واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: توصیف روزنامه نگار بریتانیایی از ایران: نه «محور شرارت» بوش، نه «بحران زده» هاشمی من فقط یک جا با پرخاشگری مواجه شدم. یک روز پس از آغاز دوباره خشونت های پایتخت در ترمینال اتوبوس شیراز سرگردان بودم که یک راننده تنومند تاکسی با صدای پرخاشگرانه به من گفت: پس شما دارید به تهران می روید؟
عصر ایران- «دیوید تورانس»، روزنامه نگار برجسته بریتانیایی، در زمان اوج ناآرامی های اخیر سیاسی به ایران سفر کرده و ضمن بازدید از شهرهایی چون تهران، شیراز و اصفهان، از نزدیک وقایع متعاقب انتخابات ریاست جمهوری را زیرنظر گرفته است. این روزنامه نگار اسکاتلندی الاصل، طی مطلبی در روزنامه «ساندی هرالد»، روایت سفر اخیر خود به ایران را که عمدتاً به وقایع پس از انتخابات مربوط می شود نقل کرده است: «دقیقاً یکصد سال پس از اشغال تهران توسط انقلابیون ملی گرا در جریان انقلاب مشروطه وارد پایتخت ایران شدم. یکصد سال از آن زمان گذشته است، زمانی که نیروهای قزاق میدان مرکزی شهر را اشغال کردند و شاه ایران متعاقب آن از مقام خود خلع شد. درگیری ها و خشونت ها به هیچ عنوان در تاریخ معاصر ایران تازگی ندارد، امسال مصادف با سی امین سالگرد انقلابی دیگر است، این بار نه انقلاب مشروطه بلکه انقلاب اسلامی. شاید ایران مقصد خوشایندی برای گذران تعطیلات نباشد اما چیزهای زیادی برای عرضه کردن دارد. حداقل تهران کانون تجمعات سیاسی است در حالی که اصفهان و یزد ، جواهرات گرانبهای معماری در جهان اسلام به شمار می روند. به رغم رویدادها و درگیری های اخیر خیابانی، این احساس هرگز به من دست نداد که به کشوری سفر کرده ام که بخشی از «محور شرارت» جرج بوش است و نه آن کشوری که ظاهراً هاشمی رفسنجانی در طول نمازجمعه هفته گذشته از آن به عنوان کشوری «بحران زده» یاد کرده بود. در حوزه سیاست اینگونه به نظر می رسید که اکثر ایرانی ها زمانی که بحث اختلافات پایان ناپذیر میان دولت و اپوزیسیون مطرح می شود همچون اسکاتلندی ها نوعی «بی علاقگی سیاسی» را از خود بروز می دهند. رانندگان تاکسی بیشتر مایل بودند درباره خانواده خود صحبت کنند، راهنماهای تور درباره مطالعات اخیرشان و مسافران قطار نیز بیش از آنکه مایل به بحث درباره اصلاحات سیاسی یا دموکراسی باشند علاقه مند به کار روزانه شان بودند. با این وجود ایرانیان تحصیل کرده عمیقاً از این نکته آگاه بودند که کشورشان تصویری مخدوش در غرب دارد. پرسش معمول آنها این بود که «نظر شما درباره ایران چیست، شما درباره رئیس جمهور ما چه می اندیشید؟» واضح بود که اکثر آنها به ویژه دانشجویان طرفدار احمدی نژاد نیستند با این حال زمانی که من مودبانه سئوال می کردم: آیا او (احمدی نژاد) انتخابات اخیر را در کمال صحت برده است، پاسخ گیج کننده و صریح آنها اغلب این بود: «آری». انتخابات ایران به ندرت در کمال صحت یا آزادی برگزار شده با این حال من نمی توانم درک کنم که چرا مفسران غربی خیلی راحت اتهام تقلب گسترده انتخاباتی را پذیرفتند. احمدی نژاد شاید از نظر لندن یا واشنگتن یک رئیس جمهور نمونه نباشد اما این به معنای آن نیست که او فاقد حمایت های داخلی است. یک ناظر ایرانی می گوید: "قطعاً تخلفات خاصی در روز رای گیری وجود داشته. با این حال پیروزی او کاملاً محتمل به نظر می رسید. او بیش از حد تلاش کرده است." برخوردهای ما با مردم بسیار دوستانه بود و آنها با گفتن عبارت متداول «به ایران خوش آمدید» ، راه را برای پرسیدن سلسله سئوالاتی درباره اسکاتلند، انگلیس، درآمد شخصی بنده و البته دیدگاهم درباره ایران باز می کردند. به نظر می رسید که همه مردم مشغول - یا دست کم خواهان - فراگیری زبان انگلیسی هستند، گرچه این تفکر که خیال کنیم به یک کشور انگلیسی زبان سفر کرده ایم به اوهام شبیه است. من یک اسکناس اسکاتلندی را به یک سرباز مهربان ایرانی فروختم در حالی که در شیراز یک راننده تاکسی، یک کاست موسیقی را به من هدیه داد و ما در مسیر فرودگاه از آن لذت بردیم. یک فرش فروش در اصفهان به من گفت: "مشاهده بریتانیایی ها در اینجا خوب است چونکه در طول چند هفته اخیر (همزمان با رویدادهای متعاقب انتخابات) خارجی های زیادی به اینجا نیامده اند، تعداد زیادی از گروه های گردشگری برنامه سفر خود را لغو کرده اند." من فقط یک جا با پرخاشگری مواجه شدم. یک روز پس از آغاز دوباره خشونت های پایتخت در ترمینال اتوبوس شیراز سرگردان بودم که یک راننده تنومند تاکسی با صدای پرخاشگرانه به من گفت: "پس شما دارید به تهران می روید؟" زندگی ایرانی آنچنانکه در نگاه اول به نظر می رسد، طاقت فرسا نیست، برای مثال می توان به وضعیت زنان اشاره کرد. گرچه در شهرهای سنتی مثل یزد اغلب زنان چادرپوش هستند اما در شهرهای مشهوری چون شیراز زنان اغلب به پوشیدن یک روسری و مانتو بسنده می کنند. به دلایل روشن شاید ایران یک مقصد توریستی نباشد اما مردم آن عموماً سخنور، جذاب، تحصیل کرده و متمایل به غرب هستند و این ها خصوصیاتی است که در قضاوت در مورد این کشور باید مدنظر قرار گیرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]