تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏اخلاقى و مدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845903223




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارش مجله «آف اسكرين» از فيلم تازه بهرام بيضايي


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزارش مجله «آف اسكرين» از فيلم تازه بهرام بيضايي همچنين وي اضافه مي‌کند: «بعد از هشت سال مي‌خواستيد باز هم منتظر بمانم تا سرمايه‌گذاري پيدا نشود كه حتي فيلمنامه‌اي مانند «مقصد» را تهيه كند؟ اعتمادملی: بالاخره پس از 8 سال چشم انتظاري و ناکامي‌هاي قابل پيش‌بيني، سينماهاي ايران پذيراي فيلم «وقتي همه خوابيم / 2009» به کارگرداني بهرام بيضايي خواهند بود. اين فيلم در دومين روز بيست و هفتمين دوره جشنواره فيلم فجر در تهران به نمايش درآمد. مقاله پيش رو اميدوار است بتواند با کنار هم قرار دادن نقل قول‌هاي بيضايي برگرفته از گزارش‌هاي پراکنده‌خبرگزاري‌ها و مجلات از دلايل غيبت طولاني‌مدت بيضايي از پرده نقره‌اي پرده‌برداري کند. بعد از آخرين فيلم بيضايي «سگ‌کشي/ 2001» که نامزد بهترين فيلم، بهترين کارگردان، بهترين فيلمنامه، بهترين فيلمبرداري، بهترين بازيگر نقش اول زن، بهترين بازيگر نقش مکمل مرد و زن، بهترين طراحي صحنه و بهترين صدابرداري در نوزدهمين دوره جشنواره فيلم فجر شد و جايزه ويژه تماشاگران را هم کسب کرد سينماهاي ايران در انتظار بيضايي بوده‌اند. نه تنها «سگ‌کشي» در همان سال بر صدر جداول فروش جاي گرفت بلکه نمايش‌هاي بيضايي و مشخصا نمايش‌هاي «افرا / 2008»، «مجلس شبيه در ذکر مصائب استاد نويد ماکان و همسرش رخشيد فرزين / 2005» و «شب هزار و يکم / 2003» جمعيت‌هايي از همه اقشار جامعه و به خصوص طيف روشنفکر را به خود جذب کرده‌اند به همين دليل جاي تعجب است که چرا صنعت سينماي ايران به بيضايي ميدان نداده است. اگر مميزها توانسته‌اند لحن کاملا سياسي «سگ‌کشي»، «افرا» و «استاد ماکان» را قلم بگيرند پس چه چيز ديگري مانع فيلمسازي بيضايي شده است؟ طرح اين نکته که چاپ نمايشنامه‌ها و فيلمنامه‌هاي بيضايي اندک مناقشاتي به همراه آورده است، فايده‌اي ندارد. حتي دليل منتفي شدن همراه با ناکامي فيلم «لبه پرتگاه» که انتظار زيادي را برانگيخته بود، نتيجه عدم توافق با تهيه‌کننده اعلام شد و ربطي به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نداشت. پس واقعا‌ چه چيزي جلوي فيلم ساختن بيضايي را مي‌گيرد؟ تازه‌ترين فيلم وي شايد به اين پرسش پاسخ بدهد. «وقتي همه خوابيم» آخرين قسمت يک سه‌گانه فيلمنامه‌اي درباره سينماست که شامل «اعتراض» و البته «لبه پرتگاه» هم مي‌شود. ژانر فيلم در فيلم پيش از اين مورد استفاده از فيلمسازان متعدد و به لحاظ انتقادي ستايش شده‌اي قرار گرفته است و دستاوردي منحصر به فرد براي بيضايي محسوب نمي‌شود. بر اساس نشست مطبوعاتي که در ژانويه سال 2009 پس از نمايش فيلم برگزار شد «وقتي همه خوابيم» فيلمي نيست که بيضايي واقعا قصد ساختنش را داشته است. گرچه وي هيچکدام از فيلم‌هايش را يک شاهکار نمي‌داند اما نسبت به هيچکدام از فيلم‌هايي که تاکنون ساخته است احساس پشيماني نمي‌کند. با اين حال به نظر مي‌آيد که سناريوي «وقتي همه خوابيم» تنها سناريويي بوده است که وي «مي‌توانسته» آن را بسازد. بيضايي بعد از آن هم سوداي فيلمي ديگر درباره سينما را در سرش نمي‌پروراند. خودش مي‌گويد: «اگر برايم مجوز بگيريد و سرمايه‌آن را تأمين کنيد «ديباچه نوين شاهنامه» و «طومار شيخ شرزين» را مي‌سازم».   