واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: داستان اولین قسمت از فیلم «ملک سلیمان»، تقریبا روایت آیات ۳۰ تا ۴۰ سوره مبارکه «ص» است. در این قسمت شرح ماجرای نزدیک شدن عالم جن و انس و توانایی... به تصویر کشیدن داستان زندگی حضرت سلیمان، بدون توجه به تکنیک جلوههای ویژه کاری بعید به نظر میرسدخلاصه داستان: داستان اولین قسمت از فیلم «ملک سلیمان»، تقریبا روایت آیات ۳۰ تا ۴۰ سوره مبارکه «ص» است. در این قسمت شرح ماجرای نزدیک شدن عالم جن و انس و توانایی تاثیرگذاری آنان بر دنیا، قسمت اصلی داستان را تشکیل میدهد.در ادامه ماجرای نبرد سلیمان نبی با شیاطین و اجنه، در شهرهای مختلف سرزمین تحت فرمانبری آن پیامبر به تصویر کشیده شده است. در انتهای فیلم خداوند متعال قدرت تسلط بر اجنه را به ایشان اعطا میکند. پیش نوشت فیلم «ملک سلیمان» ازجمله فیلمهایی است که با حمایت معاونت سینمایی دولت نهم، با عنوان «فیلم فاخر» ساخته شد. بنابراین با پشتیبانی مالی خوبی که از فیلم به عمل آمد، سعی شد اثری با استانداردهای جهانی در ایران ساخته شود. برخی از پیش نیازهای فنی تولید این فیلم در ایران نبود، بنابراین از دیگر صاحبان سبک و فن کمک گرفته شد (مانند تکنیکهای جلوههای ویژه یا ساخت موسیقی).از طرف دیگر ساخت داستان زندگانی سلیمان نبی، به روایت امامیه اهمیت بسیار زیادی داشت (که دلایل آن در جای خود عنوان میشود) این مسئله حمایت ویژه مسئولان سینمایی کشور را به خود اختصاص داد. با اکران این اثر واکنشهایی نسبت به فیلم ابراز شد. برخی از منتقدین ضعف فیلم نامه و شخصیت پردازی را مشکل بزرگ فیلم قلمداد میکردند. آنها اعتقاد داشتند هزینه ای که برای این فیلم صرف شده اصطلاحا هدر رفته است و ای کاش فیلم نامه مورد بازبینی و بازنویسی قرار میگرفت. جدای از این به اعتقاد برخی، فیلم دارای سکانسهایی است که قابل فهم نیست، چرا سلیمان پیامبر؟ به نظر میرسد داستان سلیمان نبی، چیزی فراتر از یک داستان دینی معمولی است. سوای پیامهای دقیق و نکات مهم، این داستان کلیدواژه ای بسیار مهم را نیز در بطن خویش دارد: حکومت دینی. ماموریت برخی انبیاء تنها هدایت انسانها بوده است. به عبارت دیگر پیامبرانی میآمدند تا انسانها را به راه نجات و اسلام (ان الدین عندا... الاسلام، آل عمران-۱۹) دعوت کنند. حال آن که برخی دیگر از ایشان (مانند حضرت موسی(ع)) ماموریت تشکیل حکومت دارند. یعنی برخی پیامبران افزون بر جایگاه رهبر دینی، جایگاه رهبری سیاسی جامعه را نیز دارند. حضرت سلیمان از این دسته پیامبران است. هم عهده دار رهبری دینی جامعه و هم رهبری سیاسی میباشد. این جاست که اهمیت داستان روشن میشود. داستان سلیمان، روایت پیامبری حاکم است. پیامبری که با حفظ شأن نبوت شأن ریاست هم دارد. پیامبری که ملکی جهانی دارد. این داستان قرآنی نمونه ای برای نشان دادن رابطه حاکمیت و دین در جامعه اسلامی و توانایی جمع شدن هر دو شأن (حکومت و دین) در کنار هم است. افزون بر این به خاطر وجود این داستان در کتاب مقدس، بیان روایت اسلامی آن، ارزشی ذاتی برای مخاطبان خارجی دارد.همان طور که میدانیم دوران حضرت سلیمان شباهتهایی با عصر آخرالزمان داشته است. شباهتهایی مانند نزدیک شدن دنیای اجنه به دنیای ما و تسخیرپذیرشدنشان. هم چنین فتنهها و آمیختگی حق به باطل در آن دوران را میتوان از دیگر شباهتهای دوران سلیمان نبی با عصر آخرالزمان خواند.در نتیجه داستان سلیمان به خاطر دو ویژگی حاکمیت دینی، شباهت به آخرالزمان در مشاهده اجنه و فتنهها متمایز از دیگر داستانهای انبیای بنی اسرائیل است. روایت پیامبری با رخدادهایی خارق العاده به تصویر کشیدن داستان زندگی حضرت سلیمان، بدون توجه به تکنیک جلوههای ویژه کاری بعید به نظر میرسد. بنابراین با توجه به ظرایف و دقایق داستان، استفاده از جلوههای ویژه در این فیلم اهمیت بسیاری دارد. به همین علت دست اندرکاران فیلم، به سراغ یکی از متخصصان جلوههای ویژه (لئولو) رفتند و انصافا محصولی با نمره قابل قبول تهیه کردند. استفاده از جلوههای ویژه و صرف چنین سرمایهای برای این فیلم نه تنها اتلاف هزینه نیست.بلکه بر این مطلب تاکید میکند که صرف بیان یک مطلب به تنهایی کافی نیست. زیرا ساخت فضاهایی نزدیک به واقع در فهماندن و درک مطلب بسیار موثر است. هرچند به نظر میرسد برخی از صحنهها به اصطلاح درنیامده اند (مانند تسخیر باد) اما در کل استفاده از جلوههای ویژه نه آن قدر پرتکلف است که واقعیت دینی داستان را از بین ببرد و نه آن قدر سطحی که مستوجب خنده مخاطبان گردد.افزون بر این موسیقی متن تاثیرگذار و فیلم برداری خوب حمید خضوعی ابیانه، از عوامل جذاب و برجسته فیلم گردیده است. درونمایه و پیام اصلی بحرانی در قسمت اول «ملک سلیمان»، تصویر پیامبری از بنی اسرائیل را ترسیم میکند که در میانه ابتلای الهی قرار دارد. از طرفی جهان جنیان، به جهان انسانها نزدیک شده است و خطر تسلط آنان بر انسانها و اغوای مستقیم آنان وجود دارد.از طرف دیگر علمای بنی اسرائیل که فقط حاملان توراتند در پی نابودی و براندازی حکومت پیامبر خدا هستند. بر همین اساس به برافروختن آتش فتنه دست میزنند. علمایی که حرام موسی را حلال کرده اند به رباخواری اقدام میکنند. حال پیامبری چون سلیمان تنها باید با پشتوانه مردم، مردان باایمان و کارگزاران مخلص خویش، به اداره امور بپردازد و مردم را از این بحران رهایی بخشد.این تصویری است که در میانه داستان «ملک سلیمان» از ایشان به نمایش درآمده است. تصویری که بر صفاتی چون مدیریت و تدبیر، اهل عمل و مجاهد بودن، جدیت برای اداره امور حکومت، اتکال به خدای متعال در سخت ترین شرایط، مهربانی و شفقت با مردم وسوسه شده، تاکید میکند.در واقع بحرانی در این فیلم حضرت سلیمان نبی (ع) را از پیامبری که با اندک بی دقتی، میتوانست بیشتر به کسی شبیه شود که دارای تواناییهای مافوق بشری است و معلوم نیست این تواناییها به چه درد او و مردمش میخورد (نعوذبالله)، به شخصیتی نزدیک کرده است که اولا یک پیامبر یا رهبر دینی میباشد. ثانیا حکومتی با مرزهای جغرافیایی پهناور در اختیارش قرار دارد. ثالثا با تمام مکنتی که در اختیارش است لحظه ای از یاد خدا غافل نمیشود و ذره ای از مسیر حق تخطی ندارد. فیلمی چند وجهی همان طور که گفته شد داستان سلیمان نبی ازجمله داستانهای پراهمیت -یا استراتژیک- قرآنی است. از طرفی سلیمان رهبر دینی جامعه خویش بوده و از طرف دیگر، ماموریت تشکیل حکومت را داشته است. در نهایت با توجه به بعد حاکمیتی ایشان به او تواناییها و استعدادهایی اعطا میشود که براساس آیه شریفه ۳۵ سوره «ص» در عالم همتایی ندارد (گفت: پروردگارا، مرا ببخش و ملکی به من ارزانی دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد، در حقیقت، تویی که خود بسیار بخشنده ای.)