واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پرسه زنان در جستجوی هویت قسمت اول
مدتی پیش با جمله ای عجیب از یک نویسنده و جامعه شناس مواجه شدم که اینطور گفته بود:"شهرها در دوران تغییر به سر می برند.ما نباید از تغییر ناراحت شویم بلکه باید بیاموزیم آن را اداره کنیم."این نویسنده که در رابطه با مراکز خرید تحقیقات زیادی انجام داده احتمالا مقصودش از بیان این جمله این است که اکنون نقش مراکز خرید با آنچه در 3دهه گذشته شاهد آن بودیم، تفاوتهای بسیاری کرده است.پس افزایش مراکز خرید و تغییر و تنوع در اشکال آن نباید ناراحت کننده باشد بلکه باید یاد بگیریم چطور آنها را اداره کنیم و البته با آنها کنار بیاییم.هر چند مسلم است که از ایجاد تغییر نمی توان دلخور بود چرا که بسیاری از تغییرات اجتناب ناپذیر است و از حیطه کنترل و اراده ما خارج است. اما آنچه مهم است چگونگی برخورد ما با این تغییرات است.اینکه یکسره تسلیم شویم و یا در بستر تغییرات همان مفاهیم پیشین فرهنگی و اجتماعی خود را بازتولید کنیم.اینکه با مدیریتی دقیق عناصر فرهنگی غنی و پربار را در جامعه به تصویر کشیم.اما مراکز خریددر جامعه شهری ما اکنون چگونه اند و در برابر تغییرات چه کرده اند؟در مواجهه با یک مرکز خرید تا چه حد شاهد احیای فرهنگ و فرهنگ سازی هستیم؟در شهر ما این مراکز خرید بی شمارند و هر روز بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود.اما این تعدد و تفاوتها نوعی سردرگمی ایجاد میکند.اما آنچه در تحلیل این مراکز مهم است این است که در فرهنگ شهرنشینی، مراکز خرید عضو مهم و لاینفکی شمرده می شوند که بر جذابیتهای زندگی روزمره شهری می افزایند.با توجه به ایجاد مراکز تفریحی از قبیل فضای سبز،کافی شاپ و رستوران در حاشیه مراکز خرید،امروزه این مراکز را به بخشی مهم از زندگی روزانه و فراغت مردم و خصوصا جوانان تبدیل کرده است.در واقع مراکز خرید به نوعی تغییر کارکرد داده اند و عرصه ای برای ایجاد روابط و تعامل اجتماعی و تفریحی را برای مخاطبان خود ایجاد کرده اند.تجربه گشت زنی در یک مرکز خرید مجهز و مدرن معانی متفاوتی در ذهن ایجاد میکند.انگار در بخش های متفاوت آن نوعی وضوح و ابهام برای "استفاده کنندگان" مختلف وجود دارد.اما گویا همیشه یکسری قواعد بنیادی وجود دارد که به انسان در گزینش اجناس و مغازه ها کمک می کند. اینکه چطور مراکز خرید این قابلیت را پیدا می کنند که بخش مهمی از زندگی روزمره افراد و خصوصا زنان را به خود اختصاص دهند،بحث بسیار مهمی است.واضح است که مراکز خرید نوعی برداشت برای جلب مشتریان ایجاد می کنند و آن جنبه اقتصادی این مراکز است که البته طراحان و معماران دکوراسیون، تعهد به زیبایی شناسی و احتمالا نوعی فرهنگ سازی را به خوبی رعایت می کنند.آنچه بر جذابیت های این مراکز می افزاید این است که هویت دائمی و ثابتی ندارند و تغییرات دائمی در آنها رخ می دهد. به نظر می رسد نوعی تناقض در این مراکز دیده می شود. از طرفی وقتی به آنها نگاه می کنیم محکم و عظیم و بی چون و چرا، حضور دائمی آنها را در زندگی مان حس می کنیم و از طرفی وقتی تلاش می کنیم تا با آنها وارد جدال شویم، در هر نقطه ای با هذیانهای مختلف ذهنی هر فردی سازگار است.تجربه مرکز خرید در هر نقطه شامل تجربه انبوهی از مردم و در نتیجه انواع پاسخ ها و کاربردهایی است که مرکز خرید آنرا ایجاد می کند."مراکز خرید به عنوان فضایی عمده و مهم در شکل گیری گفتگو،نقش دارند.چرا که فضایی هستند که تفریح مردم در آنها نه به شکل تجربه ای خاص و منحصر به فرد،بلکه به عنوان بخشی از تجربه ی زندگی روزمره قرار می گیرد.اینها فضاهایی هستند که طیف وسیعی از گروه های هویتی مختلف را در خود جای می دهند.
از ویژگیهای مهم این فضاها این است که افراد با هزینه ای اندک و به نوعی با کمترین دردسر می توانند اقدام به ایجاد رابطه با یکدیگر داشته باشند.مراکز خرید این قابلیت را دارند که با وجود رخ دادن یک مقوله خاص در آنها انگار برای افراد تکراری و کسل کننده نمی شوند و برخی حتی با توجه به اشیاء و چشم اندازهای موجود به نوعی ارضاء روانی می رسند .فضایی که در آن شرایط مناسب برای تجربه کردن برخی لذتها مثل کافی شاپ نشینی و استعمال سیگار،گوش دادن به موسیقی،گپ زدن با جنس مخالف و ...و گه گاه وجود شرایط مهیا برای خلافکاری های کوچک و بزرگ از قبیل رد و بدل کردن سی دی و قرص، به شکلی پررنگ دیده می شوند.خصوصیت دیگر مراکز خرید این است که به دلیل باز بودن فضا و وسعت آن امکان برنامه ریزی موثر برای کنترل سلامت فضا وجود ندارد.در این راستا امکان به وجود آمدن نوعی همبستگی و وحدت گروهی وجود دارد و این شرایط خاص به این امر شدتی دوچندان می بخشد.فضایی برای افراد ایجاد می شود تا از نقابها و نقشهای قانونمند خود جدا شوند و به سمت نقشهایی روند که کمتر دست و پا گیر و کسل کننده باشدمدیریت در مراکز خرید معطوف به این است که بخش عظیمی از مناظر ویترینی با تنظیمی دقیق، سبک های تبلیغات و نشانه گذاری،تزئینات فضای مشترک را در حداقل ممکن سازماندهی کند و وحدت بخشد.مدیریتی قوی که از بهترین راهکارها و ابزارها در جهت تناسب همه جانبه مراکز خرید با فرهنگ و هویت دهی ایرانی هم سنخ و هماهنگ باشد.اما آنچه امروز در مراکز خرید می بینیم در ابتدا نوعی بیگانگی را در انسان ایجاد می کند.به گونه ای که گه گاه دیدن تصاویر فروشگاهها و مانکنهای پشت ویترین ها و نوع چینش کالا ها به گونه ای هستند که ما را به یاد توصیفات فیلم های هالیوودی و مراکز خرید آن طرف دنیا که سرچشمه فکری و فرهنگی اش را هوی متالها ورپ ها شکل میدهند،می اندازد.احتمالا حضور چنین صحنه های در بستر جامعه ایرانی-اسلامی که دارای پشتوانه فرهنگی غنی است، انسان را به این فکر فرو می برد که چه اتفاقی رخ داده است؟آنچه مسلم است هر روزه شاهد بازتولید هر چه بیشتر فرهنگ شکست خورده غربی در نقاط مختلف جامعه هستیم و به وضوح شاهد کم رنگ شدن فرهنگ خودی هستیم و معلوم نیست از چه طریق باید به دفاع و احیای فرهنگ خودی بپردازیم. ادامه دارد... جامعه و سیاست فاطمه ناظم زاده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]