واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اولين قاعده (سرمقاله کیهان) ميزان موفقيت دولت اصولگرا در 4 سال آينده دقيقا به اين بستگي دارد كه تا چه حد بتواند اين پايگاه هاي راي را براي خود حفظ كرده و توسعه دهد. بحث درباره مخاطراتي كه پيمودن اين مسير خواهد داشت بسيار پيچيده تر از آن است كه ممكن است در ابتدا به نظر برسد و آنچه در اينجا گفته شد فقط يك اشارت كلي و اجمالي است. دولت دهم كه اكنون رسما فعاليت خود را آغاز كرده در ابتداي راهي احتمالا پر نشيب و فراز قرار دارد. اينكه در آينده چه اتفاقاتي رخ خواهد داد به دو عامل كلان وابسته است: اول اينكه دولت خود چه راهي در پيش خواهد گرفت و دوم «ديگران» چه مجموعه شرايطي براي دولت خواهند ساخت. مقصود از «ديگران» در اينجا همه آن مجموعه عوامل داخلي و خارجي است كه پيوند ارگانيك بادولت ندارند و فقط مناسبات خود با آن را بر مبناي شرايط «تنظيم» مي كنند. تلفيق اين دو مسير با يكديگر آينده دولت را رقم خواهد زد، آينده اي كه طبعا به جاي اينكه «پيش بيايد» بايد «ساخته شود». هيچ كدام از ناظران پيش بيني نمي كنند كه رفتار دولت دهم و شخص رييس جمهور با آنچه از دولت نهم به ياد داريم تفاوت اساسي بكند. دولت دهم به احتمال بسيار زياد همان راهي را خواهد رفت كه دولت نهم مي رفت و درست هم البته همين است. 22 خرداد 1388 همچون يك «روز داوري» عمل كرد. همه آن بحث هاي پر التهاب، در اين باره كه آيا دولت راه درست را مي رود يا نه، پاي صندوق هاي راي جواب خود را گرفت و مردم نشان دادند كه چه چيز را مي پسندند. كساني هم كه پس از آن روز سعي در به هم زدن ميز بازي كردند، حالا ديگر دريافته اند حرف مردم همان بود كه آن روز از صندوق بيرون آمد والا آنها مجبور نمي شدند براي نشان دادن حمايت مردمي از خود به مراسم شب هاي قدر و راهپيمايي روز قدس دخيل ببندند. آدمي ياد آن پيشنهاد مفرح يكي از تلويزيون هاي ضد انقلاب مي افتد كه از مردم خواسته بود به علامت اعتراض شب ها چراغ ماشين هاي خود را روشن كنند! اين سؤال كه آنها كه به احمدي نژاد راي دادند و آنها كه ندادند هر كدام چه دلايلي داشتند و چگونه اوضاع را تحليل مي كردند سؤال بسيار مهمي است كه حتما بايد در فرصتي موسع به آن پرداخت. به طور بسيار خلاصه، پايگاه راي 25 ميليوني احمدي نژاد را مي توان در دو بخش تفكيك كرد. 1- بخش بزرگي از مردم كه تا قبل از آغاز به كار دولت نهم اغلب آنچه ديده بودند «وعده» بود شايد براي نخستين بار، از اين دولت «عمل» ديدند بي آنكه منتي بر سرشان باشد. دولت نهم حرف بسيار زد ولي در كنار آن عمل فراوان هم انجام داد، ديگران اما آنقدر حرف زدند كه هيچگاه نوبت به عمل نرسيد و شايد نمي خواستند هم برسد. اين عامل خصوصا در ساختن پايگاه رأي احمدي نژاد در روستاها و شهرهاي كوچك نقشي بي بديل داشته است. مردم اين مناطق در هيچ زماني به اندازه دوره مسئوليت اين دولت دست خود را پر نديده بودند. علاوه بر اين، طبقه محروم كه عادت كرده بود اشرافيت برخي دولتيان را ببيند و دم بر نياورد در اين 4 سال متقاعد شد كه احمدي نژاد كيسه اي براي خود ندوخته است و هيچ علاقه و انگيزه اي براي پيوستن به طبقه اشراف ندارد. درست به همين علل بود -و مطالعه الگوي توزيع آرا هم نشان مي دهد- كه اين بخش از مردم ايران با مشاركت بسيار بالا پاي صندوق هاي راي خواستار تداوم همين مشي در دستگاه اجرايي كشور شدند. 2 - بخش دوم پايگاه راي احمدي نژاد در واقع تكه اي از همان بخش اول است كه يك ويژگي خاص در آن برجسته شده است. اين جزو اصول اوليه تحليل نظام هاي دموكراتيك است كه تصور شود نفس حضور راي دهندگان پاي صندوق ها قبل از آنكه راي به اين يا آن كانديداي خاص باشد، به معناي تاييد كليت آن سيستم سياسي است كه