واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
خانواده، نهادي مقدس است كه از پيوند ازدواج زن و مرد، هسته اوليه آن شكل ميگيرد. اين دو موجود، هر كدام با سرشت و ويژگيهاي منحصر به فرد خويش، توافق ميكنند تا طرحي نو دراندازند و در كنار يكديگر، مسير حيات خود را به گونهاي مشترك و متفاوت با حال و هواي دوران مجردي سپري كنند. برخي اختلاف نظرها و تفاوت سليقهها، ممكن است كشتي زندگي زناشويي را دچار تب و تاب كرده و مخاطراتي را متوجه زندگي مشترك كند. قدر مسلم آن است كه هر پسر و دختري ازدواج ميكنند به اميد خوشبختي. ولي واقعا اين سعادت و خوشبختي چيست؟ و چگونه حاصل ميشود؟ هر چقدر فهم، درك، گذشت، بينش و خداترسي طرفين (زن و شوهر) بيشتر باشد، قدرت و توان مقابله و رويارويي آنان با حوادث و ناملايمات و اختلافات بيشتر ميشود. به ديگر سخن، ضعف شخصيتي، كوتهفكري، تك روي، تنگ نظري و در نظر نگرفتن رضاي خداوند و... عواملي ميشوند براي كاهش علاقهو در نهايت به دلسردي، بيتفاوتي و سست شدن و فرو ريختن پايههاي خانواده منجر مي شود. بدين ترتيب، اگر نگاهمان به همسر و زندگي،نگاهي عميق و واقعبينانه و نگرشمان به ازدواج و روابط زناشويي،نگرش الهي و انساني، مبتني بر احترام و گذشت و عشق و ايثار باشد، خواهيم ديد كه طعم شيرين و لذت بخش زندگي، ساليان سال در دل و جانمان ماندگار خواهد ماند. به راستي چگونه ميتوان يك زندگي و خانواده خوشبخت داشت؟ و معيارهاي سعادت و خوشبختي كدامها هستند؟ اين نوشتار سعي دارد با بررسي لايههاي مختلف مرتبط با زندگي زناشويي، در نهايت راهها و شيوهها و شاخصهاي خانواده خوشبخت را معرفي كند . چرا كه اگر پدر و مادر خوشبخت نباشند، فرزندان آنان هم طعم خوش خوشبختي را نخواهند چشيد و چه بسا در جامعه با خطرات و تهديدات فراواني روبهرو شوند كه حل و فصل آنها بسيار مشكل و هزينهبر است. اگر زن و مرد بلد نباشند كه به هم عشق بورزند، فرزندانشان هم در زندگي آينده نصيب و بهره مناسبي از عاطفه و عشق و محبت نخواهند داشت. پس اگر مرد و زن(پدر و مادر) روش زندگي خوش و خرم و عاشقانه را ياد بگيرند، خوشبختي بچههايشان هم تا حدود زيادي تضمين شده است. زنده بودن يا زندگي كردن حقيقت امر آن است كه اغلب ما زنده هستيم ولي زندگي نميكنيم. مثالي هست كه مي گويند « از يك نفر پرسيدند چقدر درآمدداري؟ گفت 30هزار تومان. گفتند راضي هستي؟ گفت: آري. از فرد ديگري پرسيدند: چقدر حقوق ميگيري؟ گفت 300هزارتومان. گفتند راضي هستي؟ گفت: نه!!؟؟ گفتند نفر قبلي با 30هزار تومان راضي ولي تو با 300هزار تومان ناراضي. چگونه ممكن است؟ گفت: او ميخواهد زنده بماند و من ميخواهم زندگي كنم؛ و فرق است بين اين دو.» پس بياييد اول اين موضوع را با خودمان حل و فصل كنيم. زندگي براي چه؟ بياييد بگوييد كه شما براي چه كسي و براي چه چيزي زندگي ميكنيد؟ پاسخها ممكن است به قرار زير باشد: زندگي براي : خدا،فرزندانمان، همسايهها، فاميل،پدر و مادرمان، مردم و دوستان. به راستي اگر ما براي خدا و با توكل بر خدا و بنا بر دستورات خدا زندگي كنيم آيا خوشبخت نخواهيم بود؟ پس بياييد براي خدا زندگي كنيم نه براي خواست مردم، ميل فاميل و دستورات و خواستههاي نابجا بچهها و دوستانمان. استراتژيهاي زندگي نگاه شما به طرف مقابل (همسر) چگونه است؟ ما سه نوع نگاه يا استراتژي را براي روابط فيمابين زن و شوهر ذكر ميكنيم! 1 - استراتژي برد- برد(برنده- برنده) در اين نوع استراتژي، هر دو طرف (زن و شوهر) به دنبال تاييد، تقويت و تكامل و موفقيت هم هستند. مرد ميگويد: عزيزم من قصد دارم به تو كمك كنم تا ادامه تحصيل بدهي و زن ميگويد: من هم براي موفقيت تو در كار جديد تا جايي كه مقدور باشد حداكثر تلاشم را ميكنم كه تو مشكلي در زندگي نداشته باشي. من با صرفه جويي كمك ميكنم تا مثلا اقساط ماشين را سر موقع بدهي. به اين ميگويند برنده- برنده. يعني هر دو طرف ميخواهند پيروز و برنده ميدان زندگي باشند. اين حالت چيزي شبيه بهشت است. اگر اينگونه ميانديشيد و تلاش ميكنيد، پس بهشت گوارايتان باد و صفايش را ببريد. 2 - استراتژي برد- باخت (برنده-بازنده) در اين نوع استراتژي،يكي از طرفين دنبال تقويت و تاييد و تكامل است و طرف ديگر نميخواهد پيروز باشد. فرد ميگويد:خانم! شما در امور من دخالتي نكن و سرگرم بچهها و مدرسه آنها و مسائل خانه باش، فلان جا و فلان جا هم نرو، با در و همسايه هم كاري نداشته باش، آموزشگاه و آرايشگاه هم نميخواهد بروي، از فلان هنر ميخواهي سر در بياوري كه چه بشود؟ و... در اين نوع استراتژي، مرد علاقه مند است در جامعه فرد موفقي باشد و هر كجا خواست برود و در فلان جلسه و برنامه شركت داشته باشد ولي زن او نه. اين حالت در خانوادهها بسيار اتفاق ميافتد و شايد بتوان گفت كه حالت برزخي و عدم اطمينان كامل در زندگي است. انگار دچار نوعي شك و ترديد هستيم. 3 - استراتژي باخت- باخت( بازنده- بازنده) در اين نوع نگاه، مرد نميخواهد زن در جامعه برنده و موفق باشد و زن هم متقابلا كاري ميكند كه مرد آنچنان كه بايد و شايد آب خوش از گلويش پايين نرود و به هر چه كه ميخواهد نرسد. در اين نوع زندگي، حالتي كجدار و مريض ديده ميشود. در واقع آنان براي خود جهنمي ميسازند و كارشان ميشود سوختن و ساختن. تفاهم، عشق و محبت در اين نوع استراتژي بسيار كمرنگ است و هر دو طرف دچار نوعي لجبازي و تك روي و غرور كاذب هستند. پس بياييد، نوع نگاه و نوع استراتژي زندگي مشتركمان از نوع برنده - برنده باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 428]