد در مىيابيد که نه تنها پديده دخالت نظامي، بلکه جابهجايى و مشارکت سوالبرانگيز نيروهاى نظامى در عرصههاى فرهنگى و مدنى مانند حضور چشمگير نيروهاى غيرمطبوعاتى در نمايشگاه مطبوعات امسال صداى غيرمنتقدان را هم بلند کرد. در اين نمايشگاه، صاحبان قلم جايگاهى براى سوال و نقد نداشتند، در حالى که برخى از متشابهان سپهر اطلاعرسانى به ترکتازى در ميدان قلم مشغول بودند. هيچ اهل قلمى انتظار ندارد که فضاى نقادى و پرسشگرى ميراث انحصارى و ملک مطلق آنان شود. زيرا اين مقام نظامى نيز به عنوان يک صاحب ديدگاه مىتواند، نظراتش را در مورد نهادهاى ديگر اعلام کند و پاسخ آن را در فرصت برابر دريافت کند. از اين رو چالش اساسى آن است که آيا ادبيات نظامي، انتقادات ديگران را به به رسميت مىشناسد که اينگونه وارد عرصه ديالکتيک روشنگرى و پرسشگرى اصلاحطلبان شده است؟ اگر پاسخ مثبت است پس چرا مدعيان عدالتورزى از پاسخ دادن واقعى شانه خالى مىکنند و تنها به تهديد و تخريب اهتمام مىورزند. دنياي اقتصاد: يارانه نقدي و لزوم تشکيل بازار «يارانه نقدي و لزوم تشکيل بازار»عنوان سرمقالهي روزنامه ي دنياي اقتصاد به قلم پويا جبلعاملي است كه در آن ميخوانيد؛فارغ از توانايي دولت فعلي در حذف يارانهها و فارغ از اينکه اين عمل چگونه صورت ميگيرد و قرار است پول نقد به چه کساني تعلق گيرد، که در جاي خود جاي بحث بسيار دارد و در اين مدت از سوي کارشناسان مورد توجه قرار گرفته است، يک نکته مورد اجماع است و آن اينکه به هر رو، حذف روند فعلي يارانهها که باعث خلل در بازار ميشود، يک ضرورت است. نکته اصلي در اين ضرورت، مشهود شدن قيمت واقعي در بازار کالاهاي اساسي است. به اين شکل ميتوان اميد بست که قيمتهاي نسبي موجبات حرکت بازار را به سمت کارايي بيشتر فراهم کند. اما در اين بين نکتهاي بس پراهميت هم وجود دارد. فراموش نکنيم که اگر بهعنوان يک اقتصاددان صحبت از قيمتهاي واقعي ميکنيم، قيمتي را مد نظر داريم که در يک «بازار» بهوجود آمده است. يکي از مشخصههاي بازار آن است که همه افراد به طور بالقوه حق دارند که در آن، چه به عنوان متقاضي و چه به عنوان عرضه کننده، به فعاليت بپردازند. اين در حالي است که در مورد بسياري از کالاهاي يارانهاي امروز تنها دولت عرضهکننده است. به عبارت بهتر، وجود قوانيني که مانع حضور بخش خصوصي ميشد و يا وجود همين يارانهها که قيمت را آنچنان پايين نگه ميداشت که هيچ عاملي انگيزه ورود به اين عرصهها را نداشت، باعث آن ميشد تا يک انحصارگر غيراقتصادي – فرق است ميان انحصارگري که با کارايي بالايش انحصار ايجاد ميکند، مانند مايکروسافت در بازار رايانه و اين نوع انحصار- در اين شبه بازار حضور داشته باشد. نميتوان نيمي از يک نظريه را پذيرفت و به نيمي ديگر توجه نکرد. اگر بحث از پرداخت قيمت واقعي بازار از سوي متقاضي ميکنيم، بايد واقعا بازاري هم وجود داشته باشد. بنابراين، دولت نميتواند از يک سو قيمتها را واقعي کند و از سوي ديگر اجازه ندهد بنگاه ديگري وارد بازار شود. اجراي اصل 44 به عنوان واگذاري شرکتهاي دولتي، يک بحث است و ورود بنگاههاي خصوصي به بازارها يک بحث ديگر. به عنوان مثال، چرا نبايد شرکتهاي خصوصي عرضه کننده گاز و برق باشند؟ شايد براي يک ايراني که از وقتي چشم گشوده، دولت اين کالاها را به وي عرضه داشته است، سخت باشد و حتي باور نکند كه ميتواند مثلا چند عرضه کننده برق وجود داشته باشد و وي از کس ي خريد کند که قيمت پايينتري را پيشنهاد کند؛ اما اين دقيقا همان امري است که در اقتصادهاي سرمايهداري رخ داده است. نميتوان قيمت را واقعي کرد و حق داشتن قيمت رقابتي را که از يک «بازار» انتظار ميرود، از مردم سلب کرد. نميتوان قيمت را واقعي کرد و مردم را مجبور کرد قيمتي را پرداخت کنند که به خاطر عدم کارآيي دولت، بس بالا باشد. اگر اقتصاددانان ما بيم از افزايش قيمت کالاهاي اساسي دارند، به جاي مانع تراشي در اين لايحه، بايد دولت را مجبور کنند که فضا را براي به وجود آمدن بازار آماده کند. بي ترديد تنها يک رقيب و حتي رقباي بالقوه براي يک بازار، باعث بهوجود آمدن قيمت بازاري واقعي ميشود. اگر دولت بداند رقيبي دارد که مثلا در بازار پست ميتواند با قيمت پايينتر خيلي سريعتر نامهها را جابهجا کند، فکري به حال خود ميکند و نفع اين تامل تنها به مردم ميرسد. نفع مردم در مصنوعي کردن قيمت نيست، بلکه نفعشان پرداخت يک قيمت بازاري رقابتي است که از يک بازار کارآ حاصل ميشود. پس به عنوان يک کارشناس ميتوانيم از حذف يارانهها دفاع کنيم، اما نمي توانيم از پرداخت هزينه ناکارآمدي شرکتهاي دولتي از جيب مردم تنها به خاطر انحصار قانوني و غيراقتصادي اين شرکتها دفاع کنيم. آيا دولت براي نيمي ديگر از واقعيت هم فکري کرده است؟ رسالت: باطل السحر دومينوي فتنه «باطل السحر دومينوي فتنه»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد؛ريزشه اي جريان سبز در قالب يک تصاعد هندسي روبه تزايد است. خوشبينانه ترين پيش بيني ها از حضور کمتر از چند صد نفري سبزها در تجمع غير قانوني روز13 آبان که به موازات اجتماع ميليوني دانش آموزان و دانشجويان ايراني تدارک ديده شده، حکايت مي کند. حداقل در يک ماه گذشته تبليغات گسترده اي از طريق شبکه هاي اجتماعي، ماهواره ها، اينترنت، شب نامه ها، به طور تلويحي در برخي روزنامه ها و ... براي اين اجتماع غير قانوني صورت گرفته است. جريان موسوم به سبز در روز قدس با سر دادن شعارهايي نظير جمهوري ايراني، نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران و ... عملا راه خود را از ملت ايران جدا نمود و به آرمانهاي انقلاب و امام(ره) پشت کرد. بنا بر توصيه هاي مرد خاکستري جريان اصلاحات برنامه هاي مشابهي براي تجمع روز13 آبان تدارک و طراحي شده است. جريان پشت پرده سبزها در روز قدس وابستگي خود به رژيم صهيونيستي را ثابت کرد و قرار است در روز مبارزه با استکبار جهاني تعلق خاطر خود به آمريکا را نشان دهد. اين گروه که در جريان اغتشاشات اخير در برخي خيابان هاي تهران از حمايت صريح الهجه و بي سابقه برخي مقامات آمريکايي نظير اوباما و کلينتون برخوردار شد قصد دارد در13 آبان امسال به دولت ايالات متحده اداي دين کند. بسيار غير محتمل است که در هدايت اتفاقات روز قدس و برنامه هاي اعتراضي که براي13 آبان تدارک ديده شده، ردپاي عناصر آمريکايي و اسرائيلي وجود نداشته باشد. مهره هاي سوخته داخلي ارزش هزينه کردن ندارند، هدف اصلي ملکوک کردن برائت ملت ايران از شيطان بزرگ و غده سرطاني صهيونيسم است.دشمن در صدد است از اين طريق ابزار چانه زني دست و پا کند و عزت و استقلال ايران را مورد تعرض قرار دهد. موسوي نامزد شکست خورده انتخابات در حاشيه رسوايي بزرگ جريان سبز در روز قدس از اين تجمعات غير قانوني تحت عنوان “حرکت هاي خودجوش مردم ياد کرد و حتي رسانه هاي داخلي را متهم ساخت که بدون دليل جريان سبز را به بيگانگان پيوند مي زنند و سعي در وارونه نشان دادن حقايق مي کنند. اين در حالي است که اقدامات سبزها از چندين روز قبل توسط جرياناتي خارج از مرزهاي کشور در محيط هاي مجازي به صورت گسترده تبليغ شده و پس از آن توسط “بي بي سي و “صداي آمريکا انعکاس داده و تبليغ مي شود. بايد به آقاي موسوي گفت حرکت خودجوش مردمي نيازي به بسيج تلويزيون هاي ماهواره اي و حمايت هاي سياسي خارجي ها ندارد.نوعا اعتقاد بر اين است که هدايت تحرکات اخير جريان سبز از دست موسوي و کروبي خارج شده است و از جانب برخي مراکز ناشناخته و سرويسهاي جاسوسي آمريکايي، انگليسي و صهيونيستي صورت مي پذيرد. رهبر معظم انقلاب در همين زمينه در ديدار با نخبگان علمي، توطئه هاي دشمنان ملت ايران را واقعيتي انکارناپذير خواندند و يادآور شدند: “البته ممکن است کسي که در داخل، محور و هم جهت با اين توطئه ها قرار گرفته، خودش متوجه اين ماجرا نباشد اما اين مسئله، واقعيات را عوض نمي کند. کساني که بازي خطرناک پس از انتخابات را شروع کردند بدون هرگونه محاسبه و پيش بيني معقولي از تبعات اين ريسک سياسي، وارد معادله اي شدند که دشمن نهايت سوء استفاده را از آن کرد. البته گذشت زمان بسياري از خفايا و زواياي پشت پرده حوادث اخير را براي مردم روشن مي کند اما هيچ کس نمي تواند نيت پليد دشمن را در صحنه گرداني پروژه براندازي نرم انکار کند. دشمني خصلت دشمن است و بصيرت نياز امروز و فرداي جامعه ما. باطل السحر دومينوي فتنه تنها بيداري ملت و محاکمه مسببان و محرکان وقايع اخير است. مردم نيز روز به روز از اين جريان همسو با دشمن فاصله مي گيرند و حاضر نيستند زلف خود را با مشتي که بي مهري به ملت را پيشه کرده اند گره بزنند. دشمنان انقلاب اسلامي به تناوب از الگوهاي پيچيده و مدرن تري در دشمني و توطئه عليه ملت ايران استفاده مي کنند. امروز خط دشمن مخدوش کردن نشانه هاي اميد در کشور و القاي وضعيت بحراني است. امروز وظيفه مردم و نخبگان اين است که دشمن را در هر لباسي که هست، شناسايي کنند. دشمن به طور جدي در حال تخم گذاري در شکاف ملت- ملت است تا لانهء اصلي زيست کساني باشد که از افتراق و انشقاق اين ملت سود مي برند. به نظر مي رسد روشنگري و بازخواني وقايع اخير و ريشه هاي آن