واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آینده جهان
ما بدلیل اینكه مؤمن و مسلمانیم و درعمق ضمیرمان این اصل وجود دارد كه: "جهان را صاحبی باشد خدا نام" هر چه در دنیا پیشامدهائی میشود هرگز احساس خطر عظیم، خطری كه احیانا بشریت را نیست و نابود كند و كره زمین را تبدیل بتوده خاكستر كند و زحمات چند هزار ساله بشریت را كأن لم یكن نماید نمیكنیم. در ته دلخودمان باور داریم كه سالهای سال، قرنها، شاید میلیونها سال دیگر، در روی این زمین زندگی و حیات موج خواهد زد. فكر میكنیم بعد از ما آنقدر مسلمانها بیایند و زندگی كنند و بروند كه فقط خدا عدد آنها را میداند. آری ما در ته دل خود اینطور فكر میكنیم، و هرگز این اندیشه را بخود راه نمیدهیم كه ممكن است عمر جهان یعنی عمر بشر و عمر زمین ما به پایان رسیده باشد. تعلیمات انبیاء نوعی امنیت و اطمینان خاطر بما داده است و در واقع در ته قلب خود به مددهای غیبی ایمان و اتكا داریم. بما اگر بگویند یك ستاره عظیم در فضا در حركت است و تا شش ماه دیگر به مدار زمین میرسد و با زمین ما برخورد میكند و در یك لحظه زمین ما به یك توده خاكستر تبدیل میشود باز هم با همه ایمان و اعتقادی كه به پیش بینیهای دانشمندان داریم بخود ترس راه نمیدهیم، در ته دلمان یك نوع ایمان و اطمینانی هست كه بنا نیست بوستان بشریت كه تازه شكفته است در اثر باد حوادث ویران گردد. آری همانطوری كه باور نمیكنیم زمین ما بوسیله یك ستاره، یك حادثه جوی نیست و نابود شود، باور نمیكنیم كه بشریت بدست خود بشر و بوسیله نیروهای مخربی كه بدست بشر ساخته شده منهدم گردد. آری ما بحكم یك الهام معنوی كه از مكتب انبیاء گرفتهایم باور نمیكنیم. دیگران چطور؟ آیا آنها هم باور نمیكنند؟ آیا همین اطمینان و خوشبینی نسبت به آینده انسان و زمین و زندگی و تمدن و خوشبختی و بهروزی و عدالت و آزادی در آنها وجود دارد؟ ابداًبه آنها حق بدهیم كه بدبین باشند. چرا بدبین نباشند؟ در دنیائی كه سرنوشتش بستگی پیدا كرده به دگمهای كه انسانی فشار دهد و پشت سرش وسائل مخرب كه قدرت آنها را خدا میداند بكار بیفتد، در دنیائی كه براستی بر روی انباری از باروت قرار گرفته و جرقهای كافی است كه یك حریق جهانی بوجود بیاورد، چه جای خوشبینی به آینده است؟ راسل در كتاب امیدهای نو میگوید: زمان حاضر زمانی است كه در آن حس حیرت توأم با ضعف و ناتوانی همه را فرا گرفته است. میبینیم بطرف جنگی پیش میرویم كه تقریبا هیچكس خواهان آن نیست. جنگی كه همه میدانیم قسمت اعظم نوع بشر را بدیار نیستی خواهد فرستاد. و با وجود این مانند خرگوشی كه در برابر مار افسون شده باشد خیره خیره بخطر نگاه میكنیم بدون آنكه بدانیم برایجلوگیری از آن چه باید كرد؟ در همه جا داستانهای مخوف از بمب اتمی و هیدروژنی و شهرهای با خاك یكسان شده و قحطی و سبعیت و درنده خوئی برای یكدیگر نقل میكنیم ولی با اینكه عقل حكم میكند كه از مشاهده چنین دور نمائی بر خود بلرزیم، چون جزئی از وجودمان از آن لذت می برد و شكافی عمیق روح ما را بدو قسمت سالم و ناسالم تقسیم میكند، برای جلوگیری از بدبختی تصمیم قاطعی نمیگیریم". چه تصمیمی؟ مگر بشر قادر است چنین تصمیمی بگیرد؟ هم او میگوید: "دوره بوجود آمدن انسان نسبت بدوره تاریخی طولانی، ولی نسبت بدورههای زمین شناسی كوتاه است. تصور میكنند انسان یكمیلیون سال است كه بوجود آمده، اشخاصی هستند و از آن جمله اینشتاین كه بزعم آنها بسیار محتمل است كه انسان دوره حیات خود را طی كرده باشد و در ظرف سنین معدودی موفق شود با مهارت شگرف علمی خود، خویشتن را نابود كند". انصافا اگر بر اساس علل مادی و ظاهری قضاوت كنیم این بدبینیها بسیار بجا است. فقط یك ایمان معنوی، ایمان به امدادهای غیبی" و اینكه جهان را صاحبی باشد خدا نام لازم است كه این بدبینیها را زایل و تبدیل به خوشبینی كند و بگوید بر عكس، سعادت بشریت، رفاه و كمال بشریت، زندگی انسانی و زندگی مقرون به عدل و آزادی و امن و خوشی بشر، در آینده است و انتظار بشر را میكشد. اگر این بدبینی را بپذیریم واقعا مسأله صورت عجیب و مضحكی بخود میگیرد ، مثل بشر مثل طفلی میشود كه در اولین لحظهای كه قادر میشود چاقو بدست بگیرد آن را بشكم خود می زند، خودكشی میكند و كوچكترین حظی از وجود خود نمی برد. میگویند از عمر زمین در حدود چهل میلیارد سال میگذرد و از عمر انسان در حدود یك میلیون سال، میگویند اگر همه زمین و حیوان و انسان را كه بر روی زمین بوجود آمده ، كوچك كنیم و نسبت بگیریم، مثلا عمر زمین را یكسال فرض كنیم و نسبت بگیریم، هشت ماه از این سال گذشته و اساسا جانداری در آن وجود نداشته است، در حدود ماه نهم و دهم اولین جاندارها بصورت ویروسها، باكتریها و موجودات تك سلولی بوجود آمده است. در هفته دوم ماه آخر سال پستانداران بوجود آمدهاند، در ربع آخر از ساعت آخر از روز آخر سال انسان بوجود آمده است، دورهای كه دوره تاریخی انسان بشمار میرود و انسان قبل از آن در حال توحش در جنگلها و غارها زندگی میكرده است شصت ثانیه اخیر آن است، كه در این شصت ثانیه اخیر است كه استعداد انسان ظهور كرده و عقل و علم بشر دستاندر كار شده و تمدن عظیم و شگفتآور بوجود آمده است و انسان استعداد خود را كم و بیش بظهور رسانده است. در همین شصت ثانیه است كه انسان خلیفة الله بودن خود را بثبوت رسانیده است. حالا اگر بنا باشد كه انسان بهمین زودی با مهارتشگرف علمی خود، خود را نابود كند و اگر واقعا انسان با قدرت علمی خود گور خود را به دست خود كنده باشد و چند گامی بیشتر تا گور خود فاصله نداشته باشد. اگر واقعا چنین خودكشی اجتماعی در انتظار بشر باشد باید گوئیم خلقت این موجود بسی بیهوده و عبث بوده است. آری یك نفر مادی مسلك میتواند این چنین فكر كند ولی یك نفر تربیتشده در مكتب الهی اینطور فكر نمیكند، او میگوید: ممكن نیست كه جهان بدست چند نفر دیوانه ویران شود، او میگوید درست است كه جهان بر سر پیچ خطر قرار گرفته است ولی خداوند همانطور كه در گذشته البته در شعاع كوچكتری این معجزه را نشان داده، بر سر پیچهای خطر بشر را یاری كرده و از آستین غیب مصلح و منجی رسانده است، در این شرائط نیز چنان خواهد كرد كه عقلها در حیرت فرو رود. او میگوید: كار جهان عبث نیست، او میگوید اگر چنان شود كه مادی مذهبان میگویند و ظهور انسان در روی زمین مصداق مثل معروف عربی بشود "ما أدری أسلم ام ردع" .