همچنين وي اضافه مي‌کند: «بعد از هشت سال مي‌خواستيد باز هم منتظر بمانم تا سرمايه‌گذاري پيدا نشود كه حتي فيلمنامه‌اي مانند «مقصد» را تهيه كند؟ اگر بعد از اين همه سال فيلم نسازم، كم‌كم فيلم‌ساختن را فراموش مي‌كنم. اما دست‌كم بعد از 40 سال سينما را مي‌شناسم. اما آيا فكر مي‌كنيد از سينما هم نمي‌توانم بگويم». بيضايي در «وقتي همه خوابيم» چندين ژانر را با هم ترکيب کرده است تا از روابط پيچيده‌اي سخن بگويد که در يک پروسه فيلمسازي بروز مي‌کند. «وقتي همه خوابيم» در مقايسه با ديگر آثار وي يک فيلم حماسي نيست. در عوض مسائلي معاصر و واقعي از قبيل انگيزه ستاره‌سازي و يا تاثيري که بازارها و تهيه‌کنندگان بر کارگردانان مي‌گذارند جهت‌دهي مي‌کند. به گفته خود بيضايي: «وقتي همه خوابيم درباره‌بخشي از فرهنگ ماست. چرا كه سينما بازتاب‌دهنده‌بخشي از فرهنگ ماست و در اين فيلم درباره‌فرهنگ سخن مي‌گويم، نه درباره‌اينكه چرا در اين مدت فيلم نساخته‌ام». با اين حال هيچ بعيد نيست يکي از دلايلي که اين فيلم اجازه نمايش يافته اين نکته باشد که بيضايي توجه خود را از يک تشکيلات کلي به بخش مشخصي از آن تشکيلات منتقل کرده است: جامعه سينما! مروري بر رسانه‌هاي ايراني مشخص مي‌کند که پذيرفته شدن «وقتي همه خوابيم» در بيست و هفتمين جشنواره فيلم فجر تهران – به رغم جو ناديده گرفتن فيلمسازان جوان‌تر اما اخيرا ستايش شده و محبوب – شوق و هيجاني قابل پيش‌بيني را در جامعه هنري و فرهنگي ايران برانگيخت. با اين حال از يادداشت‌هاي بعد از نمايش معلوم است که اين فيلم در برآورده کردن انتظارات کساني که منتظر بوده‌اند ديدگاه‌هاي سياسي بيضايي آنقدر جسورانه باشد که حداقل خطر مناقشه و توقيف متعاقب را به جان بخرد ناکام مانده است! طبق گزارش سايت‌هاي اينترنتي «وقتي همه خوابيم» از سوي منتقداني که فيلم را فاقد معيارهاي مورد انتظار از بيضايي مي‌دانند با استقبال سردي مواجه شد. برخي از آنها فيلم را آشکارا تصنعي خواندند و چنين سئوالاتي را پيش کشيدند: «آقاي بيضايي فيلم شما در مقايسه با ديگر فيلم‌هايتان دمده به نظر مي‌آيد». سوالاتي که بيضايي را بلافاصله به چنين واکنشي واداشت: «شما پول به من بدهيد من هم فيلم‌هاي غير دمده خواهم ساخت!». چنين اظهارنظري اين سوال را به ذهن متبادر مي‌کند که چه عاملي غير از دغدغه‌هاي مالي بيضايي را مجبور کرده است تا خودش تهيه‌کنندگي فيلمنامه «وقتي همه خوابيم» را بر عهده بگيرد. طبق معمول بيضايي از تفسير فيلمش سر باز مي‌زند و ادعا مي‌کند که پيچيدگي فيلم‌هايش با گذشت زمان حل مي‌شود. وي در واکنش به سوال «فيلم درباره چه چيزي است؟» به مجله فيلم گفت: «اين سوالي است که اميدوارم شما به آن پاسخ دهيد». واکنش ابتدايي به فيلم بيضايي نقش تمسخر ديدگاه کينه‌توزانه بيضايي به جامعه سينما را پررنگ مي‌کند: «وقتي درباره‌اساطير كار مي‌كردم، منتقدان مطالبي نوشتند كه تا سال‌ها نتوانستم كار كنم. آنها معتقد بودند كه از واقعيت دور هستم. و امروز هم هيچ تهيه‌كننده‌اي نيست كه بخواهد فيلمي با ابعاد پيچيده‌اسطوره‌اي بسازد. سينما هنر گراني است و حتي اداره نظارت هم براي ساخت آثار توصيه‌هايي مي‌كند». بيضايي تأکيد مي‌کند: «اين فيلم حرف دل من نيست. نمي‌توان تصور كرد فيلمسازي تنها براي دق‌دلي‌اش فيلم بسازد. در تمام اين فيلم تلاش كردم قضاوتي درباره‌كاراكتر‌ها صورت نگيرد. فيلم من درباره‌خوبي و بدي نيست، بلكه درباره خالي‌كردن زيرپاي افراد است. چرا كه اين موضوع جزيي از فرهنگ ما شده؛ بنابراين فيلم من درباره‌مجموعه شرايط غلطي است كه در آن هيچ‌كسي سرجاي خودش نيست». با اين اوصاف به سختي مي‌توان نيش و کنايه بيضايي به فرهنگ مشخصي که دوره فيلمسازي وي را قرباني کرده است ناديده گرفت. از مدت‌ها پيش فعاليت اصلي بيضايي موضع‌گيري عليه دو جريان قدرتمند و مرتبط دانسته شده است: 1) جريان سياسي که نقد‌هاي اجتماعي و فلسفي بيضايي درباره فساد و بي‌عدالتي را برنمي‌تابد. 2) و جريان ضد فرهنگي که منبع سرمايه‌گذاري سينمايي را به نفع آن جريان فيلمسازي که «سرسختي» کمتري دارد تهي کرده يا براي منحرف کردن توجه بين‌المللي به يک ژانر سينمايي متفاوت زير پاي بيضايي را خالي مي‌کند. به بيان ديگر به نظر مي‌آيد که مسوولان سينماي ايران (که بيضايي هرگز از آنها نام نمي‌برد) و صنعت سينماي تجاري و موفق ايران از طريق تباني با مميزان ايدئولوژيک براي ارتباط بيضايي با تماشاگران وسيعي که وي همواره مدعي جذب آنها بوده است سنگ‌اندازي مي‌کنند. گفت‌و‌گوي‌هاي مفيد و اخير بيضايي درباره موانعي که براي به صحنه بردن «افرا» و به پايان رساندن «وقتي همه خوابيم» بر سر راهش قرار داشته‌اند ديدگاه آن به اصطلاح فيلم‌شناساني که آثار بيضايي را گرفتار بي‌تناسبي گمراه‌کننده دانسته‌اند و وي را به «دشوار» بودن مشهور کرده‌اند که به همين دليل مميزان و سرمايه‌گذاران را به يک اندازه بهانه مي‌کند کاملا به نقد مي‌کشد. ساخت هاله‌تقدسي بر اساس محدوديت‌هاي ذائقه بيضايي نسبت به حماسه‌ها از يک سو و سپس ستايش وي به عنوان يک ياغي «مساله‌دار» از سوي ديگر، تهيه‌کنندگان و سرمايه‌گذاراني که تمايل ندارند براي فيلم‌هاي گران يا فيلم‌هايي که احتمال توقيف‌‌شان از سوي وزارت ارشاد وجود دارد را مي‌ترساند. تناقض چنين موقعيتي در اين است که در عين بهت بيضايي، بسياري از اين فيلم‌شناسان وي را به خاطر نبوغش و ناتواني‌اش در کار کردن درون چارچوب‌هاي موجود سرزنش مي‌کنند. دست بر قضا گروه مشابهي بدون معطلي بيضايي را براي ساخت «يک فيلم دمده» مقصر مي‌دانند و به طور ضمني مي‌فهمانند که «وقتي همه خوابيم» به اين دليل رنگ پرده به خود ديده که بيضايي از برخي اصول توليدي خود دست کشيده است. بيضايي در گفت‌و‌گويي قديمي‌تر ضمن بحث درباره دلايل منتفي شدن «لبه پرتگاه» تأييد مي‌کند که ناتواني در کار کردن صرفا مشکلي براي وي نيست و هر کسي که مستقل کار مي‌کند با آن دست به گريبان است: «در کشور ما تقريبا هيچ حمايتي از کار فرهنگي مستقل، از