واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پاسخی به یاوه سرایی های اخیر درباره نفوذ منطقه ای ایران و جزایر سه گانه سران عرب و مشکل فقدان "آی کیو" برای عبرت گرفتن آنها خوب می دانند که اگر در طول سه دهه گذشته ، "سلام" آنها "علیک" آمریکا را به دنبال داشته است ، به این خاطر بوده است که ایالات متحده در تقابل با ایران به آنان نیازمند بوده است. عصرایرن - این روزها ، سران عرب حوزه خلیج فارس ، بدجوری به "جلز و ولز" افتاده اند و مدام از نفوذ ایران در منطقه می نالند و بد وبیراه می گویند و چون حرفی هم برای گفتن ندارند، مدام پای جزایر سه گانه را به میان می کشند و ایران را اشغالگر می نامند!همین چند روز پیش بود که وزیر اطلاعات عربستان از نفوذ ایران در منطقه ابراز نگرانی کرده و گفته بود: ایران مانند یک ببر کاغذی است که پنجه های فولادین دارد .او همچنین از این که "آمریکا با حمله به عراق ، آن را در طبقی از طلا ، تقدیم ایران کرد"، اظهار نارضایتی نمود.در این گیر و دار ، معاون نخست وزیر امارات نیز به حرف آمد و تکراری ترین جملاتی که یک سیاستمدار اماراتی می توانست بگوید را بر زبان آورد: جزایر سه گانه مال ماست و اعضاي شوراي همکاري بايد به طور جدي و با اجماع مشکلات منطقه اي از جمله جزاير سه گانه را حل کنند.درباره افاضات برادران(!) عرب حاکم بر کشورهای منطقه نکاتی چند ، برای ثبت در تاریخ - و نه برای فهمیدن آنها ، که تجاهل می کنند - مختصراً بیان می شود که عاقلان را اشارتی کافی است:1- اعراب منطقه که مدام از مالکیت جزایر سه گانه دم می زنند ، ابتدا بگویند چگونه می شود کشوری با 37 سال سابقه موجودیت ، ادعای مالکیت بر جزایری کند که در تملک کشوری با هزاران سال سابقه موجودیت است؟این ، مانند آن می ماند که کودک خردسالی ، بر بزرگتر از خودش ادعای پدری کند!گذشته از این ، اعرابی که مدام یاوه مالکیت بر جزایر ایرانی را می زنند ، چرا فقط حرف می زنند و مدارک تاریخی و حقوقی که نشان دهنده حقانیت شان است را ، رو نمی کنند؟علت ، البته واضح و روشن است: چنین مدارکی وجود خارجی ندارد ؛ آنها ،بر روی یخی که در معرض آفتاب است ، کتابت می کنند!2- این که ایران ببر است یا نیست و این که جنس این ببر کاغذی است یا نه ، قطعاً به کشورهای عربی هیچ ربطی ندارد؛ آنها ، همان طور که وزیر اطلاعات عربستان گفته است ، بهتر است مواظب "پنجه های فولادین" این ببر باشند و پا بر دم آن نگذارند که ایرانی جماعت ، حتی اگر با حکومتش اختلاف هایی نیز داشته باشد، وقتی پای میهن به میان می آید، فقط "ایرانی" است ، نه عضو این حزب و طرفدار آن جناح و اپوزیسیون و ... .اگر هم سران عرب ، دلشان خوش است که در روزگار جنگ و سختی ، اربابان آمریکایی شان به دادشان می رسند و سپر بلای شان در برابر این پنجه های فولادی می شوند، بهتر است یک بار دیگر ماجرای زندگی یکی از دوستان قدمی شان به نام " صدام حسین" را بخوانند.البته ناگفته نماند که ببر کاغذی بودن ، هزاران بار شرف دارد بر ایفای نقش فاحشگی سیاسی برای آمریکایی ها و اسرائیلی ها!و باز ناگفته نماند ، که در صحنه کارزار است که معلوم می شود ایرانیان ببر کاغذی اند یا مردان آهنی؟!اگر سران خوشگذران عرب اصرار بر دانستن آهنی بودن یا کاغذی بودن مان را دارند ، بسم الله ، پیش بیایند.