خیر ، عمر جهان بپایان نرسیده است، هنوز اول كار است، دولتی مقرون به عدل و عقل و حكمت و خیر و سعادت و سلامت و امنیت و رفاه و آسایش و وحدت عمومی و جهانی در انتظار بشریت است، دولتی كه در آن دولت حكومت با صالحین است و انتخاب اصلح به معنی واقعی در آن صورت خواهد گرفت . روز بهروزی خواهد رسید. در آنروز بعدالت حكم شود و ستم برای همیشه رخت بربندد، راهها امن گردد، زمین بركات و استعدادهای خود را ظاهر گرداند و حداكثر استفاده از منابع و خیرات زمین صورت گیرد، فقیری پیدا نشود كه مردم صدقات و زكوات خود را باو بدهند و اینست معنی سخن خدا: عاقبت از آن متقیان است . بجای اینكه مأیوسانه بنشینیم و بگوئیم كار بشر تمام شده و بشر بدستخود گور خود را كنده و چند گامی بیشتر با آن فاصله ندارد و روزهای خوش بشر دارد بپایان میرسد، میگوئیم: باش تا صــــــبح دولــــتش بدمد كاین هنوز از نتائج ســـــــحر است همانطور كه ظهورهای گذشته پس از سختیهائی بوده، قطعاً این ظهور نیز پس از سختیها و شدتها خواهد بود. همیشه برقها در ظلمتها می جهد. علی علیه السلام اشاره بظهور مهدی موعود میكند و چنین میفرماید:"«حتی تقوم الحرب بكم علی ساق بادیا نواجذها ، مملوئة اخلافها، حلوا رضاعها ، علقما عاقبتها، الا و فی غد و سیأتی غد بما لا تعرفون یأخذ الوالی من غیرها عمالها علی مساوی أعمالها و تخرج الارض له افالیذ كبدها و تلقی الیه سلما لمقالیدها فیریكم كیف عدل السیر » «و یحیی میت الكتاب و السنة»". یعنی جنگ قد علم خواهد كرد در حالیكه دندانهای خود را نشان میدهد. پستانهایش پر است و آماده است، شروع كار شیرین است و عاقبت آن تلخ همانا فردا و فردا چیزی ظاهر خواهد كرد كه او را نمی شناسید و انتظارش را ندارید آن حاكم انقلابی هر یك از عمال حكومتهای قبلی را بسزای خویش خواهد رسانید، زمین پارههای جگر خود را از معادن و خیرات و بركات برای او بیرون خواهد آورد و كلیدهای خود را با تمكین به او تسلیم خواهد كرد. آن وقت به شما نشان خواهد داد كه عدالت واقعی چیست و كتاب خدا و سنت پیامبر را احیاء خواهد كرد. علی علیه السلام نیز از یك آینده عبوس و خشمناك و جنگهای وحشتزا یاد میكند ولی علی در پایان این شب سیه یك سفیدی میمونی را نوید میدهد. قرآن كریم هم میفرماید : "«و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»" یعنی ما از پیش اطلاع دادهایم كه وارث اصلی زمین، بندگان صالح و شایسته ما خواهند بود. برای همیشه زمین در اختیار ارباب شهوت و غضب و بندگان جاه و مقام و اســــیران هوای نفس نخواهد بود. آری اینست فلســــــــفه بزرگ مهدویت، در عین اینكه پیشبینی یك سلسله تكانهای شدید و نابسامانیها و كشتارها و بی عدالتیها است: پیش بینییك آینده ســعادت بخش و پیروزی كامل عقل بر جهل، توحید بر شرك، ایمان بر شك، عدالت بر ظل ، سعادت بر شقاوت است.لهذا نوید و آرزو است. "« اللهم انا نرغب الیك فی دولة كریمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاش الی طاعتك و القادش الی سبیلك و ترزقنا بها كرامة الدنیا و الاخرش»". برگزیده از کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر از شهید استاد مرتضی مطهری تنظیم برای تبیان: پایدارجهت خرید کتب اسلامی کلیک نمایید.جهت خرید کتب حکمت و عرفان کلیک نمایید.جهت خرید کتب دفاع مقدس کلیک نمایید.جهت خرید اشتراک کتاب کلیک نمایید.جهت خرید نرم افزارهای چند رسانه ای کلیک نمایید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]