هنر گرفته تا پژوهش صورت نمي‌گيرد. البته از کار فرهنگي وابسته پشتيباني مي‌شود، آن هم به افراط و گسترده. ولي در مورد کارهاي فرهنگي مستقل اين مساله مصداق ندارد. منظورم پژوهش‌ها يا فيلم‌هايي است که از قبل نتيجه و پيامشان معلوم است. اسم اين کارهاي فرهنگي وابسته را کارهاي اولويت‌دار گذاشته‌اند، اما چه کسي اين اولويت‌ها را مشخص کرده سوالي است که پاسخ روشني ندارد... البته مدتي بود که احساس مي‌‌کردم اين «نه» گفته خواهد شد ولي خودم را فريب دادم و با همه توان ايستادم و در نهايت بعد از 18 ماه کار و برنامه‌ريزي درست زماني که قرار بود فيلم جلوي دوربين برود با اين «نه» مواجه شدم». بخش اعظم مشکل اقتصادي است: «در ايران تهيه‌کنندگان، سرمايه خود را از اين طرف و آن طرف مي‌گيرند و از جيب شان پولي خرج نمي‌کنند. يعني از جاي ديگري وام مي‌گيرند، حمايت ارگان ديگري را جلب مي‌کنند و تقريبا فيلم را بدون اينکه پولي از جيب شان بگذارند، مي‌سازند. وقتي تهيه‌کننده لبه پرتگاه متوجه شد که از سوي يکي از دستگاه‌هاي دولتي جلوي اين فيلم گرفته خواهد شد از ساخت آن منصرف شد». با اين حال بخش ديگر مشکل به تأثير بازارها ارتباط دارد: «چون فيلم يک کار فرهنگي است و تمام کساني که سفارش يا آگهي مي‌دهند ميل ندارند در فيلمي که آينده‌اش مشخص نيست سرمايه‌گذاري کنند... اصلا نسبت به کار فرهنگي مستقل سوءظن وجود دارد. اين سوءظن از بالا گسترش پيدا مي‌کند و بين تمام کساني که مي‌خواهند از فيلم حمايت کنند منتشر مي‌شود». بيضايي در حالي اشتباه در محدوديت تحميل شده به آثارش را خاطرنشان مي‌کند که معتقد است صنعت سينماي ايران با گسترش «نوع ديگري از فيلمفارسي مواجه است که به افراط مي‌فروشد و همه دست‌اندرکاران اين فيلم‌ها هم حمايت مي‌شوند». وي ادامه مي‌دهد: «اگر مي‌گوييم وضعيت فيلم‌هاي روي پرده مزخرف است بايد اين را هم بپرسيم که اين وضعيت با حمايت چه کسي به وجود آمده است؟... واقعيت اين است که در چنين فضايي تمام بساز و بفروش و دلال‌ها آزادند تا فعاليت کنند‍؛ اين کار فرهنگي و سوال درست است که هميشه مساله درست مي‌کند». برخلاف تفکر کليشه‌اي منتقدان بيضايي خودش را فيلمسازي «دشوار» نمي‌داند: «من از کوچکترين فرصتي که براي کار کردن مي‌يابم نمي‌توانم بگذرم، ولي مي‌دانم که اينجا از نفس کشيدن آدم هم مي‌تواند مساله درست شود. چه مثبت، چه منفي. چه استفاده تبليغاتي شود و چه ضد تبليغاتي فرقي نمي‌کند. اگر کار نکني مي‌گويند خودش نمي‌خواهد، وقتي هم که کار مي‌کني مي‌گويند دارد سوءاستفاده مي‌شود... وقتي قرار ساخت فيلم «لبه پرتگاه» منتفي شد، نمي‌دانيد که من چند مقاله و مطلب خواندم با اين عنوان و موضوع که اصلا تقصير خود بيضايي است که اين فيلم ساخته نشد. تقصير اوست که بيضايي است؛ اشکال از بيضايي بودن است! براي من بسيار تعجب‌برانگيز است که در مجلات بسيار معتبر سينمايي به مطالب و مقالاتي برخوردم که در دفاع از سانسور و سرمايه نوشته بودند. وقتي بيضايي دقت زيادي به خرج مي‌دهد و مي‌خواهد کار فرهنگي کند، بايد تاوانش را هم بدهد!». انتظار يک فيلم به قدر معيني ارزشمند از آثار بيضايي و همزمان ستايش از برخي گرايش‌هاي