واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بازگشت شرلوك هلمز
شرلوك هلمز جديد سينما را گايريچي، فيلمساز غيرمتعارف انگليسي كارگرداني كرده است و رابرت داوني جونيور در آن در نقش هلمز ظاهر شده است. توليد نسخه سينمايي جديدي از ماجراجوييهاي شرلوك هلمز، صنعت سينما و دوستداران سينما را به ياد خالق مجموعه قصههاي اين كارآگاه نكتهسنج و تيزبين يعني سرآرتور كانندويل انداخته است. در هفتهاي كه گذشت دوستداران سينما و دنياي ادبيات، صدوپنجاهمين سال تولد اين نويسنده را جشن گرفتند. صنعت سينما سخت مشتاق بود كه نسخه جديد سينمايي «شرلوك هلمز» را براي نمايش در چنين روزهايي آماده كند اما اين اقدام عملي نشد و بهجاي آن، در كشورهاي مختلف- و بهويژه در انگلستان كه محل تولد اين نويسنده است- مراسم هنري زيادي برپا شد و نسخههاي سينمايي و تلويزيوني قصههاي شرلوك هلمز، در هفتههاي فيلم مختلف به نمايش درآمد.شرلوك هلمز جديد سينما را گايريچي، فيلمساز غيرمتعارف انگليسي كارگرداني كرده است و رابرت داوني جونيور در آن در نقش هلمز ظاهر شده است. اين بازيگر اسكارگرفته سينما پس از موفقيت كلان فيلم ابرقهرمانانه و كميكاستريپي «مردآهني» اولين قرارداد سينمايياي كه امضا كرد، بازي در همين نقش هلمز بود. تهيهكنندگان فيلم براي انتخاب يك بازيگر مناسب تلاش و تحقيق زيادي كردند و بالاخره به اين نتيجه رسيدند كه داوني جونيور بهترين گزينه براي ايفاي اين نقش است.اين بازيگر هم به جز علاقهاي كه به قصههاي شرلوك هلمز و اين شخصيت دارد با اين اميدبازي در فيلم را قبول كرد كه موفقيت نسخه جديد، راه را براي توليد قسمتهاي بعدي آن هموار كند. به اين ترتيب، داوني جونيور در كنار «مردآهني» فيلم ديگري نيز دارد كه به صورت يك مجموعه فيلم دنبالهدار ساخته خواهد شد.اندرو ليكوت كه اخيرا كتاب شرح حال آرتور كانندويل را نوشته، ميگويد: تركيب دونفره كاراكترهاي پليسي براي قصههاي فيلم پليسي و جنايي در حكم يك الماس درخشان است.اين نوع تركيب از ديرباز در دنياي ادبيات و سينما متداول بوده و هميشه با استقبال تماشاگران روبهرو شده است. به گفته او «به قصههاي قديمي بازرس مورس و دوست او لوئيس نگاه كنيد! اين قصهها هم از همان الگوي قصههاي هلمز و ديگران پيروي ميكنند. ارتباط بين شرلوك هلمز و دوست هميشگياش واتسن در قصههاي دويل، براي سينما و تلويزيون حكم موهبتي را داشت كه نميشد از آن چشمپوشي كرد. اول از همه دنياي تئاتر از اين تركيب هوشمندانه استفاده كرد و پس از آن نوبت به سينما و تلويزيون رسيد». اين بازيگر اسكارگرفته سينما پس از موفقيت كلان فيلم ابرقهرمانانه و كميكاستريپي «مردآهني» اولين قرارداد سينمايياي كه امضا كرد، بازي در همين نقش هلمز بود. تهيهكنندگان فيلم براي انتخاب يك بازيگر مناسب تلاش و تحقيق زيادي كردند و بالاخره به اين نتيجه رسيدند كه داوني جونيور بهترين گزينه براي ايفاي اين نقش است. اين «موهبت» حقيقتا براي صنعت سينما ارزشمند بود. هنوز هم منتقدين سينمايي و ادبي اين سؤال (تقريبا بدون جواب) را مطرح ميكنند كه در قصههاي شرلوك هلمز چه رمز و رازي وجود دارد كه پس از گذشت 122سال از خلق آن، مردم آن را دوست دارند و دو رسانه سينما و تلويزيون (دنياي تئاتر را به حساب نياوردهايم!) هرچندوقت يكبار به سراغ آن رفته و براي توليد محصولات جديد خود، از آنها الهام ميگيرند؟ در سال1886 كه اولين نسخه قصههاي شرلوك هلمز چاپ شد و او حيات خويش را روي خطوط سياهرنگ كتابهاي قديمي آغاز كرد، هيچكس فكر نميكرد روزي اين كاراكتر تبديل به يكي از معروفترين و سرشناسترين آدمهاي تمام دوران شود. قصه «A study in scarlet» يك قصه معمولي بود كه سرآغاز خلق قصههاي ديگري شد كه يك جريان ادبي را به دنبال خودش به راه انداخت. اين قصه هم كاراكتر شرلوك هلمز را پايهگذاري كرد و هم آينده خالق آن را رقم زد. در آن زمان هنوز چيزي به نام سينماي ناطق وجود نداشت كه بخواهد از اين قصهها بهره ببرد.
با اين قصه، مردم عادي با كاراكتر شرلوك هلمز آشنا شدند؛ بازپرسي دقيق و نكتهسنج كه معماهاي جرم و جنايت را به شكلي هوشمندانه و دقيق خلق ميكرد. شيوه كار او خيلي ساده بود و وي در كمال خونسردي با همكاري دستيار خود واتسن، مجرمين را با حقههاي خردمندانه خويش به دام ميانداخت. در آن دوران، چنين كاراكتري حكم يك موجود پيشگام را داشت و حتي تا امروز تازگي و ظرافت خود را حفظ كرده است. حتي در شرايط فعلي هم كاراكتر هلمز تمام خواستههاي ما از يك كارآگاه خيالي بزرگ را جواب ميدهد.هدف اوليه هر يك از تماشاگران سينما اين است كه پس از ديدن جرمي كه روي پرده اتفاق افتاده، شخصيت اصلي ماجرا به وظيفه خويش عمل كرده و كارش را خوب و درست انجام دهد. در حقيقت، شرلوك هلمز روي پرده سينما آنچنان كار خود را خوب و درست انجام ميدهد كه باعث شگفتي بيننده ميشود. صنعت سينما خيلي خوب ميداند كه چگونه از چنين شخصيتي نهايت استفاده را بكند.اما ويليام كيهاوارد، كارگردان يكي از فيلمهاي شرلوك هلمزي (محصول سال 1932) ميگويد كه آرتور كانندويل 28ساله اولين نويسندهاي نبود كه از ظرفيت بالاي يك بازرس پردردسر و مشكلدار پليس، براي تعريف يكسري قصه جذاب پليسي استفاده كرد. اين فيلمساز با اين عقيده منتقدين ادبي كه كانندويل را تحت تاثير ادگار آلنپو و قصه «آگوست دوپين و ليكوپ» ميدانند، كاملا موافق است. نكته جالب اينكه صنعت سينما در طول سالهاي مختلف فعاليت خود ادگار آلنپو را هم به حال خودش رها نكرده و قصههاي او را نيز تبديل به فيلم سينمايي كرده است.با اين حال، دوستداران سينما و ادبيات اين واقعيت را قبول دارند كه تقريبا تمام كاراكترهاي خيالي قصههاي پليسي و كارآگاهانه، در سايه شرلوك هلمز قرار دارند؛ از كرت والاندر گرفته تا كاراكتر فيليپ مارلوي قصههاي ريموند چندلر، تمام اين شخصيتها به نوعي تحت تاثير كاراكتر هلمز هستند. در دنياي سينما هم هر كاراكتر پليس يا كارآگاهي در اوج موفقيت خويش با هلمز مقايسه شده است. حتي يكبار چندلر چنين اظهارنظر كرد: «شرلوك هلمز با آن نوع رفتار و پوشش و لحن صحبتي كه دارد، حكم يك پديده را پيدا كرد. او خيلي زياد صحبت نميكرد، ولي ديالوگهايي كه به زبان ميآورد، فراموشنشدني هستند.»منتقدين سينمايي عقيده دارند صنعت سينما اين كاراكتر را به بهترين شكل روي پرده سينما به تصوير كشيده است. نكته اصلي قصههاي هلمز اين است كه در دنياي جرائم و جنايات، ميتوان اين جرائم را با بهرهگيري از نيروي منطق و ديد باز حل كرد. تمام مجموعهها و فيلمهايي هم كه براساس قصههاي هولمز ساخته شدهاند، اين نكته را بهخوبي رعايت كردهاند. اولين شرلوك هلمز هاليوودي، سروكلهاش در سال1916 پيدا شد.اين اتفاق در حالي ميافتاد كه فرانسويها و آلمانيها، قبل از آن اقتباسهاي سينمايي خود از اين قصه انگليسي را ارائه داده بودند. منتقدين سينمايي ميگويند كانندويل يك شخصيت قوي را در دل يك فضاسازي ماهرانه معرفي كرده بود و اين مسئله به صنعت سينما توانايي و فرصت خلق فيلمهايي هيجانانگيز را ميداد.