انتخابات در چارچوب آن برگزار مي شود. بنابراين واضح است كه مي توان گفت برنده اول مشاركت 85 درصدي مردم ايران در انتخابات 22 خرداد نظام جمهوري اسلامي است و كانديداي پيروز در واقع حائز رتبه دوم است. اما اين موضوع نبايد مانع از دقت در يك عامل كليدي شود كه توجيه كننده فلسفه وجودي بخشي از پايگاه راي آقاي احمدي نژاد است. پاي بندي به نظام همچنانكه گفتيم يك انگيزه ضمني براي همه راي دهندگان است -و اين عموميت دارد- اما بخشي از افرادي كه به آقاي احمدي نژاد راي دادند مشخصا بر اين موضوع تاكيد داشتند كه علاوه بر بهبود فضاي كار و خدومت احمدي نژاد بهترين گزينه موجود در صحنه است چون بيشترين پاي بندي را به اصول انقلاب اسلامي و راس آنها ولايت فقيه دارد. براي اين عده، اصولگرايي احمدي نژاد يك انگيزه مركزي و محوري بوده است نه صرفا عاملي ضمني كه شبيه آن در عموم راي دهندگان مشاهده مي شود. اين بخش از راي احمدي نژاد همان است كه نخبگان آن در روزهاي بحران به ميدان آمدند و در جمع شدن غائله نقشي اساسي ايفا كردند. براي اين عده، خدوم و مردمي بودن رييس جمهور البته اهميت كليدي دارد اما به اين شرط كه مستلزم هيچ نوع فاصله گيري از ارزش هاي اساسي انقلاب نباشد. دقيقا به همين دليل است كه از نگاه اين افراد خدمت و پاكدستي نمي تواند لغزش هاي احتمالي در پاي بندي به اصول را بپوشاند يا توجيه كند و لذا بر خود تكليف مي دانند همچنانكه در روزهاي بحران همه انرژي خود را براي خنثي كردن طراحي هاي دشمن به ميدان آوردند، پس از آن نيز در تلاش براي اصلاح كاستي هايي كه مي بينند كوتاهي و كاهلي نكنند. ميزان موفقيت دولت اصولگرا در 4 سال آينده دقيقا به اين بستگي دارد كه تا چه حد بتواند اين پايگاه هاي راي را براي خود حفظ كرده و توسعه دهد. بحث درباره مخاطراتي كه پيمودن اين مسير خواهد داشت بسيار پيچيده تر از آن است كه ممكن است در ابتدا به نظر برسد و آنچه در اينجا گفته شد فقط يك اشارت كلي و اجمالي است. بخش دوم از راه اما به طراحي هاي «ديگران» بستگي دارد. دولت اصولگرا در انتخابات گذشته آوردگاهي سخت از بددلي و كينه توزي را پشت سر گذاشته است اما نبايد تصور كند كه همه چيز پايان يافته و اكنون زمان آسودگي است. حقيقت اين است كه چيزي اگر باشد -كه هست- تازه شروع شده است. تئوري ساقط كردن دولت و سپس رفتن به سراغ ديگر اركان نظام كه قلب استراتژي مبارزاتي برخي جريان هاي سياسي در انتخابات گذشته بود البته شكست خورده است اما نشانه هايي هست كه تئوري ضعيف كردن دولت و وارد كردن ضربه در يك زمان مناسب مانند انتخابات بعدي شوراها همچنان در دستور كار قرار دارد و با جديت پي گيري مي شود. انتخابات اخير همانطور كه برجستگي هاي دولت را نشان داد برخي نقاط ضعف آن را هم آشكار ساخت، پس نبايد تعجب كنيم اگر نشانه هايي از اينكه دشمن براي عميق تر كردن اين نقاط ضعف و ضربه زدن به پايگاه راي احمدي نژاد آشكار شده باشد. برخي قرائن نشان مي دهد بحراني كردن روابط دولت با طبقه متوسط شهري و گروه هاي مرجع مانند روحانيون، دانشگاهيان و نخبگان سياسي و كاهش انگيزه بدنه اجتماعي جريان اصولگرا براي دفاع از دولت در بحران هاي آينده (كه كساني در داخل و خارج سخت براي ايجاد آن در تلاشند) دقيقترين توصيف از طراحي است كه از اين پس با آن مواجه خواهيم بود. صرف نظر از اشتباهات واضح و احتمالا قطعي كه توطئه گران در اجراي اين پروژه مرتكب خواهند شد، اين رفتار دولت و شخص رييس جمهور است كه ميزان موفقيت يا شكست نهايي اين پروژه ها را تعيين خواهد كرد. دولت دهم بايد بخشي از انرژي خود را صرف شكل دادن به رفتارهاي «ديگران» بكند در كنار اينكه از رفتار خود هم مراقبت مي كند. اين اولين قاعده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]