ما ، هرگز به دنبال تنش و جنگ نیستیم ولی اگر کسانی بخواهند از صلح طلبی ما سوء استفاده کنند ، حتماً در برابر یک ملت تاریخی ، زانو خواهند زد ، به ویژه اگر سوء استفاده کنندگان ، از زندگی فقط "شکم و شهوت و زبان درازی" بلد باشند! و دریغا بر قوم عرب که چنین رهبرانی بر آنان و به نام آنان حکمرانی می کنند!3- و اما اینکه از شورای همکاری خلیج فارس خواسته اند مشکل جزایر را حل کند(!) نیز از طنزهای روزگار است.این شورا ، اگر توان و عرضه ای داشت ، مشکلات داخلی اعضایش با یکدیگر را حل و فصل می کرد و اگر قدرتی داشت ، امنیت خلیج فارس را خود تأمین می کرد نه این که از آن سوی دنیا ، آمریکایی ها را به منطقه بیاورد و امنیت ملی کشورهای عضوش را به دست یانکی ها بسپارد.اگر هم اعضای این شورا ، می خواهند درباره اختلاف اعراب و ایران کاری بکنند ، پیشنهاد می شود همان طور که در جنگ ایران و عراق ، به صدام پول می دادند تا بمب و موشک بر سرمان بکوبد ، این بار هم همتی کنند و دست به جیب شوند تا بلکه همتایان عرب شان در بغداد ، بتوانند از عهده غرامت جنگ که به ایران بدهکارند ، برآیند.همچنین ، درباره نام تاریخی خلیج فارس نیز- که جزو اختلافات است - اگر سندی دارند که اثبات کننده نام ادعایی آنهاست ، رو کنند تا ما نیز همداستان با آنان شویم و تاریخ را تحریف نکنیم ولی اگر سند و مدرکی ندارند، اسناد ما را بنگرند و از جاهلیت خویش بدرآیند.اگر هم می گویند "نه مدرک نشان می دهیم و نه مدرک شما را می بینیم" نشانه آن است که این قوم (سران عرب)، حتی شایسته مذاکره هم نیست و ما با طایفه کوران و کران طرفیم و چه سخت است همسایگی با کسی که نه می فهمد و نه می فهماند!4- این که سران عرب ، مدام از نفوذ منطقه ای ایران می نالند و دردشان آمده است ، نشان می دهد دیپلماسی منطه ای ایران که عرصه را این چنین بر رقبای عربش تنگ کرده ، عملکرد موفقی داشته است و الا اگر دستگاه سیاست خارجی ، وا می داد و بازی را به عرب ها وامی گذاشت ، آنها این قدر دندان به هم نمی سائیدند.5- یکی از دلایلی که این روزها اعراب منطقه ، بیش از پیش بالا و پایین می پرند و رنگ از رخساره شان پریده ، این است که می ترسند روابط ایران و آمریکا رو به بهبود گذارد و آنها از "سوگلی" بودن 30 ساله شان محروم شوند!انعطاف دیپلماسی ایران در این باره که البته تا کنون عزت مدارانه و واقع بینانه بوده است و نیز ، بروز نشانه های تغییر در کاخ سفید ، به همان میزان که دو ملت ایران و آمریکا را به تنش زدایی تدریجی امیدوار ساخته ، کشورهای عربی را مضطرب کرده است.آنها خوب می دانند که اگر در طول سه دهه گذشته ، "سلام" آنها "علیک" آمریکا را به دنبال داشته است ، به این خاطر بوده است که ایالات متحده در تقابل با ایران به آنان نیازمند بوده است والا به عنوان مثال کشورکی مانند بحرین ، در کجای معادلات جهانی قرار دارد و چه ارزشی دارد که آمریکا اساساً آن را تحویل بگیرد ؟ مگر این که نیاز داشته باشد برای مهار ایران ، ناوگان دریایی اش را در آنجا مستقر کند و "منامه" هم شهری شود!یا اگر تحریم ها و مشکلات تجاری بین المللی حل شود ، امارات کجا می تواند ، از رهگذر دلالی کالاهای وارداتی و صادراتی ایران ، به نان و نوایی برسد و از یک صحرای خشک و برهوت ، دوبی بسازد و بدان فخر کند؟!بهبود روابط ایران و آمریکا ، کابوس مشترک اسرائیلی ها و سران عرب است.... و این را نیز برای چندمین بار تکرار می کنیم : اگر صدام که با ادعاهای ارضی ، به ایران حمله کرد ، توانست میلیمتری از خاک ما را تصاحب کند ، بقیه اعراب و از جمله اماراتی ها هم خواهند توانست.راستی چرا بعضی ها حتی به اندازه عبرت گرفتن از تاریخ معاصر هم "آی کیو" ندارند؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]