سينمايي مانند «موج نو سينماي ايران» که محبوبيت بين‌المللي دارد يکي ديگر از رفتارهاي تناقض‌آميز منتقدان است. سبک بيشتر ساده‌گيرانه همراه با حس امپرسيونيستي فيلم‌هاي موج نو سينماي ايران در کانون توجه بازارهاي فيلم‌غير ايراني قرار گرفته‌است. اما فيلم‌هاي بيضايي عامدانه استيليزه و اکسپرسيونيستي هستند. بيضايي هوادار نئورئاليسم نيست (با اين حال در فيلم‌هايي مانند «باشو» نشان داده است که مي‌تواند از يک پناهنده کوچک عرب ناشناس بدون هيچگونه آموزش‌هاي سينمايي در مقابل ستاره سينمايي همچون سوسن تسليمي بازي بگيرد). بيضايي شيفته تدوين است و علاقه‌اي به برداشت‌هاي خيلي بلند ندارد. وي همچنين استاد ادبيات فارسي است و استفاده ماهرانه‌اش از زبان مي‌تواند حتي يک مخاطب ايراني متوسط‌الحال را مسحور کند. بيضايي تصديق مي‌کند که: «فهم من از سينما اينگونه است كه سينما وقت بسيار كمي دارد و هر لحظه‌اي گرانبهاست. بنابراين بايد بسيار فشرده باشد. اصلا نوكر واقعيت وقت‌گير نيستم. ما در زندگي وقت مي‌كشيم. پس آيا بايد فيلم هم وقت‌كشي داشته باشد؟ درحالي كه براي ساخت فيلم تمام زوايد را كنار مي‌زنيم، تا كاملا فشرده شود». بيضايي از طبقه‌بندي سبک خود سر باز مي‌زند و اين کار را عملکردي بي‌فايده مي‌داند که به هيچ‌کس بيشتر از اداره نظارت کمک نمي‌کند. وي در توضيح ديالوگ‌هاي «استادانه» اما اغراق شده‌اش مي‌گويد: «اگر در همه فيلم‌ها آدم‌ها لاتي حرف بزنند، آن فيلم واقعي است؟». بيضايي در توضيح استفاده از بازي تئاتري اجراهاي استيليزه مي‌گويد: «بازي خوب و بد داريم نه سينمايي و تئاتري؛ همينطور ميزانسن مناسب و غيرمناسب. از نظر من ميزانسن‌ها و بازي‌هاي اين فيلم اينگونه درست بود». بيضايي به شکل جالبي در فيلم اخيرش هر دو ژانر فوق را کنار هم قرار مي‌دهد: ژانر اکسپرسيونيستي زماني که بازيگران در صحنه فيلمي حضور دارند که در «وقتي همه خوابيم» در حال ساخته شدن است و ژانر رئاليستي در پشت صحنه. با اين حال تأثير يا معناي فيلم اخير بيضايي تنها زماني شناسايي مي‌شود که مخاطبان ايراني غير اهالي سينما قضاوت‌خود را کنار بگذارند. با شناخت بيضايي مي‌توان انتظار داشت وي يک بار ديگر موضوعي را با وجوه چندگانه هدف قرار داده است تا معناي فيلم از واکنش‌هاي چندگانه به دست بيايد. آيا آن نواهاي انتقادي که براي رويکرد «دمده» بيضايي افسوس خورده‌اند درمي‌يابند که بيضايي فرض کرده است «وقتي همه خوابيم» قرباني تباني پشت پرده الگو‌هاي اقتصادي و انتقادي شده است؟ درست همان زماني که نگران نق و نوق‌هاي انتقادي بودم تيتري در خبرگزاري فارس ديدم با اين مضمون که چند دقيقه قبل (سوم فوريه) فيلم بيضايي جايزه بهترين فيلم از نگاه تماشاگران را برنده شد. بيضايي از تماشاگران تشکر کرد و گفت: «اميدوارم شايستگي جايزه‌‌اي را كه مردم به من دادند داشته باشم چرا كه اين فيلم متعلق به آنهاست». آدم وسوسه مي‌شود که تصور کند «وقتي همه خوابيم» همان فيلم حماسي بيضايي در سينماي ايران است (که اگر بخواهم حق مطلب را ادا کنم بايد بگويم فيلمي آشفته اما به دور از رياکاري است).  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن