واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جدایی یک زوج به خاطر 7 عدد میخ مرد دعانويسي به زوج جوان گفت توسط 7 ميخ طلسم شدهاند و براي رهايي از اين طلسم بايد از هم جدا شوند و آنها نيز با مراجعه به دادگاه خانواده از هم جدا شدند.به گزارش فارس، زوج جواني با حضور در شعبه 268 مجتمع قضائي خانواده با بيان اينكه به گفته يك دعانويس طلسم شدهاند درخواست طلاق خود را ارائه كردند.مرد جوان خطاب به قاضي عموزادي گفت: 7 سال قبل در خيابان با همسرم آشنا شدم و دو سال قبل به خواستگاري او رفتم و بعد از اينكه خانواده او موافقت كردند به عقد هم درآمديم.وي كه آرايشگر است، ادامه داد: چند ماه بعد از عقد، خانواده دو طرف بر سر مسائل جزئي با هم مشكل پيدا كردند و هيچكدام راضي به گذشت نشدند.مرد آرايشگر افزود: اختلاف بين خانوادهها ادامه داشت و به مرور زمان ميرفت تا وارد زندگي ما هم بشود تا اينكه دو طرف تصميم عجيبي گرفتند كه زندگي ما را به تباهي كشاند.وي كه از بيان تصميم خانواده دو طرف براي حل اين مشكل اكراه داشت به قاضي عموزادي گفت: دو طرف دعوا در نهايت تصميم گرفتند كه براي حل مشكل بين خود به دعانويس مراجعه كنند تا دعانويس با جادو و طلسم راه حلي را معرفي كند.وي گفت: بعد از اينكه آنها از منزل دعانويس برگشتند، هركدام از بيان راهحل دعانويس خودداري كردن تا اينكه با اصرار من و همسرم درنهايت لب به سخن گشودند و ما را در بهت و حيرت فرو بردند.مرد جوان كه 24 ساله است، افزود: دعانويس به پدر و مادر من و مادر همسرم گفته بود شياطين اين زوج را توسط 7 ميخ طلسم كردهاند و او براي خارج كردن هر ميخ از اين طلسم مبلغ يك ميليون تومان دريافت ميكند.وي ادامه داد: خوشبختانه هيچ يك از خانوادهها قادر به پرداخت اين مبلغ نبودند و ما فكر كرديم كه اين فكر از ذهن آنها خارج شده است.زن جوان كه 18 ساله است و در زمان صحبتهاي همسرش به شدت ميخنديد، در ادامه افزود: اين يكي از راهحلهاي مرد دعانويس بود و يكي ديگر از راهحلهاي او، حبس كردن من در خانه يكي از اقوام بود.وي ادامه داد: مادر من هم تحت تأثير حرفهاي مرد دعانويس قرار گرفته بود و حرفهاي من و همسرم درباره خرافاتي بودن اين كارها نتيجه نداد و در نهايت تصميم گرفت مدت يك هفته من را در منزل خالهام حبس كند تا شايد شياطين طلسم را باز كنند.زن جوان گفت: من مدت يك هفته در منزل خالهام حبس شدم و آنها اجازه ندادند من حتي از اتاق خارج شوم و شوهرم را ببينم. آنها حتي موبايل من را گرفتند تا من با شوهرم ارتباط نداشته باشم تا شايد اين طلسم باطل شود.مرد جوان مجدداً شروع به صحبت كرد و به قاضي گفت: اما اين كار هم نتيجه نداد و اين در حالي بود كه اختلاف بين خانوادهها روز به روز بيشتر مي شد، تا اينكه يكي از اقوام پيشنهادي داد كه همه ما را متعجب كرد.وي افزود: او به والدين من و مادر همسرم پيشنهاد داد تا اين زوج به صورت موقت از هم جدا شوند تا اين طلسم باطل شود و آنها دوباره با هم ازدواج كنند.مرد جوان گفت: در ابتدا اين پيشنهاد را به شوخي گرفتيم و مدتي به آن ميخنديديم، اما خانواده دو طرف كه گويي تنها راه خلاصي از اين مشكلات را توسل به خرافات ميديدند، باز هم به ما فشار آوردند كه از هم جدا شويم.وي افزود: من و همسرم هيچ اعتقادي به اين خرافات نداريم ولي مقابل حرف بزرگترها نيز نميتوانيم قرار بگيريم و در نهايت مجبور شديم با درخواست آنها موافقت كنيم.مرد جوان ادامه داد: تصميم گرفتيم به مدت يك ماه از هم جدا شويم تا به خانوادهها ثابت كنيم كه تمام اين حرفها خرافات است و تأثيري در زندگي ما ندارد.وي گفت: اگر اين پايان دخالت والدين در زندگي ما نباشد، بعد از ازدواج مجدد آنها را ترك ميكنيم و براي زندگي به يكي از شهرهاي دور ميرويم و بدون آنها زندگي ميكنيم.زن جوان هم با تأييد حرفهاي شوهرش مهريه خود را كه 800 سكه طلا بود بخشيد، تا قاضي حكم طلاق را صادر كند.تلاشها و نصيحتهاي قاضي عموزادي نيز در منصرف كردن اين زوج از تصميم عجيب خود نتيجه نداد و در نهايت حكم طلاق آنها را صادر كرد تا شايد طلسم 7 ميخ از زندگي اين زوج باز شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]