واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شاغول نوشتن
نثر معیار محک نوشتنزبان معیار (Standard Language) زبان مجموعه تحصیل کردگان، دانشآموختگان، ارباب فرهنگ، رسانههای گروهی و نیز زبانی است که متون درسی و دانشگاهی به آن نوشته میشوند. زبان معیار یکگونه (Variety )زبانی است که قانونیتر، درستتر و مرکزیتر شناخته میشود و به یک سخن، شکل ساده و درست هر زبان است.زبان معیار هر دوره و هر عصر تغییر و دگرگونی میپذیرد و بر بنیاد عناصر اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد. این است که ما در دوره های مختلف تاریخی هر زبان، زبان های معیار مختلف داریم. زبان معیار امروز ایران شکلی دارد و زبان معیار مختلف داریم. زبان معیار امروز ایران شکلی دارد و زبان معیار در عصر صفوی شکلی دیگر. فارسی معیار امروز نیز ویژگی هایی دارد که آن از دیگر هنجارهای زبانی در دوران های گوناگون زبان فارسی متمایز می کند. عواملی چون پدید آمدن اوضاع و احوال فکری و فرهنگی خاص، رشد و توسعه دانش و انتقال آن به زبان و تغییر مداوم نیازها و شرایط سیاسی- اجتماعی، زبان فارسی امروز را به شکلی که اکنون هست در آورده اند. شاید بتوان گفت زبان فارسی امروز در بهترین وضع و نیرومندترین شکل خود در طی دوران تاریخ قرار دارد و می کوشد انرژی نهفته در خود را برای بازنمایی دانش، فن آوری، فلسفه و دیگر جوانب حیات انسان امروز آزاد کند.برخی از مهم ترین ویژگی¬های فارسی معیار امروز، بدین اجمال است:1- ساده گرایی: تفاوت بنیادین فارسی معیار امروز با دیگر سطوح زبانی در دوران های تاریخی زبان ما، تمایل و گرایش همه جابنه آن به سادگی است. ساده گرایی در این حوزه هرگز نباید با سطحیگرایی یکسان شمرده شود. سمت و سوی زیبایی شناختی زبان معیار امروز به سادهگرایی میل می یابد و این نکتهای روش شناسانه است. پیچیدگیهای دستوری، واژگانی و معنایی، روزگاری نشانه فضل و هنرمندی نویسنده یا گوینده به شمار میآمدند؛ اما امروزه تمایل به سادگی همه ساخت های زبان را در برگرفته است؛ حتی در عرصه ادبیات محض، مانند شعر.2- اعتدال گرایی: زبان فارسی امروز در مواجهه با عنصر دخیل و ناگستنی زبان عربی، موضعی معتدلانه دارد. زبان معیار امروز همانند دورههای تاریخی پیشین، از قرن پنجم تا سیزدهم، به عربی نمیگراید، اما همچون دهههای نخست این سده با عربی نیز نمیستیزد. زبان، مفهومی تاریخمند است و همواره در ساخت تاریخی خود معنا مییابد. این تاریخ همه جوانب رفتارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و علمی را در بر میگیرد. زبان فارسی در طی سدهها تاریخی خود، از مراحل گوناگون تطور و تحول جوامع عبور کرده و به نقطه کنونی رسیده است. اکنون این زبان آمیزهای از اندیشهها، نگرهها و شیوههای زندگی مردمان فارسی زبان و ایرانی در طی سدهها است. زبان فارسی امروز تاریخ یک فرهنگ است. از همین رواست که آمیختگی غریب و تاریخی زبان عربی و زبان فارسی، امروزه دیگر صرفاً وسیلهای زبانی نیست، بلکه نوعی فرایند تاریخی و فرهنگی و تمدنی است. زبان فارسی امروز تاریخ یک فرهنگ است. از همین رواست که آمیختگی غریب و تاریخی زبان عربی و زبان فارسی، امروزه دیگر صرفاً وسیلهای زبانی نیست، بلکه نوعی فرایند تاریخی و فرهنگی و تمدنی است. ما هر چه هستیم و بودهایم در این زبان انعکاس دادهایم. فارسی آمیخته با فرهنگ دین و قرآن و فلسفه و عرفان، و اختلاط یافته با زبان عربی، آیینه بودن و زندگی کردن ماست.3- محتواگرایی:
امروزه در زبان، و نیز زبان فارسی، گرایش به محتوا، ارایه مضمون به رساترین و سر راستترین شکل، امری پذیرفته و هنجار شده است. اهمیت دادن به ظاهر، نما، شکل و صورت در زبان فراموش شده و این امور تنها به ادبیات و آفرینشهای ادبی منحصر شدهاند. شاید بنیاد این تغییر، دگرگون شدن مبنای زیباییشناسی زبان باشد. در هر حال، امروزه زبان معیار و هنجار فارسی ترجیح می دهد از حواشی بکاهد و به اصل متن بپردازد و مفاهیم را در ساده و گویاترین شکل عرضه کند و به مخاطب انتقال دهد. روشن است که رسانه، کتاب درسی و آموزشی و نگرههای تازه در باب آموزش، نثر و زبان ویژه میخواهد. هیچ مخاطبی امروز نمیپسندد که در صفحه دانش یا حوادث روزنامه خود، زبانی ادبی، آرایه مند، فراگرا و صورت پرست ببیند. این اقتضای عصر جدید و زبان علم و فرهنگ و ارتباطات معاصر است.4- بی سبکی: فارسی معیار امروز سبک ندارد. معلوم است که در هر زبان و در ادبیات و هنجارهای زیباییشناسی آن، گونههای متفاوت سبک وجود دارد. در کتابهای نقد و تاریخ ادبیات سبک را تعریف میکنند و عناصری برای آن بر میشمارند.در فارسی امروز زبان به حدی از شفافیت رسیده است که آبگینه وار دیده نمیشود. یعنی کار بر زبان درست مانند کسی که از پشت شیشه به فضایی مینگرد، از پشت زبان به مفاهیم نگاه میکند، آنها را میگوید و میشنود، بیآنکه به خود زبان توجه کند و آن را ببیند.هرگاه شما از هنجار خاصی در زبان منحرف شدید و بسامد بالایی از این دور شدگی را در اثر خود به کار بردید، سبک پیدا کردهاید.هرگاه شما از هنجار خاصی در زبان منحرف شدید و بسامد بالایی از این دور شدگی را در اثر خود به کار بردید، سبک پیدا کردهاید. این انحراف از نُرم زبان، است انحراف منفی و فرودین باشد که در این حال زبان به سمت صبغه گفتاری یا محاورهای میرود. اما ممکن است انحراف مذکور، مثبت و برین باشد و در این وضع زبان به سمت ادبیت و ابعاد هنری سوق و میل مییابد.ناگفته نماند که سخن بالا، به هیچ رو از ارزش و اهمیت سبک و آفرینش زبانی نمیکاهد. این بی سبک بودگی تنها در محدوده زبان معیار وجود دارد و به سایر وجوه و قلمروهای زبان مرتبط نمیشود.5- ادبیات گریزی:
این ویژگی مهم زبان معیار امروز نقشها و کارکردهای تازهای برای زبان میخواهد و میجوید. زبان در دیدگاه زبان شناسان، گاه فرایندی خود کارانه مییابد که براساس آن، به شکل ابزاری برای انتقال مفاهیم و اطلاعرسانی صرف در میآید و سویههای هنری و زیبا شناختی ندارد. اما در ادبیات، مفاهیمی چون آشنایی زدایی، برجسته سازی، اغراق هنری و آرایه پردازی اهمیت بنیادین دارند و ادبیات را میسازند.هر متنی که پیام آن به سرعت، به گونه مستقیم و شفاف به مخاطب منتقل شود، زبانی است. اما اگر انتقال پیام بهگونه غیرمستقیم، همراه با تخیل، ابهام، و تعلیق به مخاطب انجام شود، متن صرفا ادبی خواهد بود. متن که اثری ذهنی است، اگر با جهان عین سنجیده شود و اصولاً در نسبت با جهان عین و بیرون سنجیدنی باشد، متنی زبانی شمرده میشود. اما متن ادبی هیچ نسبتی با جهان عین ندارد و تنها در عالم تخیل وجود مییابد. پرسش از درستی و نادرستی یک متن زبانی وجهی میتواند داشت، اما همین پرسش درباره متن ادبی- مانند یک رمان یا شعر- امری نابخردانه است.6- محاوره گریزی: در تمامی زبانها دو گونه زبانی وجود دارد: زبان گفتار؛ زبان نوشتار. هیچ زبانی یافت نمیشود که ساخت و شکل زبان گفتار و زبان نوشتار در آن یکسان و هم ارز باشند. البته در میان زبانها در این باره تفاوت هست. زبان آلمانی مثلا کمترین تفاوت سطح گفتاری و سطح نوشتاری را دارد، اما فرانسه با تفاوت غریب خود در این دو سطح، نوآموز علاقه مند را به دردسر میاندازد.زبان آلمانی مثلا کمترین تفاوت سطح گفتاری و سطح نوشتاری را دارد، اما فرانسه با تفاوت غریب خود در این دو سطح، نوآموز علاقه مند را به دردسر میاندازد.زبان گفتار دامنهای از مختصات زبانی است. پارهای از این مختصات زنده، پویا و ارجمندند و به کار زبانی سخته اما نرم، ساده اما روشن میآیند. فارسی معیار امروز از این ویژگیهای سودمند بهره میبرد، اما از زبان شکسته میپرهیزد.قدما به زبان هنری و ادبی مینوشتهاند و زبان گفتار در نوشتههای آنان رعایت و وارد نمیشده است. این است که نوشتههای آنان گونهای صبغه هنری دارد. به گفته یکی از زبان شناسان، سعدی نیز در جمع خانواده خود به زبان گلستان سخن نمیگفته است.7-کهنه پرهیزی: پرهیز از آرکاییسم و باستان گرایی، مشخصه دیگر زبان معیار ما است. امروز در زبان هنجار، یعنی گذشته از سبکهای فردی و خصوصی، کسی از عناصر زبان کهن و واژگان مثلا پهلوی یا حتی فارسی میانه کهنه شدهای که از چرخه کاربرد زبان خارج شدهاند استفاده نمیکند. این البته پشت کردن به سنت زبانی و نیز گنجینه ادبیات نیست، بلکه نیاز و کنش زبان معاصر است.8- خودبسندگی: زبان فارسی امروز بر خلاف دهههای پیش فرنگیگرا نیست، بلکه میکوشد با تکیه برداشتههای خود و نیز بهرهوری از ساختار و ذخیره مناسب خود، از اقتدار زبان¬های فرنگی بکاهد و بر توان و کارآمدی خود بیفزاید. دهههایی پیش تر زبان فارسی در برابر سیل بنیان کن اطلاعات و نیز دانشها عاجز مینمود، یعنی برخی آن را از انتقال علم و فن عاجز
میدیدند. امروز زبان چنین نمودی ندارد و بیشتر صاحبان فکر و آشنایان قلم از فرنگی زدگی و به کار بستن کلمات و ساختار زبان بیگانه میپرهیزند و آنها را در گفتار و نوشتار خود کمتر راه میدهند. این البته محصول تلاش و درایت نویسندگان و پارسی نویسان بزرگ معاصراست که در اعتلا و رونق این زبان کوشیدند و آن را به زبانی درخور علم و فن و فلسفه بدل ساختند. انجمن قلم حوزه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]