واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پدر دلسوز
اگر به كلام درر بار ائمه هدي و ارباب عصمت کبري عليهم آلاف التحية و الثناء به دقت و امعان نظر، عنايت افکنيم خواهيم ديد که آن امام رئوف از شكّ و تزلزل دوستانش كه همه ناشى از تحيّرى است كه از غيبت آن عزيز حاصل شده ، رنج مى برد ، چرا كه به فرموده حضرت علىّ بن موسى الرضا (عليه السلام) : الإمام الأنيس الرفيق ، والوالد الشفيق ، والأخ الشقيق ، والاُمّ البرّة بالولد الصغير ، مفزع العباد في الداهية النّاد يعني امام؛ انيس و همراهى است رفيق و مهربان و پدرى است دلسوز ، امام آن برادرى است كه چون دو نيمه سيبي است در کنار گروه شيعيان و چه بسا همه مسلمانان.و امام آن مادر مهربانى است كه به فرزند خُردش محبّت مى كند ، و امام پناه مردم در واقعه هولناك است . در كلام آن حضرت بايد به نيكى تدبّر نمود و آن جام لبريزِ از زلالِ وحى را با آرامى نوش جان نمود كه كلام امام را فهمى از امام بايد . اكنون در محضر انوار رضوى زانوى ادب بزنيم و نظاره كنيم كه چه زيبا آن حضرت پرده از رأفت امام برمى گيرد و آن برتر از معنا را به پيمانه الفاظ كيل مى كند و جانها را به تماشا مى نشاند ، نخست او را به صاحب انسى ; رفيق مانند مى كند كه در انسش كوتاهى نمى ورزد و رفاقت بى ريايش مالامال از محبّت است ، ديگر باره اين مقام را با تعبيرى عميقتر به تصوير مى كشد و رأفتش را به پدرى دلسوز تشبيه مى كند كه از هيچ هدايت و ارشاد دريغ نمى ورزد كه قطعاً عطوفت و لطف پدر از محبّت و انس رفاقت برتر است . در كلام آن حضرت بايد به نيكى تدبّر نمود و آن جام لبريزِ از زلالِ وحى را با آرامى نوش جان نمود كه كلام امام را فهمى از امام بايد . امّا لطف امام ارواحنا فداه فوق اينهاست ، چون برادرى است كه همراه انسان و توأمان با او به دنيا آمده است آنگونه كه يكى بوده اند مثل دانه خرما و سپس دو نيم گشته اند ، گويى انسان را جزئى از خود مى داند و اينسان مهر مى ورزد ، محبّانش را جداى از خود نمى بيند و رعيّتش را اجزاى خود مى انگارد . چه تشبيه زيبايي، امام چون مادري دلسوز مي ماند که کودکش را در حجر خويش مي نهد تا گريبانش اندوه نبيند ولى در نهايت، مهر مادرى نيز با تمام عظمتش حدّ و مرزى دارد و آيينه تشبيه را وسعت روى يار نيست ، بلكه بهتر آنكه بى پرده سخن رود و او آنچنان كه هست ترسيم شود كه اگر رفيق را محبّتى است از بيكران مهر او چشيده و اگر پدران را شفقتى است از جوشان لطف او جرعه اى نوشيده و مادران خود ذرّه نوش اقيانوس رأفت اويند اينان را به امام (عليه السلام) چه شباهتى است و سوزِ رأفت او را با گرمىِ مهر اينان چه مقارنتى . همان به كه او را بى نقاب نگريستن ، تا هر كس به همّت خود خوشه اى چيند و به قدر معرفتش جلوه اى بيند ، اينجاست كه امام (عليه السلام) از تشبيه و استعاره سر باز زده ، شأنى از شئون لطفش را بيان مى كند و حرفى از الفباى عشقش را بر ملا مى سازد كه : امام پناه بندگان است در آن واقعه بزرگ و ترس آورى كه همه در فكر خويش اند، آنجا كه ملاذ و پناهى نيست، آنجا كه درياىِ ژرفِ عطوفتِ مادر نيز به گل مى نشيند ، آن واقعه اى كه خدا آن را از هر داهيه اى هولناكتر و از هر تلخى تلختر مى نامد :يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَة عَمّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْل حَمْلَها وَتَرَى النّاسَ سُكارى وَما هُمْ بِسُكارى وَلكِنَّ عَذابَ اللهِ شَديدٌ يعني : روزى كه مادران شيرده فرزندان شيرخوار خود را فراموش مى كنند و زن آبستن حمل خود را (از ترس) ساقط مى كند و مردم را مست و بى هوش مى بينى در حالي که مست نيستند ، ليکن شکنجه خداوند شديد است . امام اينجا پناه مردمان است ، اينجا كه گرمى تمام محبّتها به سردى مى گرايد و همه از يكديگر فرار مى كنند . يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ وَاُمِّهِ وَأَبيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ يعني روزى كه مرد از برادر و مادر و پدرش و از همسر و فرزندانش فرار مى كند . اين زمان، وقت آتشفشانِ كوه عشق و محبّت است و گاه جوشش چشمه سار صفا و رأفت و هنگامه دستگيرى هر يك از امامان از امّت خويش مى باشد. تنظيم شده توسط موسوي بخش دين و انديشه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]