پس از اکران فیلم عمده ترین ضعفی که برای آن برشمرده شد، ضعف در فیلم نامه و شخصیتپردازی عنوان شد. مشکلی که پاسخش را باید در جای دیگری یافت. در صورت قبول ضعف در فیلم نامه میتوان به دو پاسخ رسید. پاسخ اول این که فیلم بسیار کم دیالوگ و بیشتر مبتنی بر تصویر است تا کلام؛ پاسخ دوم این که این فیلم اساسا غیر از مخاطب عام مخاطب دیگری را جست وجو میکند. به بیان دیگر شاید ملک سلیمان مانند برخی از آثار سینمایی خصوصا هالیوودی، دارای دو سطح ظاهری و باطنی است. «سطح الف» که عامه مخاطبان میبینند و «سطح ب» که مخاطبان با پیش زمینه کافی از آن برداشت میکنند. در سطح مخاطبان عام ممکن است کسانی برخی قسمتهای داستان را متوجه نشوند (مانند سکانس اسبها در ابتدای فیلم)، برخی از شخصیتها را نشناسند یا علت بروز برخی از رویدادها را ندانند. اما افرادی که در سطح ب (با عمق بیشتر) قرار دارند پیامهای ضمنی را درمییابند، نشانهها را میشناسند و در نهایت به مقصود نویسنده و کارگردان پی میبرند. به عقیده نگارنده فیلم «ملک سلیمان» از این دسته آثار سینمایی است.یعنی شاید فیلم از لحاظ داستان پردازی برای عموم مخاطبان، ضعیف تر از داستانهای دیگر دینی مانند مریم مقدس (ساخته همین کارگردان) باشد اما دارای پیامهای ضمنی قوی و سرشار از نمادها و نشانههایی است که اهل فن، به سرعت آنها را درمییابند و به کنه آن میرسند. با قبول فرض ضعف بیان میتوان به مسئله مهم دیگری نیز رسید.فیلم نامه نویس خود را موظف نمیداند برای تک تک وقایعی که بیان میکند، مقدمه چینی یا تمامی شخصیتها را معرفی کند. بلکه او گروهی را هدف گرفته است که با دیدن پیرمردی استوار که به خلوت سلیمان با خداوند راه پیدا میکند متوجه میشود که او «آصف بن برخیا» وصی و جانشین سلیمان نبی است. یا با دیدن اسبهایی که در آغاز فیلم به سرعت حرکت و از آتش عبور میکنند، به وقایعی که برای حضرت سلیمان پس از دیدن اسبهای نظامیروی داد پی میبرند (برای مطالعه بیشتر در این مورد به تفسیر المیزان جلد ۱۷ ذیل آیه ۳۲ و ۳۳سوره «ص» مراجعه کنید.)بیان این نکات به معنای آن نیست که در آثار سینمای دینی، حتما باید گروه هدف را آگاهان قرار داد بلکه سخن مصور گفتن با هر دو گروه آگاهان و مخاطبان عام کاری پسندیده است. اما سخن این است که اگر فهم برخی از وقایع و شخصیتها برایمان دشوار بود، انگشت اتهام را به سوی نویسنده و کارگردان نگیریم. شاید مشکل آن چنان که ما میبینیم نباشد. نکته پایانی ساخت اثری مانند «ملک سلیمان» گامی برای ورود به جهانی شدن سینما در حوزه مسائل ایدئولوژیک است. این چیزی است که مدتها قبل باید شروع میشد. اساسا برای حکومتی که بزرگ ترین مشخصه آن دینی بودن است، بیان چنین داستانهایی بسیار ضروری است. جایی خواندم که کسی میگفت چرا ما باید از میان انبیا، تنها به انبیای بنی اسرائیل برای بیان داستان زندگی آنها اکتفا کنیم؟ پاسخ آن عزیز شاید این باشد برای مایی که بیشترین قسمت داستانهای کتاب دینی مان (قرآن کریم) بیان وقایع زندگی موسی پیامبر است، نباید چندان عجیب باشد که به سراغ داستانهایی از این دست برویم. بلکه باید با ساخت آثار از این داستانها کمال استفاده را ببریم. کاری که خداوند متعال در قرآن کریم برای انسانها انجام داد. روایت داستان برای بیان حقایق و استفاده تمثیلی از آنها.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 536]