واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سربازان اسباببازي ارتش اسرائيلچکيده:از سال 1981 ميلادي تاکنون و در قالب طرح مروا، ارتش اسراييل همه ساله دهها هزارنفر از جوانان 18 تا 28 ساله يهودي را از سراسر دنيا جهت طي کردن اين دوره نظامي 8 هفتهاي به خاک اسرائيل دعوت کرده است. شرکت کنندگان در اين طرح، علاوه بر آموختن دروسي نظير جهتيابي، تيراندازي، زندگي در شرايط سخت، اسلحهشناسي و رژه، در کلاسهاي فشرده مفاهيم تئوريک نظير صهيونيسم، هويت يهودي و تاريخ اسراييل نيز شرکت مينمايند. نويسنده اين سوال را مطرح ميکند که اگر مسئولان آمريکايي دريابند که چند مسلمان آمريکايي پس از سفر به يک کشور خاورميانه در چنين دورههايي شرکت کردهاند، چه عکسالعملي خواهند داشت؟ نويسنده در پايان با يادآوري شکلگيري گروههاي افراطي يهودي در اسراييل و ايالات متحده و اقدامات خشونتبار آنان عليه اعراب يادآوري ميکند که اين سياستهاي نظامي گرايانه، تنها به پيچيدهتر شدن اوضاع خاورميانه منتهي ميگردد.
اگر شما يک آمريکايي مسلمان باشيد و در سفري به خاورميانه، در يک مدرسه ديني بنيادگرا حضور پيدا کنيد، «سازمان امنيت ملي» احتمالا پس از برگشت، شما را در فرودگاه دستگير خواهد کرد. اما در مقابل، اگر شما يک آمريکايي يهودي باشيد و به صدها نوجواني بپيونديد که از اروپا و مکزيک براي طي کردن يک دوره 8 هفتهاي آموزشي ارائه شده توسط «نيروهاي دفاعي اسراييل» روانه اين کشور ميشوند، ميتوانيد تصاويرتان را در حالي که يونيفرمهاي نظامي اسراييل را به تن کردهايد و يک تفنگ خودکار در دست داريد، در وبسايتهايي اجتماعي نظير «ماي اسپيس» قرار دهيد.برنامه «مروا» که در دو بخش کمپ تابستاني و کمپ مباحث فکري برگزار ميشود، از سال 1981 ميلادي تاکنون در خاک اسراييل برپا ميگردد. شرکتکنندگان در اين برنامه که بايد يهودي و سني بين 18 تا 28 سال داشته باشند، با سلاحهاي مختلف تيراندازي ميکنند، در اردوگاههايي نظامي واقع در صحراي نيگيو زندگي ميکنند و با کولههايي نظامي، مسافتي طولاني را طي مي کنند. اين برنامه نظامي، 4 بار در سال براي جوانان علاقهمند برپا ميشود.در وبسايت «اجازه دهيد اسراييليها، اسراييل را به شما نشان دهند.»، درباره اين دورهها چنين نوشته شده است: «پس از رسيدن به اسراييل، شرکتکنندگان به سرعت وارد زندگي نظامي ميشوند؛ يونيفرمهايي نظامي بر تن ميکنند؛ براساس نظم ارتشي، برنامههاي روزانهشان را تنظيم مينمايند و به دنبال آن، در کلاسهاي تئوري و علمي مرتبط با اين برنامه، شرکت ميکنند. در اين دورهها شما با دروسي نظير جهتيابي، آموزش عملي، آموزش اسلحهشناسي، تيراندازي، رژه به همراه مفاهيمي تئوريک نظير صهيونيسم، هويت يهودي و تاريخ و دانش سرزمين اسرائيل، آشنا خواهيد شد. همه اين برنامههاي آموزشي طي 8 هفته و در پايگاه «هبرو» انجام ميشود. در ادامه نيز چنين ميخوانيم: «شرکتکنندگان در اين دوره کوتاه مدت فشرده، نظاميگري را به گونهاي تجربه ميکنند که خاطرهاي به يادماندني از اسرائيل، در اذهان آنان به جاي بماند. در پايان هم، شرکت کنندگان احساس تعلق و وابستگي شديدي به اسراييل نموده و حتي تعدادي از آنها براي عضويت در دورههاي تکميلي، ثبتنام ميکنند.»
البته شما در سايتهاي اينترنتي ميتوانيد شاهد حرفهايي اغواگرانه و چاپلوسانه هم در مورد اين دورهها باشيد. مثلا ديويد روث از کانادا، تجربه خود را اين چنين تشريح ميکند: «در هفته آغازين، من در مورد درست بودن تصميم خود دچار ترديد شدم؛ چرا که دويدنهاي مداوم، برقراري نظم آهنين وجود انضباط نظامي، مرا وارد دنيايي جديد کرده بود. اما پس از مدت کوتاهي، همهچيز تغيير کرد؛ چرا که ميدانستم، تفنگهاي ام 16 انتظار ما را ميکشند. ما 8 کيلومرت را در بيابانها ميدويديم تا به اسلحه خويش برسيم. در مجموع، اين کارها بسيار سرگرم کننده و ارزشمند بود.»آيا شما به پاسخ اين سوال فکر کردهايد که اگر مسئولان آمريکايي دريابند، مسلمانان آمريکايي در کشوري خارجي، به کارگيري تفنگهاي خودکار را در يک رزمايش نظامي شبيهسازي شده، آموزش ميبينند، چه خواهند کرد؟ به علاوه، اگر آنان در مدارس تابستاني غزه که از سوي «سازمان جهاد اسلامي» جهت آموزش مقدماتي زندگي نظامي به جوانان فلسطيني تشکيل ميشود، شرکت کنند، چه سرنوشتي پيدا ميکنند؟ البته ممکن است چنين عنوان شود که اين دختران و پسران آموزش ديده در اسراييل، قصد ندارند پس از بازگشت، آموختههايشان را در جهت ضربه زدن به آمريکاييها به کار گيرند. آنان تروريست نيستند. اما به هر حال، فراموش نکنيم که يهوديان راديکال، در حملات تروريستي متعددي در اسراييل و ايالات متحده، مشارکت داشتهاند. هم اينک نيز در سرزمينهاي اشغالي، بسياري از يهوديان را ميتوان يافت که چاقوهايي بزرگ، کلت و يا مسلسلهاي ام16 را با خود حمل ميکنند. آنان که در گروههايي شبهنظامي عضويت دارند، خودسرانه به بازرسي خودروهاي فلسطينيها، ضرب و شتم و حتي قتل عام آنان دست ميزنند. حتي بعضي از آنها، آمريکايي تبار هستند. آنان عموما از اعراب متنفرند و بدون هيچ واهمهاي، به هرکاري دست ميزنند. از سوي ديگر، بايد بدانيد که شرکتکنندگان در اين دورههاي تابستاني، همانند مسلمانان جهادي، بايد در کلاسهاي عقيدتي حضور يابند. اين احتمال وجود دارد که ما با يک 11سپتامبر ديگر، البته اين بار از سوي غيرمسلمانان، روبهرو شويم؛ چرا که راهحلهاي خشن و غير مسالمتآميز آموزش داده شده در اين دورهها، ممکن است شرايط کنوني را به ويژه در خاورميانه، پيچيدهتر کند. بيجهت نيست که امروزه ماهيت اسراييل با سياستهاي نظاميگرايانه پيوند خورده است؛ چرا که به عنوان مثال، يهوديان افراطي معتقدند که يهوديان متولد شده در محله بروکلين نيز حق زندگي در خاک اسراييل را دارند! اما آيا اين دختران و پسران، پس از 8 هفته آموزش فشرده ميتوانند بهترين تقدير را براي اسراييل رقم بزنند؟ و آيا اين جوانان اروپايي و آمريکايي ميتوانند در برابر مسلمانان بنيادگرا بايستند؟
فراموش نکنيم که تروريستها ممکن است در هر فرهنگي، هر ملتي و هر ديني رشد پيدا کنند. تجربه جنگ ما در ويتنام و عراق، هنوز در اذهان وجود دارد. مشکل اصلي اين برنامههاي نظامي گرايانهاي اين است که شرکتکنندگان در آن عملا عقلانيت خود را به دست فراموشي ميسپارند. به علاوه، خشونت به صورت يک موضوع رمانيتک و غيرواقعي در ميآيد و گفتوگو و تفاهم نيز غيرممکن ميشود.به اين سوال بايد پاسخ داد که آيا شرکت در يک دوره تابستاني، به همراه پوشيدن يونيفرمهاي نظامي، تيراندازي در صحراهاي اسراييل و سردادن آهنگهاي وطنپرستانه اسراييلي، ميتواند به حل کدام يک از چالشهاي فراروي دولت اسراييل، کمک نمايد؟ هيچ کس پاسخ اين سوال را نميداند. منبع: سياحت غرب نويسنده: کريس هدگز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]