در رسانه ها، ديالکتيک و مفاهمه زباني توامان نخبگان و مردم، تاکيد بر مولفه هاي افزايش سرمايه هاي اجتماعي در کشور، بازشناسي نقش دشمن خارجي در تحولات قبل و بعد از انتخابات، آرايش و پيرايش جامعه مدني متناسب با واقعيات جامعه و... بتواند نقش مهمي را در واکاوي حقايق براي جامعه و روشن شدن اذهان عمومي بازي کند. سرمايه: توليد کنندگان مستحق بخشش جرايم بانکي «توليد کنندگان مستحق بخشش جرايم بانکي»عنوان سرمقالهي روزنامهي سرمايه به قلم جمشيد پژويان است كه در آن ميخوانيد؛ رئيس کل بانک مرکزي هفته گذشته اعلام کرد در صورتي که بدهکاران شبکه بانکي ظرف دو ماه اقدام به تسويه بدهي معوق خود کنند جرايم تاخيرها و معوقات آنها بخشوده خواهد شد. پرسش اساسي در اين بين اين است که چرا بايد جرايم بانکي بخشوده شود و از همه مهم تر آيا رئيس کل بانک مرکزي قادر است چنين تصميمي براي نظام بانکي اتخاذ کند يا اينکه شوراي پول و اعتبار متولي اصلي اتخاذ چنين سياست هايي است؟ در مورد تصميم اخير بايد گفت چرا بايد افرادي را که موفق به دريافت تسهيلات بانکي با نرخ سود بسيار کمتر از تورم شده اند به دليل نپرداختن اقساط تسهيلات خود به طور جمعي بخشيد؛ زيرا در ميان آنان هستند افرادي که نه تنها از رانت موجود از تسهيلات ارزان قيمت بهره مند شده اند بلکه با عدم بازپرداخت اقساط خود به دو يا سه برابر سود بيشتر به دليل استفاده از تسهيلات در فعاليت هاي اقتصادي دست يافته اند. اتخاذ و اجرا شدن تصميم اخير اعطاي فرصت و به نوعي تشويق اين گروه از خطاکاراني است که آشکارا از بازپرداخت اقساط خود سرباز زده اند؛ تسهيلاتي که از محل پس اندازهاي خرد افرادي شکل گرفته که به نوعي با پرداخت سود کمتر از تورم تنبيه شده اند. پر واضح است که منابع کنوني بانک ها از محل سپرده ها جذب شده و سرمايه اوليه بانک ها به دليل ناچيز بودن، چنين قدرتي در تامين منابع تسهيلات ندارد. بنابراين بهتر است بانک مرکزي به جاي اتخاذ چنين تصميمي، وثايق و ضمانتنامه هاي اخذ شده از بدهکاراني که دليل موجهي براي عدم پرداخت تسهيلات ندارند را به اجرا گذارد و نه تنها مبلغ وام پرداختي بلکه جرايم آن را نيز بازستاند. البته در اين ميان نبايد واحدهاي توليدي را که با بحران اخير، توان پرداخت تسهيلات خود را از دست داده اند و نيز بدهکاراني که قرباني ناخواسته رکود اقتصادي شده اند را از ياد برد. شبکه بانکي بايد به اينگونه بدهکاران فرصتي ديگر براي اشتغال زايي و توليد بيشتر بدهد و بخشش جرائم ديرکرد ساير دارندگان بدهي معوقه را به بررسي کارشناسي علت اين تعويق، موکول کند تا بخشش ها شامل حال مستحقان واقعي شود و دامنه آن، تعلل کنندگان ارادي در پرداخت بدهي بانکي را دربر نگيرد. آفرينش: جراحي اقتصادي با چه تلفاتي؟! «جراحي اقتصادي با چه تلفاتي؟!»