اين در حالي است كه صنعت سينما هر بار با توجه به وضعيت جاري بينالمللي، دخلوتصرفهايي در قصه شرلوك هلمز كرده است. براي مثال در دهه40 ميلادي آنها باسيل رابتون را در نقش هلمز به مبارزه با نيروهاي آلمان نازي فرستادند. اين فيلم كه سال1939 با نام «ماجراجوييهاي شرلوك هلمز» ساخته شد، نام آلفرد الوركر را به عنوان فيلمساز، بر خود دارد. هدف اوليه هر يك از تماشاگران سينما اين است كه پس از ديدن جرمي كه روي پرده اتفاق افتاده، شخصيت اصلي ماجرا به وظيفه خويش عمل كرده و كارش را خوب و درست انجام دهد. در حقيقت، شرلوك هلمز روي پرده سينما آنچنان كار خود را خوب و درست انجام ميدهد كه باعث شگفتي بيننده ميشود. صنعت سينما خيلي خوب ميداند كه چگونه از چنين شخصيتي نهايت استفاده را بكند. سال قبل صنعت سينما ناگهان اعلام كرد قصد توليد 2فيلم متفاوت براساس قصههاي شرلوك هلمز را دارد. يكي از اين دو طرح هيچوقت عملي نشد و طرح گايريچي، فيلمساز مستقل سينماي انگلستان هماكنون آماده نمايش است. منابع داخل صنعت سينما ميگويند با شروع فيلمبرداري فيلم ريچي، طرف مقابل از توليد فيلمي با مضمون مشابه منصرف شد. ريچي نقش هلمز را به رابرت داونيجونيور سپرد و جودلا را به عنوان دستيار وي (دكتر واتسن) انتخاب كرد.
قبل از انتخاب جودلا براي اين نقش، قرار بود كالين فارل، دكتر واتسن فيلم باشد. ريچي چندينبار با وي ديدار و گفتوگو كرد ولي فارل بازي در اين نقش را به اين دليل رد كرد كه يك نقش مكمل است. كارگردان فيلم در همان زمان به وي گفت يك اشتباه حرفهاي مرتكب شده است. هاليوودنشينان روي «شرلوك هلمز» جديد شرطبندي كردهاند و ميگويند تقريبا يك قرن پس از آنكه اين كاراكتر روي پرده سينما ديده شد، هلمز هنوز هم ظرفيت تجاري بالايي در گيشه نمايش دارد. آنها قول دادهاند كه تماشاگران از اين فيلم استقبال خيلي خوبي داشته باشند و نسخه جديد فيلم، يكي از كارهاي موفق و پرفروش سال آينده ميلادي خواهد بود. نسخه جديد شرلوك هلمز در شرايطي در آمريكا اكران عمومي ميشود كه از نمايش عمومي آخرين فيلم شرلوك هلمز در سينماهاي اين كشور بيش از 20سال ميگذرد. سال1988 فيلم «بدون هيچ نشانهاي» روي پرده سينماها رفت كه حالوهوايي كمدي داشت و مايكل كين انگليسيتبار در آن نقش اين بازرس نكتهسنج را بازي كرد.رابرت داونيجونيور براي ايفاي نقش شرلوك هلمز گريم ويژهاي شد. او براي اينكه بتواند نقش خود را بهتر بازي كند (و در حقيقت به شناخت و درك بهتري از كاراكتر هلمز برسد) تمام قصههاي كاننبويل را دوباره خواند و به تماشاي فيلمهايي نشست كه قبل از اين، روي اين قصهها ساخته شده بودند. در عين حال، او هنگام فيلمبرداري صحنههاي اكشن فيلم، 2بار مجروح شد. نكته جالب در مورد حضور جودلا در نسخه جديد اين است كه وي قبل از اين در يكي از فيلمهاي شرلوك هلمزي نقش كوتاهي داشته است. اين فيلم كه محصول سال1991 است «پرونده شرلوك هلمز» نام دارد و در آن جرمي برت نقش تلويزيوني معروف خود را تكرار كرده بود. دوستداران قصهها و فيلمهاي شرلوك هلمزي، اين فيلم را يكي از بهترين كارهاي ژانر سينماي شرلوك هلمز ميدانند و علاقه خاصي به آن دارند.منبع : همشهري تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 645]