واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
- راز توطئه دختر فیلمبردار در جشن تولد، با یک تماس تلفنی فاش شد.سایت پلیس نوشت:مینا پس از رفتن قول داد که تا 2 هفته آینده فیلم تولد پسرم را آماده میکند اما فردای روز جشن تولد متوجه شدم که جعبه طلایم از داخل کمد به سرقت رفته است. خیلی ناراحت شدم، باور کردنی نبود؛ همه کسانی که در میهمانی حضور داشتند از دوستان صمیمیام بودند، چهطور میتوانستند دست به سرقت بزنندقدس: این دختر که به خاطر ازدواج با پسر مورد علاقهاش سناریوی سرقت میلیونی را اجرا کرد، نمیدانست دستش رو خواهد شد. 5مهرماه سالجاری زن و شوهر جوانی به شعبه اول بازپرسی دادسرای منیریه تهران مراجعه کردند و خبر از سرقت جواهرات میلیونی خود دادند.زن جوان به بازپرس گفت: چند روز پیش تولد 3 سالگی دخترم را جشن گرفتیم. فقط دوستانم بودند. یک جشن تولد زنانه بود. یکی از دوستانم دختر جوانی به نام مینا را بهعنوان فیلمبردار به من معرفی کرد و آن شب مینا نیز به جمع ما آمد تا از میهمانیمان فیلمبرداری کند.وی افزود: جشن تولد بخوبی برگزار شد و ساعت 10 شب همه میهمانها به خانهشان رفتند. دختر فیلمبردار نیز از من خواست برایش آژانس بگیرم تا به خانهاش برود. من هم با شوهرم تماس گرفتم و از وی خواستم تا مینا را به خانهشان برساند. چون هزینه آژانس را خودم باید پرداخت میکردم، به همین خاطر شوهرم به من گفت که دختر فیلمبردار را میرساند.مینا پس از رفتن قول داد که تا 2 هفته آینده فیلم تولد را آماده میکند اما فردای روز جشن تولد متوجه شدم که جعبه طلایم از داخل کمد به سرقت رفته است. خیلی ناراحت شدم، باور کردنی نبود؛ همه کسانی که در میهمانی حضور داشتند از دوستان صمیمیام بودند، چهطور میتوانستند دست به سرقت بزنند. آنها هر روز به خانه من رفت و آمد داشتند. در این بین به کسی جز مینا دختر فیلمبردار نمیتوانستم مشکوک شوم. چون این دختر تازهوارد بود و من هیچ شناختی نسبت به وی نداشتم.شوهر این زن نیز به بازپرس گفت: آن شب وقتی دختر فیلمبردار را به خانهاش رساندم، در بین راه با کسی تماس گرفت و گفت که نقشه را اجرا کرده است. این دختر تصور میکرد که من راننده آژانس هستم.پس از طرح شکایت این زن و شوهر، مینا، دختر فیلمبردار بازداشت شد و در بازجوییها پرده از جزئیات توطئه در شب جشن تولد برداشت.وی گفت: یک سال پیش با پسر جوانی آشنا شدم و پس از مدتی تصمیم گرفتیم با یکدیگر ازدواج کنیم. اما مشکل مالی داشتیم. من نیز دورههای عکاسی و فیلمبرداری دیده بودم و با چاپ کارت تبلیغاتی از دوستانم خواستم برایم کار پیدا کنند. آن شب وقتی برای فیلمبرداری جشن تولد رفتم با پسر مورد علاقهام تماس گرفتم و گفتم که میخواهم دست به سرقت بزنم. چون میدانم لو نمیرود. در مراسم تولد خیلیها حضور دارند که صاحبخانه باید به همه شک کند.وی افزود: آن شب به بهانه پوشیدن لباس به داخل اتاق رفتم و از داخل کمد جعبه طلای آن زن را به سرقت بردم. وقتی مراسم به پایان رسید از زن صاحبخانه خواستم برایم آژانس بگیرد. نمیدانستم آن مرد که مرا به خانهام رساند، شوهر وی است. در غیر اینصورت هرگز وقتی سوار خودروی وی بودم با پسر مورد علاقهام تماس نمیگرفتم و نمیگفتم که نقشه را اجرا کردم.وی ادامه داد: میخواستم چندبار به این شکل دزدی کنم تا خرج ازدواجمان تامین شود. پس از اقرار این دختر 24 ساله، وی با صدور قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات برای افشای حقایق ادامه دارد تا زوایای پنهان آن فاش شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]