تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831005422




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن مبارك باد


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن مبارك باد
به ناگاه دربهاي آسمان گشوده شد ، سپهري از سوي خدا فرود آمد در سرزمين ابطح، آري جبرئيل با بالهاي گسترده از شرق تا غرب عالم و اين حبيب خداست كه در جمع اصحاب نشسته


آفتاب: به ناگاه دربهاي آسمان گشوده شد ، سپهري از سوي خدا فرود آمد در سرزمين ابطح، آري جبرئيل با بالهاي گسترده از شرق تا غرب عالم و اين حبيب خداست كه در جمع اصحاب نشسته

جبرئيل ندا بر آورد:

«هان اي محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود ميفرستد و تو را فرمان ميدهد كه چهل شبانه روز از خديجه دوري گزيني»

عقل كل از كل هستي شد جدا تا چهل شب كرد خلوت با خدا

اين چهل شب در سرش شور تو بود بهر استقبال از نور تو بود

قاصدي از سوي رسول خدا نزد خديجه آمد و پيغام آورد :

«اي خديجه !گمان مبر كه كناره گيري من از تو ، از خشم است و براي جدايي نيست، بلكه اين فرمان خداوند عزوجل است تا اراده اش را تحقق نبخشد . اي خديجه جز خير و نيكي گمان مبر.»

چهل روز گذشت ، چهل روز گران بر رسول خدا و پر اندوه بر خديجه ...

جبرئيل بار ديگر فرود آمد

«اي محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود ميفرستد و ترا فرمان ميدهد كه آماده تحيت و هديه او باشي !»

پيامبر فرمود : «اي جبرئيل هديه پروردگار جهانيان و تحيت او چيست؟

اما اين سر خداست حتي جبرئيل هم از آن خبر نداشت عرض كرد: نميدانم

چون تو ذات كبريا گوهر نداشت از محمد دوستي بهتر نداشت

بهترين گوهر ز گوهر آفرين هديه شد بر شخص ختم المرسلين

و اين نوري ديگر است كه از آسمان به زمين فرود ميآيد ، اين ميكائيل است ،با طبقي ديبا پوشيده ، آن را پيش روي پيامبر نهاد و عرض كرد:

«اي محمد ! فرمان خداوند است كه امشب روزه خو را با اين غذا بگشايي»

غذايي كه برهر كس ديگر غير از او حرام بود حتي بر اميرالمومنين

پوشش از طبق برگرفت خوشه اي خرما ، خوشه اي انگور و ظرفي آب، سير و سيراب گشت. دستها را براي شستشو جلو آورد. جبرئيل بر آن آب ريخت و ميكائيل آنها را شست و اسرافيل با تكه اي پارچه آن را خشك كرد.

و طبق با باقيمانده غذا به آسمان بازگردانده شد تا كس ديگري بر آن لب نزند.

و حبيب خدا آماده نماز شد تا بر درگاه پروردگارش سر به سجده گذارد و خود را با تمام وجود به فرمان او سپارد.

جبرئيل آمد:

«يا محمد! اينك ، نماز بر توحرام است تا آن كه به خانه خديجه روي و با او باشي ، زيرا عهد خداوند عزوجل چنين است كه امشب دودمان پاكيزه اي از تو بيافريند.»

و او آمد ، شتابان به سوي خديجه . و اين خديجه است كه ميفرمايد:

«در اين مدت با تنهايي انس گرفته بودم ، شب هنگام سرم را ميپوشاندم و در خانه را ميبستم و پرده اش را فرو مي انداختم . پس از نماز چراغ را خاموش كرده و به بستر ميرفتم . آن شب ، هنوز بين خواب و بيداري بودم كه صداي كوبه در را شنيدم »

اين قلب خديجه است كه چنين به لرزه درآمده و بر ديوار سينه ميكوبد:

«چه كسي حلقه اي را ميكوبد كه جز محمد كسي حق كوبيدن آن را ندارد؟»

و گوشش شنيد،نواي دلنشين و آسماني ، صداي نازنين و گفتار شيرين محبوبش را:« اي خديجه ، در را بگشا من محمدم.»

با پاي سر به سوي در پرواز كرد و با دست دل درب را به روي او گشود:

«قدم بر ديدگان من بگذار اي حبيب خدا ! مولاي من خوش آمدي، آمد آنكه ديده ام روز و شب به راهش بود اين محمد است ! نه آبي طلبيد براي وضو و نه آماده نماز شد، بلكه بازويم را گرفت و مرا با خود برد.سوگند به آن كه آسمان را بر افراشت و از چشمه اب جوشانيد همينكه رسول خدا از من جدا شد سنگيني فاطمه را در بطن خود احساس كردم.»

اين منم همسر پيامبر يگانه حبيب خدا رسول آخرين اين منم خديجه تنهاي تنها با فرزندي در شكم كه با من سخن ميگويد و مرا دلداري ميدهد از طعنه زنان قريش . زناني كه پشت به من ميكردند و سلامم نميدادند.

گرم درد دل با طفل نازنين در بطنم بودم كه حبيبم وارد خانه شد :« اي خديجه ! با كه سخن ميگويي؟»

عرض كردم : طفلي كه در شكم دارم با من صحبت ميكند و مونس من است

فرمود: « اي خديجه ، هم اكنون جبرئيل مرا از دختر بودن او خبر ميدهد و اينكه دودماني مطهر و پر ميمنت دارد . خداوند دودمان مرا از او قرار ميدهد و امامان كه با سر آمدن وحي ، آنان را جانشينان بر روي زمين قرار خواهد داد و آنان از نسل او هستند.»

قلبم شاد شد و عزيز دلم ، ريحانه ام را در بطنم چون گوهري در صدف پروراندم.به ناگاه درد شيريني تمام وجودم را فرا گرفت وقت آن رسيده كه نور روي ثمره وجودم را ببينم ، آي زنان قريش به ياريم بشتابيد.

پيغام دادند ، پيامشان چيست ؟ سخناني كه دل را ميسوزاند و چون خار به چشم فرو ميرد و اشك به ديدگانم مي آورد:

«اي خديجه ، تو از سخن ما سر تافتي و همسري محمد ، آن يتيم تهي دست ابوطالب را پذيرفتي ، اينك هيچ كدام نزد تو نمي آييم و ياري ات نميكنيم.»

و من غمگين شدم چشمانم به در خيره بود كه ناگاه ديدم چهار بانوي گندمگون چون زنان بي هاشم وارد شدند و اطرافم را گرفتند ،هراسناك به آنان نگريستم. ندايي بلند شد :« اي خديجه غمگين مباش ، ما خواهران تو و فرستاده هاي خدا هستيم . اين منم ساره و اين آسيه كه در بهش همنشين تو خواهد بود . و آن ديگري مريم دخت عمران و ديگري كلثوم خواهر موسي ما براي ياري ات آمده ايم .

آنگاه يكي در سمت راست ديگري در سمت چپ و سومي در مقابل و آخرين در پشت سرم نشستند . لحظه موعود فرا رسيد و قدوم مبارك مادر هستي زمين را شرافت بخشيد و زمين تا ابد شرافتش را مديون وجود نازنين اوست . به ناگاه نوري از او درخشيد و تمام خانه هاي مكه را نور باران كرد.

مكه آن شب نور باران گشته بود نور حق آن دم نمايان گشته بود

كد مطلب : 155767

شنبه|ا|23|ا|ارديبهشت|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن