واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
شرط رهايي مزاحم تلفني از زندان چند ماه قبل در ايستگاه مترو با دختر جواني روبهرو شده و طرح دوستي ريختم. سپس «نازيلا» را به يك كافي شاپ دعوت كردم و شماره تلفن خانهاش را گرفتم تا براي ملاقاتهاي بعدي با او قرار بگذارم. اما هرچه با اين شماره تماس ميگرفتم، «نازيلا» گوشي را بر نميداشت. من هم براي رساندن پيامم به گوشش، آواز ميخواندم. غافل از آنكه «نازيلا» براي شوخي شماره تلفن ناشناسي را بهمن داده و مرا به چنين دردسري انداخته است. ایران: پسرجواني كه در پي مزاحمتهاي تلفني به حبس و شلاق محكوم شده، پس از انتقال به زندان از دادگاه تقاضاي آزادي مشروط كرد. چندي قبل مرد ميانسالي به دادسراي ناحيه 2 سعادتآباد رفت و از يك مزاحم تلفني سمج شكايت كرد. وي به بازپرس گفت: «مدتي است كه پسر ناشناسي بطور مرتب با شماره تلفن خانه ما تماس ميگيرد و بدون آنكه حرفي بزند يا خودش را معرفي كند، فقط آوازهاي عاشقانه ميخواند. حالا هم رفتارهاي عجيب پسر مزاحم، دردسرهاي بزرگي براي ما بهدنبال داشته است. بطوري كه بهتازگي دامادم به همسرش مشكوك شده و آنها در آستانه طلاق قرار گرفتهاند. هر چقدر هم پسر ناشناس را نصيحت ميكنم كه بهدنبال درس و زندگياش برود، فايدهاي ندارد. بدينترتيب پس از دريافت پرينت تلفن خانه شماره تلفن مزاحم را يافتهام.» بازپرس پرونده با شنيدن اظهارات شاكي دستور شناسايي مالك و احضار وي به دادسرا را صادر كرد.چند روز بعد زن جواني در برابر ميزبازپرس ايستاد و ضمن ابراز بي اطلاعي از موضوع گفت: «من كارمند يك شركت معتبرم و اين شماره تلفن همراه اعتباري را بهعنوان هديه تولد براي پسرم خريدهام، اما بههيچ عنوان شاكي يا خانوادهاش را نميشناسم. بنابراين حدس ميزنم اشتباهي رخ داده باشد.» با اين وجود بازپرس پسر نوجوان وي را احضار كرد و در جريان تحقيقات راز مزاحمتهاي تلفني فاش شد. «پرهام» در حاليكه دستپاچه و مضطرب بود بلافاصله به جرمش اعتراف كرد و گفت: قصد آزار كسي را نداشتم و فقط در جستوجوي گمشدهام بودم. چند ماه قبل در ايستگاه مترو با دختر جواني روبهرو شده و طرح دوستي ريختم. سپس «نازيلا» را به يك كافي شاپ دعوت كردم و شماره تلفن خانهاش را گرفتم تا براي ملاقاتهاي بعدي با او قرار بگذارم. اما هرچه با اين شماره تماس ميگرفتم، «نازيلا» گوشي را بر نميداشت. من هم براي رساندن پيامم به گوشش، آواز ميخواندم. غافل از آنكه «نازيلا» براي شوخي شماره تلفن ناشناسي را بهمن داده و مرا به چنين دردسري انداخته است. بدينترتيب بازپرس با توجه به شكايت شاكي و اقرار صريح متهم، قرار مجرميت پسر مزاحم را صادر و پرونده را براي صدور رأي به شعبه 1162 دادگاه عمومي تهران – مجتمع قضايي پونك- فرستاد. قاضي دادگاه پس از دريافت آخرين دفاعيات متهم، طرفين پرونده را به سازش دعوت كرد و از شاكي خواست با اعلام گذشت از مجازات پسر نوجوان صرفنظر كند. اما مرد ميانسال با اشاره به طلاق دختر و دامادش در پي مزاحمتهاي تلفني خواستار اشد مجازات براي متهم شد. بدينترتيب با حكم قاضي پرونده، «پرهام» به شش ماه زندان و 70 ضربه شلاق محكوم شد كه با اعتراض متهم به رأي، هيأت قضايي شعبه 39 دادگاه تجديد نظر استان تهران مجازات وي را به 3 ماه و يك روز حبس و 30 ضربه شلاق كاهش داد. پس از قطعي شدن حكم، پسر نوجوان روانه زندان شد اما با گذشت يك ماه وي با ارسال نامهاي از زندان و ابراز ندامت درخواست آزادي مشروط كرد.قاضي «مهدي رضايي» -رئيس- و «حسين ايراني» - مستشار- شعبه 39 دادگاه تجديد نظر استان تهران نيز با اعمال ماده 38 قانون مجازات اسلامي حكم آزادي وي را صادر كردند مشروط بر اينكه وي ظرف يكسال، يك جزء از قرآن كريم را حفظ كرده باشد تا در واحد اجراي احكام مورد آزمون قرار گيرد. پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]