واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > درویش، محمد - محمد درویش محمد درویش: گرچه تاکنون اقدامهایی و مذاکراتی برای مهار تولید ریزگردها در ایران و کشورهای همسایه صورت گرفته، ولی هنوز خیلی کارها لازم ات. ما اگر همین الان هم برای مسدود کردن سرمنشاء چشمههای گرد و خاک اقدام کنیم، چهار تا پنج سال طول میکشد تا بتوانیم وضعیت بحرانی را مهار کنیم. به هر حال گردوغبار 130 میلیون هکتار آسمان ایران را دربر گرفته و از سوی دیگر کشورهایی چون اردن، کویت، عراق، عربستان و سوریه نیز درگیر شدهاند. این را هم باید بگویم که ما در طول 40 سال اجرای عملیات تثبیت شن در ایران تنها توانستیم دو میلیون هکتار از اراضی را تثبیت کنیم و بنابراین برای مالچ پاشی و مهار چشمههای تولید گردوغبار هم باید به برنامهای بلندمدت اندیشید. هنوز مشخص نیست چه مساحتی باید مالچ پاشی شود، یعنی پس از این همه سال ما هنوز نتوانستهایم رقم دقیقی از چشمههای تولید گرد و خاک را به دست آوریم و تنها کارهای صورت گرفته به توافقنامههای اولیه میان کشورهای منطقه محدود میشود. اما به هر صورت میتوان تخمین زد که مساحتی حدود دو تا سه میلیون مترمکعب نیازمند مالچ پاشی بوده و نیازمند تثبیت است. البته چشمههای تولید گرد و خاک تنها در عراق وجود ندارد و منابعی از آن را میتوان در سواحل دریای احمر، صحرای آفریقا، کویت و سوریه نیز به چشم دید. در زمینه منشاء ذرات، حرفهای متفاوتی گفته میشود اما دکتر حسین آقاخانی در دانشگاه تهران منشاء اغلب این ذرات را تالابی میداند و نه بیابانی. اگر اینطور باشد مشخص است که وضعیت برداشت ما از «حق آبه» تالابهای جنوب غربی ایران در مرز ایران و عراق چندان استاندارد نبوده و البته وضعیت تالابهای هورالعظیم، هورالحمار و هویزه این موضوع را به خوبی نشان میدهد. البته نمیتوان تنها تقصیر این قضیه را متوجه ایران دانست چرا که کشورهای ترکیه، سوریه و خود عراق هم در ایجاد وضعیت بحرانی در تالابها نقش مؤثری برعهده داشتهاند. دولت ایران روی رودخانه کارون و کرخه سد احداث کرد و ترکیه با همکاری رژیم اشغالگر قدس سدهای مختلفی بر مسیر دجله و فرات زد و دولت عراق هم در زمان حکومت صدام حسین مسیر رودخانهها را عوض کرد. بنابراین بحران کنونی پیش آمده بحرانی فراکشوری است که هرکدام از کشورهای همسایه به شکلی در بروز آن نقش داشتهاند و این بحران تنها به شکل منطقهای قابل حل خواهد بود. به همین خاطر مسئولان باید از نیازهای کوتاه مدت خود به نفع مصلحت دوربرد مردم صرف نظر کنند. آمارها نشان میدهد هفت تا 5/7 درصد وسعت 165 میلیون هکتاری ایران دارای پوشش جنگلی است و از سوی دیگر میدانیم پوشش جنگلی مهمترین عامل تثبیت سرزمین و جلوگیری از تولید چشمههای گردوخاک در کشورها است. سرانه فضای سبز هر ایرانی یک چهارم سرانه جهانی است، اگر برای هر شهروند ایرانی تنها 2/0 هکتار جنگل تعریف شده، این رقم در سطح استاندارد جهانی خود 8/0 هکتار است. 93 درصد کشور ما برهنه است. بنابراین در چنین کشوری باید بیشتر مواظب گونههای درختی و زیست محیطی خود باشیم اما قطع 15 هزار درخت در دنا برای انتقال خطوط گاز و قطع 15 هزار درخت در زاگرس و قطع 160 هزار هکتار درخت بالای 100 سال در پنجم فروردین سال جاری برای احداث سد کارون چهار همه نشان میدهد کسی در میان مسئولان برای وضعیت سلامت مردم دلسوزی نمیکند، وگرنه انتقال خطوط لوله گاز و نفت به راحتی امکانپذیر است و نیازی به قطع درختان نیست. از سوی دیگر در برنامه توسعه پنجم هم مصوب شده با اعتباری حدود 61 هزار میلیارد تومان دولت نسبت به ساخت 600 سد در ایران اقدام کند. و خودتان بهتر میدانید که احداث این تعداد سد به مفهوم از بین رفتن دست کم دو میلیون درخت است. با اجرای چنین سیاست هایی، پیشبینی خوبی از وضعیت آلایندههای گردوغبار در آینده ندارم. به نظر من وضعیت به مراتب بدتر خواهد شد و تهرانیها از سال آینده به مدت دو سال، 30 روز با چنین وضعیتی مواجه خواهند بود؛ حتی اگر همین امروز تصمیم بگیریم برای افزایش «حق آبه» تالابهای جنوب اقداماتی را انجام دهیم. وضعیت ساکنان استانهایی همچون خوزستان که از این هم بدتر خواهد بود. متأسفانه برخی مسئولان دولتی برای مهار جریان ورود گردوخاک به ایران اقدامهای لازم را در حیطه مسئولیت خود به عمل نمیآورند. فکر میکنم بهتر بود به جای اینکه دولت 61 میلیارد تومان برای پروژههای سدسازی هزینه کند این پول را صرف هدایت آب به سفرههای آب زیرزمینی میکرد یا اینکه دست کم برای احیای مجدد دریاچه پریشان، کنجان، گاوخونی، هامون، مارلو و بختگان اقدامی انجام میداد. وقتی تهران 18 تیر سال گذشته برای اولین بار زیر غبار ریزگرد پنهان شد، معاون رئیسجمهور برای انجام پارهای اقدامات به عراق رفت اما از آن تاریخ یک سال گذشته و تهران و بسیاری دیگر از شهرهای ایران با بحران آلودگی هوا مواجهند. فراموش نکنیم که آلایندههای موجود در هوا بسیار خطرناکند. اندازه ریزگردها دو میکرون و برخی حتی از دو میکرون هم کمتر است، یعنی اگر یک تار مو را به هزار قسمت تبدیل کنید یکی از آن ذرات دو میکرون خواهد بود، بنابراین ذرات ریزگردها به راحتی میتواند وارد مویرگها شده و از آن طریق وارد جریان خون شود و یکی از عوامل اصلی افزایش سرطان خون نیز همین ریزگردها به شمار میآیند که حتی با استفاده از ماسک هم امکان پیشگیری از آن وجود ندارد. تنها راه افزایش ضریب ایمنی شهروندان در این خصوص، کاهش ریزگردها در هوای کشور است. عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]