واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بخشنامه ممنوعيت تنبيه بدني در بايگاني مدارس معلوم نيست كه چرا در برابر يك رويداد غيرطبيعي به نام تنبيه بدني در مدرسه، هنوز اولياي مدرسه آموزش نديدهاند چه واكنشي از خود نشان دهند تا قضيه كشدار نشود . جام جم آنلاين: «ميخوام تيمساري بزنم تا از يادتون نره ...» اين جملات يك افسر سختگير در يك پادگان، خطاب به سرباز وظيفه متمرد نيست. اين جملات خطاب به دو دانشآموز نحيف اول دبيرستاني است كه بر زبان يك معلم جاري شد كه در جلسه دوم سال تحصيلي به خاطر انجام ندادن تكاليف پرده گوششان آسيب ديد تا عبرتي براي ديگران باشند. پيش از اين هم براي آموزش درس عبرت به دانشآموزان و شايد گرفتن زهر چشم از آنان صحنههاي مشابه در مدارس كشور تكرار شده بود و به طور قطع با روند فعلي تكرار نيز خواهد شد. بسياري از اين تنبيهات در رسانههاي كشور منعكس نميشود و هنوز خانوادهها از پيگيري آن امتناع ميكنند. از زماني كه با ضربات شلاق بر پاي دانش آموز خوزستاني كه منجر به فلج شدن او شد، يا كوبيدن كتاب به سر دانشآموز دختر كه حتي مرگ او را به همراه داشت يا دهها نمونه از پيچاندن گوش و سيلي و ... زمان زيادي نميگذرد و به نظر ميرسد وزارت آموزش و پرورش براي كاهش تنبيهات بدني موظف است فراتر از صدور بخشنامه عمل كند. ماجرا از چه قرار است؟ 25 آبان 1387 جلسه دوم كلاس عربي در يكي از دبيرستانهاي منطقه 2 شهرستان كرج، دبيري كه ادعا ميشود كرسي استادياري يكي از دانشگاههاي تهران را دارد، وقتي با 14 دانشآموز كلاس كه تكاليفشان را انجام نميدهند روبهرو ميشود، آنها را از كلاس بيرون ميكند و دو به دو از آنها ميخواهد به گوش هم سيلي بزنند. در اين ميان دو بچه محل كه روبهروي هم بودند از اين كار امتناع ميكنند و استاد خود دست به كار ميشود كه نتيجه آن پارگي و آسيب پرده گوش دو دانشآموز بود. فرداي آن روز، مركز پزشكي قانوني شهرستان كرج اين گونه گزارش داد: «معاينه انجام شد، مشاوره كارشناسي انجام و نوار شنواييسنجي رويت شد. نامبرده دچار پارگي پرده گوش راست بر اثر برخورد جسم سخت شده كه با تاريخ مورد ادعا (25/8/87) مطابقت دارد.» پروندهات را بگير و برو هرچند تنبيه بدني در مدارس امري غيرعادي است كه غالبا با واكنش تند اوليا روبهرو ميشود، اما غيرعاديتر از آن واكنش نامناسب معلم خاطي و مدير مدرسه است كه در گفتههاي بسياري از اولياي دانشآموزان منجر به كشدار شدن قضيه و رسانهاي شدن آن ميشود. در برابر چنين تخلفي، مدير مدرسه وقتي از شكايت خانواده دانشآموز به اداره آموزش و پرورش كرج مطلع ميشود، بر اخراج دانشآموز از مدرسه و حتي گرفتن تعهد كتبي از او اصرار ميورزد و در اين بين مسوول بازرسي منطقه 2 كرج هم با او همنوا ميشود و به جاي دلجويي از اولياي دانشآموز، احساسات خانواده را جريحهدار ميكنند. در همين باره مادر يكي از دانشآموزان دبستان پسرانه در تهران ميگويد: وقتي به خاطر سيلي معلم به پسر 9 سالهام به مدير مدرسه شكايت بردم او نه تنها از من حمايتي نكرد كه وقتي معلم با جسارت گفت: «من او را زدم، باز هم ميزنم» سكوت كرد. اين موارد فشارها در حالي صورت ميگيرد كه محمدرضا اميري، مدير روابط عمومي آموزش و پرورش منطقه 2 كرج به دليل پيگيريهاي مكرر گفت: موضوع را بررسي كردهايم، هيچكس حق گرفتن تعهد يا محروم كردن دانشآموز از تحصيل را ندارد. ما با مدير مدرسه هم صحبت كردهايم، هيچ مشكلي وجود ندارد. بنابراين معلوم نيست كه چرا در برابر يك رويداد غيرطبيعي به نام تنبيه بدني در مدرسه، هنوز اولياي مدرسه آموزش نديدهاند چه واكنشي از خود نشان دهند تا قضيه كشدار نشود . اما بخشنامهها چيز ديگري ميگويد... براساس شرايط و ضوابط تشويق و تنبيه دانشآموزان كه از سوي وزارت آموزش و پرورش تدوين شده است، اعمال هر گونه تنبيه بدني، اهانت و تعيين تكاليف درسي به منظور تنبيه دانشآموزان، ممنوع است و مسوولان مدارس موظف شدهاند، رعايت اين ممنوعيتها را به همكاران خود گوشزد كنند. شوراي عالي آموزش و پرورش نيز ضمن ممنوع كردن هر گونه تنبيه بدني تصريح كرده است: مسوولان مدرسه بايد در جستجوي انگيزه و علت تخلف دانشآموز باشند و نسبت به رفع آن اقدام كنند. همچنين براساس مقررات و ضوابط انضباطي موجود در آموزش و پرورش، تنبيه دانشآموزان بايد توجه آنان را به اشتباه خود جلب و زمينه را براي ايجاد رفتار مطلوب فراهم كند تا موجب اصرار دانشآموزان بر تكرار اشتباه نشود. طبق همين ضوابط روشهاي تنبيه مورد تاييد آموزش و پرورش، تذكر و اخطار شفاهي، تغيير كلاس، اطلاع والدين، اخراج موقت با اطلاع ولي دانشآموز به مدت حداكثر 3 روز و در نهايت انتقال به مدرسه ديگر عنوان شده؛ بنابراين در صورت اعمال تنبيه بدني، مدير مدرسه موظف است همكاران خود را آگاه كند و در صورت مشاهده تخلف، مراتب را به اطلاع ادارات آموزش و پرورش مناطق گزارش دهد. روي ديگر سكه را هم ببينيد... رسانهها هميشه از دانشآموز حمايت ميكنند اما از سختي كار ما خبر ندارند. اين مطلب را يكي از معلمان ابتدايي در دبستان پسرانه تهران ميگويد كه «باور كنيد گاهي اوقات دانشآموز به هيچ روشي آگاه نميشود، من با تنبيه بدني مخالفم ولي دانشآموزان ابتدايي آنقدر حرف نشنو شدهاند كه گاه مجبوريم آنها را سر به راه كنيم.» يكي ديگر از دبيران دبيرستان پسرانه ميگويد: «متاسفانه خانوادهها با حمايت بيجا از اشتباهات دانشآموزان، اين رفتارها را در آنان تثبيت ميكنند. من بارها ديدهام پدر دانشآموزم او را كتك ميزند اما اگر من برخوردي داشته باشم، سريع واكنش تند نشان ميدهد و به من فحاشي ميكند.» در يك دبيرستان دخترانه هم معلم رياضيات ميگويد: «در گذشته دانشآموزان احترام معلم را نگه ميداشتند، الان من از ترس دانشآموزان مجبورم اتومبيلم را چند كوچه دورتر از مدرسه پارك كنم؛ چون يا پنجر ميشود يا خط ميكشند يا...» او اضافه ميكند: «من با تنبيه مخالفم ولي برخي دانشآموزان آنقدر گستاخ شدهاند كه حتي حاضرند به روي معلمشان دست بلند كنند!» كتك چارهساز نيست به هر حال اعمال تنبيه فيزيكي در مدارس ممنوع است و اگر كتك چارهساز باشد، دور از تبعات منفي نخواهد بود. كارشناسان مسائل تربيتي تصريح ميكنند كه تنبيه بدني علاوه بر آسيبهاي جسمي براي دانشآموز، منجر به تحقير و شكسته شدن شخصيت او نزد همكلاسيهايش ميشود و اگر اين عمل تكرار شود، نتيجه عكس خواهد داشت. براساس اين گزارش، هرچند اظهارات متفاوت مسوولان اداره آموزش و پرورش منطقه 2 كرج ادامه دارد، ولي خانواده دانشآموزي كه پرده گوشش آسيب ديده، در انتظار برخورد با متخلفان هستند. بر اساس اظهارات خانواده دانشآموز آسيب ديده كسي از مسئولان مربوطه با آنها همراه نشدهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 666]