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفرينش است كه در آن ميخوانيد؛ هدفمند کردن يارانه ها بالاخره پس از فراز و نشيب هاي فراوان و در ميان اظهارنظرهاي مثبت و منفي و بيم ها و اميدها، قرار است که از سال آينده اجرايي شود. در اين راستا قيمت حامل هاي انرژي واقعي شده و درآمدي که از بابت افزايش قيمت حامل هاي انرژي و حذف يارانه کالاهاي اساسي عايد دولت مي شود بخشي از آن بصورت نقدي در اختيار اقشار آسيب پذير و با درآمد ثابت و پايين، و کساني که بيشتر به يارانه و کمک دولت نياز دارند، اختصاص مي يابد. گرچه مبالغ اعلام شده پاسخگوي مشکلات اقتصادي آن گروه نخواهد بود اما اينکه اين پرداخت ها تا کي ادامه پيدا کند نيز جاي سوال دارد. اجراي چنين طرح عظيمي که اقتصاد را به سمت عدالت محوري سوق مي دهد و اقشار کم درآمد جامعه را بيشتر منتفع مي کند مطمئنا مورد تاييد بسياري از صاحبنظران، اقتصاددانان و مجلسيان مي باشد و آنها نيز با دولتمردان هم عقيده اند، اما آنچه که مخالفان طرح تحول اقتصادي يا هدفمند کردن يارانه ها را نگران کرده اين است که مبادا اين طرح در اجرا با چالش هاي جدي مواجه شود، آيا دولت زواياي پيدا و پنهان اين طرح را در نظر گرفته است؟ آيا اقتصاد ايران ظرفيت تحولي در ابعاد و اندازه هاي طرح تحول اقتصادي را دارد در شرايطي که گفته مي شود يکي از اثرات سو» اين طرح، تورم 60 درصدي است؟! دولتي که تمام هم و غمش حل مشکل تورم است و رييس کل بانک مرکزي در اعلام کاهش نرخ تورم لحظه شماري مي کند اگر به ابعاد تورمي طرح تحول اقتصادي نظري بيفکند مطمئنا در شرايط فعلي از اجراي چنين طرح عظيمي سرباز مي زند هرچند که اعلام شده است با افزايش حقوق و دستمزدها قدرت خريد اقشار کم درآمد را بالا خواهند برد و از ضعيف ترين شدن اين قشر جلوگيري مي شود ، اما تاکي و چگونه! در جايي که اقتصاد ايران با مشکلات عديده اي چون تورم، اشتغال، رکود و... مواجه است آيا طرح تحول اقتصادي اين مشکلات را دوچندان نمي کند؟! آيا طرح تحول اقتصادي به مانند ده ها و شايد هم صدها طرح اقتصادي که بدون مطالعه به کشور تحميل شد و مشکلي را هم حل نکرد شبيه نيست که در آخر مردم تاوان اين سياست اقتصادي را بدهند؟! اما نگراني ها آنجايي تشديد مي شود که هنوز طرح تحول اقتصادي به مرحله اجرا نرسيده در همه اقصي نقاط کشور صحبت از گراني و افزايش قيمت ها مي شود هرکس به ديگري مي رسد از گراني آب، برق، گاز و تلفن، مسکن و هرآنچه که زمزمه گراني آن در گوش ها طنين انداز شده سخن مي گويد و حتي بعضي کالاها که هيچ ارتباطي نيز به طرح ندارد از هم اکنون گران شده و اما سودجويان هم فرصت را غنيمت شمرده و کيسه هاي خود را پر مي کنند. بهرحال آنچه که کاملا ملموس است و اثرات آن را طي روزهاي اخير شاهد بوديم (افزايش قيمت نان و چند قلم کالاي ديگر) آن است که هدفمند کردن يارانه ها تورم را به دنبال دارد اما اين که ميزان افزايش نرخ تورم پس از اجراي هدفمند کردن يارانه ها چقدر است، مورد اختلاف دولتمردان و اقتصاددانان مي باشد. در اين رهگذر مهمترين مساله اين است که آيا زمينه اجراي چنين طرح عظيم اقتصادي که به جراحي اقتصادي تشبيه شده است وجود دارد؟ تورم ناشي از اجراي اين طرح کارشناسي شده چقدر است؟ آيا پيش بيني تورم طرح هدفمند کردن يارانه ها مبناي واقعي دارد يا مبناي آن اظهارنظرهاي سياسي و نظري است؟ دولت در محاسبات خود مي پندارد که تورم حاصل از اجراي طرح هدفمند کردن يارانه ها کمتر 16 درصد درست است در صورتي که مجلسيان و صاحبنظران اقتصادي تورم هدفمند کردن يارانه ها را 30 تا 60 درصد عنوان مي کنند بنابراين سوال اين است که محاسبات کدام گروه دقيق تر است و اگر دولت به صرف محاسبات تورم 16 درصدي طرح هدفمند کردن يارانه ها، تصميم به اجراي آن گرفته اگر عدد 30 تا 60 درصد درست باشد شايد از اجراي يک طرح اصلاح ساختاري عظيم در اقتصاد کشور عقب نشيني کند؟ در اين ميان شايسته است که دولتمردان و صاحبنظران اقتصادي پيش از آنکه چنين طرح عظيمي به اجرا گذاشته شود و مشکلات فراواني را به کشور تحميل کند در يک فضاي صميمانه و بدور از سياست، هدفمند کردن يارانه ها را مورد بازبيني قرار دهند آنگاه اقدام به اجراي طرح کنند. مردم سالاري: تفسير مردم از مفهوم و مصداق استکبار «تفسير مردم از مفهوم و مصداق استکبار»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم عماد برقعي است كه در آن ميخوانيد؛اين روزها و در آستانه 13 آبان مفهوم استکبار و استکبارستيزي بيش از پيش بر زبان ها جاري مي شود. مفهومي که در انقلاب مردم ايران در بهمن 57 همواره بر آن تاکيد مي شد. مفهومي که نه تنها مبارزات مردم را در آن دوره به پيش مي برد بلکه در سال هاي پس از انقلاب نيز پيگيري شد. اما اين روزها شاهد آن هستيم که برخي از کساني که بر اريکه قدرت تکيه زده اند سعي مي کنند مصاديق خاصي از اين مفهوم را اشاعه دهند. در اين ميان نگاهي دوباره به آن مفهوم مي تواند راهگشا باشد. مفهوم مبارزه با استکبار در طول تاريخ مبارزات مردم ايران مفهومي بوده است که همواره تاکيدي به کليت استکبار و مقابله با تمامي مستکبران داشته است. برخلاف شعارهايي همچون مرگ بر شاه، و شعارهايي از اين دست که به وضعيتي خاص اطلاق مي شده اند. اما به کار بردن مفهوم استکبار و تاکيد بر آن در ادبيات انقلابي مردم ايران اطلاقي کلي است. استکبار در اين ادبيات به مفهوم به قدرت ظالمانه مستکبران گفته مي شود اين ظلم و ستم در واقع هم اشاره اي به وضعيت نظام جهاني و روابط بين الملل و ستم ابرقدرت ها به کشورهاي ضعيف تر دارد و هم در سطوح دولت هاي ظالم معنا پيدا مي کند. اين رابطه تنها در سطح مفهوم نيست بلکه تاريخ نيز نشان مي دهد که ظالمان بزرگ عرصه جهاني در کشورهاي کوچک هم از کساني که به مرد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاص صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها د زير ميآيد. رسالت «پرسشهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاص صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها د زير ميآيد. رسالت «پرسشهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: در باب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: در باب ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها