واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سجاده هاى آتش
نگاهى دوباره به سینماى دفاع مقدسدر شهریور پنجاه و نه، هجوم ناجوانمردانه و همه جانبه ارتش رژیم بعثى عراق به كشورمان برگ پرافتخار و خونینى به تاریخ این مرز و بوم افزود كه انعكاسش بر پرده سینما، زمینه ساز پدیدارى گونه اى جدید در تاریخ سینماى ایران شد با عنوان «سینماى دفاع مقدس».جنگ هشت ساله اى كه با حمله نظامى عراق و با اهداف گوناگون سیاسى علیه دولت و كشور تازه انقلاب كرده ایران آغاز شد، عملاً با ناكامى همه جانبه متجاوزین همراه شد چرا كه برخلاف ارزیابى هاى اولیه دشمنان داخلى و خارجى، روحیه سلحشورى و میهن دوستى جوانان ایرانى جاى خالى جنگ افزارهاى پیشرفته و سازماندهى نویافته ارتش انقلابى وقت را پر كرد و ماشین جنگى دشمن را به گل نشاند، در واقع تبلور باورهاى مذهبى و شور انقلابى مردمى كه پیروزى در جنگ تحمیلى را تنها راه دفاع از آرمان هاى مذهبى و میهنى شان مى دیدند، باعث مى شد كه با حضور مستمر در جبهه ها و همچنین حمایت هاى بى واسطه و تحمل شرایط اقتصادى و امنیتى تحمیل شده به كشور بر استمرار آن مهر تأیید زنند. در این میان، رسانه هاى گروهى، مشخصاً سینما و تلویزیون - به دلیل توانایى تبلیغ و تهییج احساسات ـ بخش عمده اى از بسترسازى فرهنگى در زمینه گسترش شور و اشتیاق ملت به این عرصه را بر عهده گرفتند. از آنجایى كه تلویزیون، از یك طرف بار سنگین خبر رسانى و از سوى دیگر تسكین آلام وارد بر جامعه را نیز بر عهده داشت به جرأت مى توان گفت كه سینما و فیلم هاى جنگى، بهترین و قوى ترین محل براى القاى دیدگاه هاى رسمى مورد نیاز به عامه مردم بودند.شمارش معكوسبدین ترتیب مى توان گفت رضایت و حمایت رسمى دولت و نهادهاى نظامى از طریق توجه نسبى به نیازهاى لجستیكى فیلم هاى جنگى زمینه اصلى پدیدآمدن این گونه سینمایى را در سال هاى آغازین دهه شصت فراهم آورد. در عین حال دو عامل دیگر را در تبیین راهكارها و تكوین فرم فیلم هاى سال هاى بعد نباید از خاطر برد. اول نیت سیاستگذاران سینمایى وقت كه با برنامه اى دراز مدت قصد پالایش فرهنگ سینمایى كشور را داشتند و به سینمایى مى اندیشیدند كه همگام با واقعیت هاى جارى، حاوى مفاهیم ارزشى و زمینه ساز بروز و بلوغ خلاقیت هاى تكنیكى باشد. «سینماى جنگ» به عنوان یك اولویت سیاسى، محل خوبى براى آزمایش و سنجش دیدگاه هاى آنان بود. دوم، الزامات تجارى و جذابیت هاى بصرى كه به عنوان ابزارهاى جذب مخاطب شدیداً مورد توجه تولیدكنندگان بخش خصوصى بوده و شاخصه هاى تجارى جدیدى در اختیار سازندگان فیلم ایرانى قرار مى دادند. نباید از یاد برد كه در آن سال ها چگونگى تصویر كردن زن در سینما هنوز مورد بحث بود و پرداختن به خشونت هاى فیزیكى در فیلم ها نیز با عنوان هیجان سازى كاذب تقبیح مى شد. به زعم سازندگان فیلم هاى ایرانى، فیلم جنگى هر دوى این مشكلات را حل مى كرد چرا كه زنان را در جبهه جنگ جایى نبود و مبارزه قهرمان با سربازان دشمن هم نبرد بین خیر و شر قلمداد مى شد كه جایى براى اعتراض باقى نمى گذاشت.فیلم هاى اولیه جنگى ایران، دستكم از لحاظ بصرى آثار كم جانى بودند كه مى كوشیدند با دیالوگ هاى شعارى و شخصیت هاى كلیشه اى، منطق الزامات جدید را در محدوده توان فیلم فارسى جارى كنند.این الگوها، امروزه ساده انگارانه مى نمایند ولى با توجه به مسائل مطروحه در حاشیه سینماى آن سال ها، چندان هم دور از ذهن و غیر منطقى نیستند. هر چه باشد صحبت از پدید آمدن شكل جدیدى از سینما است كه نه از لحاظ بینشى سابقه اى در اذهان سینماگران این مملكت داشت و نه غیر از یكى دو طبع آزمایى تخیلى مرحوم خاچیكیان در سال هاى دور قبل از انقلاب (مثل «خون و شرف» و «خداحافظ تهران») تصورى از ابعاد تكنیكى و الزامات تولید آن به مخیله كسى خطور مى كرد. قارچ هاى سمّىفیلم هاى اولیه جنگى ایران، دستكم از لحاظ بصرى آثار كم جانى بودند كه مى كوشیدند با دیالوگ هاى شعارى و شخصیت هاى كلیشه اى، منطق الزامات جدید را در محدوده توان فیلم فارسى جارى كنند. در حالى كه سابقه ذهنى تماشاگران ایرانى از فیلم جنگى، آثارى عظیم با سیاهى لشكر و امكانات فراوان و صحنه هاى تأثیرگذار از انفجار و آتش بود فیلم هایى مثل برزخى ها، مرز و جانبازان هر كدام به نوعى میراث دار حقارت توان تولید و نگاه فرصت طلبانه رایج در بدنه «فیلمفارسى» بودند و اخلافشان در یكى دو سال آینده نیز كماكان از بیمارى مشابهى رنج مى بردند. پوسترهایى شبیه فیلم هاى عظیم جنگى هالیوود مثل«طولانى ترین روز» و «پاتون» یا «دوازده مرد خبیث»، فیلم هایى را معرفى مى كردند كه بخش اعظم زمانشان صرف نمایش حركت چند سرباز یا كماندوى ایرانى در بیابان و كوه و كمر آن هم در نماهایى بلند با ریتم كند مى شد تا در پایان ضمن ژست هاى هالیوودى، خیل سربازان دشمن را كشته و قرارگاهى ساختگى را منهدم كنند. فقدان ضرباهنگ، منطق كودكانه و خشونت بى حد و مرز از دیگر ویژگى هاى این فیلم ها بود كه در عین حال با بازى هاى اغراق شده و هیجانات كاذب تزئین مى شد. تعدد این دست فیلم ها در نیمه هاى دهه شصت كم كم صداى بسیارى را - از منتقدین گرفته تا مسئولان سینمایى و غیر سینمایى - درآورد كه سینماى جنگى ایران را فاقد بینش و تفكر ارزشى مطلوب مى دیدند و در حد نسخه هایى حقیر از اكشن هاى جنگى امریكایى وایتالیایى ارزیابى مى كردند. غرقابى كه مى توانست یكى از شریف ترین و اصیل ترین بسترهاى سینماى كشور را نیست و نابود كند و عملاً به نابودى بكشاند.فرزند خاكاما در همان سال ها تماشاگران شاهد فیلم هایى هم بودند كه اگرچه سهم وسیعى از بازار و تبلیغات و فروش نیفتند اما مصداق ارزش هاى آرمانى و نقطه شروع یا تولد سینمایى بودند كه در خور اطلاق عنوان «سینماى دفاع مقدس» بود.شایدبه همین دلیل هم خیلى زود سر از تلویزیون در آورده توانستند توجه بینندگان میلیونى را به سینمایى از نوع دیگر جلب كنند. فیلم هایى مانند «دیار عاشقان»،«رهایى» و «كیلومتر پنج» (ساخته حسن كار بخش، رسول صدر عاملى و حجت ا.// سیفى) و چند فیلم دیگر كه گذشته از عدم تعلق شان به سینماى تجارى رایج و لغزش هاى ساختارى/فنى، این ویژگى ها را با خود حمل مى كردند:1-اغلب اولین ساخته بلند سازندگان جوانى بودند كه سابقه هنرى- فرهنگى شان در خدمت به رسانه هاى تازه تأسیس در نهادهاى انقلابى قابل پیگیرى بود.2-همگى فارغ از پرداختن به سازوكار صحنه هاى جنگ، سعى در ترسیم درونیات قهرمانشان داشتند. قهرمانى كه به عنوان نیروهاى مذهبى داوطلب در جنگ شركت داشتند و این حضور مبناى بافت دراماتیك اثر بود.3- پرداخت واقع گرایانه و غیرشعارى، تلاش براى بیرون كشیدن لحظه هاى نمایشى از روند یكنواخت زندگى هاى روزمره و رسیدن به نگاه مذهبى از طریق رجوع به فضیلت هاى انسانى - و نه صرف نمایاندن صحنه هاى نماز یا تلاوت قرآن - نوع تلقى سازندگان هر دو را از سایر محصولات آن زمان متمایز مى كرد. 4- در این آثار با رجوع به تلقى مذهبى و آرمانى از وجوب حضور در میدان دفاع، براى اولین بار در سینماى جهان جنگ عرصه اى براى تزكیه معنوى و پالایش روحى معرفى مى شد؛ و بالطبع در همین راستا نوع نگاه به دشمن فراتر از دیدگاه یكسونگرانه و در قالب پرداختى فراگیر تر از آزمون فیزیكى انسان در برابر انسان مطرح مى گردید. استمرار همین نگاه،بعد ها یكى از مؤلفه هاى اصلى سینماى دفاع مقدس شد.صرفنظر از ایراد هاى جزیى در تكنیك و ساختار، عرضه این چند فیلم عملاً به نقطه عطفى در جهت یافتن سینماى مطلوب و مورد علاقه طراحان سیاست هاى كلان سینمایى بدل شد؛ كه اولاً الگویى براى ساخت فیلم هاى بعدى را پدید آوردند و ثانیاً با جذب تماشاگران جدیدى از میان اقشار مكتبى و خانواده ها تضمینى، به سازندگان بخش خصوصى دادند كه از سرمایه گذارى در این نوع فیلم نهراسند.منبع : ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3570]