واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > تهرانی، مهدی - ... همشهری کین شناسنامه تمام قد هنرهفتم هست . هرچقدر که می خواهد سن و سال داشته باشد . خالقش هم در این اثر شگرف و ماندگار هضم شد و همین روند گویی نهادینه شد برای سینماگران شاخص و جوان که در ابتدای کارشان اگر ممتاز بسازنند دیگر کارشان ساخته است .شاید باید بدبینانه فکر نکنیم . از بس چنته سینما خالی شده ، احساس تزسمان به قول راجر ایبرت شاید منطقی باشد. چه کسی مانده تا برای دیدن فیلمش روز شماری کنیم ؟ همین که فعلا برادران کوئن ، جیم جارموش ، کریستوفر نولان و یکی دوتای دیگر هستند جای خوشحالی است . از قدیمی ها هم که دیگر انتظاری نیست اگرچه هیچ خبری بهتر از دست بکار شدن اسکورسیزی و اسپیلبرگ هم نیست ... سالها و دهه ها از ساخت همشهری کین می گذرد و هنوز هم که هنوز است ، شاهکار اورسون ولز هر ده سال یکبار در انتخاب برترین ساخته های تمام تاریخ سینما آن بالا می ایستد. از مارس 1954 تا حالا ، این صدر نشینی منحصر بفرد مانده است. فیلمسازان زیادی به این عرصه آمده اند و هم چنین منتقدان زیادی . کسانیکه سرشان به تنشان می ارزید . بسیاری از آنها چهره در نقاب خاک کشیده اند . اما هنوز این همشهری کین و خالقش زنده و سرحال مانده اند. رویایی تر از این هم می شود ؟ اما داستان اینجا است که رویا ساز جاودانه ساز ، برای هرسال قرار نبود چیزی مثل همشهری کین رو کند . نهایتا او یک آمبرسون های باشکوه بعد از همشهری کین در سال 1943 رو کرد اما دیگر خبری آنچنانی از شاهکار نبود . البته جایگاه نشانی از شر ساخته 1958 او کار خاص و اثر پر رمقی بود . ولز در 1985 در سن 70 سالگی مرد.( عکس بالا او را در 24 سالگی نشان می دهد ) همشهری کین در زمان مرگ کین اما 44 ساله بود. مگر فرقی هم می کرد ؟ همشهری کین شناسنامه تمام قد هنرهفتم هست . هرچقدر که می خواهد سن و سال داشته باشد . خالقش هم در این اثر شگرف و ماندگار هضم شد و همین روند گویی نهادینه شد برای سینماگران شاخص و جوان که در ابتدای کارشان اگر ممتاز بسازنند دیگر کارشان ساخته است . در بین جدیدی ها این بلا سر پیتر جکسون آمده است . کینگ گونگ و استخوان های دوست داشتنی او هیچ کس را راضی نکرد که هیچ ، کم مانده همه از او قطع امید کنند . او تریلوژی ارباب حلقه ها را روکرده و برای همین هم سینما برای ابد به او مدیون است و او نیز برای همیشه مدیون سینما است . پس تا اینجای کار حساب بی حساب است . اما جکسون واقعا به یک چیزی در مایه های آمبرسون های با شکوه نیاز دارد . اینگونه نام او صاف می رود کنار نابغه ای مثل اورسن ولز نازنین خودمان . اما تلاش های او واقعا دلسر کننده از آب در آمده است. مخصوصا این استخوان های دوست داشتنی که واقعا اعصاب خرد کن کار شده . اگر عاشق ارباب حلقه ها هستید و از سینمای پیتر جکسون لذت می برید هیچ اجباری برای دیدن استخوان های دوست داشتنی ندارید . بگذارید سر فرصت و چند سال بعد فیلم را تماشا کنید . اگر در ارباب حلقه ها ما با بد ها و خوب ها طرفیم در استخوان های دوست داشتنی اول از همه بایداین دسته بندی سرانجام بگیرد که با توجه به نوع روایت دقیق و جز به جز پیتر جکسون این روند بد جوری کسل کننده از کار در آمده . اورسن ولز متولد 1915 بود و پیتر جکسون در 1961 بدنیا آمده . ولز در 1941 ( اردی بهشت 1320) همشهری کین را روانه اکران کرد . این در حالی بود که همشهری کین درجا سومین فیلم او به حساب می آمد . پس ولز به عنوان یک کارگردان 25 ساله تاریخ ساز شد . پیتر جکسون در 25 سالگی اما تازه استارت مارانون اش را زد و در 39 سالگی ارباب حلقه ها یش را رو کرد . پیش از این او چند فیلم داشت که تماما دست گرمی اش بود . ولز بعد از همشهری کین فقط یک سال وقت صرف کرد و آمبرسون های باشکوه را به سینما دوستان هدیه کرد و پس از آن هرچه ساخت به در بسته خورد . اگرچه او همیشه اعتبار و اجر و قرب خود را داشت . اما دیگر از ساخته ها ی جادویی اش خبری نبود . او 26 ساله بود که یاغی شد و پس از آن تا 70 سالگی اش این چنین ماند . در کارنامه ی حرفه ای او در مقام کارگردان و نویسنده دقیقا40 فیلم ثبت شد . در مقام بازیگر حدود 100 فیلم ( باور کردنی نیست . دهن کجی به سینما اینگونه هم می شود . هرچه بود او پسر لوس اما دوست داشتنی سینما هم بود ) . در تمام این سالها ولز خسته از هر چیز با حضورش به عنوان بازیگر هیچ چیز را نمی خواست ثابت کند جز اینکه حال بچه پولدارهای استودیو ها را بگیرد . حتی وقتی روند ساخت و ساز از دست تهیه کننده ها خارج شد باز هم ولز با تهیه کننده ها و مدیران استودیو مثل نوکر ها رفتار می کرد . حالا جکسون در آستانه 50 سالگی یک سوم کارنامه ولز را هم ندارد اما خوب کپی کوچک و دوست داشتنی از اوست . او به سرنوشت ولز دچار می شود . اگر بدانید او عاشق بازی کردن در نقش های کوچک است ، حتما ترستان بیشتر می شود . شاید هم او مثل ولز بیاید و یک شاهکار دیگر برایمان رو کند . در برزخ سینما ، نابغه هایی مثل اورسن ولز دوست داشتنی مان و همین پیتر جکسون خودمان بازهم جای خاصی طلب می کنند. یعنی در همان برزخ هم به سمت و سویی می روند که روزنی وجود نداشته باشد . در یک برزخ بی روزن . و اینگونه آه از نهاد هر سینما دوستی بر می آید . شاید باید بدبینانه فکر نکنیم . شاید پیتر جکسون بازهم خالق شاهکاری باشد ؟ از بس چنته سینما خالی شده ، احساس تزسمان به قول راجر ایبرت شاید منطقی باشد. چه کسی مانده تا برای دیدن فیلمش روز شماری کنیم ؟ همین که فعلا برادران کوئن ، جیم جارموش ، کریستوفر نولان و یکی دوتای دیگر هستند جای خوشحالی است . از قدیمی ها هم که دیگر انتظاری نیست اگرچه هیچ خبری بهتر از دست بکار شدن اسکورسیزی و اسپیلبرگ هم نیست . حتی اگر قرار باشد اسپیلبرگ تن تن بسازد . همین .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 567]