واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: البته برغم سرماي هوا و بارش باران بهاري، به نظر مي رسد كه خطر همچنان وجود دارد و از همين رو نمايندگان استان هاي شمالي بويژه در استان گلستان از هم اكنون به تقلا افتاده اند تا شهرها و مناطق جنگلي شمال كشور را براي وقوع حريق هاي احتمالي آماده كنند. هشدارها نسبت به تكرار وقوع حوادث طبيعي سال گذشته در حالي است كه علل و عوامل بروز اين آتش سوزي ها كه بخاطر تخريب جنگل هاست، به شدت فعال هستند. برداشت قانوني و غير قانوني چوب از عرصه هاي جنگلي همچنان ادامه دارد، بطوري كه براساس گزارش هاي رسانه اي ، بصورت قانوني حدود 800 هزار هكتار مجوز برداشت وجود دارد؛ يعني چيزي حدود 5 برابر ميزان زايش و رويش دوباره جنگل. بودجه اختصاص يافته براي حفاظت از جنگل هاي كشور نيز همچنان رقم ناقابلي است؛ آنطور كه در اظهارات رسانه اي مقامات ذيرط ذكر شده ، از محل اعتبارات استاني و ملي اختصاص يافته كه حدود 500 ميليارد تومان است، براي جنگل هاي كشور تنها 20 ميليارد تومان در نظر گرفته شده است. گفته مي شود ، از 500 ميليارد تومان ياد شده 5 ميليارد تومان براي مراتع ، 32 ميليارد تومان براي بيابان زدايي و بقيه اعتبارات به طرح هاي سد سازي و آبخيزداري اختصاص يافته است. از سوي ديگر متعرضان به عرصه هاي جنگلي، از جمله ويلاسازان و زمين خواران همچنان فعال هستند. اين موضوع ، در عبور از جاده هاي منتهي به استان هاي شمالي، بطور آشكارا قابل مشاهده است. زمين خواران و ويلاسازان حتي به عمق مناطق و عرصه هاي جنگلي در البرز مركزي هم رحم نكرده اند. اگر در طول سه دهه گذشته، تنها كلاردشت نقطه هدف آنان بود، امروزه دست اندازي به بخش هاي مختلف مناطق البرز مركزي در حال انجام است، بطوري كه در امتداد جاده ساري به استان سمنان كه از كياسر مي گذرد، هزاران قطعه زمين ناب و مراتعي كه قبلا بخشي از عرصه هاي جنگلي بوده اند به ويلا تبديل شده اند. طرح هاي عمراني مانند احداث جاده از ميان عرصه هاي جنگلي، ساخت بزرگراهها ، سدسازي و در نهايت اختصاص عرصه هاي جنگلي براي ساخت كارخانه هاي چوب و واحدهاي توليدي نيز بر سرعت تخريب عرصه هاي جنگلي كشور افزوده است. در همين خصوص برخي كارشناسان از جمله اعضاي انجمن علمي جنگلباني كشور در ماههاي اخير هشدارهايي داده اند. آنطور كه گفته مي شود تخريب هاي 50 سال گذشته ، بويژه سرعت گرفتن آن در دهه هاي اخير منجر به تغييرات آب و هوايي و زمينه ساز وقوع حريق هاي هولناك در مناطق شمالي كشور بوده است. بنابر آمارهاي انتشار يافته رسمي، در سال 1340 ميزان پوشش جنگلي ايران 18 ميليون هكتار بود كه از اين ميزان 7/3 ميليون هكتار سهم جنگلهاي هيركاني در شمال كشور بوده است. اما هم اكنون كل پوشش جنگلي ايران7/12 ميليون هكتار و سهم جنگل هاي هيركاني در شمال ايران 7/1 ميليون هكتار است؛ از خود نمي پرسيد چگونه 6 ميليون هكتار اراضي جنگلي را تنها در 44 سال نابوده كرده ايم؟ كارشناسان، بهرهبرداري بيرويه شركتهاي بهرهبردار از جنگلها، قاچاق چوبهاي جنگلي، حضور بيش از حد دام در جنگل و مرتع و تبديل جنگل به اراضي كشاورزي و باغي را از عوامل تخريب جنگلها ميدانند. بر اساس آمار سازمان منابع طبيعي، هم اكنون از مساحت 7/1 ميليون هكتاري جنگلهاي شمال ،حدود 100 هزار هكتار جنگلهاي جلگهاي است كه اين مقدار نيز با گسترش شهرنشيني و تغيير كاربري اراضي، بهشدت در معرض تخريب قرار دارد. ** آتش سوزي هاي سال گذشته و خسارات به جامانده به گفته منابع رسمي، به دنبال گرماي بي سابقه ، آتش سوزي سال گذشته جنگل ها، خسارات بزرگي به منابع جنگلي كشور، از جنگل هاي غرب كشور در دامنه هاي زاگرس گرفته تا جنگل هاي كرانه خزر وارد كرد. دامنه و حجم آتش در ماههاي آبان و آذر ، بحدي بود كه رفته رفته منابع طبيعي كشور را در معرض شرايط بحران قرار داد. البته تعيين حجم خسارات هم به دليل پيچيدگي در مقياس هاي اندازه گيري، كار ساده اي نبود، بويژه آنكه برخي گونه هاي گياهي جنگل هاي كشورمان ، بخاطر منحصر به فرد بودن قابل قيمت گذاري نيستند. اولين خبرها درخصوص آتش سوزي ، از حريق هاي گسترده در جنگل ابر، در 50 كيلومتري شمال شرق شاهرود در استان سمنان حكايت داشت. آتش منطقه اي به وسعت 200 هكتار از زيباترين چشم انداز جنگلي جهان را فرا گرفت و امدادگران و نيروهاي محلي به سرعت براي مهار آتش به منطقه آسيب ديده رفتند؛ اما بخش مهمي از مسير، به طول دو ساعت راه ، ماشين رو نبود و نيروها مي بايست پياده خود را به آتش مي زدند. عدم آمادگي نيروهاي امدادي نيز مشكلي بود در جريان عمليات اطفا حريق بطوري كه خيلي از نيروهاي امدادي، ابتدايي ترين تجهيزات از جمله لباس و وسايل مقابله با آتش با خود نداشتند و تنها عشق به طبيعت و دغدغه محيط زيست بود كه آنها را به مصافي نابرابر با آتش به عمق جنگل هاي استان كشاند. اگر چه تلاش هاي بي وقفه منجر به مهار آتش در اين منطقه شده بود، اما خشكي عرصه هاي جنگلي به دليل گرماي شديد تابستان و پاييز و بوته ها و علف هاي آماده شعله ور شدن، عاملي بود تا آتش از ديگر مناطق جنگلي استان هاي مازندران و گلستان زبانه بكشد. چند روزي از حادثه جنگل ابر كه به دستكم 35 هكتار جنگل آسيب زد، نگذشته و هنوز آتش بطور كامل مهار نشده بود كه جنگل هاي استان گلستان نيز دچار حريق هاي سركش شدند. پارك ملي گلستان، ناهارخوران گرگان، جنگل هاي بالا و پايين دستي روستاي بش اويلي، مينو دشت، راميان و ... از جمله مناطقي بودند كه براساس گزارش ها طعمه حريق شدند. نيروهاي امدادي از زمين و هوا به جنگ آتش رفتند ، اما عمليات مهار و كنترل آتش چندان هم ساده نبود. در اين مسير نيروهاي امدادي از بالگردها براي مهار آتش استفاده كردند؛ بالگردهايي كه به گفته مسوولان ستاد بحران استان، ساعتي 5/4 ميليون تومان اجاره شده بود. آتش به جان جنگل هاي مينو دشت هم افتاد ؛ اما گويا بارش اندك مناطق جنوبي استان به عمليات اطفا حريق كمك زيادي كرد. آتش در روز 27 آذرماه به جان شهر گرگان افتاد، بطوري كه در يك روز سه بار دچار حريق شد؛ يك بار مردم و نيروهاي امدادي براي مهار آتش به ناهارخوران رفتند و آتش را مهار كردند و بعد كه كه خبر آتش سوزي از سوي صدا و سيماي پخش شد، نيروها به سرعت خود را به محل رساندند و هنوز در حالي كه عمليات مهار در اين منطقه كامل نشده بود كه گزارش رسيد جنگل ناهار خوران مجددا دچار حريق شده است. حريق هاي زنجيره اي دامنه اش به مازندران هم كشيده شد و اين استان نيز از آتش پاييزي كه به جان جنگل هاي شمال ايران افتاده بود، در امان نماند. 23 آذر ماه و در بحبوحه عزاداري سالار شهيدان، بخش هايي از جنگل هاي محدوده شهرهاي گلوگاه و بهشهر دچار حريق شد. البته گلوگاه كمي قبل تر در اوايل آذرماه نيز دچار آتش سوزي شده بود. از ساري و سوادكوه نيز خبرهايي از وقوع حريق در اين مناطق انتشار يافت، بطوري كه گفته مي شود دستكم 5 هكتار از اراضي جنگلي اين مناطق در آتش سوخت. در تمام سه ماهه پاييز خبرهاي ناخوشايند درباره آتش سوزي عرصه هاي جنگلي كشور همچنان در صدر اخبار رسانه ها قرار داشت، تاجايي كه منطقه زيبا و گردشگري جواهرده را هم دربر گرفت. دبير ستاد بحران رامسر به رسانه ها گفته بود كه منطقه اي كه دچار حريق شده، مساحتي به وسعت 500 هكتار را شامل مي شود. نهم مهرماه بود كه رسانه ها از وقوع حريق در جنگل هفت تن قائمشهر اطلاع دادند؛ البته به سرعت مهار شد. اين درحالي بود كه از جنوبي ترين مناطق كشور در خوزستان هم خبر رسيد كه در ايذه 900 هكتار از اراضي جنگل هاي بلوط اين منطقه در آتش سوخت. مسوولان مربوطه در استان مي گفتند كه كار اطفا حريق در منطقه با توجه به امكانات بسيار دشوار است. آنطور كه مي گويند براي رسيدن به مناطق در معرض آتش اين منطقه 10 ساعت زمان نياز است؛ منطقه اي بسيار صعب العبور با طبيعتي سركش. جنگل هاي غرب كشور در آن سوي زاگرس نيز طي خرداد ماه سال گذشته بارها دچار حريق شد. عرصه هاي جنگلي استان ايلام نيز در طول سال گذشته 73بار دچار حريق شد. ** هشدارها را جدي بگيريم به هرحال تا آغاز فصل گرما ، همان گرمايي كه مي تواند بارديگر آتش را به جان جنگل ها بيندازد، زمان زيادي نمانده است. اگر اتاق فكري لازم هست، بايد هرچه زودتر تشكيل شود. اگر نيازمند تشكيل كميته هايي براي مواجهه با بحران آتش سوزي هستيم ، نسبت به تشكيل آن سريعتر اقدام كنيم. نيازها مشخص و تامين شود؛ اعم از نقشه واضح منطقه، عكس هاي هوايي، بهره گيري از ماشين آلات مخصوص و بويژه هواپيما و بالگرد و نيز امكانات سخت افزاري، تجهيزات و ابزار مقابله با آتش. عملكردها را نيز بايد مورد ارزيابي قرار دهيم. يادمان باشد، حتي اگر سال گذشته توانستيم آتش را مهار كنيم ، اما نبايد غافل باشيم كه بخشي از جنگل هايمان سوخت و قابل جبران هم نيست. هنوز برآورد دقيقي از خسارات وارده در سال گذشته در دست نيست؛ خساراتي كه يا قابل جبران نيست و يا جبران آن بسيار سخت است. بنابراين بايد پيشاپيش با آمادگي كامل به استقبال احتمالات برويم و آماده باشيم كه فاجعه در راه است. از جمله مشكلات و موانع كار نيروهاي امدادي در تجربه سال گذشته، در اختيار نبودن نقشه دقيق منطقه، وسايل و تجهيزات روز براي عمليات مهار آتش و ... بوده است. در تصاويري كه از عمليات اطفا حريق سال گذشته در رسانه ها منتشر شده بود، نيروهايي ديده مي شدند كه با بيل و كلنگ و سطل هاي آب به جان آتش افتاده بودند ؛ موضوعي كه نشان از بي برنامه بودن و ضعف تجهيزات داشت. در گزارش هاي سال گذشته در خصوص آتش سوزي هاي جنگل هاي شمال كشور همچنين اشاره شد كه مسيرهاي دسترسي و راههاي صعب العبور انرژي و زمان زيادي از عمليات امدادي ضايع كرد. البته نبايد سهم برنامه ريزي و طراحي هاي عملياتي را ناديده بگيريم كه اگر واجد چنين برنامه اي باشيم، عمليات از معضلات كمتري رنج خواهد برد. شايد اگر لازم شد از تجربه كشورهايي كه بيشتر در معرض آتش سوزي عرصه هاي جنگلي هستند ، استفاده كنيم. وجود بالگرد و هواپيماهاي سم پاش در اطفا حريق مي تواند بسيار كارساز باشد و كارشناسان نيز همين عقيده را دارند، اما غير از استان گلستان، در گزارش هاي خبري اشاره اي به استفاده از بالگرد در جنگل ابر و يا ديگر مناطق دچار حريق، نشده است. مروري بر گزارش هاي آتش سوزي جنگل در سالهاي اخير نشان مي دهد كه جنگل هاي محدود كشورمان بسيار آسيب پذير هستند. بنابراين ستاد بحران كشور با توجه به وضعيت آب و هوايي و احتمال وقوع آتش سوزي هاي ديگر، بايد هر چه سريعتر براي ارزيابي تجربيات سال گذشته در مهار آتش، اقدام به طراحي و برنامه ريزي دقيق عمليات اطفا كرده و خود را براي حوادث احتمالي آينده آماده كند؛ چرا كه زمينه هاي وقوع آتش سوزي در جنگل هاي كشور فراهم است و بر روي ميزان نزولات آسماني و گرماي هوا هم نمي توان خيلي حساب كرد. ؛ مرحله اول پيشگيري و مرحله دوم واكنش سريع . 1770//
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 773]