واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نشست اقتصاد اسلامي در قرآن؛نظام اقتصادي اسلام به عوامل معنوي اهميت ويژهاي ميدهد
نظام اقتصادي اسلام به عوامل معنوي اهميت ويژهاي ميدهد
عضو شوراي عالي الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت درباره اختلاف نظام اقتصادي اسلام با غرب گفت: در نظام اقتصاد سرمايهداري تنها به عوامل مادي توجه ميشود در حالي كه در نظام اقتصادي اسلام عوامل معنوي و مجرد از جايگاه ويژهاي برخوردار است.
به گزارش خبرنگار مهر، دومين جلسه از مجموعه جلسات نظريهپردازي در حوزه اقتصاد اسلامي با عنوان «نظام اقتصادي از ديدگاه قرآن كريم» با موضوع «مباني فلسفي نظام اقتصادي اسلام از ديدگاه قرآن كريم» با حضور حجتالاسلام سيدحسين ميرمعزي، عضو شوراي عالي الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت و عضو هيئت علمي و گروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، دوشنبه 18 ارديبهشتماه در خبرگزاري ايكنا برگزار شد.
ميرمعزي به تعريف نظام اقتصادي اسلامي و تبيين اجزاي آن پرداخت و گفت: نظام اقتصادي اسلامي عبارت از مجموعهاي از رفتارها و روابط اقتصادي در سه حوزه توليد، توزيع و مصرف است كه به صورت سازگار و هماهنگ باهم به صورت اهداف معيني مانند رشد، عدالت، امنيت اقتصادي هماهنگ ميشوند. اين الگوهاي رفتاري و روابط كه از اقشارمردم و دولت سر ميزند، اگر مبتني بر مباني فلسفي و مكتبي اسلامي باشد و در چارچوب اخلاق و فقه اجرا شوند "نظام اقتصادي اسلام" و اگر بر مباني فلسفي غربي مبتني شوند "نظام اقتصاد غربي" گفته ميشوند.
وي افزود: براي مطالعه اين دو نظام، بايد ريشهها و مباني فلسفياش را بشناسيم و تفاوت مباني اقتصاد اسلامي را با نظامهاي اقتصاد سرمايهداري تبيين كنيم.
عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي تصريح كرد: مباني فلسفي به دو دسته جهانبيني و معرفتشناسي تقسيم ميشوند. جهانبيني مشتمل بر چهار سرفصل اصلي خداشناسي، جهانشناسي، انسانشناسي و جامعهشناسي است. نوع برداشت و طرز تفكري كه يك مكتب درباره جهان و هستي دارد، زيرساز و تكيهگاه فكري آن مكتب به شمار ميآيد، به اين زيرساز و تكيهگاه جهانبيني گفته ميشود. جهانبيني در حقيقت نوع نگاه يك مكتب به هستي است كه شامل خدا، جهان، انسان و جامعه است و ارتباط آنها را باهم بررسي مي كند.
حجت الاسلام ميرمعزي تأكيد كرد: بحث معرفتشناسي شاخهاي از فلسفه است كه به بررسي ماهيت و حدود معرفت، پيشفرضها و مباني معرفت ميپردازد. چيستي معرفت و چگونگي حاصل شدن آن، ابزارهاي حصول معرفت، اعتبار اين ابزارها، ملاك صحت و سقم معرفت و اينگونه بحثها در مباني معرفتشناسي مورد مطالعه قرار ميگيرند.
وي گفت: خداوند در قرون وسطي خيراعلا و علت العلل و مدبر جهان به شمار ميرفت. غربيان به خالقيت خدا ايمان داشتند. اما با بحثهاي علمي گاليله و بعد نيوتن به "دئيسم" منجر شد؛ يعني بر اساس آن خداوند يك ساعتساز لاهوتي و معمار بازنشسته قلمداد شد. به عقيده دئيسم خداوند در خلقت هستي مؤثر است، ولي در بقاي آن دخالتي ندارد. مانند ساعت سازي كه پس از كوك كردن اجزاي ساعت ديگر در كار كردن ساعت دخالت ندارد معتقدند خداوند هم بر اساس نظمهايي كه در نهاد انسان و اشيا گذاشته به كار هستي ادامه داده است. كمكم اينها از اين هم دورترشدند و نافي و منكر خدا مانند سوسياليستها و يا لاادري شدند. مانند هيوم و شاگرداقتصاد دانش آدام اسميت كه پدر اقتصاد ليبرال سرمايهداري است در همين فضاي فلسفي رشد ميكنند.
