واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معنای لغوی تحقیق
همه شما با معنی كلمه تحقیق آشنایید و بارها آن را به كار برده و یا شنیدهاید. گاهی میگوییم: باورهای دینی خود را باید با تحقیق به دست آوریم و تقلید كردن در اصول دین جایز نیست. وقتی دیگر میگوییم:در هنگام پاسخگویی به تقاضای ازدواج، باید در مورد شخصیت و خانواده متقاضی تحقیق كرد.گاهی نیز ادعا میكنیم:میزان پیشرفت هر كشور، وابسته به میزان تحقیق در آن كشور است.
در همه این جملات، كلمه تحقیق را به كار بردهایم. این كلمه، مانند كلمه «حق» از ریشة «ح ق ق» است. این ریشه به معنی ثابت، استوار و مطابق با واقع است. بنا بر این، «تحقیق» در لغت، به معنی كشف حقیقت و رسیدن به كنه یك امر است.آنچه در همه این جملات مشترك است، روند دستیابی به یك حقیقت و پاسخگویی به پرسشی در زمینة امری مجهول است. اما با وجود این اشتراك، به نظر شما، آیا كلمه تحقیق در سه جمله بالا دقیقاً به یك معنی است؟ بیشك پاسخ منفی است. در جمله اول، منظور از تحقیق، یافتن اعتقاد صحیح، با استفاده از استدلال عقلی و منطقی است. تحقیق در جملة دوم، به معنی بررسی و پرس و جو درباره ویژگیها و سوابق یك فرد است. تحقیق در جمله سوم به معنی تحقیق علمی است. همان موضوعی كه در این مباحث میخواهیم درباره آن صحبت كنیم. آیا میدانید با وجود یكسان بودن معنی لغوی كلمه، علت این اختلاف چیست؟
این اختلاف معنی از آن جا ناشی میشود كه بسیاری از كلمات، علاوه بر معنای لغوی، معنایی اصطلاحی نیز دارند. منظور از معنای اصطلاحی، معنایی است كه با به كار رفتن كلمه در مباحث مربوط به یك علم و یا در محیطی خاص، بر اثر قرارداد و یا كاربرد فراوان، برای یك كلمه پیدا میشود و از آن پس، هر گاه آن كلمه در آن رشته علمی و یا محیط خاص به كار رود، معنای جدید، مورد نظر خواهد بود؛ نه معنای لغوی. البته معمولا میان معنای اصطلاحی و معنای لغوی، نوعی ارتباط وجود دارد. معنای اصطلاحی تحقیقبسیاری از ما گمان میكنیم كه هر گونه فعالیت و تلاش علمی را میتوان تحقیق نامید. فعالیتهایی از قبیل:تألیف، از ریشة «أ ل ف» به معنی پیوند زدن كه اصطلاحا به معنی جمعآوری و تنظیم مجموعهای از مطالب متناسب با یكدیگر است.تصحیح متون، كه معمولاً روی متون كهن و سنگین علمی انجام میگیرد و همراه با مقابله نسخههای خطی آن متن و شرح و توضیح لغات و عبارات دشوار است.ترجمه، كه در آن، متنی از زبانی به زبان دیگر برگردانده میشود.تفسیر، كه به معنی آشكار كردن مراد گوینده و یا نویسنده از یك متن است.شرح، كه به معنی رفع ابهامها و ارائه توضیحات و اطلاعات بیشتر در رابطه با یك متن است.احیای نسخ، كه شامل، شناسایی، مرمت، بازخوانی، مقایسه و دیگر فعالیتهای لازم برای تبدیل كردن یك نسخه خطی به نسخه چاپی و یا قابل استفاده میباشد.آزمایش، كه به معنی سنجش و بررسی یك متغیر در حالات و شرایط گوناگون است. و بسیاری فعالیتهای دیگر كه با وجود ارزشمند و مفید بودن، همگی جزو مقدمات و یا بخشهایی از یك تحقیق میباشند و هیچ یك از آن ها را نمیتوان تحقیق نامید.
اولین و مهمترین نكتهای كه در تعریف تحقیق مطرح میباشد، این نكته است كه شرط اساسی شكلگیری و آغاز یك تحقیق، مطرح شدن مسأله است. یعنی هرگز با داشتن سؤال، نمیتوان تحقیقی را آغاز كرد. چرا كه فرآیند پاسخگویی به سؤالها، نوعی آموزش است؛ در حالی كه پژوهش و تحقیق، فرآیند پاسخگویی به مسألههاست. نكته دیگری كه مهم است، همراه بودن تحقیق با نوآوری است. مسأله وقتی مطرح میشود كه با موضوع و پرسشی كاملا جدید مواجه باشیم. شرط شكلگیری تحقیق، مسأله است و شرط مسأله نیز، نو بودن موضوع آن است، پس طبیعتاً، همیشه تحقیق با نوآوری و پاسخ به پرسشهایی جدید همراه است. همین نكته است كه اهمیت و نقش پژوهش را تا حدودی مشخص میكند. همراه بودن تحقیق با نوآوری، موجب میشود كه كاروان علم و دانش، بر اثر تحقیقات علمی حركت و پیشرفت داشته باشد. بنا بر این، میتوانیم در تعریف اصطلاحی تحقیق بگوییم: تحقیق، کوششی روشمند برای پاسخگویی به مسألههای علمی است که منجر به نوآوری و پیشرفت علم میشود. تنظیم: الناز فطیرخورانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2960]