عضو شوراي عالي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت صفات الهي را صفات ذات و فعل عنوان كرد وگفت: براي صفات ذات الهي بايد سراغ صفات فعل الهي رفت. صفات فعل خداوندهم به 60 صفت در قرآن اشاره شده صفاتي كه بيشتربه نظام اقتصادي اسلام مرتبط ميشوند. صفاتي كه رابطه خداوند و جهان هستي را بيان ميكنند و صفاتي كه رابطه خداوند با انسان و جامعه انساني را بيان ميكنند.
عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي بعضي از اين صفات را اينگونه برشمرد: خالق،اينكه خداوند خالق تمام هستي است. حي،خداوند محي محيا است. ملك،خداوند سلطان، پادشاه و ربّ است. حافظ، خداوند مراقب و نگاهدارنده همه موجودات است اينكه اگر لحظهاي عنايتش را از هستي برگيرد جهان فنا ميشود. محيط، قيوم، كمال و هادي اينكه خداوند انسان را به سمت سعادت هدايت ميكند. فعال مايشاء، عادل، ولي و هادي و رزاق اينكه خداوند به هركسي كه بخواهد رزق ميرساند و روزي ميدهد،
وي درمورد عدالت در نظام اقتصادي اسلام و غرب اذعان داشت: نخستين هدف نظام سرمايهداري رشد وتوسعه و هدف دوم آن عدالت با مفهوم خاص آن است؛ حال آنكه در نظام اقتصادي اسلام هدف نخست عدالت و هدف دوم رشد است. در واقع رشد براي عدالت است. هدف اصلي نظام اقتصاد اسلامي عدالت اجتماعي است كه جامعه را به سمت سعادت هدايت ميكند. وي به ابعاد مختلف عدالت در قرآن كريم پرداخت. از قوه به فعل رسيدن استعدادهاي نهفته انسان را عدالت اسلامي دانست و گفت سه نوع عدالت در قرآن آمده است. يكي اينكه خداوند جهان خلقت را موزون آفريده است يعني هرچيزي را درجاي خود قرار داده و هيچ تضاد و عيبي در آفرينش نيست. دوم اينكه افاضه وجود بر اساس شايستگيهاي انسانهاست. سوم اينكه خداوند در جزا و پاداش عادلانه عمل ميكند يعني در روز قيامت به هيچ نفسي ظلم نميكند.
ميرمعزي تصريح كرد: نگاه دئيسم نگاه تازهاي به خداوند نيست؛ يهوديان انطور كه در قرآن نيزآمده ميگفتند دستهاي خدا بسته است ولي ازنظر قرآن خداوند آفرينننده و مالك جهان است؛ و رب ياپرورش دهنده و نگه دارنده آن نيز است. او به همه ذرات هستي احاطه علمي و وجودي دارد و برپا دارنده همه چيز است. خداوند علت ايجاد و بقاي جهان است. هدايت تكويني همه موجودات و هدايت تشريعي انسان به دست اوست. او روزي آفريدهها را به وسيله اسباب مادي و غير مادي تدبير ميكند. اين تصوير از خداوند با تصوري كه خداوند نميتواند كاري بكند، به كلي تفاوت دارد.
عضو شوراي عالي الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت ادامه داد: يكي از آثار مهم اين اختلاف آن است كه در نظام اقتصاد سرمايهداري تنها به عوامل مادي توجه ميشود در حالي كه در نظام اقتصادي اسلام عوامل معنوي و مجرد از جايگاه ويژهاي برخوردار است. اينكه در روايات ما آمده تقوا وصدقه، صله رحم و نماز شب فقر را ازبين ميبرد. خداوند از جايي كه كسي حسابش را نميكرد به مؤمن روزي ميرساند و از بن بستهاي زندگي او را خارج ميكند.
وي يادآورشد: براي نمونه شيخ رجبعلي خياط عارف بزرگ در پي، بي رونق شدن يكي از رستورانهاي بازار به صاحبش گفت تو گناهي كردهاي كه روزيت بسته شده است و آن مالك گفت فقيري را از خوردن غذا رد كردم . رجبعلي گفت رضايت او را جلب كن، صاحب رستوران پس از جسنجوي زياد آن فقير را پيدا كرده و با دادن پول زيادي به او رضايت او را جلب ميكند و اينچنين در روزيش گشايش حاصل ميشود. اينها و مسائلي مانند نماز باران كه از سوي ائمه و مراجع ما خوانده شده كه باعث نزول باران و رفع خشكسالي شدهاند بانظام مادي اقتصادي غرب قابل تبيين نيست. اينكه در روايات ما آمده تقوا صدقه، صله رحم و نماز شب فقر را ازبين ميبرد.
© 2003 Mehr News Agency .
دوشنبه|ا|18|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]